جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
آیت اللّه حسین محمدی لائینی
نام هاي ديگر: آیت اللّه حسین محمدی لائینی ،آیت اللّه حاج شیخ حسین محمدی،
موطن: هرات
نام پدر : محمد علی
تاريخ وفات: 481 قمریزندگینامه ها:
منبع :
10پناه دردمندان
مهدی صحرایی اردکانی
خطه سرسبز مازندران سرزمین علمای بزرگی است که خدمات بسیار ارزنده ای به اسلام و مسلمانان نموده اند. آیت اللّه حسین محمدی لائینی عالمی وارسته، زاهد و خدمتکار به مردم، یکی از آن هاست که در این مقاله سعی شده است با گوشه ای از زندگی پربار وی آشنا شویم.
تولددر سال 1301(1)، در روستای ملاّ محله هزار جریب «لائین» فرزندی پا به عرصه وجود گذاشت، که نامش را حسین نهادند. حسین در 8 سالگی پدر خویش را که 31 سال بیش نداشت، از دست داد و تحت تکفّل و سرپرستی مادر گرامی خود قرار گرفت. مادر او که از زنان بسیار مؤمن روستا بود، تمام همت خود را بر این گمارد که فرزندش را در راه پدر گرامیش تربیت کند و به همین جهت در همان اوان کودکی روحیه طلبگی را در او ایجاد کرد.
تباری پاکخاندان آیت اللّه حاج شیخ حسین محمدی سابقه طولانی و درخشان در علم و تقوا دارند. بنابر مدارک و شواهد موجود، نسبِ این خانواده به طائفه ای به نام «انصار» که شعبه ای از طایفه انصار مدینه بودند، می رسد. این طائفه هم اکنون به انصاری مشهورند. تغییر شهرتِ این خاندان از انصاری به محمدی، هنگام تنظیم شناسنامه در سال 1315 صورت گرفت.(2)
وی فرزند شیخ محمد علی، فرزند ملا اسماعیل، فرزند ملا بزرگ، فرزند ملا حسن، فرزند… خواجه عبداللّه انصاری می باشد. همه آن بزرگورران از علمای بزرگ منطقه محسوب می شدند.(3)
خواجه عبداللّه انصاری هروی ابن ابی منصور بن ابی ایوب علی نسبش با شش واسطه به ابو ایوب انصاری، صحابی منتهی می شود. وی از مشاهیر و عرفا و محدّثین و فقها و بزرگان مشایخ صوفیه است.
کنیه اش ابواسماعیل، لقب مشهورش شیخ الاسلام است. چون محل تولد بلکه محل دفنش بنابر مشهور، هرات بود، به «پیر هرات» موصوف می باشد.
از تألیفات اوست:
1 – انس المرید.
2 – انوار التحقیق.
3 – شمس المجالس.
4 – مناجات فارسی.
5 – منازل السائرین الی الحق.
وی در تاریخ 383 یا 396 یا 397 ه . ق در هرات متولد شد و در سال 481 در آنجا وفات یافت و در قندهار نزدیک قبر حذیفه، مدفون گردید.(4)
تحصیلآیت اللّه محمدی از 8 سالگی نزد عموی خویش شروع به تحصیل علوم دینی کرد(5) و دروس ابتدایی حوزه را از او فرا گرفت. عموی او که مرد دانا و پرهیزگاری بود، بر امور تحصیلی اش نظارت می کرد.
آیت اللّه محمدی دروس سطح را در حوزه علمیه منطقه نزد اساتید آن منطقه فرا گرفت و پس از آن، به محضر عالم و عارف نامی استان مازندران، حضرت آیت اللّه العظمی کوهستانی رسید تا سطوح عالیه را از وی فرا بگیرد.
وی در سال 1338، بعد از کسب اجازه از آیت اللّه العظمی کوهستانی، جهت ادامه تحصیل علوم اسلامی، در 25 سالگی به نجف رفت و در طول 14 سال تحصیل در حوزه علمیه نجف، از محضر اساتید آن جا استفاده برد، سپس در سال 1342 – در حالی که دو دوره در درس خارج اصول شرکت کرده بود و اکثر کتب فقه در بحث عبادات و معاملات را گذرانده بود. – با کسب اجازه اجتهاد از علمای نجف، به ایران بازگشت.(6)
ویژگی های علمیآیت اللّه محمدی هیچ گاه فرصت ها را از دست نمی داد، آن چنان که در نجف اشرف شبانه روز به درس و مباحثه مشغول بود.
وی بالاترین کتب سطح را با زیباترین شیوه تدریس می کرد و در علم منقول و تمام علوم مربوط به ادبیات عرب تبحّر داشت.
وی به عنوان مدرس برجسته درنجف شناخته می شد. آیت اللّه محمدی پس از بازگشت به ایران، بنا به دعوت آیت اللّه کوهستانی در حوزه علمیه کوهستان به تعلیم طلاب پرداخت.
او یک مجتهد مسلّم و صاحب نظر در فقه و اصول بود. و از علمای بزرگ اجازه نامه های مختلفی در اجتهاد و نقل روایات و امور حسبیه و شرعیه داشت. بعضی از مشایخ اجازه وی، عبارتند از آیات عظام:(7)
1 – امام خمینی (1279 – 1368ش.)
2 – سید محمود شاهرودی
3 – میرزا حسن یزدی
4 – میرزا هاشم آملی (1282 – 1371)
5 – سید حسین بروجردی (1253 – 1339 ش.)
6 – سید محمد رضا گلپایگانی
7 – سید شهاب الدین مرعشی نجفی (1276 – 1369 ش.)
8 – آقا بزرگ تهرانی (1293 – 1389ق.)
9 – حاج سید محمد هادی میلانی (1274 – 1353 ش.)
10 – سید محسن حکیم (1306 – 1390 ق.)
11 – سید ابوالقاسم خویی(8)
اساتیدآیت اللّه محمدی از محضر علمای بزرگی کسب فیض نمود، که بعضی از آنها عبارتند از:
1 – آیة اللّه حاج آقا میر تقی نصیری (1291 – 1373): وی از مفاخر روحانیت و از چهره های محبوب علمی و عملی استان مازندران بود.(9) در حالات وی آورده اند که حافظ کل قرآن کریم بود و بر نماز شب مواظبت کامل داشت و همیشه بعد از نماز صبح، در سجده، زیارت عاشورا را همراه با دعا و قرآن، مخصوصاً سوره های آخر قرآن را تلاوت می کرد که تا طلوع آفتاب ادامه داشت.(10)
2 – آیت اللّه العظمی شیخ محمد کوهستانی (1269 – 1350 ش): وی از شاگردان آیت اللّه العظمی سید ابو الحسن اصفهانی؛ و آیت اللّه العظمی نائینی؛ بود. حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی کاشانی می گوید:
مرحوم کوهستانی زیاد به من توصیه می کرد که اگر می خواهی به محضر حضرت ولی عصر – عجل اللّه تعالی فرجه الشریف – برسی، از آزار مردم، بالاخص اولیای خدا و مراجع تقلید و افرادی که پناهی جز خداوند ندارند، بخصوص به وسیله غیبت و تهمت بپرهیز و در مجالسی که این گناهان انجام می شود، منشین.(11)
حجة الاسلام شیخ علی اکبر حسنی می گوید:
روزی به محضر آیت اللّه کوهستانی رسیدم و از ایشان خواستم دعا و ذکری برای رفع گرفتاری به من بیاموزد. آن مرحوم این دعا را به من تعلیم دادند:
«یا مُسبّب سَبّبْ، یا مُفرّج فَرّجْ، یا مُفتّح فَتّحْ، یا مُدبّر دَبّرْ، یا مُسهّل سَهّلْ، یا مُیسّر یَسّرْ، یا مُتمّم تمّمْ برحمتک یا ارحم الراحمین و انت الجواد الکریم.» نیز اضافه کرد که حد اکثر 70 و حداقل 7 مرتبه خوانده شود، که بسیار مجرّب است.(12)
3 – آیت اللّه العظمی حاج میرزا حسن یزدی: آیت اللّه محمدی در نجف، در درس کفایه او شرکت کرده و از دریای علم او استفاده برد.(13)
4 – آیت اللّه حاج سید محمود شاهرودی: وی استاد خارج فقه آیت اللّه محمدی در نجف بود. برخی از تألیفات آیت اللّه شاهرودی از این قرار است: تقریرات درس آیت اللّه آقا ضیاء الدین عراقی، تقریرات اصول و فقه آیت اللّه میرزا حسین نائینی و ذخیرة العباد.
از ویژگی های ایشان، رقّت قلب و مهربانی او بود؛ اگر برای کسی گرفتاری پیش می آمد، فوق العاده متأثر می گشت و در رفع آن کوشش می کرد و اگر توانایی نداشت، به حرم حضرت علی (ع) مشرف می شد و برای رفع گرفتاری آن مومن دعا می کرد.(14)
5 – آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی (1282 – 1371 ش): آیت اللّه محمدی در دو دوره از دروس خارج اصول وی شرکت کرد. آیت اللّه میرزإ؛ّّللّه هاشم آملی طلاب را به تقوا فرا می خواند و از آن جا که خود شهد شیرین تقوا را چشیده بود، سخنش از حلاوت خاصی برخوردار بود و تا عمق جان آدمی تاثیر می کرد. از جمله سفارش های او چنین است: همواره به یاد خدا باشید. همواره به یاد امام زمان – عجل اللّه تعالی فرجه الشریف – باشید، که او ناظر بر رفتار و کردار شماست. همیشه با وضو و طهارت باشید. نماز شب را از یاد نبرید، که تمام پیامبران به مداومت آن سفارش کرده اند. هرگز به نامحرمان نگاه نکنید.
او صاحب تألیفاتی است که از جمله می توان به بدایع الافکار، کتاب الطهارة، کتاب الصلاة و خیارات اشاره کرد.(15)
الف: قبل از انقلابآیت اللّه محمدی در زمان طاغوت که کشور در خفتان و رعب و وحشت بود و کسی جرأت به زبان آوردن نام مبارک امام؛ را نداشت، علناً و در اجتماعات مختلف از حضرت امام پشتیبانی می کرد و دائماً خطر انحطاط جامعه را به مردم گوشزد می کرد.
او در قیام های مردمی علیه رژیم منحوس و فاسد پهلوی همواره پیشرو بود، تا آن جا که طلایه دار دسته های تبلیغی بود.(16)
ایشان گرچه به خاطر حمایت از امام با مشکلاتی رو به رو می شد، اما هیچگاه حاضر نمی شد دست از حمایت او بردارد.
آیت اللّه محمدی در اولین مجلس ختم حاج آقا مصطفی خمینی در مازندران که توسط خود وی تشکیل شده بود، شرکت کرد و اعتنایی به تهدیدات مقامات امنیتی نکرد.(17)
ب: بعد از انقلاب1 – حضور در جبهه ها با لباس رزم
آیت اللّه محمدی در طی 8 سال دفاع مقدس، با جان و مال خویش از رزمندگان اسلام دفاع کرد.وی با حضور در خط مقدم جبهه های نبرد حق علیه باطل و پوشیدن لباس پر افتخار بسیجی، باعث ایجاد روحیه، امید و پشتکار در دل دریادلان بسیجی شد.
2 – نماینده مجلس خبرگان
آیت اللّه محمدی دو دوره نماینده مردم استان مازندران در مجلس خبرگان بود.
آن بزرگوار بسیار به حضرت امام و رهبر عظیم الشأن انقلاب علاقه و ارادت داشت و با تمام وجود از حضرت امام و مقام معظم رهبری حمایت و دفاع می کرد.(18)
همان طور که قبلاً گفته شد، آیت اللّه محمدی بعد از این که از نجف به ایران آمد، به علت کهولت سن مرحوم کوهستانی، مدیریت حوزه علمیه کوهستان را بر عهده گرفت. همچنین با فقدان عنصر زهد و تقوا و مرد علم و عمل، مرحوم آقا علی لیموندی؛ و بنا به درخواست اهالی نکا، آیت اللّه محمدی از آیت اللّه کوهستانی اجازه گرفت و به آن شهرستان رفت. وی در این سنگر جدید هم در شمار شخصیت های علمی، فقهی، سیاسی و اجتماعی، مشغول اداره امور شرعی و حوزه علمیه نکا شد، به طوری که سراسر زندگی اش وقف خدمت به مردم گردید.(19)
آیت اللّه محمدی از دیدگاه دانشمندان1 – امام خمینی (ره) :
«ارجو منه ان لاینسانی من صالح الدّعوات و السّلام علیه؛ امید من از ایشان (آیت اللّه محمدی) این است که مرا از دعاهای خیرشان فراموش نکنند و سلام و درود بر او باد.»
2 – آیت اللّه العظمی حاج سید محمود شاهرودی؛:
«حوزه نجف با رفتن آقای محمدی لائینی به ایران، خاموش شد. همانا جناب عالم عامل و فاضل کامل و زکی وفیّ، آقای حاج شیخ حسین محمدی مازندرانی – خدا ایشان را شامل الطاف پنهانیش فرماید. – به تحقیق قسمتی از عمر با برکت و شریف خویش را صرف یادگیری علوم دینی و معارف الهی کرده است. آقای محمدی در جلسات فقهی و اصولی ما مانند شخصی حاضر می شد که بسیار فهیم و متخصّص و متعمّق و متدقّق بود.»
3 – آقا بزرگ تهرانی؛:
«شیخ حسین محمدی لائینی که خداوند فضایل ایشان را مستدام بدارد و دانشمندان و فضلایی چون ایشان را زیاد فرماید…»
4 – حضرت آیت اللّه العظمی آقا میرزا هاشم آملی؛:
«به شکرانه خداوند بزرگ، ایشان (آیت اللّه محمدی لائینی) از مجتهدین بزرگ شده اند، پس برای ایشان است که عمل کند به آنچه خود از احکام دین خدا درمی آورد.»
5 – حضرت آیت اللّه العظمی صالحی مازندرانی:
«از شخصیتهای کم نظیر خطّه شمال، مرحوم آیت اللّه محمدی لائینی؛ می باشد. به نظر بنده برای اینکه این شخصیت عظیم برای مردم شناخته شود، باید لجنه ای از بزرگان و نویسندگان مازندرانی جمع بشوند و در مورد شخصیت کم نظیر ایشان و زندگی پر افتخار او قلم فرسایی بکنند.»(20)
ویژگی های اخلاقی و اجتماعی1 – کمک به نیازمندان: آیت اللّه محمدی در کمک به نیازمندان بسیار کوشا بود. او با هر فردی که در جهت رفع نیاز به ایشان مراجعه می کرد، با کمال خوشرویی و سعه صدر برخورد می کرد و در رفع مشکل وی می کوشید.
فاضل ارجمند، شیخ محمد باقر، فرزند برومند ایشان در روز تشییع جنازه وی به عنوان ادای سپاس از حضور مردم و روحانیت استان، در پای جنازه پدرش گفت:
«پدرم تمام عمر خود را وقف خدمت به مردم کرد، مع ذلک می گفت: من مرهون محبت های این مردم هستم.»(21)
آیت اللّه محمدی از موقعیّت و جایگاه ممتازی در نزد مردم برخوردار بود و هیچ گاه خویشتن را از مردم جدا نمی دانست. درب منزل وی همه وقت به روی مردم باز بود و از آن جا که خود را وقف مردم می دانست، لذا الفاظی چون: ساعت کار؛ وقت قبلی؛ موقعیّت، حساس است؛ بعداً بیایید؛ وقت ندارم و نظایر آن در نزد ایشان مفهومی نداشت.(22) آیت اللّه محمدی به مسؤولان سفارش می کرد که به کارهای مردم رسیدگی کنند، حتی وقتی که در بیمارستان بستری بود، به مسؤولانی که به عیادتش آمده بودند، سفارش کرد به نیازمندان کمک کنند. وی به یکی از مسؤولان گفت: من می میرم، آیا شما نمی خواهید برای حاشیه نشینان جنگل فکر کنید. او حتی مهر نمایندگی خبرگان را به بیمارستان برد، تا بتواند در چنین موقعیتی هم دست نیازمندان را بگیرد.(23) خانه او، خانه حلّ مشکلات مردم بویژه جوانان، طلاب و دانشجویان بود. او جوانان را فرزند خود می دانست.
ایشان در دل مردم جای داشت، تا آن جا که مردم پس از رحلتش می گفتند: دیگر مشکلاتمان را با چه کسی در میان بگذاریم، با که درد دل کنیم؟ او پناه ما بود، دیگر کسی به حرف ما گوش نمی کند.(24)
2 – زهد ایشان: «قال امیرالمؤمنین (ع) : ثمن الجنّة الزّهد فی الدّنیا»(25)؛ حضرت علی (ع) فرمود: بهای بهشت، کناره گیری از دنیا است.
آیت اللّه لائینی در زهد و بی اعتنایی به دنیا، کم نظیر بود و از اندوختن سیم و زر و تفاخر به اموال، سخت دوری می کرد. در هیچ گوشه ای از زندگی ایشان نشانی از دلبستگی به زخارف دنیا وجود نداشت. فرش های کهنه، فرسوده و سوراخ شده اتاق پذیرایی وی، هر بیننده ای را تحت تأثیر قرار می داد.(26)
3 – خواندن دعا: آیت اللّه محمدی لحظه ای از خود سازی غافل نبود. ایشان همیشه مشغول ذکر گفتن بود، مگر آن که از ایشان سؤالی شود و یا بحثی پیش آید که از ذکر باز بماند. بعضی از دوستان مورد اطمینان نقل کرده اند که آن جناب یک دوره کامل از دعاهای وارده در مفاتیح الجنان را خوانده است.(27)
4 – احترام به خانواده شهدا: وی به بازماندگان شهدای جنگ تحمیلی بسیار احترام می گذاشت. از ایشان نقل شده است که فرموده اند:
خیلی دلم می خواست که پدرِ شهید باشم، از این که از فرزندانم شهید نشده اند، خود را شرمنده می بینم.(28)
5 – احسان به مخالف: آیت اللّه محمدی بارها به مخالفان خود احسان نمود و سفارش می کرد که به آن ها احسان و احترام شود. نقل کرده اند: وی در یکی از روزهای آخر عمر – که بر اثر بیماری در بیمارستان بستری بود. – گفت:
«همه کسانی که به من تهمت زده و بدگویی کرده اند، را بخشیدم؛ به شرط آن که عوض غیبت، یک روز و عوض تهمت، یک ماه برایم نماز بخوانند.»(29)
6 – تصرّف با اجازه مراجع: فرزند آیت اللّه محمدی می گوید:
«پدرم وصیت نامه خویش را به دست گرفته بود و به آن نگاه می کرد، بنده و آقا محمد باقر و آقا محمد صادق و آقا محمد کاظم خدمت ایشان نشسته بودیم. دیدیم که آقا رو به ما کرد و فرمود:ای فرزندان من، تمام زندگی من از وجوهات و سهم امام (ع) می باشد. بعد از فوت من، شما برای تصرف اموال، باید از علما و مراجع اجازه بگیرید، اگر آن بزرگواران اجازه دادند، شما می توانید در اموال تصرف کنید، اگر آنها اجازه ندادند، باید تمامی اموال را تحویل مراجع بزرگوار بدهید.»(30)
7 – طبع شعر: اشعاری از آیت اللّه محمدی به یادگار مانده است، از جمله:
نقد جانم به فدای شه اقلیم کمال
و آن خدیوی که چو شمعی است بر ایوان جلال
بارک اللّه بر آن قامت و آن حُسن و کمال
همچو پروانه زنم گرد رخ وی پرو بال
آرزو نیست مرا در شب و روز و مه وسال
جز تماشای قد و قامت آن نیک خصال(31)
8 – علاقه به رزمندگان و بسیجیان: ایشان چنان به رزمندگان علاقه داشت که می گفت: عرق پای رزمنده از بهترین بوهاست و چون ما درک نمی کنیم، فکر می کنیم که بد است.(32)
فرزنداناز ایشان چهار پسر فاضل و صالح به یادگار مانده است:
1 – شیخ محمد باقر که اکنون در جایگاه پدرش به هدایت و ارشاد مردم و امامت جمعه اشتغال دارد و در دانشگاه نیز تدریس می کند.2 – شیخ محمد علی که ساکن قم هستند و به تحصیل علم اشتغال دارند.3 – شیخ محمد صادق که در حوزه مشهد به تحصیل اشتغال دارند.4 – فرزند چهارم ایشان به شغل آزاد مشغولند.
آیت اللّه محمدی چند داماد نیز دارند که همگی از فضلا هستند و در سنگر قضا و داوری انجام وظیفه می کنند.(33)
رحلت و محل دفنآیت اللّه محمدی سرانجام در اثر بیماری، در مهر ماه 1372ش. (21 ربیع الثانی 1414 ق.) جهان فانی را وداع گفت.(34)
پیکر پاک آن بزرگمرد، پس از تشییع جنازه با شکوه و بی نظیر در استان مازندران و خواندن نماز بر آن جسم پاک توسط حضرت آیت اللّه نصیری، به قم منتقل شد. کثرت جمعیت در تشییع جنازه وی در نکا به قدری بود که بعضی، شمار جمعیت را تا مرز صد هزار نفر هم گفته اند. تشییع جنازه وی در قم با حضور برخی از اساتید حوزه علمیه قم و اعضای جامعه مدرسین، طلاب مازندران و دیگر قشرها در جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) ، بسیار با شکوه برگزار شد و سرانجام بدن مطهّر آیت اللّه محمدی درکنار مقبره شهید آیت اللّه آقا شیخ فضل اللّه نوری؛ به خاک سپرده شد.(35)
سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّا.(36)
در سوگ آقادرود حق به روانت، عزیز استادم
تو رفتی و نرود خاطر تو از یادم
چگونه شرح دهد این دلم فراق تو را
مقیم کوه مصیبت نگر به فرهادم
اگر چه چهره ام آرام و ظاهری ساکت
شنو ز نبض وجودم نوای فریادم
به چشم آب و به دل آتشِ نهان دارم
ببین به آتش و آبم چه جمع اضدادم
چو پیکرت را در آن شب به مغتسل دیدم
به یاد غربت زهرا و حیدر افتادم(37)
پی نوشت ها:1 – خلاصه ای از زندگی مرحوم محمدی (خطی)، ص .2 به قلم فرزندشان، محمد صادق محمدی. در کتاب «طلایه دار پردیس» سال تولد وی 1303 ذکر شده است.
2 – همان، ص 1.
3 – طلایه دار پردیس، علیرضا ولی زاده (حرّ)، نشر شهریار، چاپ اول، 1379، ص 18.
4 – ریحانة الادب، محمد علی مدرس، ج 2، ص 170 و 171.
5 – خلاصه ای از زندگی مرحوم محمدی، ص 20؛ فیض عرشی، ص 389 و تجلیل از فیلسوف نامی علامه ذوفنون حسن حسن زاده آملی، اسداللّه ربانی، چاپ اول، سازمان تبلیغات اسلامی،
.1378
6 – طلایه دار پردیس، ص 20.
7 – خلاصه ای از زندگی محمدی، ص 3.
8 – طلایه دار پردیس، ص 22.
9 – فیض عرشی، ص 372.
10 – همان، ص 380 و 381.
11 – همان، ص 274.
12 – همان، ص 286.
13 – طلایه دار پردیس، ص 21.
14 – مجله نور علم، دوره دوم، شماره 11.
15 – همان، دوره پنجم، شماره 4 و 5 (52 و 53).
16 – طلایه دار پردیس، ص 23.
17 – فرزانگان مازندران، گلبرار رئیسی آتنی، چاپ اول، 1377، ج 1، ص 373.
18 – طلایه دار پردیس، ص 24 و 25.
19 – فیض عرشی، ص 391.
20 – طلایه دار پردیس، ص 128 – 131.
21 – فیض عرشی، ص 394 و 395.
22 – فرزانگان مازندران، ج 1، ص 375.
23 – همان، ص 376.
24 – طلایه دار پردیس، ص 28.
25 – ر.ک: غررالحکم، ج 1 و جلوه های حکمت، ص 381.
26 – فیض عرشی، ص 397.
27 و 28 – همان، ص 400.
29 – فرزانگان مازندران، ج 1، ص 375.
30 – طلایه دار پردیس، ص .39 به نقل از فرزند ایشان.
31 – فرزانگان مازندران، ج 1، ص 375.
32 – همان، ص 372.
33 – فیض عرشی، ص 400.
34 – همان، ص 398.
35 – همان، ص 399 و طلایه دار پردیس، ص 30.
36 – سوره مریم، آیه 15.
37 – فیض عرشی، ص 401.قسمتی از اشعار علی اسدی بهشهری.
آثار:
1. انس المرید
2. انوار التحقیق
3. شمس المجالس
4. مناجات فارسی
5. منازل السائرین الی الحق