[size=medium]چگونه بايد به امام مهدى سلام گفت
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
چگونه بايد به امام مهدى عليه السلام سلام گفت و درود فرستادن بر آن گرامى چگونه است ؟
در روايتى آمده است كه :
((ساءل رجل من الامام الصادق عليه السلام : ((هل يسلم على القائم بامرة المؤ منين ؟))
قال عليه السلام : ((لا...ذاك اسم سمى الله به اءميرالمؤ منين ، لم يسم به اءحد قبله و لا يسمى به بعده الا كافر.))
فقال رجل كان حاضرا عند الامام الصادق عليه السلام : جعلت فداك ...و كيفت يسلم عليه ؟)) قال عليه السلام : ((تقول : السلام عليك يا بقية الله !)) ثم قراء قوله تعالى : بقية الله خير لكم ان كنتم مؤ منين .)) (1)
يعنى :
مردى از امام صادق عليه السلام پرسيد كه : ((مى شود به قائم عليه السلام گفت : السلام عليك يا اميرالمؤ منين ؟))
امام صادق عليه السلام پاسخ داد: ((نه ! چرا كه اين عنوان ، ويژه على عليه السلام است و قبل و بعد از او، كسى جز كافر، به اين عنوان ، خوانده نمى شود.))
ديگرى پرسيد: ((فدايت شوم ! پس چگونه بر امام مهدى مى توان سلام گفت ؟)) فرمود: ((هرگاه خواستى بر او درود فرستى مى توانى بگويى : السلام عليك يا بقية الله !)) و آنگاه اين آيه شريفه را خواند كه :
((بقية الله خير لكم ان كنتم مؤ منين .)) (2)
از اين روايت و ديگر روايات استفاده مى شود كه به مردم اجازه داده نشده است كه حضرت مهدى عليه السلام را به هنگام زيارت و سلام ، بنام مبارك يا كنيه اش ندا دهند و بگويند: ((السلام عليك اءيها المهدى !)) و اين نشانگر تعظيم و تجليل بر مقام والاى اوست همانگونه كه خداوند در قرآن شريف مسلمانان را نهى فرمود كه پيامبر را بنام صدا بزنند:
((...لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا.)) (3)
امام باقر عليه السلام فرمود:
هركس از شما قائم عليه السلام را درك نمود هنگامى كه او را ديد بايد بگويد:
((السلام عليك يا اهل بيت الرحمة و النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة .)) (4)
يعنى : سلام بر شما اى خاندان رحمت و نبوت ، سلام بر شما اى سرچشمه دانش و كانون رسالت .
السلام على معزالالياء و مذل الاعداء
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
سلام و درود بر خاتم اوصيا مفخر اوليا، كوكب فروزان آسمان ولايت و تنها باقيمانده خاندان عصمت عليه السلام كه با قيام خود، آخرين حلقه از حلقات مبارزه حق و باطل را به پايان برده و كاخهاى ستم و كنگره هاى بيداد را براى هميشه در هم كوبيده و آنچه غايب بعثت انبيا و كوشش اوليا بوده در جامعه تحقق خواهد بخشيد.
السلام على شمس الظلام و بدر التمام
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
سلام و درود بر خورشيد فروزان امامت كه از پس ابر غيبت بر زواياى قلب شيفتگانش نور اميد مى افشاند و بر مظلومان و مستضعفان نويد رهايى مى دهد و با طوفان قيامش منافقان ، حيله گران و دغلبازان را از صحنه خارج كرده و مدعيان دروغين حقوق بشر را رسوا نموده و مظلومان حق از دست دادگان را به حقوق حقه خود نايل خواهد ساخت .
السلام على صاحب الصمصام و فلاق الهام
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
سلام و درود بر بزرگ انقلابى تاريخ بشريت كه با انقلاب بى نظيرش بساط ستم و ستمگرى را در جهان برچيده و بر حكومتهاى نظامهاى باطل خاتمه داده و بيدادگران و ستم پيشگان را براى ابد در زباله دان تاريخ دفن نموده و پرچم عدالت و رحمت را بر بسيط زمين برافراشته و حكومت عدل را جايگزين حكومت جور خواهد نمود.
السلام على ربيع الانام و نضرة الايام
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
سلام و درود بر بهار انسانها و شكوفايى دورانها، يعنى آنكه با ظهورش فجر نور شكافته و همه جا نورباران مى شود عدل و مساوات همه گير شده و نابسامانيها در تمام محورهاى فرهنگى اقتصادى سياسى ، و... از ميان خواهد رفت ؛ جهلها و ستمها رخت خواهد بست ؛ عقلها و دانشها به كمك خواهد رسيد و زندگيها با طراوت و انسانها با صفا خواهند شد.
السلام على المهدى و الذى وعد الله عز وجل به الامم
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
سلام و درود بر انبياء و اوليايى كه از ظهور و قيام و حكومت جهانى او نويد داده و انتظار قدوم مباركش را به رهروانشان توصيه نموده اند.
سلام و درود بر رهروان و شيفتگان و دلباختگان او كه حتى يك لحظه از لحظات زندگى از ياد او غافل نبوده و براى رسيدن به وصال دلربايش از هيچ سعى و كوششى دريغ نمى ورزند و افتخار زيارت او را با سلطنت بر زمين و زمان مبادله نمى كنند.
سخنى چند
وعده خدا حق است
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
آرى ! وعده خدا حق است و تخلف ناپذير! آن روز فرا خواهد رسيد كه چهره درخشان او نمايان و با اشعه طلائى خود ظلمت غم افزاى شب را از بين خواهد برد و آنان را كه در تاريكى فساد و طغيان از هر گونه تحرك وامانده و گرفتار طوفان هولناك جرايم ، جنايات امواج خطرناك ظلم و ستم گرديده اند به ساحل نور و عدالت هدايت خواهد كرد.
مهدى تمام شرق و غرب جهان را زير نفوذ خواهد گرفت
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
آرى ! سيطره حكومت و سلطنت او كه بر مبناى عدل و صلح واقعى مبتنى است تمام شرق و غرب جهان را زير نفوذ خواهد گرفت و تمام فاصله ها و مرزها را نابود و هرگونه اختلاف طبقاتى را محو و تمام انسانها را: شرقى و غربى ، آمريكايى و آفريقايى ، آسيايى و اروپايى ، سفيد و سياه ، سرخ و زرد همه و همه را زير يك پرچم گرد آورده پيرو يك آيين ساخته و در تمام نقاط عالم بانگ ((لا اله الا الله و محمد رسول الله و على ولى الله )) را طنين انداز خواهد نمود و در ميان تمام ملل و امم ، قانونى غير از قانون مقدس اسلام به رسميت نخواهد شناخت .
اعتقاد به حضرت مهدى
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
اعتقاد به حضرت مهدى عليه السلام و ظهور آن منجى بشريت و ذخيره الهى اختصاص به مذهب شيعه ندارد؛ بلكه اعتقاد به حضرت ولى عصر و مصلح غيبى را در فضاهاى برون از حوزه اعتقادات و فرهنگ تشيع بايد جستجو كرد؛ زيرا اعتقاد به حضرت مهدى عليه السلام در سرتاسر آفاق زمانى و مكانى اسلام ، كتابها و تاءليفها، مسجدها و مدرسه ها ميان مشايخ و اساتيد حديث و عالمان گوناگون اهل سنت مفسران و محدثان مورخان و نسابگان رجال نويسان و تراجم نگاران اديبان و لغويان و عارفان و شاعران ، بصورت مبسوط مطرح است .
همه و همه در كتابهاى مختلف خويش به ذكر احاديث مربوط به حضرت مهدى عليه السلام پرداخته و سخنانى بس جالب در شمايل و سيرت فضايل و منقبت علايم ظهور و كيفيت قيام و چگونگى استقرار و حكومت جهانى او گفته اند.
بسيارى از علماى بزرگ اهل سنت همانند: ترمذى صاحب ((السنن )) متوفاى 297، ابو جعفر عقيلى ، صاحب ((الضعفاء الكبير)) متوفاى 322، بيهقى ، متوفاى 671، قرطبى ، متوفاى 671، ابن كثير، متوفاى 774، ابن حجر اسقلانى ، متوفاى 852، سيوطى ، متوفاى 911، و... نيز به صحت و يا به متواتر بودن احاديث مهدى عليه السلام تصريح نموده اند.(5)
متقى هندى متوفاى 975، مى نويسد: ((علماى مذاهب چهارگانه شافعى ، حنفى مالكى و حنبلى ، در صحت احاديث مهدى عليه السلام اتفاق نظر دارند و معتقدند كه واجب است تمام مسلمانان بر اين موضوع ايمان بياورند.))(6)
بعضى ديگر مانند ابن خلدون مى گويد: ((بين تمام اهل اسلام در طول تاريخ مشهور است كه در آخر الزمان مردى از اهل بيت به نام مهدى قيام خواهد نمود و دين اسلام را يارى و عدالت را گسترش خواهد داد و تمام مسلمين از آن متابعت نموده و بر تمام ممالك اسلامى مستولى خواهد شد.))(7)
و همچنين زبيدى مى نويسد: ((مهدى نام كسى است كه رسول اكرم (ص ) بشارت آمدن آن را داده است . جعلنا الله من انصاره .)) (8)
و حافظ شيخ منصور على ناصف مى گويد: ((در ميان تمام طبقات علما و دانشمندان مشهور است كه : در آينده مردى به نام مهدى ، ظهور خواهد كرد و تمام ممالك اسلام را تحت سيطره خود در آورده و موجب بسط عدالت و در ميان مردم خواهد شد.))
و سپس اضافه مى كند كه : ((احاديث مهدى را گروهى از نيكان صاحبه نقل كرده و بزرگان محدثين مانند: ابن داود، ترمذى ، ابن ماجه ، طبرانى ، ابويعلى ، احمد بن حنبل و حاكم نيشابورى در تاءليفات خود آورده اند. و تواتر اخبار مهدى بر همگان روشن است هر كس كه كوچكترين آگاهى و ذره اى ايمان و اندكى انصاف داشته باشد، نمى تواند اين قضيه را انكار نمايد.))(9)
پس معلوم است كه مسئله حضرت مهدى عليه السلام در قلمرو گسترده فرهنگ اسلامى اهل سنت نيز به نحو مبسوط، بحث شده و در اين زمنيه ، مستقلا يا ضمنا كتابها و مقالات متعددى به رشته تحرير درآمده و در معتبرترين كتابهاى اهل سنت مانند ((الرساله )) از محمد بن ادريس شافعى ، رئيس مذهب شافعيه ، متوفاى 204، ((مسند)) احمد بن حنبل ، رئيس مذهب حنابله ، متوفاى 241، ((صحيح بخارى )) از محمد بن اسماعيل بخارى ، متوفاى 256، ((صحيح مسلم )) از مسلم بن حجاج ، متوفاى 261، ((سنن ابن ماجه )) از محمد بن يزيد بن ماجه قزوينى ، متوفاى 275، ((سنن ابى داود)) از ابو داود سليمان بن اشعث ، متوفاى 275، ((صحيح ترمذى )) از محمد بن عيسى ترمذى متوفاى 279، و... ويژگيهاى حضرت مهدى عليه السلام و علايم ظهور حكومت جهانى و استيلاى آن حضرت بر عالم ، مطرح گرديده است .(10)
موضوع ولادت حضرت مهدى عليه السلام در ميان تاريخ نگاران نسابگان و پژوهشگران از ضروريات و مسلمات قطعى تاريخ بشمار مى رود.
فقيه عاليقدر، حضرت آيت الله صافى در كتاب خويش ((منتخب الاثر))(11) نام 65، نفر محقق گرامى فقيه ايمانى ، در كتاب خود ((مهدى منتظر در نهج البلاغه ))(12) نام 102، محقق توانا و كاوشگر فرزانه و برادر صديق ما، جناب ثامر عميدى نام 128 نفر(13) از علما و بزرگان اهل سنت را آورده اند كه در كتابهاى خود به ولادت حضرت مهدى عليه السلام تصريح كرده اند. و همچنين محقق ياد شده نام 79، نفر را ذكر كرده كه در دوران طفوليت و يا قبل از آغاز غيبت كبرى وجود مقدس حضرت ولى عصر ارواحنا فداه را مشاهده نموده اند.(14)
مهدى در ميان ساير اديان
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
بايد گفت : عقيده به مهدى و مصلح بزرگ جهانى از حوزه اعتقادات مسلمين نيز فراتر رفته و در اديان قديم مانند: آيين زرتشتى ، هندى ، بودائى ، يهود، مسيحيت و... به عنوان يك اصل مسلم و قطعى مطرح است و هر يك از انبيا سلف و رهبران مذهبى گذشته به پيروانشان از آمدن ، مصلح غيبى و تشكيل دهنده حكومت واحد جهانى بشارت داده و به مظلومان ، ستمديدگان ، مستضعفان و بيچارگان ، از سپرى شدن فصل چپاولگران بين اللملى و غارتگران حرفه اى و ستم پيشگان بى رحم و فرارسيدن فصل شكوفايى عدالت و پياده شدن قانون مقدس الهى در سراسر گيتى نويد داده اند.
