صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 15 از 15

موضوع: اختاپوسی در درون مرزها که روی شیطان بزرگ را سفید کرده است- میراثی برای دولت روحانی

  1. #11
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط داوودی نمایش پست ها
    سلام باز من روی حرف خودم هستم میگم کی میگه بخا طر ترس از چپاول ما با امریگا ارتباط برقرار نمیکنیم من اینو یه توهین میدونم اگر تونستید من را بقول خودتان موجاب کنید بعدا ازتون معذرت میخوام هنوز میگم اساس بحث توهینه والسلام
    داوود جان
    مشکل ما با امریکا یکی دو تا نیست و بحث بسیار ریشه ای و دامنه دار است.
    فقط یکی از مشکلات پیش روی ما امکان نفوذ و استیلای اقتصاد سرمایه داری به کشور است که حتی اصلی ترین معضل نیز به شما نمی آید.
    از شما دعوت میکنم که در بحثی که با مکلف عزیز آغاز کرده ایم وارد شوید که به احتمال زیاد به نتیجه ای خواهیم رسید که حاصل خرد جمعی خواهد بود و همه میتوانیم بهره ببریم.
    فقط کمی حوصله کنید و درخواهید یافت که من هم خودی هستم.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #12
    کاربر کوشا
    تاریخ عضویت
    May 2013
    نوشته ها
    321
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام از لطف شما متشکرم این گفنه شمارا که میفرمایید مشکلات ما با امریکا یکی دو تا نبست این درست است من اینو میگم واساسا من با جمله ای که شروع تایپیک اولتون مخالف بودم الان درسته ضمنا از حوصله ای که بخرج دادید متشکرم موفق باشید

  4. #13
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام
    بگذارید قبل از بحث مطلبی رو عرض کنم
    به نظر حقیر میرسه که توی این بحث الان به جایی رسیدیم که تفاوت حرف بنده و سخن شما چیزی شبیه این است که کسی بگوید اول انگور بوده و بعد ترجمه شده به عنب و دیگری بگوید برعکس.

    باید بگویم که بنده این شعار را چیزی فراتر از حد یک شعار یا حتی سطحی که شما فرمودید می بینم. حقیقتا با ارزیابی بنده از مبانی اسلامی و مبانی انقلاب و سخنان امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و سیاست های کلان، نهایتا می رسم به یک خود اتکایی کامل. البته خود این اتکایی کامل در حد یک کشور یا زمان فعلی نیست، بلکه در حد یک تمدن. بنابراین هر چند نمی توان تاثیر و تاثر را نفی کرد اما باید به سمتی حرکت کرد که تاثر کاهش پیدا کند و آرمان آنجایی است که این تاثر صفر شود هر چند فعلا به آن نرسیم.
    به نظر حقیر میرسه که شما پایه تحلیلتان رو این گونه قرار می دهید که قدرت اقتصادی ایجاد بشود و با این قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی اعمال بشود.
    بنده هر چند مشکل زیادی با این دید شما ندارم، اما پایه تحلیل خودم رو چیز دیگری قرار میدهم یعنی بنده از دید راهبردی نگاه میکنم تا میرسم به مبحث اقتصاد نه اینکه از اقتصاد بخواهم برسم به یک مبحث سیاسی یا راهبردی؛ و این اختلافی است که بین بنده و شما وجود دارد.
    بگذارید کمی واضحتر بگویم. از اینجا به بعد هر چند دوست ندارم که از واژه های بیگانه استفاده کنم، اما به این خاطر که شاید استفاده از آنها فهم روانتری داشته باشد، لاجرم استفاده میکنم.

    ببینید در مباحث استراتژیک، اولین سطح از کنشها و واکنشها، سطح جهان بینی هاست که مباحث اون همین طور با مولفه های جزئی تر خودش (البته هر کدوم، خودشون کلی هستن) مثل ادیان و مکاتب و غیره ادامه پیدا میکنه. سطح بعدی سطح تمدنی است که این هم مباحثش با مولفه های خاص خودش ادامه پیدا میکنه.
    حالا در مباحث تمدنی بسته به هر تمدنی، مولفه های مختلفی وجود دارد. بگذارید که تمدن غرب را بررسی کنیم. در مباحث استراتژی یک چیزی داریم تحت عنوان pest analysis که توی مباحث خردتر هم استفاده میشه اما همین pest مولفه ها و مبانی اصلی تمدن غرب است.
    p = policy
    e = economic
    s = society
    t = tecknic
    می بینید که یکی از مبانی این تمدن، چیزی است که اون رو اقتصاد ترجمه می کنند (این که این ترجمه صحیح است یا خیر بحث دیگری می طلبد). و چرا این اقتصاد خیلی مهم است یا به عبارتی مهم شده است؟
    دلیلش این است که مشاهده می کنید در گذشته بیشترین مباحث تاثیرگذار در این کنش ها و واکنشها، مباحث ژئو استراتژیک بوده و حالا با تغییر این مسئله(که به این روند تغییر کاری نداریم)، بیشترین مباحث تاثیرگذار، مباحث اکواستراتژیک هست؛ و نتیجه این مسئله خواه ناخواه چه می شود؟
    اینکه در بین این مبانی اصالت بیشتری به اقتصاد داده می شود و نتیجه نهایتا می رسد به امپریالیسم؛ و اینجاست که به اقتصاد اینچنین توجهی که شما می فرمایید می شود.

    اما برگردیم به خودمان، ما هم مولفه هامون متفاوته و هم نسبت توجه ما به هر کدوم از مولفه ها متفاوته، مثلا اگر هم بخواهد در مبانی به مبحثی اصالت بیشتری داده بشود اون مطمئنا اقتصاد نخواهد بود و شاید فرهنگ باشد، هر چند سعی بر این نیست که به مبحثی اصالت بیشتری داده شود.
    با توجه به این تفاوت ها، چه در سطح تمدن و چه در سطح کشورها، کنش و واکنش حقیقی ما هم متفاوت خواهد بود.
    به این نکته هم باید توجه داشته باشیم که توجه اساسی ما به مولفه های خود و رشد و تقویت اونهاست. هرچند باید توجه خوبی به مسائل و مباحث و مولفه های تاثیرگذار در کنش ها و واکنشها داشته باشیم.

    شرق و غرب کیلویی چند برادر ایران را دریاب که از آب و گل درآید آنوقت خواهی دید که ما موازی آنها خواهیم بود نه مقابل آنها
    چه بخواهیم و چه نخواهیم این تقابل آغاز شده و ادامه دارد و از هر دو طرف به آن پرداخته می شود.
    این همه رشد اندیشکده های استراژیک و ارئه نظریات جدید بیخود نیست.

    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  5. #14
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مکلف جان ممنون از تحلیلتون
    یاد اون دوستمون افتادم که بهم گفته بود " با کی بودی زیر دیپلم صحبت کن ما هم متوجه بشیم "
    نه داداش من سوات موات درست حسابی ندارم ولی فکر میکنم بهتره یه جمع بندی کوچک داشته باشم چون احتمالا استنتاج دقیقی از نوشته های من نداشتید.
    من از لایه اقتصاد شروع به بحث کردم(همسو با اصل سرنگار)و شما از چند لایه بالاتر یعنی جهان بینی شروع کردید.
    مسئله دیگر اینکه pest ترتیب که الان در غرب وجود دارد ولی از اول اینطور نبوده است در گذشته غربی ها s در ابتدا , بعد e و بعد t قرار میگیرد یعنی بصورت set و p به موازات آنها نضج گرفته و آنقدر پررنگتر میشود که در نهایت خود را به بالای هرم تحمیل میکند و pest را تشکیل میدهد که وضعیت کنونی است.
    یعنی اگر مشخصا در مورد امریکا صحبت کنیم در ابتدا دولت واحدی برسر قدرت نبود که سیاست واحدی داشته باشد و هدف اصلی مهاجرین صرفا اقتصادی و تملک و درآمد زایی بود که به مرور جوامع یکپارچه شدند وقوانین مدنی بهمراه تکنیک شکل گرفت و در این اثنی سیاست هم در سایه قدرت نظامی به موازات آنها(و نه مقدم به آنها) نضج گرفت و در نهایت توانست از سایر امور پیشی گرفته و خود را تحمیل کند.
    در ایتدا دولتها نیز هدفشان کوچاندن مردم و اشغال هر چه بیشتر زمینها بود که در نهایت آنجا را نخوانده بودند که همان مردم کشور قبلی را فراموش کرده و مستقل شوند.
    اگر نتوانستم منظورم را برسانم نقص از کم سوادی من است به خودتان نگیرید.

    بصورت عینی و در خصوص جمهوری اسلامی ایران بحث بسیار مفصل است چرا که توقع ما بالاتر و انسانی تر است و پیشرفت را بدون عدالت نمیخواهیم.
    تفاوت عمده ای که ما داریم اینکه نباید به گونه ای شود که مثل غرب تعدادی قلیل به ثروت برسند و دیگران در ازای گرفتن حقوقی جزئی برای آنان کار کنند و دسترنج یک جمعیت در جیب یک نفر برود.
    اگر معنای پیشرفت اینگونه باشد همان بهتر که پیشرفت نکنیم.
    این موضوع بسیار مهم و تعیین کننده است و تاکیدی هم که آقای خامنه ای روی لغت توسعه اسلامی دارند برای همین است(لازم نمیدانم تفاوتهای توسعه و پیشرفت را در اینجا شرح دهم)
    یعنی ما اگر همان سند چشم انداز را به اجرا بگذاریم هم به توسعه میرسیم و هم به پیشرفت عدالت محور
    و یکی از نقاط قوت نیز که میتواند ثروت ملی تولید کند صنایع پیشرفته است که کاملا واقعی و قابل اتکا است.
    (که قبلا توضیح داده ام) دومین اختلاف فاحش ما با غرب(که همان پاشنه آشیل زندگی غربی است)مصرف گرایی است که بزرگترین خطر برای جامعه عدالت محور است.
    البته این قسمت را نه خطاب به مکلف عزیز بلکه برای بقیه دوستان شرح میدهم که بسیار مهم است.
    حاکمان امریکایی ها برای رهایی یافتن از جنبش های مدنی و نارضایتی های اجتماعی , ویروسی را بین مردم منتشر کردند بنام " مصرف گرایی " یعنی از طریق رسانه ها ایده هایی به مردم القاء میکردند که آنها را تحریک به مصرف کردن میکرد
    فرض کنید رنگ سال زرد باشد و همسر فلان مدیر به خانه همتای خود برود و ببیند که مثلا پرده ها و مبلمان و وسائلش به رنگ سه سال پیش مثلا نارنجی است بقول امروزیها دماغش را میگیرد که این امل ها را ببین بعد از سه سال هنوز نتوانسته اند خانه خود را به روز کنند!
    بعد از 60 سال امروز به جایی رسیده که کسی که اتومبیل آخرین سیستم مدل 2011 را دارد وقتی که جلوی خود همان اتومیبیل را با مدل 2013 می بیند احساس حقارت و نداری میکند.
    آنها دقیقا مثل یک معتاد که مواد به او نرسد اگر نتوانند به بازار رفته و دائما آخرین مدلها را خرید نکنند طوری احساس خلاء میکنند که انگار ما نتوانیم برای فرزند خود غذا تهیه کنیم.
    امروز جامعه مثلا ثروتمند امریکا با جمعیت 350 میلیون نفری 70درصد از داروی ضد افسردگی جهان را(یعنی 7 میلیارد نفر )را مصرف میکنند چون وضع اقتصادیشان اجازه خریدن و نو شدن به آنها نمی دهد.
    این زندگی به درد ما نمیخورد.
    پیشرفت زمانی ارزشمند است که همگی از آن بهره من باشند و توسعه در مواردی سودمند است که به درد همه بخورد.
    اگر شبکه اینترنت بسیار خوبی داشته باشیم , اگر سیستم آب , فاضلاب , برق ,پارک ,اتوبان و امثال آن در بهترین وضعیت داشته باشیم همه استفاده میکنیم ولی اگر صد برج 500 طبقه در تهران ساخته شود فقط برای همان برج نشینان سود مند است و درظاهر شهری توسعه یافته داریم و در باطن هزاران هزار کوخ نشین و فقیر در حاشیه همان شهر زجر میکشند.
    مسئله دیگر که بسیار حیاتی است دموکراسی است که لازمه حیات اجتماعی است شاید به چشم خیلی ها نیاید ولی اگر زمانی همین منتخبین شوراها به جایگاه اصلیشان برسند به جرئت میتوانم بگویم دموکراتیک ترین کشور جهان خواهیم شد.
    از پنج رکن اصلی کشور(مقننه , مجریه , قضائیه , نهاد رهبری , شوراهای شهر و روستا)یکی هنوز نمایشی است که هم ارز بقیه باید قدرت داشته باشد و چون در همه جا از دورترین روستا گرفته تا پیتخت را پوشش میدهد مهمترین رکن عدالت گستری است اعم از اقتصادی , اجتماعی , سیاسی که هنوز در ابتدای راه است(لطفا در مورد شوراها مطالعه کنید تا بدانید چه نعمت نمایشی یی داریم)
    زیاده گویی نکنم
    مکلف جان مخلص کلام اینکه اگر سیاستگذاری اقتصادی در ایران درست پیش رود , همپای پیشرفت و توسعه اقتصادی رگه های نور ایدئولوژی و مردمسالاری را هم خواهیم دید که فضا را روشن کرده است.
    ما قوانین درستی داریم ولی فعلا پشت ویترینند.

  6. #15
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام
    به واقع بنده ناچار بودم که اینگونه مبحث را بیان کنم، چرا که میخواستم جایگاه و اهمیت واقعی 2 چیز و حد و درجه و نسبت آنها رو تبیین کنم: یکی مباحث ایدئولوژیک و دیگری اقتصاد.
    چرا که مثلا شما جمله ای رو در پیام خصوصی فرمودید یا در پست شماره 10 بعد از ارائه مباحثی اقتصادی می فرمایید:
    اگر قدری کلی تر به مسائل نگاه کنیم ریشه های اصلی اختلاف غرب با ایران مشخص میشود و بحث صدور ایدئولوژیک انقلاب تا حدی رنگ می بازد.
    مخلص کلام اینکه: اگر ایران بزرگ و مقتدر شود کشورهایی که به هر دلیل با امریکا مشکل داشته باشند فقط ایران است که میتواند آنها را تحت حمایت قرار دهد
    و بنده هم در پست شماره 13 عرض کردم که:
    به نظر حقیر میرسه که شما پایه تحلیلتان رو این گونه قرار می دهید که قدرت اقتصادی ایجاد بشود و با این قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی اعمال بشود.
    بنده هر چند مشکل زیادی با این دید شما ندارم، اما پایه تحلیل خودم رو چیز دیگری قرار میدهم یعنی بنده از دید راهبردی نگاه میکنم تا میرسم به مبحث اقتصاد نه اینکه از اقتصاد بخواهم برسم به یک مبحث سیاسی یا راهبردی؛ و این اختلافی است که بین بنده و شما وجود دارد.
    -----
    حالا در مورد خود اقتصاد
    این مسائلی که در مورد عدالت و پیشرفت می فرمایید درست است و نظر حضرت امام خامنه ای نیز، آن گونه که بنده متوجه شدم همین است + اینکه باید توام با معنویت نیز باشد.
    مسئله دیگر که بسیار حیاتی است دموکراسی است که لازمه حیات اجتماعی است شاید به چشم خیلی ها نیاید ولی اگر زمانی همین منتخبین شوراها به جایگاه اصلیشان برسند به جرئت میتوانم بگویم دموکراتیک ترین کشور جهان خواهیم شد.
    البته می بینید که مردم خودشان گاها به انتخاب های خودشان، توجه لازم را نمی کنند.
    مثلا در شهری منتخبشان می شود بازیگر، جای دیگر ورزشکار و غیره

    مکلف جان مخلص کلام اینکه اگر سیاستگذاری اقتصادی در ایران درست پیش رود , همپای پیشرفت و توسعه اقتصادی رگه های نور ایدئولوژی و مردمسالاری را هم خواهیم دید که فضا را روشن کرده است.
    خیلی قائل به این اولویت بندی نیستم. هم به دلایلی که در بالا عرض کردم و هم به این دلیل که اگر ایدئولوژی درست تبیین بشود موجب فرهنگی خواهد بود که خواه ناخواه بسیاری از گزاره های اقتصاد موجود رو بر نمی تابد.

    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-04-2015, 07:47
  2. از سیاستمدار مسلمان تا سیاست اسلامی (مهم)
    توسط مسافر كربلا در انجمن مقالات
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-04-2013, 20:48
  3. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-04-2012, 16:59
  5. نــــــه پــــــس !! (طنز)
    توسط خادم الزینب در انجمن طنز
    پاسخ: 243
    آخرين نوشته: 05-02-2012, 14:01

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه