موضوع: چرخیدن آسیاب حضرت زهرا سلام الله علیها

[size=medium]جناب ابوذرمی‏گويد: رسول خدا (ص) مرا به دنبال على (ع) فرستاد. به خانه‏اش رفتم و او را خواندم، ولى پاسخ مرا نداد. و آسياب دستى را ديدم كه بدون اينكه كسى باشد به خودى خود، می‏گردد. دوباره او را خواندم، بيرون آمد و با هم نزد رسول خدا (ص) رفتيم و پيامبر متوجه على (ع) شد و چيزى به او گفت كه من نفهميدم.
گفتم: شگفتا! از دستاسى كه بدون گرداننده می ‏گردد.
آنگاه پيامبر (ص) فرمود: خداوند قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ايمان و يقين كرده و چون خداوند ضعف او را دانست، پس در روزگار سختى به او كمك كرد و كفايتش نمود. مگر نمی ‏دانى كه خداوند، فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمد را يارى دهند؟! (1 ـ بحارالانوار، ج 43، ص 29.(



کراماتی دیگر

1 ـ نورانى شدن چادر مبارك حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليها
2 ـ آمدن لباس‏ها و زيورهاى بهشتى براى حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليها
3 ـ لباس بهشتى حضرت زهرا سلام ‏اللَّه ‏عليها در مجلس عروسى
4 ـ نزديك شدن مردم به هلاكت به واسطه‏ى نفرين حضرت زهرا سلام ‏اللَّه ‏عليها
5 ـ مستجاب شدن نفرين حضرت زهرا سلام ‏اللَّه ‏عليها در مورد عمر
6 ـ ملاقات حوريان بهشتى با حضرت زهرا سلام ‏اللَّه‏ عليها
7 ـ نازل شدن جبرئيل بر حضرت زهرا سلام ‏اللَّه ‏عليها پس از رحلت پيامبر (ص)
8 ـ در آغوش كشيدن حسنين عليهم‏السلام توسط حضرت زهرا بعد از شهادت
9 ـ خاكسپارى حضرت زهرا و صحبتهاى زمين با اميرالمؤمنين عليهم‏السلام[/size]

البته این مورد 8 که جدیدا هم خیلی توی روضه ها خونده میشه , دارای منبع موثقی و مطمئنی نیست .
اینو از کتاب حدیث های خیالی ذکر کردم.

سلام.
مینا خانوم خیلی کرامت های ائمه با عقل سازگار نیست (این عقل ناقص نه عقل کامل که پیامبر باشند.)

حدیث « لا یقاس بنا احد » حرفی برای گفتن نمیزاره.

نه سید اصلا کاری به عقل نداره که , گفتم که توی کتاب حدیث های خیالی که نویسنده اش هم یادم نیست گفته بود این حدیث از لحاظ منبع زیاد موثق نیست .

سلام.
مینا خانوم بعضی از افراد هستند تا یک حدیثی رو میبینند که با عقل سازگاری نداره از هر راهی قصد دارند یک طوری به دیگران بقبولونند که حدیث درست نیست و از طریق سلسله سند حدیث به این کار دست میزنند چون راهی به غیر از این ندارند.

خیلی جالب بود یک شخصی رو دیدیم سند های حدیث هایی که در بیان گریه بر امام حسین (ع) و ثواب زائر امام حسین و برکات والایی که بیان شده بود را با بررسی سند حدیث رد میکرد.

حامد میدونه منظورم کیه.

در صورتی که ایشون به برخی از تشرفات که یقینی هستند دقت نکردند که امام زمان چنین احادیثی رو نه تنها رد نکردند بلکه برای مستشکل یه مثال ساده هم برای درک این مطالب و صحت احادیث وارده زدند.

خیلی از مسائل هست که برخی افراد اونها رو باطل میدونند مگر همین مدینة المعاجز نیست که برخی از اعلام ما گفتند این کتاب نباید چاپ میشد.

چرا کتابهایی مثل القطره خیلی کم هستند. یا اصلا برخی اونها رو قبول ندارند.

چون :
1- معرفت به مقام ایشان (ائمه اطهار ) پیدا نکردند که معرفت دقت و درایت در روایت بیان شده که امام باقر (ع) فرمودند :

ِ أَنَّ قِيمَةَ كُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُه‏.(بحار ج 1 ص 106)

قیمت و ارزش هر شخص به اندازه معرفت اوست.

و در بیان معرفت فرمودند :
يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان‏.(همان)

ای فرزندم جایگاه شیعیان را با ارزش روایاتشان و معرفتشان بشناس که معرفت دقت نظر و درایت در روایت است و با درایت در روایت مومن به بالاترین درجات ایمان نائل میگردد.

2- این عقل ناقص رو معیار صحت و عدم صحت روایت میدونند در صورتی که امام صادق (ع) فرمودند :

إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَان‏.(اعلام الوری بأعلام الهدی ص 270)

سخنان ما (احادیث ما ) بسيار مشكل و عميق است، متحمل نمیشود (قبول حدیث = متحمل شدن ) آنها را مگر ملک مقرب یا نبی مرسل یا بنده ای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده باشد.

و حتی در برخی روایت این «الا» را هم ندارد که فرمودند :

أَنَّ حدیثنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَان‏.(بحار ج 2 ص 184)

و جالب است به این خبر نیز توجه کنید که امام صادق (ع) فرمودند :
بصائر الدرجات أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ ابْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ أَوْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :

لَا تُكَذِّبُوا بِحَدِيثٍ آتَاكُمْ أَحَدٌ فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ مِنَ الْحَقِّ فَتُكَذِّبُوا اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِه‏.(همان ج 2 ص 186)

از ابى جعفر (امام محمّد باقر) يا از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليهما السّلام) رسيده كه فرموده: حديث و سخنى را كه كسى براى شما آورده (بيان ميكند آن را) تكذيب نكرده و دروغ ندانيد، زيرا شما نميدانيد شايد آن حديث حقّ و درست‏ باشد (و شما آن را دروغ دانسته‏ايد) پس خدا را در بالاى عرش و تخت او (خدائى كه بهر چيز احاطه داشته و آن را فرا گرفته و از آن آگاه است) تكذيب ميكنيد.

یا حدیثی که از امام کاظم (ع) رسیده که فرمودند :
ٍ وَ لَا تَقُلْ لِمَا بَلَغَكَ عَنَّا أَوْ نُسِبَ إِلَيْنَا هَذَا بَاطِلٌ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْرِفُ خِلَافَهُ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي لِمَ قُلْنَا وَ عَلَى أَيِّ وَجْهٍ وَ صِفَة.(همان)

و براى آنچه (حديث و سخنى كه) از ما بتو رسيده يا نسبت داده شده بسوى ما نگو: اين باطل و نادرست است و اگر چه تو خلاف و جز آن را بشناسى، زيرا تو نميدانى براى چه ما (آن را) گفته‏ايم و بر كدام قصد و آهنگ و حال و چگونگى بوده است‏.

بسیاری از احادیث هست که بزرگان ما ترس از بیان آنها را دارند به همان علتی که پیامبر به حضرت علی فرمودند :

َّ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ لَوْ لَا أَنَّنِي أُشْفِقُ أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفُ مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ الْيَوْمَ مَقَالًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنْهُمْ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْك‏.(ارشاد ج 1 ص 117)

ترجمه با خودتون.

اما در لابلای کتابهای خودشون با زیرکی تمام بیان کردند همچون کتابهایی مانند شمیم ولایت آیة الله جوادی ؛ پرتوی از معرفت از هادی معرفت ؛ ولایت کلیه آیة الله میرجهانی ؛ ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد و الی ذلک.

موفق و پیروز باشد.

من نمیتونم حرف دیگه ای بزنم ,چون کتاب الان دستم نیست که بگم گفته بود حدیث از کدوم منابع ذکر شده و چرا معتبر نیست .
با این حال حرفهاتون رو قبول دارم , ممنون

سلام

سخنان ما (احادیث ما ) بسيار مشكل و عميق است، متحمل نمیشود (قبول حدیث = متحمل شدن ) آنها را مگر ملک مقرب یا نبی مرسل یا بنده ای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده باشد.

انشالله که ما جز کسانی باشیم که بتوانیم احادیث را درک کنیم

من که استفاده بردم سید جان خدا حفظت کنه :cheshm::rose:

سید عزیز در مورد کتابهای القطره یه توضیحی بده چون من فقط یه بار توی کتابخانه عمومی حرم مقدس امام رضا (ع) دیدم
با تشکر

سلام خدمت کاظم ارجمند.
کاظم جان یک بار از ما عیدی خواستی هر چه سعی کردیم بفرستیم ارسال نشد خلاصه شرمنده.

کتاب القطره کتابی در فضائل ائمه میباشد که کتابی بسیار کامل است و در مقدمه جلد اول یک خواب از نویسنده بیان شده که دلالت بر صحت مطالب دارد(صرف نظر از اینکه خواب حجت نیست.)