نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: عصر ظهور در نگاه اديان

  1. #1
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض عصر ظهور در نگاه اديان

    نويسنده: علي جباري ظهيرآبادي





    مقدمه:

    قرن حاضر، قرني است كه بشر را سخت اسير زندگي ماشيني و بي روح خود كرده است و بشر را در منجلاب انواع فسادها فرو برده است و نسل امروز نسلي است كه هر روز آرزوي فرود يك منجي از آسمان را دارد. "امروز بعد از يازده قرن كه از تولد آخرين حجت خدا در كرهي زمين مي گذرد، نشانه هاي صدق وعده هاي قرآن و احاديث ظهور بيشتري يافته است. عصر جاهليت ثاني تاريكترين روزهاي خويش را نيز سپري كرده و اين خود نشانه اي ديگر است. مگر نه اينكه فجر صادق هنگامي سر مي رسد كه شب كامل شده باشد؟ "(آويني، وب سايت شهيد آويني)
    پس نگارش متوني براي آشنايي اين نسل با منجي آخرالزمان از اهميتي فوق العاده برخوردار مي باشد البته قابل ذكر است منظور از آخرالزمان در اين مقاله به معناي روز قيامت نمي باشد، اگرچه در بسياري از متون، اين واژه، به اشتباه برابر با ظهور آخرين منجي بشريت آمده است و معنا آن با روز قيامت يكسان گرفته شده است. اما نگارنده اين دو مفهوم را يكسان نمي داند، زيرا طبق آنچه كه در ادامه خواهد آمد اين دو اتفاق فاصله بسيار خواهند داشت، دليل اول آنكه از لحاظ عقلي پس از زماني كه جهان به وسيله منجي پر از عدل شد، نياز به اين وجود مي آيد كه جهان پس از آن مدتي عمر كند تا مزه عدل را بچشد، وگرنه پر كردن جهان از عدل ديگر معنايي پيدا نمي كند و دليل دوم آنكه طبق آنچه در حديثي از رسول اكرم و طبق آنچه در كتاب مقدس مسيحيان آمده است، يك دوره هزار ساله پس از قيام آن حضرت قابل تصور است، رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) در اين مورد مي فرمايند :"اگر يك روز از عمر دنيا باقي مانده باشد خداوند آن روز را آن قدر طولاني مي كند تا آن موعود بيايد. اسم او اسم من است كنيه اش كنيه من و وقتي مي آيد كه ظلم وجور به حد اعلي رسيده باشد و خداوند متعال به وسيله او همه عالم را سرشار از عدل و عدالت مي كند". (ارشاد مفيد ، جلد 2 صفحه 340). در همين رابطه در كتاب مقدس آمده است :" و به اين هر دو، عالمي كه آن وقت بود در آب غرق شده، هلاك گشت. لكن آسمان و زمين الاَن به همان كلام براي آتش ذخيره شده و تا روز داوري و هلاكتِ مردم بي دين نگاه داشته شده اند. لكن اي حبيبان، اين يك چيز از شما مخفي نماند كه يك روز نزد خدا چون هزار سال است و هزار سال چون يك روز."(دوم پطرس 6-8 : 3).
    بنابراين از آن جهت قيام حضرت مهدي، آخرالزمان ناميده مي شود كه دولت ايشان آخرين دولت زمان و دنيا خواهد بود و دنيا با آن دولت به پايان خواهد رسيد. البته ما به قيام قائم آل محمد بسيار نزديك شده ايم و در پايان مقاله به آن اشاره خواهد شد ولي اين نزديكي تا چه حد است، روشن نيست و قابل اثبات نيز نمي باشد.
    به پيامبر(ص) عرض شد: اي فرستاده خدا! آن قائم كه از نسل شماست چه وقت ظهور مي كند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قيامت است. "تنها خداوند است كه چون زمانش فرا رسد آشكارش مي سازد. فرا رسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است. جز به ناگهان بر شما نيايد".(سوره اعراف (7)، آيه 187)(صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص)373
    امام باقر(ع) نيز در تفسير اين آيه شريفه:
    هَل يَنظُرُونَ الا السَاعَهَ ان تَاتِيَهُم بَغتَهً وَ هُم لايَشعُروُنَ.(سوره زخرف (43)، آيه )66
    آيا چشم به راه چيزي جز آن ساعتند كه ناگاه و بي خبرشان بيايد؟ مي فرمايند :"مراد از ساعت، ساعت ]قيام [قائم(ع) است كه ناگهان برايشان بيايد."(مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 24، ص 164، ح )4
    حضرت صاحب الامر(ع) نيز در يكي از توقيعات خود بر اين نكته تأكيد مي ورزند كه ظهور ناگهاني و دور از انتظار فرا مي رسد:" فرمان ما به يكباره و ناگهاني فرا مي رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براي كسي سودي ندارد و پشيماني از گناه كسي را از كيفر ما نجات نمي بخشد."(طبرسي، احمدبن علي بن ابي طالب، الاحتجاج، ج2، ص ؛498 مجلسي، محمدباقر، همان، ج 53، ص )176
    در ابتداي مقاله حاضر خواننده متوجه خواهد شد كه وقوع ظهور منجي آخرالزمان در تمامي اديان قطعي است و علائم ظهور منجي آخرالزمان به دو دسته علائم حتمي و غيرحتمي تقسيم مي شوند كه علائم حتمي به طور قطع اتفاق خواهند افتاد و گريزي از آنها نيست و علائم غيرحتمي براي وقوع مشروط به شرايطي مي باشند كه اگر آن شرايط فراهم نگردد به وقوع نخواهند پيوست، البته تعداد اين علائم غيرحتمي آنچنان زياد است كه حتي نام بردن آنها در يك مقاله امكان پذير نيست، پس در اينجا فقط به معدود علاماتي كفايت شده است و بدون ترتيبي خاص مورد بررسي قرار گرفته اند.
    بحث:

    مسلم ترين واژه در بحث مهدويت از لحاظ وقوع واژه ي خود مهدويت مي باشد، كه در تمامي اديان آسماني بدون استثنا به صورتهاي مختلف به كار رفته است و آن اديان به اين امر مسلم به طور حتم و قاطع معتقد مي باشند. به طور مثال در اينجا به اديان اسلام، مسيح، يهود، زرتشت و هندوها در اين رابطه به ترتيب اشاره مي شود:
    اسلام: در قرآن آياتي چند در سوره هاي انبيا آيه 105، نور آيه 55، قصص آيه 4 صف آيه 8 و 9، سوره حج آيه 60، حديد آيه 26، و سوره مريم آيه 77 آمده است كه اجمالا روزي را وعده مي دهند كه حق پرستان و حزب خدا پرست و طرفداران دين و مردم شايسته جهان قدرت و حكومت زمين را قبضه مي نمايند و دين اسلام بر تمام اديان غالب مي گردد.(ابطحي، سيدحسن )1376
    امام صادق (ع) فرموده اند: همانا حضرت قائم در شب 23 (رمضان) به نام او ندا مي شود و در روز عاشورا روز شهادت امام حسين (ع) قيام مي كند، (المفيد محمد بن محمد بن النعمان) و نيز فرموده اند كه :"يذل له كل صعب" همه مشكلات و دشواريها در برابر امام قائم(عج) تسليم و رام مي گردند. (اشتهاردي، محمد )1375
    مسيحيت و يهود:

    بر اساس بشارات فراواني كه در كتاب انجيل آمده است، حضرت مسيح(ع) به دنبال قيام حضرت قائم(ع) در "فلسطين" آشكار خواهد شد و به ياري آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا يهوديان و مسيحيان و پيروان وي تكليف خويش را بدانند و به اسلام بگروند و حامي حضرت مهدي(ع) گردند.
    در انجيل متي چنين آمده است :"پس عيسي از هيكل بيرون شده برفت، و شاگردانش پيش آمدند تا عمارتهاي هيكل را بدو نشان دهند. عيسي ايشان را گفت: آيا همه اين چيزها را نمي بينيد؟ هر آينه به شما ميگويم: در اين جا سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد كه به زير افكنده نشود. و چون به كوه زيتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وي آمده گفتند: به ما بگو كه اين اُمور كي واقع مي شود؟ و نشان آمدن تو و انقضاي عالم چيست؟
    عيسي در جواب ايشان گفت: زنهار كسي شما را گمراه نكند. از آن رو كه بسا به نام من آمده، خواهند گفت كه من مسيح هستم و بسياري را گمراه خواهند كرد. و جنگها و اخبار جنگها را خواهيد شنيد، زنهار مضطرب می شويد زيرا كه وقوع اين همه لازم است ليكن انتها هنوز نيست، زيرا قومي با قومي و مملكتي با مملكتي مقاومت خواهند نمود و قحطي ها و وباها و زلزله ها در جايها پديد آيد...آن گاه اگر كسي به شما گويد: اينك مسيح در اين جا يا در آن جا است باور مكنيد زيرا كه مسيحان كاذب و انبياي كذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظيمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودي برگزيدگان را نيز گمراه كردندي. اينك شما را پيش خبر دادم. پس اگر شما را گويند: اينك درصحرا است بيرون مرويد، يا آن كه در خلوت است باور مكنيد زيرا هم چنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهرمي شود ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد...و فوراً بعد از مصيبت آن ايام، آفتاب تاريك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ريزند، و قوتهاي افلاك متزلزل گردد. آن گاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد، و در آن وقت جميع طوايف زمين سينه زني كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاي آسمان با قوت و جلال عظيم مي آيد،پس از درخت انجير مثلش را فرا گيريد كه چون شاخه اش نازك شده برگها مي آورد مي فهميد كه تابستان نزديك است. همچنين شما نيز چون اين همه را ببينيد بفهميد كه نزديك بلكه بر در است. هر آينه به شما مي گويم...آسمان و زمين زايل خواهد شد ليكن سخنان من هرگز زايل نخواهد شد.
    اما از آن روز و ساعت هيچ كس اطلاع ندارد حتي ملائكه آسمان جز پدر من و بس ليكن چنانكه ايام نوح بود ظهور پسر انسان نيز چنان خواهد بود... پس بيدار باشيد زيرا كه نمي دانيد در كدام ساعت خداوند شما مي آيد. ليكن اين را بدانيد كه اگر صاحبخانه مي دانست در چه هنگامي از شب دزد مي آيد، بيدار ميماند و نمي گذاشت كه به خانه اش نقب زند.(كتاب مقدس، انجيل متي، ص 41، باب 24، بندهاي 8 1، 29 23 ، 37 28 و 46 42.)
    در رابطه با بحث ظهور منجي در انجيل مَرقُس چنين آمده است:
    "و چون او عيسي از هيكل بيرون مي رفت يكي از شاگردانش بدو گفت: اي استاد ! ملاحظه فرما چه نوع سنگها و چه عمارتها است؟
    عيسي در جواب وي گفت: آيا اين عمارت هاي عظيمه را مي نگري. بدان كه سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد مگر آنكه به زير افكنده شود، و چون او بر كوه زيتون مقابل هيكل نشسته بود... از ويپرسيدند: ما را خبر ده كه اين امور كي واقع مي شود؟ و علامت نزديك شدن اين امور چيست؟
    آن گاه عيسي در جواب ايشان سخن آغاز كرد كه :"زنهار كسي شما را گمراه نكند. زيرا كه بسياري به نام من آمده خواهند گفت كه: من هستم، و بسياري را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگها و اخبار جنگها را بشنويد مضطرب می شويد زيرا كه وقوع اين حوادث ضروري است. ليكن انتها هنوز نيست. زيرا كه امتي بر امتي و مملكتي بر مملكتي خواهند بر خاست، و زلزله ها در جايها حادث خواهد شد و قحطي ها و اغتشاش ها پديد مي آيد، ... ليكن شما از براي خود احتياط كنيد.
    ولي از آن روز و ساعت غير از پدر هيچ كس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بيدار شده، دعا كنيد زيرا نمي دانيد كه آن وقت كي مي شود.
    مثل كسي كه عازم سفر شده خانه خود را واگذارد و خادمان خود را قدرت داده هر يكي را به شغلي خاص مقرر نمايد و دربان را امر فرمايد كه بيدار بماند. پس بيدار باشيد ! زيرا نمي دانيد كه در چه وقت صاحبخانه مي آيد. در شام يا نصف شب يا بانگ خروس يا صبح. مبادا ناگهان آمده شما را خفته يابد. اما آنچه به شما ميگويم به همه مي گويم بيدار باشيد!"(كتاب مقدس، انجيل مرقس، ص 77، باب 13، بندهاي1 9 و 32 تا 37.)
    قسمتي از بحث منجي گرايي و ظهور حضرت عيسي مسيح وامام زمان (عج) كه در انجيل لوقا آمده چنين است:
    "كمرهاي خود را بسته، چراغ هاي خود را افروخته بداريد. و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را مي كشند، كه چه وقت از عروسي مراجعت كند، تا هر وقت آيد و در را بكوبد بي درنگ براي او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاي ايشان چون آيد ايشان را بيدار يابد . . . پس شما نيز مستعد باشيد؛ زيرا در ساعتي كه گمان نمي بريد پسر انسان مي آيد" (كتاب مقدس، انجيل لوقا، ص 116 باب 12، بندهاي 35 و 36 و 40 )37
    "و در آفتاب و ماه و ستارگان علاماتي خواهد بود و بر زمين، تنگي و حيرت از براي امتها روي خواهد نمود، به سبب شوريدن دريا و امواجش. و دلهاي مردم ضعف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقايعي كه بر ربع مسكون ظاهر مي شود، زيرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آن گاه پسر انسان را خواهند ديد كه بر، ابري سوار شده با قوت و جلال عظيم مي آيد" (انجيل لوقا، باب 21، بندهاي 27 )25
    همانگونه كه قبلا توضيح داديم مقصود از "پسر انسان" حضرت مسيح(ع) نيست، زيرا مطابق نوشته مستر هاكس آمريكايي در "قاموس كتاب مقدس" اين عبارت هشتاد بار در انجيل و ملحقات آن (عهد جديد) آمده است كه فقط سي مورد آن با حضرت عيساي مسيح(ع) قابل تطبيق است". و اما پنجاه مورد ديگر از نجات دهنده اي سخن مي گويد كه در آخر زمان و پايان روزگار ظهور خواهد كرد و حضرت عيسي(ع) نيز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند تبارك و تعالي كسي اطلاع ندارد، و او كسي جز آخرين حجت خدا(ع) نخواهد بود.
    در انجيل يوحَنا نيز به مانند سه انجيل ديگر مي توان مواردي را خواند كه خبر از منجي موعود مي دهد و قسمتي از آن چنين است:
    " و بدو قدرت بخشيده است كه داوري هم بكند زيرا كه پسر انسان است. و از اين تعجب مكنيد، زيرا ساعتي مي آيد كه در آن جميع كساني كه در قبور مي باشند آواز او را خواهند شنيد و بيرون خواهند آمد، هر كه اعمال نيكو كرد براي قيامت حيات، و هر كه اعمال بد كرد به جهت قيامت داوري".

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مكاشفه يوحَنا:

    "و ديدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبي سفيد كه سوارش امين و حق نام دارد و به عدل داوري و جنگ مي نمايد و چشمانش چون شعله آتش، و بر سرش افسرهاي بسيار و اسمي مرقوم دارد كه جز خودش هيچكس آن را نمي داند و جامه خون آلود سرخ در بر دارد و نام او را كلمه خدا مي خوانند. ولشكرهايي كه در آسمانند بر اسبهاي سفيد، و به كتان سفيد و پاك ملبس از عقب او مي آمدند. و از دهانش شمشيري تيز بيرون مي آيد تا به آن امتها را بزند و آنها را به عصاي آهنين حكمراني خواهد نمود... و ديدم فرشته اي را در آفتاب ايستاده كه به آواز بلند تمامي مرغاني را كه در آسمان پرواز مي كنند ندا كرده مي گويد: بياييد و به جهت ضيافت عظيم خدا فراهم شويد تا بخوريد گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جباران را..."(كتاب مقدس، مكاشفه يوحناي رسول، ص 417، باب 19، بندهاي18 )11
    همان طور كه در بالا اشاره شد در كتابهاي مقدس، بشارتهاي بسياري در مورد منجي موعود داده شده است و قابل توجه است كه در كتابهاي زبور داوود، اشعياي نبي، بوئيل نبي، زكرياي نبي، حزقيال نبي، حجي نبي، صفيناي نبي، دانيال نبي نيز در اين رابطه مطالب بسياري ديده مي شود، اما در اينجا براي اينكه به بحث مهدويت در دين يهود هم اشاره اي خاص شده باشد براي نمونه چند مورد از موارد كتاب زبور داوود، اشعياي نبي و زكرياي نبي كه به بحث مهدويت اشاره كرده اند آورده مي شود:
    كتاب زبور داوود:

    در زبور حضرت داود(ع) كه تحت عنوان "مزامير" در لابلاي كتب "عهد عتيق" آمده، نويدهايي در باره ظهور حضرت مهدي(ع) به بيانهاي گوناگون داده شده است و مي توان گفت: در هر بخشي از "زبور" اشاره اي به ظهور مبارك آن حضرت، و نويدي از پيروزي صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم و آيين جاويد و مستقيم، موجود است.
    "زيرا كه شريران منقطع مي شوند. اما متوكلان به خداوند، ... متواضعان وارث زمين شده از كثرت سلامتي متلذذ خواهند شد. شرير به خلاف صادق افكار مذمومه مي نمايد، و دندانهاي خويش را بر او مي فشارد. خداوند به او متبسم است چون كه مي بيند كه روز او مي آيد شريران شمشير را كشيدند و كمان را چله كردند تا آن كه مظلوم و مسكين را بيندازند، و كمانهاي ايشان شكسته خواهد شد. كمي صديق از فراواني شريران بسيار بهتر است. چون كه بازوهاي شريران شكسته مي شود و خداوند صديقان را تكيه گاه است.
    خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود. در زمان "بلا" خجل نخواهند شد، و در ايام قحطي سير خواهند بود لكن شريران هلاك خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پيه برهها فاني بلكه مثل دود تلف خواهند شد؛ زيرا متبركان خداوند، وارث زمين خواهند شد، اما ملعونان وي منقطع خواهند شد. صديقان وارث زمين شده، تا ابد در آن ساكن خواهند شد. به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار كه تو را به وراثت زمين بلند خواهند كرد و در وقت منقطع شدن شريران اين را خواهي ديد اما عاصيان، مستأصل، و شريران منقطع خواهند شد"(عهد عتيق، كتاب مزامير، مزمور 37، بندهاي 9 )38
    كتاب اشعياي نبي:

    در كتاب اشعياي نبي كه يكي از پيامبران پيرو تورات است، بشارت فراواني در مورد ظهور حضرت مهدي(ع) آمده است كه جهت استدلال به كتاب مزبور، نخست فرازي از آن بشارتها را نقل نموده، و برخي از نكات آن را توضيح مي دهيم تا معلوم شود كه مسلمانان در باره عقيده به ظهور يك مصلح جهاني تنها نيستند، بلكه همه اهل كتاب در اين عقيده با مسلمانان اشتراك نظر دارند.
    در فرازي از بشارت كتاب اشعيا چنين آمده است:
    "و نهالي از تنه "يسي" بيرون آمده، شاخه اي از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. يعني روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رويت چشم خود، داوري نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهاي خويش، تنبيه نخواهد نمود؛ بلكه مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد نمود . . . كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت.و گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پرواري با هم. و طفل كوچك آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد، و طفل شير خوره بر سوراخ مار بازي خواهد كرد، و طفل از شير باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعي خواهد گذاشت، و در تمامي كوه مقدس من، ضرر و فسادي نخواهند كرد؛ زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهايي كه دريا را مي پوشاند"
    كتاب زكرياي نبي :

