نویسنده : محمد محمدى اشتهاردى
مقدمه
بايد مسلمانان ، هشيار و بيدار باشند و فراموش نكنند و بدانند كه انگيزه غيبت آن حضرت چه بوده و فوائد آن چيست ؟
انتظار يعنى چه ؟
ياران خاص مهدى (علیه السلام) بايد داراى چه ويژگيهايى و شرايطى باشند؟
امكانات دنياى اسلام بسيار وسيع است و با به كارگيرى صحيح آن مى توان به حكومت جهانى رسيد.
براى تحقق چنين طرحى نياز به برنامه ريزى جامع و جهاد و مبارزه خستگى ناپذير و پى گير و هشيارى است .
هدف ، مشخص است نه كور، بنابراين ، اين گامها به سوى روشنايى برداشته مى شود.
توجه به اماكن مقدسه و شهرهاى با اهميت و صدور انقلاب به اين سرزمينها و بالاخره آمادگى فرهنگى و اقتصادى و رزمى و تشكيل ارتشهاى ميليونى و راه اندازى نهضتهاى جهانى در همه سرزمينها همچون صدر اسلام ، كه هر فرد مسلمان يك سرباز جانباز حكومت اسلامى باشد.
اتحاد و برادرى و رعايت حقوق همديگر مسلمانان در تمام زمينه ها، با توجه به اينكه توحيد و نفى شرك مطلق و همچنين تقوى و پاكى و خلوص در اين امور كه سنگ اول اين ساختمان عظيم را تشكيل مى دهد بايد از مهمترين برنامه ها باشد.
علماى اخلاق مى گويند:
مراحل تكامل ، چهار پايه دارد: 1- كشف و شناخت 2- استخراج و عمل 3- فردسازى 4- جامعه سازى .
به راستى كه درست گفته اند، اگر اين مراحل به طور صحيح طى شود، آن وقت است كه ما در مسير انتظار هستيم .
خلاصه و جمع بندى كتاب در يك كلمه ، آمادگى و تلاش پى گير در تمام ابعاد اسلامى است ، توجه به تاريخ اسلام و معانى آيات قرآن و روايات معصومين عليه السلام ما را در اين جهت كمك بسزايى مى كند، چنانكه گفتيم : مهمترين هدف امام قائم (علیه السلام) پس از ظهور، تهذيب و تكميل نفوس است كه در پرتو آن ساير امتيازات نيز به دست خواهد آمد.
خودسازى و پاكسازى
امام صادق عليه السلام فرمود:
“ من سر ان يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فجوا وانتظروا هنيئا لكم ايتها العصابة المرحومة ؛”
كسى كه دوست دارد تا از ياران قائم (علیه السلام) باشد، بايد در انتظار ظهور باشد، و حتما بايد كارهايش براساس تقوى و پاكى و اخلاق نيك باشد، چنين كسى منتظر امام (علیه السلام) است ، و در اين راه بكوشيد و آماده باشيد، گوارا باد بر شما اى جوانمردان كه رحمت خدا با شما است .” (101)
علماى اخلاق مى گويند: انسان وقتى كه صبح از خواب برمى خيزد تا شب كه مى خوابد بايد چهار چيز را حفظ كند: 1 مشارطه 2 مراقبه 3 محاسبه 4 محاكمه
يعنى نخست متعهد باشد كه در كارهايش گناه وارد نشود، دوم مواظب باشد كه اين حالت ادامه يابد، سوم در آخر، كار خود را به حساب بكشد كه مبادا در حسابش بدهكار خدا باشد، چهارم در صورت بدهكارى ، نفس خود را به محاكمه بكشد و بازخواست نمايد و به جبران بدهكارى بپردازد.
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“آيا مى خواهيد شما را به زرنگ ترين و احمق ترين احمقها خبر دهم ؟
ياران عرض كردند: آرى .
فرمود: زيركترين زيركها كسى است كه خود را براى بعد از مرگ به حساب بكشد، و احمقترين احمقها كسى است كه از هواى نفس پيروى كند امان و رحمت الهى را داشته باشد. (102)
امام على عليه السلام در ضمن خطبه اى فرمود:
“آيا در قيامت نفوس انسانها حتى به مقدار خردل (ذره ) مورد بازخواست نيست ؟” (103)
قرآن در سوره نساء آيه 1 مى فرمايد:“ ان اللّه كان عليكم رقيبا؛”خداوند حتما مراقب كارهاى شما است .”
و در روايات آمده :
“ انه ينشر للعبد فى كل حركة من حركاته و ان صغرت ثلاث هواوين ، الاول “لم “ الثانى “كيف “ الثالث “لمن “؛”
هنگام انجام عمل هر قدر هم كوچك باشد سه دفتر براى ثبت خصوصيات آن گشوده مى شود: اول (چرا) دوم (چگونه ) سوم (براى چه كس ). “ يعنى انگيزه عمل و چگونگى و كيفيت آن و هدف نهائى آن چيست ؟
(104)
بنابراين بايد منتظران حضرت مهدى (علیه السلام) و زمينه سازان انقلاب جهانى به رهبرى آن حضرت اين امور را رعايت كنند، كه پايه و سنگ اول است .
بايد توجه داشت كه مبادا ما مورد نفرين امام (علیه السلام) گرديم .
امام باقر عليه السلام فرمود:
“ من مات و هو عارف لامامته لم يضره تقدم هذا الامر او تاخره و من مات عارفا بامامتته كان كمن كان مع القائم فى فسطاطه ؛”
كسى كه بميرد ولى شناخت به امامت (حضرت قائم “عج “ ) داشته باشد، دير و يا زود شدن ظهورش ، به او ضرر نمى رساند، و كسى كه شناخت به امامت او نداشته باشد و بميرد، مانند كسى است كه همراه قائم (علیه السلام) در ميان خيمه او است .” (105)
بنابراين ما هم اكنون مى توانيم با خودسازى ، از ياران نزديك امام قائم (علیه السلام) باشيم .
آيا عقيده به ظهور مصلح جهانى مخصوص شيعيان است ؟
مى پرسند:
آيا عقيده به ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) در آخرالزمان مخصوص شيعه است يا اديان ديگر نيز به آن معتقدند؟
پاسخ :
اين عقيده حتى در كتب زرتشتيان ، هنديان و تورات و انجيل و در ميان مصريها و چينيها و حتى در ميان غربيها وجود دارد و در منافع اهل تسنن ، روايات متواتر و بسيار زياد آمده است ، به عنوان نمونه به كتابهاى :
1- نورالابصار صفحه 157.
2- التاج الجامع الاصول (تاءليف شيخ منصور على ناسف ).
3- كتاب صواعق الحرقه .
4- كتاب منتخب الاثر (تاءليف آية اللّه صافى ).
5- اثباة الهداة ، ج 7، از صفحه 179 به بعد.
6- الجالس السنيه نوشته سيد محسن جبل عاملى (ره ) جلد 5 صفحه 713 تا 743 مراجعه فرمائيد.
ياران مهدى عليه السلام بيشتر كجا هستند؟
پاسخ :
جالب اينكه در روايات بسيارى آمده كه مستجات ياران امام مهدى (علیه السلام) از مشرق زمين بپا مى خيزند،
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“ (هنگام ظهور) پرچمهاى سياه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وى (امام قائم “عج “ ) بيعت كنيد كه او خليفه خدا مهدى (علیه السلام) است .
و نيز فرمود: جمعى از مردم از طرف مشرق خروج كنند و مقدمات حكومت مهدى (علیه السلام) را فراهم سازند.” (106)
اميرمؤ منان عليه السلام فرمود:
“آفرين بر طالقان كه خداوند در آن گنجهائى نهاده كه از طلا و نقره نيست بلكه مردان مؤ منى هستند كه بطور شايسته خدا را شناخته اند و در آخرالزمان ، ياوران حضرت مهدى (علیه السلام) خواهند بود.” (107)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
“هنگامى كه پرچمهاى سياه را از جانب خراسان ديديد، به طرف آن برويد هر چند با دست و سينه روى برف باشد، چرا كه خليفه خدا مهدى (علیه السلام) در ميان آنها است .” (108)
و در روايت ديگر فرمود:
“بزودى اهل بيت من دچار گرفتاريها و آوارگيها خواهند شد، تا اينكه جمعى با پرچمهاى سياه از طرف مشرق بيايند... تا اينكه امر به يكى از افراد اهل بيت من (امام قائم “علیه السلام “ ) سپرده شود، كه او سراسر زمين را بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد كند، “ فمن ادرك منكم فلياتها و لو حبوا على الثلج ؛ “ هر كدام كه از شما آنها را درك كرديد به آنها بپيونديد گر چه با راه رفتن با دست و سينه روى برف باشد خود را به آنها برسانيد.” (109)
به اين ترتيب مى بينيم ، مشرق زمين مورد توجه قرار گرفته است و چنانكه هم اكنون از نشانه هايش پيداست ، تنها مشرق زمين است كه اين كار را خواهد كرد، بنابراين مشرق زمين بايد بپاخيزد!
و با توجه به اينكه اكثريت قريب به اتفاق امت مسلمان از مستضعفان در مشرق زمين هستند و با توجه به امكانات عظيم جغرافيائى و اقتصادى و نيروى انسانى كه دارند، مى توانند بپاخيزند و دستهاى ابرقدرتها را قطع كنند و زمينه سازى خوبى براى ظهور مهدى (علیه السلام) ايجاد بنمايند.
نشانه هاى ظهور امام عليه السلام چيست ؟
پاسخ :
وقت ظهور آن حضرت معلوم نيست ، و حتى مطابق روايات كسانى كه وقت ظهور را تعيين كنند، دروغگو شمرده شده اند. (110)
ولى نشانه هايى به عنوان علائم در روايات بسيار آمده كه مربوط به مدت اندكى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است ، اين نشانه ها بسيار زيادند (111) كه معروفترين و جامعترين آنها اين است كه هرج و مرج در همه چيز دنيا مشهود مى گردد. (112)
سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد (113) چنانكه در هر انقلابى معمولا، ظلم و فساد قبل از آن ، باعث انقلاب مى گردد، اين موضوع در ضمن يك روايت جامع بطور مشروح بيان شده و امام صادق عليه السلام آن را در 119 ماده بيان كرده است و اينك ترجمه روايت :
حضرت امام صادق عليه السلام به يكى از يارانش فرمود:
1- هرگاه ديدى : حق بميرد و طرفدارنش نابود شوند.
2- و ديدى كه : ظلم همه جا را گرفته .
3- و ديدى كه : قرآن فرسوده شده و درست معنى نمى شود.
4- و ديدى كه : دين همچون ظرف تو خالى ، و بى محتوا شده است .
5- و ديدى كه : طرفداران حق بر طرفداران باطل فائق شده اند.
6- و ديدى كه : كارهاى بد آشكار شده و از آن نهى نمى شود و بدكاران بازخواست نمى شوند.
7- و ديدى كه : چنان فسق و فجور آشكار شده كه مردان به مردان و زنان به زنان اكتفاء مى كنند.
8-و ديدى كه : افراد با ايمان سكوت كرده و سخنشان را نمى پذيرند.
9- و ديدى كه : شخص بدكار، دروغ گويد، و كسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى كند.
10- و ديدى بچه ها، بزرگان را تحقير كنند.
11-و ديدى كه : قطع پيوند خويشاوندى شود.
12- و ديدى كه : بدكار را ستايش كنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.
13- و ديدى نوجوانان پسر، همان كنند كه زنان مى كنند.
14- و ديدى كه : زنان با زنان ازدواج نمايند.
15- و ديدى كه : مداحى دروغين از اشخاص ، زياد شود.
16- و ديدى كه : انسانها اموال خود را در غير اطاعت خدا مصرف مى كنند و كسى مانع نمى شود.
17- و ديدى كه : افراد با ديدن كار و تلاش نامناسب مؤ منين ، به خدا پناه مى برند.
18- و ديدى كه : همسايه به همسايه خود اذيت مى كند و از آن جلوگيرى نمى شود.
19- و ديدى كه : كافر به خاطر سختى مؤمن ، شاد است .
20- و ديدى كه : شراب را آشكارا مى آشامند و براى نوشيدن آن كنار هم مى نشينند و از خداوند متعال نمى ترسند.
21- و ديدى : كسى كه امر به معروف مى كند خوار و ذليل است .
22- و ديدى آدم بدكار در آنچه آن را خدا دوست ندارد، نيرومند و مورد ستايش است .
24- و ديدى راه نيك بسته و راه بد باز است .
25- و ديدى خانه كعبه تعطيل شده ، و به تعطيلى آن استوار داده مى شود.
26- و ديدى كه : انسان به زبان مى گويد ولى عمل نمى كند.
27- و ديدى كه : مردان از مردان و زنان از زنان لذت مى برند، (يا مردان خود را براى مردان ، و زنان خود را زنان فربه مى كنند).
28- و ديدى كه : زندگى مرد از راه لواط و زندگى زن از راه زنا تاءمين مى شود.
29- و ديدى كه : زنان همچون مردان براى خود مجالس (نامشروع ) تشكيل مى دهند.
30- و ديدى كه : در ميان فرزندان “عباس “، كارهاى زنانگى به وجود آيد.
31- و ديدى كه : زن براى زنا با مردان ، با شوهر خود همكارى كمك مى كنند.
32- و ديدى كه : بيشترين مردم و بهترين خانه ها كه زنان را بر بدكارى كمك مى كنند.
33- و ديدى كه : مؤ من ، خوار و ذليل شمرده شود.
34-و ديدى كه : بدعت و زنا آشكار شود.
35- و ديدى مردم به شهادت ناحق اعتماد كنند.
36- و ديدى كه : حلال ، حرام شود و حرام ، حلال گردد.
37- و ديدى كه : دين براساس ميل اشخاص معنى شود و كتاب خدا و احكامش تعطيل گردد.
38- و ديدى كه : جرئت بر گناه آشكار شود، و ديگر كسى براى انجام آن منتظر تاريكى شب نگردد.
39- و ديدى مؤ من نتواند نهى از منكر كند مگر در قلبش .
40- و ديدى كه : ثروت بسيار زياد در راه خشم خدا خرج گردد.
41- و ديدى كه : سردمداران به كافران نزديك شوند و از نيكوكاران دور شوند.
42- و ديدى كه : واليان در قضاوت رشوه بگيرند.
43- و ديدى كه : پستهاى مهم واليان براساس مزايده است نه براساس شايستگى .
44- و ديدى كه : مردم را از روى تهمت و يا سوءظن بكشند.
45- و ديدى كه : مرد بخاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گيرد.
46- و ديدى كه : مرد از بدكارگى همسرش نان مى خورد.
47- و ديدى كه : زن بر شوهر نيست انجام مى دهد، و به شوهرش خرجى مى دهد.
48- و ديدى كه : مرد همسر و كنيزش را كرايه مى دهد و به غذاى پست (كه از اين راه بدست مى آورد) خشنود است .
49- و ديدى كه : سوگندهاى دروغ به خدا بسيار گردد.
50- و ديدى كه : آشكارا قمار بازى مى شود.
51- و ديدى كه : مشروبات الكلى بطور آشكار بدون مانع خريد و فروش مى شود.
52- و ديدى كه : زنان مسلمان خود را به كافر مى بخشند.
53- و ديدى كه : كارهاى زشت آشكار شده و هر كس از كنار آن مى گذرد مانع آن نمى شود.
54- و ديدى كه : مردم محترم ، توسط كسى كه مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.
55- و ديدى كه : نزديكترين مردم به فرمانداران آنانى هستند كه به ناسزاگوئى به ما خانواده عصمت عليهم السلام ستايش شوند.
56- و ديدى كه : هر كس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش را قبول نمى كنند.
57- و ديدى كه : در گفتن سخن باطل و دروغ ، با همديگر رقابت كنند.
58- و ديدى كه : شنيدن سخن حق بر مردم سنگين است ولى شنيدن باطل برايشان آسان است .
59- و ديدى كه : همسايه از ترس زبان بد همسايه ، او را احترام مى كند.
60- و ديدى كه : حدود الهى تعطيل شود و طبق هوى و هوس عمل شود.
61- و ديدى كه : مسجدها طلاكارى (زينت داده ) شود.
62- و ديدى كه : راستگوترين مردم نزد آنها مفتريان دروغگو است .
63- و ديدى كه : بدكارى آشكار شده و براى سخن چينى كوشش مى شود.
64- و ديدى كه : ستم و تجاوز شايع شده .
65- و ديدى كه : غيبت ، سخن خوش آنها گردد، و بعضى بعض ديگر را به آن بشارت دهند.
66- و ديدى كه : حج و جهاد براى خدا نيست .
67- و ديدى كه : سلطان به خاطر كافر، شخص مؤ من را خوار كند.
68- و ديدى كه : خرابى بيشتر از آبادى است .
69- و ديدى كه : معاش انسان از كم فروشى بدست مى آيد.
70- و ديدى كه : خونريزى آسان گردد.
71- و ديدى كه : مرد بخاطر دنيايش رياست مى كند.
72- و ديدى كه : نماز را سبك شمارند.
73- و ديدى كه : انسان ثروت زيادى جمع كرده ولى از آغاز آن تا آخر زكاتش را نداده است .
74- و ديدى كه : قبر مرده ها را بشكافند و آنها را اذيت كنند.
75- و ديدى كه : هرج و مرج بسيار است .
76- و ديدى كه : مرد روز خود را مستى به شب مى رساند و شب خود را نيز به همين منوال به صبح برساند و هيچ اهميتى به برنامه مردم ندهد.
77- و ديدى كه : با حيوانات آميزش مى شود.
78- و ديدى كه : مرد به مسجد (محل نماز) مى رود وقتى برمى گردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزديده اند).
79- و ديدى كه : حيوانات همديگر را بدرند.
80- و ديدى كه : دلهاى مردم ، سخت و ديدگانشان خشك و ياد خدا برايشان گران است .
81- و ديدى كه : بر سر كسبهاى حرام آشكارا، رقابت كنند.
82- و ديدى كه : نماز خوان براى خودنمائى نماز مى خواند.
83- و ديدى كه : فقيه براى دين ، فقه نمى آموزد و طالب حرام ، ستايش و احترام مى گردد.
84- و ديدى كه : مردم در اطراف قدرتمندانند.
85- و ديدى كه : طالب حلال ، مذمت و سرزنش مى شود و طالب حرام ستايش و احترام مى گردد.