در كتاب ((اوستا)) و ((زند)) زرتشتيان ، ((شادكمونى )) و ((ديد)) هنديان ، ((دادتك )) و ((پاتيكل )) برهماييان و در كتاب مقدس بوداييان ، در مزامير ((زبور)) منسوب به حضرت داود و در فصل ((تورات )) منصوب به حضرت موسى و اسفار ((انجيل )) منسوب به حضرت عيسى و... سخن از ظهور منجى بشريت و مصلح كل و برهم زننده بساط ظلم و ستم و تشكيل دهنده حكومت واحد جهانى مبتنى بر پايه هاى عدالت نويد داده شده است .
در هر يك از آيين ، اديان ، مكاتب ، ملل و اقوام ، از مصلح جهانى با تعبيرهاى متناسب با فرهنگ خود نام برده و سخن گفته اند.
شعر:
هر يك به زبانى سخن حمد تو گويد
بلبل به غزل خوانى و طوطى به ترانه
در آيين زرتشت از او به نام ((سوشيانت )) يا ((سوشيانس )) (نجات دهنده بزرگ جهان ) در ميان يهوديان به نام ((ماشيع )) (مهدى جهان ) و در آيين هندى به نام ((آواتارا)) و در آيين بودايى به نام ((بوداى پنجم )) و در ميان برهماييان به نام ((ويشنو)) و در كتاب شاكمونى از كتب مقدس هنديان به نام ((فرزند سيد خلايق دو جهان )) و در كتاب مقدس دادتك برهماييان به نام ((آخرين وصى ممتاطا)) (محمد) و در كتاب پاتيكل به نام ((راهنما)) (هادى ، مهدى ) تعبير نموده اند.
و اهالى صربستان در انتظار ((ماكوكراليويچ )) ساكنان جزاير انگلستان در انتظار ((ارتور)) ايرانيان در انتظار ((گرزاسپه ))، يونانيان در انتظار ((كالويبرگ ))، اقوام اسكانديناوى در انتظار اودين ، اقوام اروپاى مركزى در انتظار ((بوخص )) و اقوام آمريكاى لاتين در انتظار ((كوتزلكوتل )) و چينيها در انتظار ((كرشنا)) بسر مى برند.(15)
بنابراين ، مسئله اعتقاد به حضرت مهدى عليه السلام و مصلح واقعى و تشكيل دهنده حكومت واحد جهانى ، يك اصل قطعى و مسلم و پذيرفته شده ميان پيروان تمام اديان و مذاهب و ملل بوده است .
درود بر منتظران خورشيد جهان افروز
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
درود بيكران به منتظرانى كه به نويد غير قابل تغيير انبيا و اوليا، مبنى بر آمدن ((مصلح جهانى )) اميد دوخته اند.
به منتظرانى كه براى طلوع فجر حماسه آفرين ((خورشيد جهان افروز موعود امم )) در بلنداى قله هاى بيدارى ، به انتظار نشسته اند.
به منتظرانى كه در تاريكى هاى استبداد و ظلمت بيداد، در انتظار سپيده نور عدالت ، لحظه شمارى مى كنند.
به منتظرانى كه در زير فشار هواى كشنده اختناق ، براى وزيدن نسيم حيات بخش آزادى ، دل خوش كرده اند.
به منتظرانى كه در تيرگيهاى چپاول غارتگران بين المللى ، قلبهاى خود را به فرارسيدن روز رهايى و پايان استعمار و استثمار، بشارت داده اند.
به منتظرانى كه در برابر سيل خروشان فساد و بى بندبارى ، همانند فولاد، مقاومت نموده و خم به ابرو نمى آورند.
انتظار در آيينه روايات
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
در آيينه روايات و احاديث ، كمتر موضوعى همانند ((انتظار)) مورد عنايت امامان نور عليهم السلام قرار گرفته است .
گاهى از آن بعنوان بهترين عبادت و نيايش حق تعبير گرديده :
رسول اكرم (ص ) فرمودند:
((افضل العبادة ، انتظار الفرج .)) (16)
و گاهى انتظار همسنگ حضور در خيمه حضرت ولى عصر عليه السلام و مصاحبت با رسول اكرم (ص ) قلمداد مى شود:
امام صادق عليه السلام فرمودند:
((من مات منكم و هو منتظر الهذا الامر كمن هو مع القائم فى فسطاطه ، ثم سكت هنيئة ثم قال : هو كمن كان مع رسول الله (ص ).)) (17)
و گاهى انتظار به منزله غلطيدن در خون خويش در راه خدا معرفى شده :
حضرت على عليه السلام فرمودند:
((...المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله .)) (18)
و گاهى آن هموزن شهادت در ركاب رسول اكرم (ص ) قرار گرفته :
امام صادق عليه السلام فرمودند:
((من مات منكم منتظر لهذا الامر... كمن استشهد مع رسول الله (ص ))) (19)
منتظران حقيقى
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
منتظران حقيقى كسانى اند كه : انتظار را، خودسازى خويش در مقابل هواها و خواهشهاى نفسانى مى دانند.
منتظرانى كه انتظار را، بسيج همگانى براى نهضت جهانى انقلابى بزرگ تاريخ بشريت تفسير مى كنند.
آنان كه انتظار را، مهيا شدن جهت مبارزه با جباران و خونخواران در زير پرچم بزرگ پرچمدار عدالت مى دانند.
آنان كه انتظار را جز تواضع در برابر حق و خروش در برابر باطل ، نمى دانند.
منتظرانى كه انتظار را جز تسليم در مقابل عدل و خروش در مقابل بيداد، نمى دانند.
آنان كه انتظار را جز فرياد جاودانه محمد(ص ) بر عليه مشركان چپاولگر و شمشير همواره افراشته على عليه السلام بر فرق منافقان غارتگر و خون هميشه جوشان حماسه آفرين حسين عليه السلام در بستر تاريخ ، تفسير نمى كنند.
تفسير انتظار
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
انتظار يعنى ، چشم به راه ((بنيانگذار حكومت جهانى اسلامى )) كه براى اولين بار، پرچم پرافتخار اسلام را در سراسر شرق و غرب عالم به اهتزاز در مى آورد.
((يفتح الله له شرق الارض و غربها... حتى لا يبقى الا دين محمد (ص) )) (20)
و به دوران كفر جهانى و شرك بين المللى خاتمه داده و اختلاف بين مذاهب و اديان را پايان مى بخشد.
((ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف .)) (21)
و بساط طرفداران دروغين مذهب و مكتب الهى را در هم مى پيچد:
((يرفع الله المذاهب من الارض فلا يبقى الاالدين الخالص .)) (22)
و بانگ رساى توحيد و نبوت را در سراسر عالم طنين انداز خواهد نمود:
((لا يبقى قرية الا نودى فيها بشهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله بكرة و عشيا)) (23)
انتظار يعنى : چشم به راه ((مصلح كل )) و مؤ سس حكومت عدل الهى )) و ((انقلابى بزرگ تاريخ بشريت )) كه با انقلاب بى نظيرش ، بساط ستم و بيداد را در جهان برچيده و حكومت عدل و داد را جايگزين آن كرده و سراسر گيتى را از عدل و داد پر خواهد نمود آن چنان كه از ظلم و بيداد مملو گشته ؛ و تمام تشنگان عدالت ، با جان و دل ، اگر چه با سينه خيز رفتن از روى برفها، بسوى او خواهند شتافت :
((فيملاها قسطا و عدلا كما ملاوها جورا فمن ادراك منكم فلياءتهم ولو حبوا على الثلج .)) (24)
انتظار يعنى : چشم به راه طلوع سپيده اميد، شكافتن فجر نور عدالت ، نورباران شدن سراسر گيتى و همه گير شدن عدل و مساوات در تمام محورها آنچنان كه پرندگان در آشيانه هاى خود ابراز خوشحالى نموده و ماهيان در اندرون درياها اظهار شادمانى كنند:
((فعند ذلك يفرح الطيور فى او كارها و الحيتان فى بحارها.)) (25)
انتظار يعنى : چشم به راه خورشيد فروزان امامت كه با درخشيدن او، دوران ظلمت غم افزاى ظلم و بيداد پايان پذيرفته و كاخ ستم و ستمگرى ويران گشته ، ايام دادخواهى مظلومان و بيچارگان فرا رسيده و از ستمديدگان آنچنان رفع ستم خواهد نمود كه اگر ستمديده اى ، زير دندان ستم پيشه اى باشد آن را باز ستاند و به صاحبش برگرداند:
((يبلغ رد المهدى المظالم حتى ولو كان تحت ضرس انسان شى ء انتزعه حتى يرده .)) (26)
انتظار يعنى چشم به راه چشمه سار عدالت و جلوه گاه ولايت كه با حاكميت مطلق عدل ، ظلم و بيداد براى هميشه از تاريخ بشر محو شده و عدل و داد آنچنان بال و پرش را بر سر ساكنان زمين مى گسترد كه نسلهاى آينده جز عدل چيزى نمى شناسند و به غير از داد، به چيزى عمل نمى كنند:
((حتى يولد قوم لا يعرفون الا العدل و لا يعملون الا به .)) (27)
انتظار يعنى : چشم به راه بنيانگذار حكومت عدل و داد و برهم زننده بساط ظلم و بيداد كه در سايه شمشير عدالت او تمامى ستمگران جنايتكار و منكران طغيانگر و دشمنان تجاوزگر و مخالفان عنادگر، از صفحه گيتى محو خواهد شد:
((فلا يبقى على وجه الارض جبار قاسط ولا جاحد غامط ولا شانى مبغض و لا معاند كاشح .)) (28)
و در عرصه زمين نشانى از ظلم اثرى از بدعت به چشم نخواهد خورد:
((حتى لا يرى اثر من الظلم .)) (29)
و ابر عدالت و دادگرى سايه خود را بر روى ساكنان كره خاكى مى گسترد كه كسى را جرئت تجاوز و ستم به حريم ديگرى نخواهد بود:
((...و وضع ميزان العدل بين الناس فلا يظلم احد احدا)) (30)
انتظار يعنى : چشم به راه سمبل فضيلت و الگوى كرامت كه ثروت خدادادى را به رايگان در اختيار همگان قرار داده بر مسئولين كشورى و لشكرى بسيار سختگير و به بينوايان بسيار مهربان است :
((المهدى سمح بالمال شديد على العمال ، رحيم بالمساكين .)) (31)
انتظار يعنى : چشم به راه پديد آورنده تحول بزرگ جهانى كه فقر و نيازمندى را براى هميشه از جوامع بشرى ريشه كن كرده همگان را در سايه فضل و رحمت الهى بى نياز خواهد نمود آنچنانكه مردم ، كسى را نمى يابند كه هدايا و زكات خود را به وى بپردازند:
((يطلب الرجل من يصله بماله و ياءخد زكاته فلا يجد احدا تاءخذ ذلك استغناء بما عندالناس من فضله .)) (32)
منتظران الهام گير
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
در عصرى كه ابر سياه ستم و بيداد، بر سر مظلومان و مستضعفان ، سايه افكنده و حقوق بيچارگان بوسيله مدعيان دروغين حقوق بشر، مورد تجاوز قرار گرفته و انسانيت انسانها بنام خدمت به انسان ، به استهزا گرفته شده و با نهضتهاى رهايى بخش اسلامى كه مانع بيدادگرى آنان بوده ، مبارزه نموده و رهروان آزاده مكتب انسان ساز اسلامى را به خاك و خون مى كشند و... منتظران معتقدند كه بايد:
با الهام از ابراهيم بت شكن ، بتهاى ابرقدرت شرق و غرب را در هم كوبيد و بتخانه هاى جاسوسى بين المللى آنان را ويران ساخت .
با الهام از مبارزه بى امان حضرت موسى ، با ستم پيشگان و ستمگران به مبارزه برخاسته و با سردمداران بيدادگر شرق و غرب به ستيز پرداخت و آنان را به سزاى اعمال ننگين خود رساند.
با الهام از كوشش بى دريغ حضرت نوح ، مظلومان و مستضعفان را در كشتى نجات اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام فراخوانده و آنان را از غرق شدن در گرداب طوفان سهمگين فساد و بى بندبارى و طغيان و بيدادگرى ، نجات داده و نفرين هميشه جاويد خود را به هستى زورداران قلدر، و زر اندوزان بى قيد و شرط، نثار نمود.
با الهام از نبى رحمت و ناجى امت حضرت رسول اكرم (ص ) آغوش گرم و پرمهر خود را جهت نوازش معتقدان به حاكميت الله گشوده و تمام توان و قدرت خود را براى در هم كوبيدن بساط ستم و جنايت مهيا ساخت .
با الهام از مكتب سرخين تشيع علوى ، فرياد كوبنده خود را بر فرق يهوديان دوران و منافقان زمان وارد نموده و به هستى نكبت بار آنان خاتمه داد.
با الهام از بردبارى و پايدارى حسنى ، پرده از روى جنايت پيشگان عصر برداشت و مدعيان دروغين صلح جهانى را رسوا نموده و خائنان به شرافت انسانيت را مفتضح ساخت .
با الهام از سرور آزادگان و آموزگار آزادگى و آفريننده بزرگ حماسه آزادى دانشگاه بزرگ آزادى و آزادگى تاءسيس نموده و در هر زمان عاشورا آفريد و همه جا را به كربلا مبدل ساخت و حقيقت غلبه خون بر شمشير را براى جهانيان اثبات نمود و سركردگان استثمار و استعمار بين المللى و دشمنان آزادى و آزادگى را در سيلاب خونين غرق كرده و براى هميشه نام آنان را از قاموس هستى حذف نمود.
اى بهار آزادى
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
--------------------------------------------------------------------------------
اى كشتى نجات ! اينك گرفتاران امواج پرتلاطم درياى فساد و ظلم و طغيان در انتظار ظهورت لحظه شمارى مى كنند.
اى روزنه اميد! اينك اسيران زنجير استعمار و گرفتاران استبداد، با انتظار روز رهايى از قيد اسارت ظلم ، دل خوش كرده و شبهاى ظلمانى و تاريك بيداد را به اميد نور عدالت تو، سپرى مى كنند.
اى چشمه سار جوشان فضيلت ! اينك تشنه كامان علم و دانش در انتظار جرعه اى از اقيانوس بيكران علم تو صف كشيده اند.
اى بهار آزادى ! اينك مظلومان و بيچارگان و ستمديدگان چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته اند.
اى مايه اميد، اى آرزوى دل اوليا، اى آنكه شبهاى تار انبيا به اميد ظهورت رقم خورده .
اى آنكه خشم پرخروش ملكوتيان به ياد انتقامت ، فروكش !
و اى آنكه قلب پر خون على عليه السلام را تو مايه تسكين !
اى آنكه پلوان شكسته زهراى اطهر عليهاالسلام را تو مرحم !
اى آنكه قلب شكسته حسن عليه السلام را تو درمان !
اى آنكه خون پاك شهيدان را تو منتقم !
اى آنكه بازوان به زنجير كشيده اسيران را تو نوازش !
بيا! تا شكوفه هاى بهارى به روى زيباى تو لبخند زند.
بيا! تا لاله هاى پرشور گلستان به ياد تو تبسم كند.
بيا! كه سبزه زاران به خاطر جمال زيباى تو با طراوت شود.
بيا! كه غنچه ها به ياد تو شكوفا گردد.
بيا! كه بلبلان براى تو نغمه سر دهند.
بيا! كه كاخ بيدادگران به دست تو ويران شود.
بيا! كه ستم پيشگان ، به شمشير انتقام تو كيفر شوند.
بيا! كه پرچم پرافتخار توحيد به دست تواناى تو در سراسر گيتى به اهتزاز در آيد.
بيا! كه عدالت در لواى حكومت تو، بر روى ساكنان اين كره خاكى ، سايه افكند.
اى آنكه از موسى برتر!
بيا كه يد بيضاى قدرت الهى را از آستين ملكوتيت برون آر و چشم خيره سران عالم را خيره ساز.
بيا! كه با نمايان كردن اژدهاى قهر خداوندى تمام جادوى جادوگران قرن را باطل ساز و مدعيان دروغين حقوق بشر را رسوا كن .
بيا! كه با فرو ريختن آتش خشم الهى بر سر ابر جنايتكاران ، همه ستم پيشگان را در شعله هاى غضب خداوندى را بسوزان و خاكستر آنان را بر باد ده تا مظلومان و بيچارگان و ستمديدگان ، نفس راحتى كشند.
بيا! كه با غرق كردن قافله هاى بيدادگرى و استبدادگران در درياى طوفانى سطوت و انتقام پروردگارى حزب حق و لشگر عدل ، مسرور و خندان گردد.
بيا! كه شيفتگانت پروانه وار به طرف شمع وجودت چرخش كنند.
بيا! كه با آمدنت قلب رسول الله (ص ) خوشحال و دل على عليه السلام شاد و چشمان زهرا عليهاالسلام روشن شود.
اين مقدمه را با زمزمه دعاى فرج به پايان مى بريم :
((اللهم انا نشكوا اليك فقد نبينا صلواتك عليه و آله و غيبة امامنا و كثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا))
خدايا!
از فقدان و از دست دادن پيغمبران ،
از غيبت و پنهانى امامان ،
از كثرت و بسيارى دشمنان ،
از كمى و اندكى تعداد نفراتمان
از رو آوردن فتنه ها بسويمان ،
شكوه و شكايت نزد تو مى آوريم .
اى زاده پيغمبر! اى ميوه دل حيدر! اى اميد قلب زهراى اطهر!
ما غفلت كرديم متوجه نشديم ، غافلانه و جاهلانه ، تو، آن يوسف عزيز را بدون اينكه حتى ثمن بخسى نصيبمان شود، از دست داديم و اينك در هجران تو، كنعان زندگى ما در خشكسالى سوزان فرو رفته و زندگى بر ما سخت شده ، با شرمندگى ، دست تمنا بسوى تو گشوده و عرضه مى داريم :
((ياايهاالعزيز مسنا و اهلنا الضر و جئنا بيضاعة مزجاة فاوف لنا الكيل و تصدق علينا ان الله يجزى المتصدقين .))
اى فاتح بزرگ جهان ! اى قلب عالم امكان ! اى مظهر رحمت بيكران !
اينك با قلبى پر از سوز و سينه اى مملو از گداز و چشمانى سرازير از اشك ، فرياد مى نهيم :
اى عزيزتر از هر عزيزى ! اى گرامى تر از يوسف يعقوب ! اگر دلباختگان يوسف با ديدن روى دل آراى او، انگشت بريدند، شيفتگان تو بدون ديدن جمال زيبايت از جان و تن گذشتند و در آتش فراقت پروانه وار سوختند، شايد كه بر قلبهاى سوخته آنان آب وصال ريزى و با صبح ظهورت شام ظلمانى هجران آنان را به روز روشن مبدل سازى .
و در پايان از برادر بسيار گرامى و فاضل فرزانه ، جناب آقاى ((احمد مسجد جامعى )) قائم مقام محترم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى و معاونت فرهنگى و پژوهشى كه در راستاى ترجمه ، تحقيق و نشر اين كتاب ، مساعدت خالصانه خود را مبذول داشتند، كمال تشكر را مى نمايم ، باشد كه اين عنايت و ساير خدمات گرانقدر و تلاش بى وقفه او در نشر آثار و فرهنگ قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام دارند مورد پذيرش حضرت بقية الله الاعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف قرار گيرد ان شاء الله .
و همچنين از همكارى هاى بى دريغ برادر ارجمند جناب آقاى ((حميدى )) مشاور اجرايى معاونت فرهنگى و پژوهشى كمال سپاسگزارى بعمل مى آيد.
موسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر عليه السلام
سيد محمد حسينى
[/size]