    در كتاب زكرياي نبي كه يكي از پيامبران بزرگ بني اسرائيل و از انبياي پيرو تورات است، بشارت ظهور آن يگانه منجي عالم چنين آمده است :"اينك روز خداوند مي آيد و غنيمت تو در ميانت تقسيم خواهد شد. و جميع امتها را به ضد اورشليم براي جنگ جمع خواهند كرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بي عصمت خواهند كرد، و نصف اهل شهر به اسيري خواهند رفت، و بقيه قوم از شهر منقطع خواهند شد.و خداوند بيرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد نمود چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پايهاي او بر كوه زيتون كه از طرف مشرق به مقابل اورشليم است خواهد ايستاد . . . و آن يك روز معروف خداوند خواهد بود . . . و "يَهوه" (خدا) بر تمامي زمين پادشاه خواهد بود. و در آن روز يَهوه واحد خواهد بود و اسم او واحد"(زكرياينبي ، ص 1382، باب 14، بندهاي )101
    در اين جا لازم است اين نكته را يادآور شد كه در كتب عهدين (يعني تورات و انجيل) كلمه "خداوند" بيشتر در مورد حضرت عيسي(ع) به كار مي رود، كه در اين جا نيز چنين شده است، و جالب اين كه در اين فراز بشارت كه از تورات نقل شد، محل فرود آمدن حضرت عيسي و يوم الله بودن آن روز و جهاني شدن اسلام و سقوط رژيم اشغالگر قدس دقيقاً با روايات اسلامي مطابقت دارد.
    بنابراين يهوديان نيز به بحث مهدويت اعتقاد دارند اگرچه آن را با نامي ديگر بشناسند، ابطحي دراين مورد مي گويد:" يهوديان مصلح آخر الزمان را با نام "شيلو" مي شناسند و معتقدند كه اگر چه تاخير نمايد ولي مي آيد و همه ملتها را نزد خود جمع مي كند و تمام قومها رابراي خويشتن فراهم مي آورد."(ابطحي، )1376
    اين باور در نزد زرتشتيان نيز رايج است و آنها آنرا با نامي ديگر مي شناسند. زرتشتيان به شخصي به نام "سوشيانست" يا نجات دهنده دين معتقدند كه او دنيا را پر از عدل و دادكند.(ابطحي، )1376
    كتابهاي مقدس زرتشتيان را با نامهايي چون اوستا ، دين كرد، زند و بهمن يشت و ... مي شناسند. به اعتقاد زرتشتيان قبل از خاتمه ي هزاره ،ديوان و اهريمنان در زمين سلطه گري خواهند كرد و در شروع هزاره ي جديد هوشيدر خواهد آمد و جنگ سختي بين نيكي و بدي در خواهد گرفت. نيكان پيروز و اهريمنان نابود خواهند شد.
    همچنين كتاب شاپورگان از شخصي به نام (خرد شهر ايزد) سخن مي گويد كه او قبل از قيامت ظهور خواهد كرد. او علم و دانش را بر روي زمين به اكمال خواهد رساند. در زمان آمدن او علائم شگفت انگيزي در آسمان به وقوع خواهد پيوست. فرشتگان از غرب تا شرق در خدمت او خواهند بود و پنج تن از محترمين و نگهبانان زمين و آسمانها و همچنين پرهيزكاران و ديوان فروتن به او احترام خواهند گذاشت.
    در بخشي از كتاب مقدس زرتشتيان در رابطه با بحث مهدويت چنين آمده است :" چون از هزاره ي هوشي در پانصد سال برود ، هوشي در ماه زرتشت پديد آيد و آز و نياز را تباه كند * پس ديو خشم برود و بيوراسپ (ضحاك) را از بند رها كند و او جهان را فراز گيرد . پس مردم را بخورد ، پس جانور را بخورد (ظلم و جور زياد شود) " پس اورمزد (خداوند) ، سروش و نيروسنگ (جبرييل و ميكاييل) را بفرستد كه سام نريمان را برانگيزند (منظور از سام نريمان شخصي است كه به منجي كمك مي كند) . سام نريمان به سوي ازي دهاك (ضحاك) رود (به نظر مي رسد منظور از ضحاك ، سفياني باشد) * ضحاك به سام نريمان گويد كه پادشاهي براي من و سپه سالاري براي تو باشد و با هم دوست شويم . اما سام نريمان با گرز به سر او مي كوبد * بار ديگر ضحاك گويد كه پادشاهي براي تو و سپه سالاري براي من باشد اما سام نريمان دوباره با گرز به سر او مي زند و ضحاك مي ميرد . * پس از آن اهريمن به ديو آز گويد كه تو برو و تمام جانواران را بخور پس ديو آز تمام دام ها و بهايم مردم را مي خورد (قحطي مي شود) * پس سوشيانس (منجي) سه مراسم مذهبي (نماز) انجام دهد و مردگان را از قبر بيدار كند و مردمان همه بي رنج شوند . * همه ي مردم از آتش گداخته رد مي شوند (امتحان مي شوند تا پاك از خبيث جدا شود) و بي گناه و روشن شوند مانند خورشيد .* همه در سن 15سالگي شوند * اهريمن را از آسمان بيرون كشند و سرش ببرند. " بهمن يشت ، در ِ هفدهم " بهمن يشت ادامه در ِ هفدهم :گشتاسب از جاماسب پرسيد:چون گاه (زمان) هوشيدر شود چه نشان خواهد بود * جاماسب بتيخش گفت : شب از روز روشن تر باشد * بنات النعش (نام تعدادي ستاره) به سمت خراسان (شرق) رود *درآمد مردمان با همديگر فرق كند *پيمان شكنان زودتر به مقصود خود رسند.*مردمان خوار فرمانروا شوند* انسانهاي بد را بيشتر بها دهند (از ترس شرشان) *حرص زياد شود * بلاهاي آسماني و هجوم جانوران موذي زياد شود * دين راستي را مسخره كنند * نميتوان تابستان را از زمستان تشخيص داد * مردمان دچار مرگ زودرس شوند * به محترمين بي احترامي كنند *سيستان پر از آب شود * پس دستور جهان بيايد و دين پيغامبر زند را دوباره تصفيه كند.
    بهمن يشت در ِ چهارم :

    ديوان ژوليده موي از خطه ي خراسان به ايرانشهر برسند و افراشته پرچم باشند * آن ديوان ژوليده موي، فريفتار (كسي كه آنچه گويد را نكند) باشند * مهر پدر از پسر و برادر از برادر برود (همه از هم بري شوند) *محصول زمين كم شود و ميوه تخم ندهد * در آن بدترين هنگام ، يك مرغ را از مردم دين دار بيشتر ارزش دهند (همه به دنبال غذا باشند) * در آن هنگام سخت ، پست ترين بندگان خدا به پادشاهي شهرهاي ايران فراز روند * همه آزمند و ناسزا دين باشند * باد گرم و سرد زياد بيايد *باران به هنگام خويش نبارد * سپندارمذ (فرشته ي نگهبان زمين) دهان باز كند و هرگونه گوهر و فلز مانند طلا و نقره پديدار شود *پادشاهي ايران به قبايل ترك ، آتور (غير توراني) ، توپيذ (تبتي) چون اودرك (يكي از قبايل خزر) رسد * بسا مردم نابكاريها مانند غلامبارگي و نزديكي با زنان بي نماز كنند و هوا پرستي انجام دهند * در اين هنگام سخت ، شب از روز روشن تر شود * در ِ هفتم از بهمن يشت : اي سپيتامان زرتشت ! چون ديو ژوليده موي از تخمه ي خشم پديد آيد ، نخست از خراسان پرچم سياهي پيدا شود *نزديك اروند رود (نزديك عراق) سه كارزار كنند* آنچنان كارزاري كنند كه هزار زن از پس مردي ببينند و بگريند * دشمنان خدا تباه شوند و شهرهاي ايران دوباره آباد گردد.
    هنديان و هندوها نيز به موضوع مهدويت و منجي آخرالزمان با عناوين و اسامي مختلفي اعتقاد دارند و اين موضوع به وضوح در كتابهاي مقدسشان مشاهده شود.كتابهاي مذكور با نامهاي اوپانيشاد، باسك، پاتيكل، وشن جوك، ديد، دادتگ، ريك ودا، شاكموني موجود مي باشند. قابل توجه است كه آنها اين كتابهاي مقدس را به عنوان كتابهاي آسماني مي شناسند و آورندگان اين كتابها به عنوان پيامبر شناخته مي شوند، كه به طور مختصر به چند نمونه ازكتابهاي فوق پرداخته خواهد شد :
    ريك ودا :در كتاب ريك ودا كه يكي از كتب مقدس هند است، بشارت ظهور آن حضرت(ع) چنين آمده است :
    "ويشنو، در ميان مردم ظاهر مي گردد... او از همه كس قوي تر ونيرومندتر است... در يك دست "ويشنو" (نجات دهنده) شمشيري به مانند ستاره دنباله دار و در دست ديگر انگشتري درخشنده دارد هنگام ظهور وي، خورشيد و ماه تاريك مي شوند و زمين خواهد لرزيد"(او خواهد آمد، ص 65 به نقل از كتاب ريگ ودا، ماندالاي 4 و 16 و 24).
    كتاب ديد :در كتاب ديد كه از كتب مقدس هنديان است بشارت ظهور مبارك امام عصر(ع) چنين آمده است:
    "پس از خرابي دنيا، پادشاهي در آخرالزمان پيدا شود كه پيشواي خلايق باشد، و نام او "منصور" باشد و تمام عالم را بگيرد، و به دين خود در آورد، و همه كس را از مؤمن و كافر بشناسد، و هر چه از خدا بخواهد بر آيد".(بشارات عهدين، ص 245؛ او خواهد آمد، ص؛66 علائم الظهور كرماني، ص18)
    در برخي از روايات اسلامي، "منصور"، يكي از اسامي مبارك حضرت مهدي(ع)باشد، و آيه شريفه :
    و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطاناً فلا يسرف في القتل انه كان منصوراً.(سوره اسرا، آيه )33
    و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وي قدرتي داده ايم. پس ]او [نبايد در قتل زياده وري كند، زيرا او ياري شده است."،به آن حضرت تفسير شده است.
    كتاب باسك :در كتاب باسك كه از كتب مقدس آسماني هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولي عصر(ع) چنين آمده است :"دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلي در آخرالزمان، كه پيشواي ملائكه و پريان و آدميان باشد، و حق و راستي با او باشد، و آنچه در دريا و زمينها و كوه ها پنهان باشد همه را بدست آورد، و از آسمانها و زمين و آنچه باشد خبر دهد، و از او بزرگتر كسي به دنيا نيايد".(بشارات عهدين، ص 246؛ علائم الظهور كرماني، ص ؛18 لمعات النور في كيفيه الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم)

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

  4. #3
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    علائم ظهور:

    علائم، جمع علامه از ريشه علم به معناي نشانه است و منظور از علائم ظهور، نشانه هاي ظهور منجي آخرالزمان مي باشد. علائم ظهور به دو دسته علائم حتمي و غير حتمي تقسيم مي شوند. وب سايت موعود2 طي مقاله اي با عنوان علائم ظهور به مورخ 8/3/1385 اين دو دسته از علائم را به صورت زير تعريف مي كند:
    علائم حتمي :منظور از علائم حتمي آن است كه تقدير قطعي خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هيچ قيد و شرطي نيست.
    علائم غيرحتمي :

    مقصود از علائم غير حتمي آن است كه وقوع آن ممكن است مشمول بداء گردد، چرا كه في الجمله مشروط به شروطي است كه اگر آن شروط تحقق يابد آن علائم واقع مي شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نيز تحقق نمي يابند. (علائم ظهور، 8/3/1385؛ وب سايت موعود) در واقع بداء عبارت است از تغيير در قضا و قدر غير حتمي و واژه بداء از ريشه "بدو" به معناي ظهور است و به دو معنا به كار مي رود: ظهور پس از خفاء و پيدايش رأي جديد، دومعناي اخير، خود به دو صورت ممكن است رخ دهد: پيدايش رأي بدون سابقه رأي قبلي و پيدايش رأي بر خلاف راي قبلي. مقصود از بداء در قرآن و احاديث، همين معناي سوم است. (بداء، 24/11/1378؛ وب سايت موعود)
    علائم حتمي طبق حديثي از امام صادق(ع) شامل پنج مورد مي باشند كه امام صادق آنها را اين طور بيان فرموده اند:
    "قبل قيام القائم خمس علامات محتومات، اليماني و السفياني و الصيحه و قتل النفس الزكيه و الخسف بالبيدا؛ پيش از قيام قائم (عج) پنج نشانه حتمي است. يماني، سفياني، بانگ آسماني و قتل نفس زكيه و خسف سرزمين بيدا."(مهدي پور1385، ص 36). در جدول زير علائم حتمي به همراه زمان وقوع آنها آمده است، ولي بايد به خاطر داشته باشيم كه اين زمان ها فقط محتمل مي باشند و حتمي نيستند و در روايات و احاديث مختلف اين زمان ها متفاوت مي باشند و جز خداوند كسي ديگر از زمان دقيق وقوع آنها خبر ندارد.
    برگرفته از ماهنامه راه قرآن شماره 5 ، شهريور و مهر 1385
    البته دو علامت آخر در زمان ظهور و علامت سوم مقارن ظهور به وقوع خواهند پيوست ولي دو علامت اول يعني يماني و سفياني كه با هم نيز خروج مي كنند را مي توان از علائم حتمي پيش از ظهور دانست. از اين پنج علامت آنچه كه به طور صريح در كتب مقدس مسيحيان نيز به آن اشاره شده است بانگ آسماني مي باشد :" و سرانجام نشانه آمدن من در آسمان ظاهر خواهد شد. آنگاه مردم دنيا مرا خواهند ديد كه در ميان ابرهاي آسمان، با قدرت و شكوهي خيره كننده مي آيم و من فرشتگان خود را با صداي بلند شيپور خواهم فرستاد تا برگزيدگان مرا از گوشه و كنار زمين و آسمان گرد آورند." (متي 30-31 : )24
    از آنجا كه فقط نشانه بانگ آسماني در منابع مسيحي آمده است و چهار علامت ديگر فقط در احاديث اسلامي به آنها اشاره شده است از بررسي تطبيقي آنها در اينجا خودداري مي شود و به تعريف هر يك از آنها به اختصار اكتفا مي شود:
    1-سفياني :

    از نظر زماني اولين نشانه ي ظهور امام زمان (عج) مي باشد و طبق احاديثي كه در كتاب عصر ظهور نوشته كوراني ترجمه جلالي آمده است، سفياني شخصي كينه توز با فرهنگ و آموزش غربي معرفي شده است كه هرگز مكه و مدينه را نديده است و رهبري گروهي را به عهده دارد و از روم (غرب) به شام مي آيد و دست به كشتار مي زند و حتي شكم زنان حامله را مي درد و اطفال را در ديگ هاي بزرگ مي جوشاند. وي مردي است چهار شانه و بد قيافه و چهره اي آبله گون كه يك چشم به نظر مي رسد.
    يادآوري اين نكته لازم است كه از جمع بندي احاديث مربوط به سفياني استفاده مي شود كه سفياني در ماه رجب خروج مي كند، حدود شش ماه مي جنگد، در اواخر محرم به قدرت مي رسد، و دقيقاً هشت ماه بعد حضرت بقيه اللَه ظهور مي نمايد. بدينترتيب منظور از رجب، رجبِ سال قبل از ظهور مي باشد، نه رجب سال ظهور.
    2-يماني :

    كوراني در كتاب عصر ظهور يماني را شخصي مي داند كه رهبري گروهي از يمن را بر عهده دارد و براي مقابله با سپاه سفياني به ياري سپاه ايرانيان كه فرماندهي آن به دست سيد خراساني و شعيب بن صالح است، بر خواهد خاست. و پرچم يماني را به دلايلي هدايت گرتر از پرچم خرساني مي داند كه مهم ترين آنها ضعف مديريتي در حكومت ايران است. به عقيده وي يماني به عنوان نشانه هاي پيش از ظهور در منابع اهل سنت وجود ندارد.
    3-بانگ آسماني :

    سومين نشانه از نشانه هاي حتمي است كه مقارن ظهور رخ مي دهد و قرآن كريم آنرا چنين بيان مي كند :"گوش فراده هنگامي كه منادي از جايگاه نزديك ندا سر دهد، روزي كه صيحه را به حق مي شنوند، آن روز، روز خروج است."(سوره ق آيه )41
    در روايات چنين آمده است كه منظور از صيحه صداي جبرئيل است كه تمام مردم دنيا را به سوي امام زمان (عج) دعوت ميكند و هر كس آنرا به زبان خودش مي شنود.
    4-خَسَفِ بَيدا :

    خَسَف در لغت به معناي فرو ريختن چيزي در زمين است. و بيدا به معناي دشت هموار، بي آب و علف و خالي از سكنه مي باشد.(دشتي با اين ويژگي ها به نام بيدا در ميان مكه و مدينه وجود دارد.) و منظور از خَسَفِ بَيدا، فرو رفتن سپاه سفياني در سرزمين بيدا مي باشد.
    5-قتل نفس زكيه :

    نفس زكيه به معناي انسان بي گناه است؛ و منظور از قتل نفس زكيه قتل فردي است كه امام زمان آن را به عنوان پيك براي اطلاع رساني از ظهور مي فرستد و او با وضعي فجيع به شهادت مي رسد.
    مقايسه علائم ظهور با علائم روز قيامت:

    در اسلام روي هم رفته براي روز رستاخيز و ظهور بيش از 2000 نشانه در كتب حديث نقل شده است كه مي توان آنها را به چهار دسته ي 1-فتن 2-ملاحم 3-اشراط الساعه 4-علائم ظهور تقسيم نمود، كه در اينجا به تعريف هر يك به طور جداگانه پرداخته خواهد شد تا هر كدام از اين چهار دسته كه به رستاخيز مربوط مي شود، مشخص شود. البته مشخص مي شود كه اشراط الساعه فقط به روز رستاخيز مربوط است و مورد چهارم يعني علائم ظهور با سه دسته ديگر اشتراكهايي دارد.
    1-فتن :

    فتنه از ريشه فتن، در لغت به معناي امتحان و آزمايش است. ابن فارس كارشناس ريشه يابي لغات مي گويد :"فتن يك واژه صحيحي است كه بر امتحان و آزمايش دلالت ميكند."(ابن فارس، معجم مقاييس اللغه، ج4، ص 472)سپس افزايد:"اگر طلا را با آتش بگدازند، گويند: فتنت الدهب بالنار؛ يعني طلا را با آتش آزمودم "پس مي توان حوادث وحشتناكي كه پيش از ظهور رخ مي دهد تا مردم در آن گداخته شوند و فلز آنها شناخته شود و معيار تمام عيار آنها معلوم شود را فتنه دانست.
    ماهنامه موعود جوان شماره 26 به اعتبار سندي معتبر، حديثي از رسول اكرم (ص) در اين مورد چنين نقل مي كند :"بعد از من چهار فتنه بر شما فرود مي آيد كه در اولي خون ها مباح شود، در دومي خون ها و ثروت ها مباح گردد، در سومي خون ها و ثروت ها و ناموس ها مباح شود و در چهارمي آشوبي كور و كر جهان را مضطرب سازد."
    در عقايد مسيحيان نيز فتنه هاي آخرالزمان اين چنين ترسيم شده است :" اين را نيز بايد بداني كه در زمانهاي آخر، مسيحي بودن بسيار دشوار خواهد بود زيرا مردم خداپرست، پول دوست، مغرور و متكبر خواهند بود، و خدا را مسخره كرده، نسبت به والدين نامطيع و ناسپاس خواهند شد و دست به هر عمل زشتي خواهند زد. مردم سنگدل و بي رحم، تهمت زن و ناپرهيزكار، خشن و متنفر از خوبي خواهند بود و كساني را كه مي خواهند زندگي پاكي داشته باشند به باد تمسخر خواهند گرفت. در آن زمان، خيانت در دوستي امري عادي به نظر خواهد آمد، انسانها خودراي، تندخو و مغرور خواهند بود و عيش و عشرت را بيشتر از خدا دوست خواهند داشت. به ظاهر افرادي مومن، اما در باطن بي ايمان خواهند بود. فريب اين گونه اشخاص خوش ظاهر را نخور. (نامه دوم پولس به تيمورتائوس، )3
    در كتب فتن به تفصيل از فتنه هاي پيش از ظهور، چون سفياني، دجال(كسي كه ادعاي منجي بودن مي كند) فتنه هاي يمن، بربر، مصر، حبشه، شام و بغداد ياد شده است. نوستراداموس ستاره شناس و پزشك غربي در كتاب اشعار خود طي پيش گويي هايي از اين فتنه ها به تناوب ياد كرده است و براي مثال كلمه يرير را مكرر براي اشاره به فتنه بربرها به كار برده است. مثلاً در دوره پنجم، قطعه 75 از اشعار خود مي گويد:"...اما همان سكاندار هفت سال پس از آن ماجرا در شورشي خونين درگير مي شود و بدينسان در ميانه ي بربرها وحشت آفريني خواهد كرد." و يا در دوره پنجم ، قطعه ي 80 از اشعار خود ميگويد :"اوكه ميوس سرانجام به شهر بزرگ بيزانتين مي رسد. اتحاديه بربر ها در هم شكسته شود و از دور قانون، آنكه شرك آميزتر است، منسوخ مي شود. مردمان آزاد و بربرها نبردهايي پي در پي دنبال خواهند كرد."
    2-ملاحم :

    جمع ملحمه به معناي جنگ و كشتار است. ابن فارس در اين رابطه مي گويد: "لحم به معناي تداخل است و گوشت را از اين جهت لحم گويند كه برخي از اجزاي آن در برخي ديگر فرو رود، و جنگ را ملحمه گويند، به دو جهت: يكي اينكه افراد در جنگ در صفوف يكديگر فرو روند و ديگر آنكه كشته ها در آن همانند گوشت روي هم انباشته شوند.(ابن فارس، ب؛ ص )238
    روايات فراواني حكايت از وقوع يك جنگ جهاني پيش از ظهور دارد، اما بعيد است كه بتوان آنرا بر دو جنگ جهاني اول و دوم تطبيق داد زيرا صفاتي كه براي آن جنگ جهاني موعود در روايات آمده است با اوصاف اين دو جنگ تفاوت دارد، از امير مؤمنان منقول است كه فرمودند :"پيش روي قائم (عليه السلام) مرگي سرخ و مرگي سفيد پديدار گردد و ملخهايي خونرنگ، وقت و بي وقت هجوم آورند. اما مرگ سرخ يعني شمشير و مرگ سفيد يعني طاعون."(كوراني، ترجمه مهدي حقي؛ ص )197
    در منابع مسيحي نيز به وقوع جنگ ها و قتلهاي فراواني در اين مورد به صورتي كه در ادامه خواهد آمد، اشاره شده است :"از دور و نزديك خبر جنگها به گوش شما خواهد رسيد. اما پريشان نشويد، زيرا جنگها رخ خواهد داد؛ اما آخر دنيا در آن زمان نيست. (متي، :24 )6
    " قومها و ممالك جهان با يكديگر به ستيز برخواهند خاست." (متي، :24 )7
    " در نقاط دور و نزديك جنگهاي بسياري بروز خواهد كرد ولي اين علامت فرا رسيدن آخر زمان نيست." (مرقس، :12 )7
    3-اشراط الساعه:

    اشراط جمع شَرَط به معناي نشانه و سرآغاز است. ابن فارس گويد:"شرط فقط يك معني دارد و آن نشانه است. ساعه به معناي رستاخيز است. اشراط الساعه يعني نشانه هاي رستاخيز."(ابن فارس،ج؛ ص )260
    كتابهايي كه در اين رابطه مستقلاً تدوين يافته اند، اشراط الساعه نام دارند. يكي از مشهورترين آنها كتاب الاشراعه لاشراط الساعه از سيد محمد بن عبدالرسول برزنجي، متوفاي 1103 ه.ق مي باشد، كه در قاهره، دمشق و بيروت به طور مكرر به چاپ رسيده است.
    4-علائم ظهور:

    همان طور كه قبلاً توضيح داده شد علائم از ريشه عَلَم به معناي نشانه است و نشانه هاي ظهور منجي آخرالزمان مي باشد. بسياري از كتب پايه و مرجع مربوط به نشانه هاي ظهور و ديگر مسایل مهدويت، در كشاكش روزگار، به ويژه در تهاجم مخالفان به كتابخانه هاي شيعيان دستخوش آتش سوزي شده است و از بين رفته اند و فقط گزارشي از آنها در كتابهايي چون رجال نجاشي و فهرست شيخ طوسي باقي مانده است.
    كهن ترين اثر بر جاي مانده از اين سري كتب از اوايل قرن سوم هجري كتاب ارزشمند الفتن اثر نعيم بن حماد مروزي مي باشد كه تعدادي از نسخه هاي دست نويس آن تا زمان ما محفوظ مانده است. از ويژگيهاي بارز اين كتاب گستردگي و جامعيت آن است كه بيش از 2000 حديث پيرامون فتن، ملاحم و نشانه هاي ظهور را در بر دارد.
    ادامه دارد
    منبع: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه