نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: پیامبر (ص) و منتظران حضرت مهدى (ع)

  1. #1
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض پیامبر (ص) و منتظران حضرت مهدى (ع)

    امام صادق عليه السّلام از وجود مبارك رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره مقام منتظران ظهور و علاقه مندان به ساحت قدس حضرت بقية الله روحى له الفداء و آباء گرامى اش چنين نقل فرموده اند:
    طوبى لمن ادرك قائم اهلبيتى و هو مقتد به قبل قيامه يتولى وليه و يتبراء من عدوه و يتولى الائمة من قبله اولئك رفقائى و ذووا ودى و مودتى و اكرم امتى على و اكرم خلق الله على . (1)
    خوشا به حال كسانى كه قائم از اهل بيت مرا درك كنند و اقتداى به آن حضرت مى كنند (فرمانبردارى ) پيش از قيامش ، دوستان او را دوست مى دارند و با دشمنانش دشمن اند و از آنها تبرا مى جويند و ائمه معصومين قبل از آن حضرت را دوست مى دارند. اينان رفقاى من و دوستان من و بهترين افراد امت من در نزد من بلكه بهترين مخلوقات خداوند براى من هستند (گوارا باد بر صاحبان اين نعمت (ولايت ) ).
    حذيفه مى گويد: ديدم رسول معظم اسلام صلى الله عليه و آله پرده كعبه را گرفته و گريه مى كند. عرض كردم يا رسول الله ! چه چيز شما را به گريه آورده است ؟
    خداوند چشمهاى تو را نگرياند. فرمودند:
    اى حذيفه ! دنيا از بين رفته يا مثل اينكه تو در اين دنيا نبودى . عرض كردم پدر و مادرم به قربانت باد! آيا علائمى هست كه دال بر وقوع چنين وضعى در دنيا باشد؟ فرمودند: آرى - اى حذيفه ! - مطالبى كه مى گويم به قلبت بسپار و با چشمت ببين و با انگشتانت شماره كن :
    1. وقتى كه امت من نماز را ضايع كنند.
    2. از شهوات پيروى كنند.
    3. خيانت در ميان مردم زياد شود.
    4. امانت و امانتدارى كم شود.
    5. مشروبات الكلى بنوشند.
    6. فضا تاريك شود (ممكن است به خاطر آلودگى فضا به معصيت يا دود ناشى از بنزين و غيره باشد).
    7. به واسطه خشكسالى ، آب قناتها و چاهها كم مى شود - كما اينكه الان شده است -.
    8. آسمان و اين فضاى لايتناهى غبارآلود شود (ممكن است كنايه از ظلمهاى جهانى باشد مانند جنگهاى جهانى از قبيل دو جنگ اول و دوم و جنگهاى پراكنده ).
    9. امنيت از راههاى زمينى و هوايى برداشته شود (نظير هواپيما ربايى ، آدم دزدى ).
    10. و مردم همديگر را سب و لعن كنند.
    11. خانواده ها در دامن فساد سقوط كنند (مانند بى حجابى ، رقاصى ، قمار و غيره ).
    12. مردم در زندگى گرفتار تجملات و مدپرستى شوند و سرانجام قناعت و ميانه روى متروك گردد.
    13. افراد جامعه نسبت به يكديگر بدبين شوند و سوءظن و عدم اعتماد بر جامعه سايه افكند.
    14. سالهاى دنيا پست و خوار شود.
    15. درختكارى زياد شود و محصولها اندك شود.
    16. قيمتها بالا رود (نرخ اجناس مورد لزوم به طور سرسام آورى بالا برود تا جايى كه زندگى را تبديل به جهنم سوزان كند).
    17. بادها زياد شود (طوفانها و تندبادها مرتبا در دنيا زيانهاى سنگين جانى و مالى به بار آورد).
    18. پرده از روى باطن مردم برداشته شود (و جنايتكاران و دنياپرستان و جاه طلبان شناخته شوند، يا بدان آشكار شوند يا علائم ظاهر شوند).
    19. عمل شنيع لواط علنى شود (كما اينكه در انگلستان با گذراندن قانونى از تصويب مجلس لواط بلامانع شده است ).
    20. خلاف ، پسنديده شود.
    21. تجارت و كاسبى دچار سختى و تنگى شود و اشياء مورد درخواست كم شود.
    22. تمام برنامه ها را با كمال گستاخى و خودسرى بر مبناى هواى نفس (دلم مى خواهد) پياده كنند.
    23. ناسزا و فحش دادن به پدر و مادران را وسيله سرگرمى و مزاح قرار دهند.
    24. آشكارا ربا بخورند و كوچكترين ترسى از خداوند نداشته باشند.
    25. بى عصمتى و زنا در ميان مردم رواج پيدا كند (مراكز خودفروشى و زنا در دنيا با ابعاد گسترده اى بالاترين شاهد ماست ).
    26. خشنودى و راضى بودن از زندگى و برنامه آن بسيار كم شود.
    27. افراد سفيه و نادان زمام امور را به دست گيرند.
    28. خيانت به انواع و اقسام مختلف در ميان همه طبقات زياد شود.
    29. امانت را بى اهميت بدانند و به آن بى اعتنا باشند و افراد امين كم شوند.
    30. افراد از اخلاق و كار خويش تعريف كنند.
    31. نادانها به دليل نادانى خويش مشهورند.
    32. مردم خانه هاى خود را بيارايند و ديوارهاى آن را زينت دهند.
    33. قصرها و خانه ها بلند ساخته شود (مانند ساختمانهاى چندين طبقه اى كه آسايش و امنيت را از همسايه ها سلب مى كند.)
    34. باطل را به لباس حق جلوه دهند.
    35. زشتى دروغ از بين برود بحدى كه لباس راستى بر آن بپوشانند.
    36. اگر كسى در كارش صحت عمل داشته باشد او را ضعيف بدانند.
    37. پستى و لئامت و سرزنش يكديگر را به حساب عقل بگذارند (صاحبش را عاقل بدانند)
    38. گمراه بودن و راه كج رفتن را هدايت بشمارند.
    39. بيان را كورى بدانند (اگر به وسيله بيان ، حقايقى گفته شود كه به نظر آنها خوش نيايد بگويند اين شخص كور است و واقعيت دنيا را نمى بيند).
    40. و خموشى را بى خردى بدانند.
    41. دانشمند اگر بخواهد از علم خويش به نفع خود و جامعه حرف بزند او را جاهل و عملش را نادانى بدانند.
    42. نشانه ها بسيار شود و علامتها يكى پس از ديگرى ظاهر گردد.
    43. تحقيق نكرده سخنان دور از حقيقت بگويند (مردم را متهم كنند و بدون دليل آبروى بندگان خدا را بريزند).
    44. آسياى مرگ بر سر جامعه بچرخد (جنگهاى خانمانسوز به راه بيندازند و افراد بيگناه را قتل عام كنند، مانند بمباران مناطق مسكونى و غير نظامى و..).
    45. مردم از نظر بينش و ديد قلبى كور شوند و حقايق را نبينند (مانند جناياتى كه از زمامداران خود مى بينند و در عين حال مى گويند خوب است ).
    46. كارهاى ناپسند بر اعمال خوب غلبه پيدا كند (مردم طرفدار كارهاى بد شوند).
    47. محبت نسبت به يكديگر وصله رحم از دلهاى مردم برداشته شود.
    48. تجارت و بازرگانى زياد شود و مردم كارهاى باطل و ناچيز را نيكو بدانند.
    49. جان خود را به يكديگر به خاطر شهوتهاى زيادى كه دارند، بذل كنند.
    50. كارهاى بزرگ را آسان شمارند (نظير جنگ با دولتهاى بزرگ ).
    51. از پوشيدن پوستهاى حيوانات حرام گوشت (يا ذبح شرعى نشده ) باكى نداشته باشند.
    52. جامه هاى نرم و زيبا و نازك بپوشند (و بدن آنها از روى لباس پيدا باشد).
    53. رغبت به دنيا پيدا كنند و آن را بر آخرت مقدم بدارند (اعمال بد مردم گواه اين مطلب است ).
    54. رحم از دلهاى همه مردم برود (اعم از زمامدار، تاجر، كاسب ، زن ، شوهر و غير آنها).
    55. فساد جنبه عمومى پيدا كند (خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو).
    56. قرآن را به بازى بگيرند (از نام آن و آياتش به نفع اهداف شوم خود سوء استفاده كنند).
    57. اموال بيت المال (وجوه شرعيه ) را مال شخصى خود بدانند يا حقوق شرعيه مال خود را ندهند و بگويند مال خودمان است .
    58. مسكرات را با تغيير نام حلال بدانند.
    59. در وقت دادن زكات مال خود خيانت كنند (كم بدهند يا جنس نامرغوب عرضه كنند).
    60. ربا را به نام خريد و فروش و اجاره دادن محلى از مقروض بگيرند.
    61. در فسق و فجور مردها با مردها و زنها با زنها برابرى كنند.
    62. به نافرمانى از خداوند (گناه كردن ) مباهات كنند.
    63. دلهاى مردم پر از تكبر و نخوت شود و ظلم و جور در پادشاهان و نادانى در مردم (زير بار ظلم رفتن ) ظاهر شود.
    64. در چنين وضعى ديندار بايد دين خود را بردارد و از اين طرف به آن طرف و از اين قله كوه به آن قله و از اين دره به دره ديگر برود تا سلامت دين داشته باشد.
    65. از اسلام باقى نماند جز اسمى و از قرآن باقى نماند جز رسمى (قرآن در دلها كهنه شود و فقط اسم و رسمى از آن باقى بماند).
    66. قرآن بخوانند در حالى كه از گلوگاه و استخوان ترقوه و گردن نگذرد و از وعده هاى خداوندى و وعيدهاى آن عملا در ميان مردم خبرى نباشد و از خداوند نترسند و به ياد او نباشند و از ناسخ و منسوخ قرآن بى خبر باشند.
    67. در اين حالات مساجدشان آباد باشد اما دلهاشان از تقوا و ايمان تهى .
    68. علما و دانشمندان آن زمان بدترين مردم روى زمين باشند و تمام فسادها و فتنه ها از ناحيه آنها برخيزد و بازگشت همه آنها (فتنه ها) به سوى خود ايشان است .
    69. مردم خيّر و نيكوكار و مراكز خير از بين برود اما اهل شر و فساد بمانند.
    70. مردم به خداوند عالم در كارهايشان بى اعتنا باشند و اعمالشان از روى تحقيق نباشد.
    71. تنها محبوب مردم دينار و درهم باشد (ثروت دنيا از هر راهى كه بيايد، حلال يا حرام ، مانعى نداشته باشد).
    72. هر قدر ثروتشان زياد شود باز بگويند فقيريم .(2)
    پي نوشت :

    1- غيبت طوسى ، ص 275.
    2- نوائب الدهور، ص 291.

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    جابر بن عبدالله انصارى مى گويد:
    در حجة الوداع (آخرين حج ) در خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بودم . وقتى كه پيامبر بزرگ اعمال واجب حج را تمام فرمودند به عنوان وداع به خانه كعبه نزديك شدند، حلقه در خانه را گرفتند و با صداى بلند كه همه اهل مسجدالحرام و بازاريان صداى مباركشان را شنيدند و اجتماع كردند، فرمودند: اى مردم ! بشنويد و به آنهايى كه در اينجا نيستند برسانيد. آنگاه وجود مقدس رسول گرامى صلى الله عليه و آله گريه كردند و از گريه آن بزرگوار همه به گريه افتادند و چون از گريه فارغ شدند، فرمودند: اى مردم ! خداوند شما را رحمت كند. مثل شما از امروز تا يكصد و چهل سال ديگر مانند درخت بى خار خواهيد بود (ممكن است كه كنايه از زندگى آرام باشد) و دويست سال ديگر بر شما خواهد آمد كه مانند درختى باشيد كه هم برگ دارد و هم خاردار است (اين نيز ممكن است كنايه از زندگى همراه با نيش و نوش و زحمت و خوشى باشد). ديگر بعد از اين مثل شما مانند درختى است كه خارهاى جانگداز دارد و در اين فصل از زندگى نمى بينيد مگر پادشاه ستمگر يا ثروتمند بخيل يا عالم دنياپرست يا فقير دروغگو يا پيرمرد زناكار يا بچه گستاخ يا زن نادان و احمق . آنگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله گريه كردند. سلمان فارسى از جا برخاست و عرض كرد: يا رسول الله ! به ما خبر بده كى خواهد شد. حضرت فرمودند: هرگاه علما و دانشمندان شما كم شوند و قاريان قرآن شما از بين بروند و زكات دادن متروك شود و منكرات در اجتماع شما رواج پيدا كند و در مساجد صداهاى شما بلند شود و كارهاى مربوط به دنيا را مقدم بر امور اخروى بلكه روى سر آخرت بگذاريد و علم را زير پاى خود قرار دهيد (كنايه از علوم اسلامى و معارف حقه اهل بيت عليهم السلام است ) و سخن معمولى و همگانى شما دروغ ، ميوه و نقل مجالس شما غيبت و آنچه به دست مى آوريد حرام باشد. (اى سلمان !) در آن زمان بزرگان بر كوچكان رحم نمى كنند و كوچكان نيز احترام بزرگان را نگاه نمى دارند (اى سلمان !) در اين حالت ، لعنت خداوند بر شما نازل مى شود و سختيها دامن شما را خواهد گرفت و از دين در ميان شما جز لفظى باقى نمى ماند و آنگاه كه شما داراى اين صفات ناپسند شديد، منتظر وزيدن باد سرخ يا سنگباران شدن يا مسخ شدن باشيد، به درستى كه در كتاب خداوند عزوجل آمده است : ((خداست كه مى تواند به وسيله عذابهاى مختلف از بالا و پايين (سنگباران يا بادهاى سخت ) شما را مجازات كند يا شما را گروه گروه كند و بچشاند برخى از شما را آسيب برخى ديگر. بنگر چگونه آيه ها را گونه گون مى كنيم ، شايد آنها فهم كنند)).
    در اين موقع بعضى از اصحاب برخاسته ، عرض كردند: يا رسول الله ! به ما خبر ده اين جريانات كى خواهد بود. فرمودند: آنگاه كه نماز را در وقت خودش نخوانند، متابعت از شهوات كنند، شرب خمر كنند (زيرا قهوه خوردن گناه نيست )، به پدران و مادران ناسزا بگويند، به دست آوردن مال حرام را غنيمت بدانند و زكات دادن را زيان و ضرر تلقى كنند، مرد از همسر خود اطاعت كند، درباره همسايه جفا كنند، با ارحام قطع ارتباط كنند، رحم از بزرگان برداشته شود و حياى كوچكان كم گردد، ساختمانها را محكم بنا كنند، درباره نوكران و كلفتها ظلم كنند، شهادتشان از روى هوى و هوس باشد، حكم آنها بر اساس ظلم باشد، مرد پدرش را لعنت كند، برادر نسبت به برادر حسد ورزد، شركاء در معاملاتشان به يكديگر خيانت كنند، وفا كم شود، زنا شيوع پيدا كند، مردان خود را به لباس زنان بيارايند، پرده حيا از زنها برداشته شود، تكبر دلهاى مردم را پر كند مانند سمهاى كشنده اى كه در بدنها جاى مى گيرد، كارهاى خوب كم شود و جرايم و بديها ظاهر شود، واجبات الهى سبك پنداشته شود، با گرفتن پول صاحبان مال را بستايند، ثروت را در راه غنا و خوانندگى به مصرف برسانند، از آخرت غفلت كنند و تمام توجه خود را به دنيا معطوف دارند، ورع و پرهيزكارى كم و طمع زياد شود، هرج و مرج بالا گيرد، بندگان خدا در جامعه ذليل و منافقان در ميان مردم محترم باشند، مساجد از نظر ظاهر به وسيله اذان آباد اما دلهاى ساكنان آن تهى از ايمان باشد، قرآن را سبك بشمارند، انواع خواريها درباره اهل ايمان اعمال كنند. در اين هنگام مى بينى كه صورت اين مردم چهره آدمى است اما قلبهاى آنان دلهاى شياطين است (پر است از مكر و حيله و تكبر و امثال اين صفات بد)؛ سخنان آنان از عسل شيرين تر اما دلهايشان پر است از زهرهاى كشنده . اينان گرگهاى درنده اى هستند كه به لباس آدميان در آمده اند. در اين حالات ، روزى نيست كه خداوند به آنها نفرمايد آيا از رحمت من مغرور شده و به من جراءت پيدا كرده ايد؟ ((تصور مى كنيد كه من شما را بى فايده خلق كردم و بازگشت شما به سوى من نيست ؟)). به عزت و جلالم سوگند، اگر به خاطر بندگان صالح و با اخلاصم نبود يك آن به معصيت كاران مهلت نمى دادم و اگر ورع و پرهيزكارى بندگان باتقوا نبود يك قطره باران از آسمان فرو نمى فرستادم و يك برگ سبز از زمين نمى روياندم . عجبا از مردمى كه مال و ثروت را خداى خويش قرار داده اند و آرزوهاى آنها طولانى است (با توجه به عمر كوتاه دنيا) و چشم طمع دارند كه در جوار رحمت الهى باشند، و حال آنكه به مقام قرب نمى رسند مگر به وسيله عمل صالح و عمل هم قبول نخواهد شد مگر با راهنمايى عقل .
    در اين حديث نبى معظم صلى الله عليه و آله از حوادث و بلاهايى كه بعد از آن بزرگوار متوجه خاندان عزيزش مى شود ياد مى فرمايند و در ضمن به بعضى از علائم ظهور امام عصر روحى له الفداء اشاره مى كنند:
    ان رسول الله صلى الله عليه و آله ذكر بلاء يلقاه اهل بيته حتى يبعث الله راية من المشرق سوداء من نصرها نصره الله و من خذلها خذله الله حتى ياءتوا رجلا اسمه كاءسمى فيولوه امرهم فيويده الله و ينصره . (3)
    پرچمهاى سياهى از جانب مشرق (خراسان ) به احتزاز در مى آيد. هر كسى كه زير اين پرچمها برود و صاحبش را يارى كند خداوند او را يارى خواهد فرمود و هر فردى كه آنها را مخذول كند، يعنى با پرچم و صاحب آن مخالفت كند، خداوند او را مخذول خواهد كرد تا اينكه مردى بيايد كه نامش مانند نام من باشد. پس زمام امور را به دست گيرد و خداوند او را از نصرت و تاءييدات خودش بهره مند خواهد فرمود.
    نعيم بن حماد مى گويد: قال رسول الله صلى الله عليه و آله تكون فتنة ثم تكون جماعة ثم تكون فتنة تعوج فيها عقول الرجال . (4)
    رسول معظم اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: بعد از من فتنه هايى خواهد بود و جماعتهايى رهبرى فتنه ها را به عهده خواهند گرفت ؛ اما در آخر فتنه اى خواهد بود كه بر اثر آن عقل مردم دچار انحراف خواهد شد.
    ممكن است منظور از فتنه ها حادثه بعد از رسول اكرم صلى الله عليه و آله (غصب خلافت )، زمامدارى بنى اميه ، خلافت بنى عباس و فتنه هاى ديگرى باشد كه واقع شده است .
    عبدالله بن مسعود از بنيانگذار اسلام صلى الله عليه و آله روايت مى كند كه آن حضرت در ارتباط با حوادث بعد از خودشان چنين فرمودند:
    احذركم سبع فتن تكون بعدى فتنة تقبل من المدينة و فتنة بمكة و فتنة تقبل من اليمن و فتندة تقبل من المشرق و فتنة من قبل المغرب و فتنة من بطن الشام و هى فتنة السفيانى قال ابن مسعود منكم من يدرك اولها و من هذه الامة من يدرك آخرها. (5)
    من شما را از هفت فتنه مى ترسانم كه بعد از من در دنياى اسلام به وجود مى آيد:
    1. فتنه اى كه در مدينه برپا مى شود (ممكن است اشاره به فتنه طلحه و زبير باشد يا حادثه سقيفه ).
    2. فتنه دوم از مكه است (ممكن است اشاره به جريان عبدالله بن زبير باشد).
    3. فتنه اى كه از جانب يمن (نجده ) باشد.
    4. فتنه اى كه از جانب شام برخواهد خاست (ممكن است اشاره به فتنه بنى اميه باشد).
    5. فتنه اى كه از جانب مشرق به وجود مى آيد (ممكن است فتنه بنى عباس باشد).
    6. فتنه اى كه از سوى مغرب خواهد بود.
    7. فتنه هفتم از شام برمى خيزد، كه همانا قيام سفيانى است .
    عبدالله بن مسعود مى گويد: بعضى از افراد اين امت اول اين فتنه ها را درك مى كنند و بعضى ديگر آخر اين فتنه ها را خواهند ديد.
    خواننده ارجمند!
    بايد از خداوند بزرگ به وسيله آقا حضرت بقية الله روحى له الفداء استدعا كنيم كه همه ما را در اين فتنه ها و امتحانات حفظ فرمايد تا ظهور حضرت ولى عصر عليه السّلام را با عافيت درك نماييم - آمين يا رب العالمين -.
    راوى خبر مى گويد: در خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بودم ، جوانانى از بنى هاشم وارد شدند، رنگ مبارك آن حضرت دگرگون . پس آن جوانان عرض كردند: يا رسول الله ما هميشه در رخسار شما حالى را مى بينيم كه آن را خوش نداريم . حضرت فرمودند:
    انا اهل بيت اختار الله لنا الاخرة على الدنيا و ان اهل بيتى هؤ لاء يلقون بعدى بلاء و تطريدا و تشريدا حتى ياءتى قوم من هيهنا نحو المشرق اصحاب ريات سود يساءلون الحق فلا يعطونه مرتين او ثلاثا فيقاتلون فينصرون فيعطون ما ساءلوا فلا يقبلونها حتى يدفعوها الى رجل من اهل بيتى فيملاء الارض عدلا كما ملؤ وها ظلما فمن ادرك ذلك منكم فليائهم ولو حبوا على الثلج فانه المهدى . (6)
    ما اهل بيتى هستيم كه خداوند به جاى دنيا آخرت را براى ما قرار داده است . به درستى كه اهل بيت من (اين جمعيت ) بعد از من به انواع بلاها مبتلا مى شوند (شهادت ، اسارت ، تبعيد، زندان و...) تا اينكه قومى از سمت مشرق بيايند كه داراى پرچمهاى سياه هستند. آنان مطالبه حق كنند و به آنها داده نشود. پس جنگ كنند تا دفعه دوم و سوم پيروزى نصيب آنها شود و آنها اين موفقيت را به مردى از خاندان من تقديم مى كنند و او جهان را پر از عدل و داد مى كند چنانكه پر شده باشد از ظلم و جور. پس هر كسى از شما آن زمان را درك كرد خودش را به او برساند ولو اينكه از راه خزيدن و سينه خيز روى برف باشد، زيرا او مهدى من است .
    خواننده گرامى !
    در اين روايات خبر داده اند از قيام جناب سيد حسنى و ياران او و تسليم شدنش به امام عصر روحى له الفداء و اينكه در خدمت آن بزرگوار خواهد بود، و البته مركز قيام خراسان خواهد بود.
    پي نوشت :

    3- الملاحم و الفتن ، ص 54.
    4- نوائب الدهور، ص 106.
    5- الملاحم و الفتن ، ص 21.
    6- الملاحم و الفتن ، ص 52.

    منبع:[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه