نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: وظايف و بايسته‌هاي يك منتظر

  1. #1
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض وظايف و بايسته‌هاي يك منتظر

    نویسندگان : مراد اميدي ميرزايي، روح الله اميري




    (با رويكرد عاشورايي)
    مقدمه

    در اين نوشته، تلاش بر اين است كه صلاحيت‌ها و شايستگي‌ها كه ياران حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام داشته‌اند در ياران و منتظران حضرت مهدي عليه السلام جستجو و اين صلاحيت‌ها و وظايف را تبيين كنيم تا انشاء‌الله بهترين شكل ممكن بتوانيم خود را براي مشاركت در آن انقلاب و جهاد مقدس آماده كنيم كه ياري از خداست و پيروزي نزديك (نصر من الله و فتح قريب).
    وفاداري به اسلام ـ التزام و اعتقاد به ولايت، ]حسن سابقه و عدم احتمال انحراف[ ـ ساده زيستي ـ تعهد ـ تخصص و تجربه ـ شجاعت ـ حامي و خدمت‌گزار مستضعفان ـ ارتباط مستمر با مردم ـ امانت داري ـ برخورداري از شعور سياسي ـ اخلاق اسلامي، وطن دوستي و حفظ منافع كشور اسلامي.
    برخي از اين صلاحيت‌ها، وظايف و بايسته‌هاست كه به اختصار به آن مي‌پردازيم:
    1. وفاداري به اسلام

    شناخت اسلام و اعتبار به آن به عنوان مكتبي كه در تمام شئون زندگي انسان‌ها داراي برنامه و هدف است و همچنين وفاداري به احكام آن، از شرايط بديهي و اوليه هر فرد مسلمان است.
    كسي كه اسلام را با عنصر پاك و روح تابناكش بپذيرد براي آن جان و فرزند و مال مي‌دهد. مادر وهب بن عبد الله بن حباب كلبي در روز عاشورا همراه پسرش بود. اين مادر و فرزند با دست امام حسين عليه السلام مسلمان شده بودند. بعد از اين‌كه دشمن سر فرزندش را جدا كرد و به طرف لشكرگاه امام حسين عليه السلام انداخت اين مادر سر فرزندش را برداشت و بوسيد و به طرف لشكر ابن سعد انداخت.1 اين مادر و فرزند بعد از اين‌كه مسيحي بودند اسلام را پذيرفتند و به نوايات اسلام كه شهادت و جهاد هم بود وفاداري كردند. يك منتظر و يك مصلح بايد هم از ساحران زمان فرعون درس بگيرد هم از شهداي كربلا. بعد از اين‌كه فرعون به ساحران گفت: «بدون اجازه من، به موسي ايمان آورده‌ايد، برخلاف هم دست و پايتان را مي‌برم و بر نخل آويزان مي‌كنم»، جواب شنيد كه گفتند: «ما به خداي موسي ايمان آورده‌ايم پس به اين قاعده عقلي هم عمل كردند. هر كس چيزي را پذيرفت بايد لوازمات آن را هم بپذيرد. وفاداري به اسلام و دين مبين اسلام و شناخت و اجراي احكام آن از وظايف اوليه يك منتظر است كه مي‌بايست به آن جامه عمل بپوشاند.
    2. التزام و اعتقاد به ولايت

    التزام به ولايت از اساسي‌ترين شرائط و وظايف يك فرد مسلمان است كه به رهبر خويش كه از طرف خداوند منسوب شده، شناخت كافي و اعتقاد لازم پيدا كند و از روي بصيرت و آگاهي، رهبرش را بشناسد و به اطاعت كردن از او ملتزم و وفادار باشد. در حادثه كربلا ياران حضرت، امام حسين عليه السلام را بارها براي لشكر كفر معرفي كردند. به شعر انس بن حرث كاهلي در ميدان توجه كنيد:
    آل علي شيعيان رحمانند
    بني اميه شيعيان شيطانند2
    با اين شناخت و آگاهي است كه مي‌توان رحمان را از شيطان جدا كرد. در زمانه ما ـ كه امام عصر عليه السلام از ديده‌ها پنهان است ـ وظيفه منتظر و منتظران دوچندان است چون اولا: مي‌بايست امام رحمان خود را بشناسند و از بين اين دين‌ها و فرقه‌هاي ضاله گوناگون، دين حق را هم بشناسند و ثانياً ولي فقيه زمان خود را هم از بين اين همه شبهه به درستي تشخيص دهند تا بتوانند در سايه حكومت يك ولي فقيه عادل هم امام زمان عليه السلام را خوب بشناسند و هم زمينه‌هاي ظهور آن موعود الهي را فراهم آورند و اين خيلي مشكل است، در جهان كنوني و امروزي، نبود رهبري واحد در جهان اسلام، از اسباب و علل ضعف و ركود مسلمانان است و در مقابل، وجود رهبري جامع الشرائط و فقيهي آشنا به احكام الهي، از مهمترين عوامل به ثمر رسيدن حكومت اسلامي و زمينه‌ساز براي حكومت موعود الهي مي‌باشد كه يك منتظر با جان و دل پاك بايد براي شناخت آن، شبانه‌روز تلاش كند تا روز به روز بر اعتقاد و التزام به آن بيفزايد نه اين‌كه روز به روز دچار شك و شبهه شود و در دام‌هاي گوناگون سرگرم شود.
    ... ادامه دارد.
    پي نوشت:

    1. در كربلا چه گذشت، شيخ عباس قمي، ص260.
    2. ذخيرة الدراين، عبدالمجيد شيرازي، ص375، ياران شهداي حسين بن علي، مرتضي آقا تهراني، ص238.
    3. عند الله احتسب نفسي و حماةُ اصحابي، مقتل الحسين خوارزمي، ج2، ص192؛ بحارالانوار، ج45، ص27، موسوعة كلمات الامام الحسين، ص446..
    4. نهج‌البلاغه، نامه 53.
    5. صحيفه نور، ج19، ص11.
    6. داستان‌هاي مدرس، ص65.
    7. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابي الحديد، ج4، ص272.

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    (با رويكرد عاشورايي)
    در قسمت قبل، وفاداري به اسلام، التزام و اعتماد به ولايت كه از جمله صلاحيت‌ها، وظايف و بايسته‌هاي يك منتظر است، مطرح شد و در اين قسمت برخي ديگر مورد بررسي قرار مي‌گيرد:
    3. ساده زيستي

    گرفتار جاذبه‌هاي دنيايي و تجملات زندگي مادي شدن از آفات اصلي‌اي است كه هر كارگزار و كارفرما و هر مدير و غير مدير را تهديد مي‌كند تا جايي كه در مقابل دعوت پسر پيامبر عليه السلام به راحتي جواب رد مي‌دهند و شانه از هر مسؤوليتي خالي مي‌كنند. ما در تاريخ شاهد نامه‌هاي كثيري از طرف مردم كوفه به امام حسين عليه السلام هستيم ولي به خاطر علاقه به زخارف دنيا و تعلقات قلبي به مال و منال و جاه و مقام از شركت در جهاد در ركاب امام حسين عليه السلام شانه خالي مي‌كنند.
    كسي كه اسير هواهاي پست نفساني و حيواني بوده چگونه مي‌تواند شتر افسار گسيخته خود را به منزلگاه قناعت و ساده زيستن مهار كند، قلبي كه به منال و جاه و مقام دنيا تعلق پيدا كرد چگونه مي‌تواند درد و رنج محرومان را درك كند و به فكر رفع محروميت‌هاي آنان باشد، چگونه مي‌تواند زمينه‌سازي كند براي ظهورحكومت مستضعفان كه در قرآن به آن بشارت داده شده است. مستضعفانند كه درد و رنج مستضعفان و محرومان را مي‌دانند نه مستكبران. در دنياي امروز چگونه مي‌توان بر هواهاي نفساني و حيواني غلبه كرد، غير از اين‌كه ساده زيستي دواي درد اين همه حرص و ولع و طمع است و يك منتظر مي‌بايست در اين صراط قرار بگيرد تا زمينه ظهور حكومت مستضعفان بر مستكبران فراهم آيد.
    منتظران حكومت عدل الهي در زندگي عملي خود مي‌بايست، ساده‌زيستي را به نمايش بگذارند تا هم درد و رنج محرومان را درك كنند و به فكر رفع گرفتاري و محروميت‌هاي آنان باشند و هم بتوانند به عنوان يك كارگزار مصلح در جامعه‌اي اسلامي مورد خطاب كلام امام علي عليه السلام قرار گيرند.
    امام خطاب به مالك اشتر مي‌فرمايد: «فإنهم ... أقلُّ في المطامع إشراقاً»؛ آن‌ها (كارگزاران مصلح) از نظر روش اجتماعي، داراي كمترين طمع هستند.4
    امام خميني رحمه الله عليه (خطاب به نمايندگان مجلس سوم) مي‌فرمايد:
    «آن‌ها كه اسير هواهاي نفساني و حيواني بوده و هستند، براي حفظ يا رسيدن به آن، تن به هر ذلت و خواري مي‌دهند و در مقابل زور و قدرت‌هاي شيطاني، خاضع و نسبت به توده‌هاي ضعيف، ستمكار و زورگو هستند؛ ولي وارستگان به خلاف آنانند».5
    منتظر واقعي كسي است كه دنبال راحت‌طلبي نباشد مانند مرحوم مدرس رحمه الله عليه وقتي خانه‌اي 30 و 35 ريالي برايش گرفتند خانه 30ريالي نديده را گرفت. وقتي گفتند «خانه 35 ريالي راحت‌تر است چرا آن را نمي‌گيري؟» فرمود: «چيزي كه استقلال، عقيده و اراده را مورد تهديد قرار مي‌دهد «نياز» است. من نمي‌خواهم به كسي احتياج پيدا كنم، من به اندازه دارايي خود و در حد توان خويش بايد اتاق اجاره كنم، مي‌خواهم محتاج مردم نباشم، احتياج به پول، نوكري مي‌آورد. من مي‌خواهم زبانم براي بيان حقايق و دفاع از مردم محروم و مظلوم، آزاد باشد».6
    شهيد مدرس نمونه واقعي يك منتظر مصلح است كه به عنوان سمبل و افتخار تاريخ ما برگزيده شده براي نسل‌هاي آينده و منتظران آينده؛ چرا كه او مصداق اين سخن امام علي عليه السلام است كه فرمود «لا يكون الرجل سيد قومه حتي لايبالي إيُّ ثوبيه لبس». «آدمي آقا و سيد اجتماع خود نمي‌باشد، مگر اين‌كه (زندگي ساده‌اي داشته باشد تا آن‌جا كه) برايش فرق نكند، (در برابر لباس اشراف و فخر فروشان) چه لباسي بپوشد».7
    كسي كه تقواي لازم را ندارد و اهل معنويات نيست و اهل دنيا است و فقط براي نام و نشان و استفاده‌هاي شخصي، تلاش مي‌كند، او لايق نيست در ركاب امام حسين عليه السلام و امام زمان عليه السلام باشد يا جزء زمينه‌سازان ظهور باشد.
    4. تعهد

    تعهد به معناي پافشاري بر اصول و آرمان‌هاي اسلامي و پاي‌بندي به آن‌هاست. لازمه تعهد عملي، پاسداري از ارزش‌هاي اسلام و دين مبين اسلام است و باعث پياده شدن اسلام حقيقي است. بنابراين اشخاصي كه متعهد هستند در صراط مستقيم انسانيت هستند نمونة بي‌تعهدي ياران امام علي عليه السلام در جنگ صفين در صفحات ماندگار تاريخ نقش بسته و نمونة عمل به تعهد 72 يار امام حسين عليه السلام در شب عاشورا را هم تاريخ ناقل آن‌ها است. وقتي امام فرمود: «من بيعت خود را از گردن همه برداشتم از تاريكي شب استفاده كنيد و برويد». گريه و زاري آن‌ها بلند شد. به عنوان نمونه مسلم بن عوسجه رحمه الله عليه بعد از بياني طولاني مي‌فرمايد: «... به خدا سوگند اگر بدانم كه كشته مي‌شوم و زنده مي‌شوم و سپس كشته مي‌شوم و سوخته مي‌شوم و خاكسترم را باد مي‌دهند و هفتاد بار چنان كنند، از تو جدا نشوم تا در آستانت بميرم...».
    يك منتظر مي‌بايست به چنين شناخت و معرفت و وفاداري برسد كه به عهد خود در قبال رهبر خود در سخترين شرائط اين‌گونه عمل كند، شرائط و زمانه‌ها گوناگون است يك وقت در حضور امام، يك وقت در غياب امام، بايد با انواع طاغوتيان و وسايل گمراه‌كننده‌شان مبارزه كرد و مقاومت نمود و به اين كشتي ياري رساند كه از تيررس نااهلان در امان بماند يك وقتي شمشير است يك وقتي انواع سي دي و ماهواره و اينترنت و شبكه‌هاي مبتذل و انحرافي است. بايد تا پاي جان ايستاد و به ديگران هم در اين راه ياري رساند. نبايد با اشعاري همچون « اگر خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو» ميدان را خالي كرد جماعت يزيد كجا و ياران امام حسين كجا، 72 نفر تن به اين شعارها ندادند بلكه شعار آن‌ها «هيهات منّا الذلة» در دل و جان تاريخ نقش گرفت و مثل نور درخشان خورشيد، طلايه‌دار راه رهروان است كه منتظران مي‌بايست خود را به اين چراغ برسانند تا راه را گم نكنند چرا كه راه حسين عليه السلام و مهدي عليه السلام يكي است.
    5. تخصص و تجربه

    تخصص و تجربه چيز‌هايي است كه در طول تاريخ مورد بهره‌برداري قرار گرفته است حتي در ميدان جنگ و براي مقابله با دشمن از اين‌ها استفاده شده و مي‌توان گفت جنگ و جهاد هم بدون اين‌ها دچار تزلزل و شكست مي‌شود. به طوري كه در تاريخ مي‌خوانيم حضرت رسول صلي الله عليه و آله براي جلوگيري از ويراني مدينه نظر سلمان فارسي را برگزيد و اطراف شهر را خندق زد و در كربلا هم امام حسين عليه السلام با مشورت و كمك ياران اطراف خيمه‌ها را خندق و پر از خار و خاشاك كرد براي جلوگيري از دشمن. در داستان موسي و دختران شعيب عليه السلام به ارزش تعهد و تخصص اشاره شده است: «يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»8 اي پدر او را به خدمت اجير كن كه بهترين كارگزار و خدمت‌گزار (انسان) توانمند و امين است.
    حضرت يوسف عليه السلام هنگامي كه به مقام وزارت اقتصاد مصر رسيد، در بيان جايگاه خود فرمود: «اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»؛9 مرا بر خزانه‌هاي اين سرزمين بگمار كه من نگهباني امين و دانا هستم. همچنين يكي از حاضران در پاسخ سليمان عليه السلام فرمود: «أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ»؛10 من آن را قبل از آن‌كه از مكانت به پا خيزي، برايت مهيا مي‌سازم همانا من بر اين كار، توانا و امين هستم.
    همراهي دو واژة «قوي» و «امين» در اين آيات اين نكته را مي‌رساند كه تخصص به تنهايي كافي نيست، بلكه امانت و تعهد نيز از شروط يك كارگزار مصلح است. بنابراين قرآن كريم، همراهي تخصص و تعهد و تجربه را در كوچكترين كارها تا حساس‌ترين كارها را لازم مي‌داند. با توجه به همين است كه امام علي عليه السلام در عهد‌نامه مالك اشتر مي‌فرمايد: «أنظر في امور عًمّالك ... و تَوَخَّ منهم اهل التجربة و الحياء»؛11 در كارهاي كارگزارانت انديشه كن ... و افراد با تجربه و با حيا را از ميان آنان برگزين.
    در همين باره امام صادق عليه السلام نيز مي‌فرمايد: «العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوّابس»؛ كسي كه آگاه به زمان خود باشد، مشتبهات بر او حمله‌ور نخواهد شد.12
    آيا غير از اين است كه كارگزاران امام زمان عليه السلام در عصر حكومت بايد اين خصوصيات را داشته باشند تا آقا امام زمان، آن‌ها را برگزيند و به آن‌ها مسؤوليت دهد؟ آيا غير از اين است كه منتظران حكومت منجي بشريت، بايد خود را به اين صفات آراسته كنند و روز به روز در اين زمينه سعي و تلاش و برنامه‌ريزي كنند؟ آيا غير از اين است كه در كنار تخصص در محيط‌هاي آموزشي و پژوهشي بايد اخلاق و تعهد را هم رشد داد و زمينه را براي پديدار شدن منتظران و حتي جامعه منتظر همراه با تخصص و تعهد فراهم كرد؟
    ... ادامه دارد.
    پي نوشت:

    1. در كربلا چه گذشت، شيخ عباس قمي، ص260.
    2. همان، ص261.
    3. همان، ص248.
    4. نهج‌البلاغه، نامه 53.
    5. صحيفه نور، ج19، ص11.
    6. داستان‌هاي مدرس، ص65.
    7. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابي الحديد، ج4، ص272.
    8. قصص، 66.
    9. يوسف، 55.
    10. نمل، 39.
    11. نهج‌البلاغه، نامه 53.
    12. تحف العقول، ص261.

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

  4. #3
    مدیرکل بازنشسته hossein moradi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    شهر ری
    نوشته ها
    4,055
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    (با رويكرد عاشورايي)
    درقسمت گذشته بعضي از بايسته‌هاي يك منتظر از جمله ساده زيستي، تعهد، تخصص و تجربه ارائه گرديد و در اين شماره به تبيين برخي ديگر از آن بايسته‌ها مي‌پردازيم.
    6. شجاعت

    يكي از معيارهاي انسان منتظر، شجاعت و جسارت او در دفاع از حق است. نهال نوپاي اسلام، باشجاعت بي‌نظير پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان علي عليه السلام غرس ‌شد و سپس به وسيله ائمه اطهار عليهم السلام آبياري گشت و شكوفا شد. در زمان امام سوم شيعيان حسين عليه السلام اين نهال زنده شد و در برابر گسيل لشكرها چون كوه برجاي خود ايستاد و سستي بر او چيره نشد. وقتي امام عليه السلامقصد عراق كرد عبيد الله بن زياد پي در پي لشكر‌ها در برابرش مي‌فرستاد و جوخه جوخه و دسته دسته دنبال هم مي‌فرستاد، و اين اخطار را به او نمود: «يا بر فرمان پسر زياد و بيعت يزيد سر نهد يا آماده جنگي گردد كه جگر شكافد و رگ گردن ببرد و جان‌ها را به فراز فرستد و تن‌ها را بر خاك سرنگون كند».[1]
    ولي امام در مقابل اين‌ها، درس سربلندي و شهامت به مردم آموخت و جانبازي زير شمشير را برخواري برگزيد و چون جدش در بدر ايستاد و با فزوني دشمن و كمي ياوران، بردباري پدرش را در جبهة صفّين و جمل اعاده كرد. در زيارت ناحيه مقدسه آمده است: «با تو آغاز نبرد كردند و در برابر نيزه و شمشير ايستادگي كردي ...».
    پس از غيبت حضرت ولي عصر عليه السلام نيز شجاعت آن امام همام، در دل مؤمنان حقيقي، به خصوص عالمان مهذّب وارد شد تا با سختكوشي در راه اعتلاي دين، زمينه ظهور حضرتش را فراهم آورند. امام خميني5 يكي از مصاديقِ آشكار اين گونه افراد بود كه با شجاعتش، اسلام ناب محمدي را به عرصه بين المللي كشاند.
    7. حامي و خدمت‌گذار مستضعفان

    وظيفه اصلي يك منتظر در زمان غيبت، حمايت و رعايت حال تودة مردم محروم و ضعيف است، گرايش به محرومان و مستضعفان و حمايت از آن‌ها، از شرايط اساسي يك فرد مؤمن و متعهد و منتظر ظهور است چرا كه يك فرد منتظر و متعهد و مؤمن نمي‌تواند خود را وام‌دار مرفّهان بي‌درد بداند بلكه خود را وامدار و حامي و خدمتگزار فقرا و ضعيفان جامعه بايد بداند. زيرا همين قشر مستضعف است كه حامي و مدافع اسلام است و آن را با حمايت‌ها، پايداري‌ها، فداكاري‌ها و… تاكنون زنده نگه‌داشته است. به همين خاطر است كه خداوند متعال به آنان وعده حكومت جهاني و پيروزي نهايي آنان بر ظالمان و مستكبران داده است.
    (وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ).[2]
    آن‌هايي كه در خانه‌هاي مجلل، راحت و بي‌درد آرميده‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصيبت‌هايي كه بر سر جامعه اسلامي و مسلمين مي‌آيد، اين‌ها نبايد مورد حمايت يك منتظر واقعي قرار گيرند. منتظر كسي است كه در تنظيم برنامه‌هاي خود و جامعه خود، اصلي‌ترين مسأله را رفع فقر و محروميت و نجات طبقات مستضعف و محروم و پابرهنگان از مشكلات دوران و سلطه بيگانگان قرار دهد، و همه برنامه‌هاي اقتصادي، توليدي و سازندگي و رونق اقتصادي را بايد به اين هدف متوجه كند و تنها در اين صورت است كه اين برنامه‌ها و اين عملكرد‌ها درست و قابل قبول است.
    نامة 53 نهج‌البلاغه مملو از اين حمايت‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي اسلامي است و وظيفه يك منتظر واقعي در اين نامه امام علي عليه السلام به طول كامل و جامع بيان شده است كه ما از آن كه برنامه‌اي است براي همه نسل‌ها و زمان‌ها، نمونه‌اي بيان مي‌كنيم. «ثم الله الله في الطبقة السفلي، من الذين لا حيلة لهم من المساكين و المحتاجين و أهل البؤسي و الزّمني، فانّ في هذه الطبقة قانعاً و معترّّاً فاحفظ لله ما استحفظك من حقّه فيهم»؛ «تو را به خدا، تو را به خدا به گروه فروماندگاني كه هيچ چاره‌اي براي تأمين زندگي ندارند، چه بيچارگان و درماندگان و چه دردمندان و زمين‌گيران توجه كن، زيرا اين طبقه هم قناعت كارند، هم نيازمند، به خاطر خدا آن‌چه را كه خدا از حق خويش تو را حافظ خود گردانده به آنان برساني».[3]
    امام علي عليه السلام در نامه 45، فرماندار خويش را توبيخ مي‌كند كه چرا بر سر سفره رنگين حاضر شده‌اي، ايشان خطاب به «عثمان بن حنيف» مي‌فرمايد «مرا گمان نبود كه تو پذيراي طعام قومي باشي كه تهيدستانشان را مي‌رانند و توانگرانشان را فرا مي‌خوانند».[4]
    براي جامعه اسلامي، مسؤلين آن، و مردم مسلمان همين دو سه بيان كوتاه و يا بيان‌هاي ديگر كافي است. بله يك منتظر نمي‌تواند ادعاي انتظار داشته باشد. ولي در عمل كوتاهي كند و وظايف خود را نشناسد.
    وظايف و بايسته‌هاي يك مصلح و منتظر واقعي را امام حسين عليه السلام و يارانش در كربلا به تمام به نمايش گذاشتند و در سينة تاريخ جاي دادند تا نسل‌هاي آينده از آن درس بگيرند و راه را گم نكنند. قيام كربلا از ابتدايش با شعار اصلاح امت بر ميزان سيره و روش پيامبر صلي الله عليه و آله و امر به معروف و نهي از منكر و مبارزه با ظالم و حمايت از محرومان و مستضعفان شروع شد و در آخر با شهامت و شجاعت و صبر و دوري از ذلت و شهادت خاتمه پيدا كرد. شعار اوليه يك منتظر اصلاح بر اساس دين مبين اسلام و شعار نهايي آن شهادت در ركاب ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است. يعني همان شعار و همان برنامه‌هاي امام حسين عليه السلام در حركتش از مدينه تا توقف و شهادتش در كربلا و اين برنامه‌ها را منتظر بايد عملي كند وگرنه نه اصلاحي صورت مي‌گيرد، نه حمايت و نه موفقيتي.
    پي نوشت:

    [1] . در كربلا چه گذشت، ص30.
    [2] . قصص، آيه 5.
    [3] . نهج البلاغه، نامه 53، ترجمه مصطفي زماني.
    [4] . همان، نلمه 45.

    منبع:مجله امان شماره 17

    پناه می برم به خدا از آن کس که می رنجاند و به دیگران برای جلوگیری از انجامش هشدار می دهد


    امام على (ع) :

    اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
    غررالحكم، ج2، ص451، ح3260



    هیچ ادعایی ندارم فقط اونی که مقصر بود و اونی که به خاطر رفاقتش با مقصر طرفداریشو کرد و اونی که بخاطر خویشاوندی حق رو ناحق کرد را واگذار کردم به خدا

    از این لحظه دیگه ازشون هیچ انتظاری ندارم و هیچ توضیح و پیشنهادی هم از اونها قبول نمی کنم

    دیدار به قیامت نارفیق

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه