بررسي آيه: « وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ » و رضايت دائم خداوند از صحابه
طرح شبهه:

خداوند در قرآن كريم مى‌فرمايد:

وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَالَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم‏. التوبة / 100.

پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و افرادى كه به نيكى از آن‌ها پيروى كردند، خداوند از آن‌ها خشنود گشت، و آن‌ها (نيز) از او خشنود شدند و باغ‌هايى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزى بزرگ!.

خداوند در اين آيه از پيشى گيرندگان مهاجر و انصار كه خليفه اول و دوم نيز به طور قطع جزء آن‌ها هستند، رضايت دائمى خود را اعلام و به آن‌ها وعده بهشت داده است؛ اما شما با مطرح كردن قضيه هجوم به خانه فاطمه، غصب خلافت و… در حقيقت اين آيه را انكار مى‌كنيد و از افرادى كه خداوند به صورت دائم از آن‌ها راضى شده است، ناراضى هستيد و به آنان تهمت‌هاى ناروا مى‌زنيد.
نقد و بررسي:

استدلال به اين آيه براى تبرئه خلفا از هجوم به خانه وحى و غصب حق اميرمؤمنان علي عليه السلام و… بر دو محور استوار است: 1. رضايت دائمى خداوند از اصحاب؛ 2. وعده قطعى بهشت به آنان.

در توضيح و پاسخ به اين شبهه به چند نكته اشاره مى‌كنيم:

1. مقصود از (السابقون) چيست وكيست؟

2. عمل صالح و حفظ ايمان شرط ورود به بهشت:

3. رضايت دائم، با آيات ديگر در تضاد است:

4. پيامبران نيز محاسبه مى‌شوند:

5. خداوند، همسران رسول خدا (ص) را تهديد مى‌كند:

6. احتمال ارتداد صحابه در قرآن:

7. پشيما ني‌ها و آرزوي‌هاي ابوبكر و عمر:

8. وجود منافقين در ميان «السابقون الأولون» ادعاي اهل سنت را باطل مى‌ كند:

9. أبو الغاديه، در ميان (السابقون الأولون):

10. ثعلبه بن حاطب بدري، از (السابقون الاولون) و از بانيان مسجد ضرار:

11. قاتلان عثمان در ميان «السابقون الأولون»:

12. پيشگوئي از ارتداد اصحاب:

13. تلاش عمر بر تحريف آيه (السابقون الاولون):

1. مقصود از (السابقون) چيست وكيست؟

سبقت كه در اين آيه امتيازى بزرگ محسوب شده است؛ چه معنايى از آن اراده شده است؟ آيا صرفا اگر در مسلمان شدن فردى بر ديگرى تقدم داشته باشد، مصداق اين آيه خواهد بود؟ و يا افزون بر پذيرش اسلام امتيازاتى از قبيل پايبندى به دستورات خداوند و پيشتاز بودن در كارهاى خير و اطاعت و پيروى از رسول خدا صلى الله عليه وآله و در يك كلام در آزمون بزرگ مسلمانى پيروز شدن نيز لازم است؟.

دانشمند بزرگ اسلامى مرحوم سيد مرتضى رحمة الله عليه در اين باره مى‌فرمايد:

وأول ما نقوله: إن ظاهر هذه الآية لا تقتضي أن السبق المذكور فيها إنما هو السبق إلى اظهار الإيمان والاسلام واتباع النبي صلى الله عليه وآله، لأن لفظ ( السابقين ) مشتركة غير مختصة بالسبق إلى شئ بعينه.

وقد يجوز أن يكون المراد بها السبق إلى الطاعات، فقد يقال لمن تقدم في الفضل والخير: سابق ومتقدم. قال الله تعالى: (وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُوْلَئكَ الْمُقَرَّبُون‏ ) (الواقعة / 10 و 11 ) فإنما أراد المعنى الذي ذكرناه، وقال تعالى: (ثمُ‏َّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَ مِنهُْم مُّقْتَصِدٌ وَ مِنهُْمْ سَابِقُ بِالْخَيرَْاتِ ) (فاطر / 32 ) ويكون معنى قوله تعالى ( الأولون ) التأكيد للسبق والتقدم والتدبير فيه، كما يقال: سابق بالخيرات أول سابق.

وإذا لم يكن هاهنا دلالة تدل على أن المراد بالسبق في الآية إلى الإسلام فقد بطل غرض المخالفين وإذا ادعوا فيمن يذهبون إلى فضله وتقدمه أنه داخل في هذه الآية إذا حملنا على السبق في الخير والدين احتاجوا إلى دليل غير ظاهر الآية، وأنى لهم بذلك.

اقتضاى ظاهر آيه اين است كه مقصود، سبقت در اظهار ايمان و اسلام و پيروى از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نباشد؛ زيرا كلمه و لفظ (السابقون) معناى مشتركى دارد و به موضوع معينى اختصاص ندارد.

و از طرفى مى‌شود گفت: مقصود، سبقت در اطاعت و پيروى است؛ زيرا گاهى به افرادى كه امتيازى در خوبي‌ها و اعمال خير دارند گفته مى‌شود او بر ديگران سبقت گرفته و مقدم است.

خداوند مى‌فرمايد: سبقت گيرندگان مقدمند، آنان همان مقربانند. در اين آيه خداوند همان چيزى كه ما گفتيم اراده فرموده است. و در آيه ديگر مى‌فرمايد: سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه آنان را برگزيده بوديم به ميراث داديم؛ پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه رو، و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند.

و معناى اين فرمايش خداوند (الْأَوَّلُونَ) در آيه مورد بحث تاكيد بر پيشتاز بودن و انديشه در آن است؛ همانگونه كه گفته مى‌شود: پيشتاز در خوبي‌ها، نخستين فرد انجام دهنده آن است.

بنابراين هنگامى كه در اين آيه دليلى نباشد که بتواند سبقت در اسلام آوردن را به عنوان امتياز معرفى كند، مقصود مخالفان باطل شده و هنگامى كه آيه را حمل بر سبقت در خيرات و دين كرديم، (و نه سبقت در اسلام آوردن) اگر بخواهند کسانى را که مدعى فضل و پيشگامى ايشان هستند (خلفا) را در اين آيه وارد کنند به ناچار نيازمند اين هستند كه دليلى غير از ظاهر آيه ارائه کنند؛ ولى چگونه مى‌توانند چنين دليلى بياورند؟!!!.

المرتضي علم الهدي، أبو القاسم علي بن الحسين بن موسى بن محمد بن موسى بن إبراهيم بن الإمام موسى الكاظم عليه السلام (متوفاي436هـ)، رسائل المرتضى، ج 3، ص 88، تحقيق: تقديم: السيد أحمد الحسيني / إعداد: السيد مهدي الرجائي، ناشر: دار القرآن الكريم – قم، 1405هـ.
2. عمل صالح و حفظ ايمان شرط ورود به بهشت:

در بسيارى از آيات قرآن خداوند ورود به بهشت و حضور در جمع شايستگان را به بعضى از بندگانش وعده داده است كه البته اين وعده بدون قيد و شرط نبوده و نيست؛ بلكه بهره ورى و استفاده از نعمت‌هاى عالم آخرت براى كسانى است كه شرايط حضور در ميعادگاه الهى را فراهم كرده باشند، به ديگر سخن آن‌كه اين وعده اختصاص به «السابقون الأولون» از مؤمنين ندارد؛ بلكه عام است و شامل هر مؤمن صالح و شايسته كردار مى‌شود؛ همچنانكه در آيه 72 سوره توبه مى‌فرمايد:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَمَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم‏.

خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغ‌هايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى در بهشت‌هاى جاودان (نصيب آن‌ها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اين‌ها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است!.

بى ترديد اين وعده الهى به مؤمنين هرگز سبب عصمت آن‌ها نشده و آن‌ها را از خطا و لغزش باز نخواهد داشت؛ از اين رو هرگز نمى‌تواند به صورت مطلق و دائمى باشد؛ بلكه خوشنودى خداوند از آن‌ها و در نتيجه رفتن به بهشت، بستگى به آينده آن‌ها و انجام عمل صالح دارد.

عالم نامدار و انديشمند بزرگ اسلامى شيخ طوسى رضوان الله تعالى عليه در اين باره مى‌نويسد:

على أنهم لو كانوا هم المعنيين بالآية [ السبق الي الإسلام لا الإيمان و السبق الظاهري لا الباطني] لم يمنع ذلك من وقوع الخطأ منهم ولا أوجب لهم العصمة لأن الرضي المذكور في الآية وما أعد الله من النعيم إنما يكون مشروطا بالإقامة على ذلك والموافاة به، وذلك يجري مجرى قوله ” وعد الله المؤمنين والمؤمنات جنات تجري من تحتها الأنهار ” (التوبة / 72) ولا أحد يقول إن ذلك يوجب لهم العصمة ولا يؤمن وقوع الخطأ منهم بل ذلك مشروط بما ذكرناه وكذلك حكم الآية.

اگر در اين آيه مقصود معناى ظاهر آن باشد كه سبقت در مسلمانى است، نه معناى باطنى كه افزون بر اسلام، سبقت در ايمان نيز لازم و مقصود است، اين تفسير از آيه باعث دور بودن از خطا و اشتباه و عصمت آنان نمى‌شود؛ زيرا رضايت خداوند و آنچه از نعمت‌هاى بهشتى وعده داده است مشروط به پايدارى در دين و وفادار ماندن به شرايط است، اين سخن در حقيقت مانند اين آيه است كه فرمود: خداوند به مردان و زنان مؤمن بهشت‌هايى وعده داده است كه نهرها از زير آن جارى است، كه البته صرفا نام مؤمن و مسلم را يدك كشيدن باعث مصون ماندن در برابر خطاها و اشتباهات نخواهد بود؛ بلكه ورود به اين جايگاه پر از ناز و نعمت بدون محقق شدن شرايط آن ميسر نخواهد شد.

الطوسي، الشيخ أبو جعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ) الرسائل العشر، ص 128، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم.

در سوره بينيه به صراحت اعلام مى‌دارد كه شرط ورود به بهشت و رضوان ابدي، انجام اعمال صالح است:

إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئكَ هُمْ خَيرُْ الْبرَِيَّةِ. جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبهِِّمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضىِ‏َ اللَّهُ عَنهُْمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَالِكَ لِمَنْ خَشىِ‏َ رَبَّه‏. البينة / 7 و 8.

افرادى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترين مخلوقات (خدا) يند!. پاداش آن‌ها نزد پروردگارشان باغ‌هاى بهشت جاويدان است كه نهرها از زير درختانش جارى است هميشه در آن مى‏مانند! (هم) خدا از آن‌ها خشنود است و (هم) آن‌ها از خدا خشنودند و اين (مقام والا) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد!.

چگونه مى‌شود خداوند از افرادى اعلام رضايت دائمى نمايد كه هر لحظه امكان سرزدن خطا و انجام اعمال غير صالح براى آن‌ها وجود دارد؟ آيا اين اعلام رضايت به معناى تأييد اعمال خلاف شرع آن‌ها نيست؟ و‌ آيا چنين وعده‌اى به منزله نشان دادن چراغ سبز به آن‌ها نخواهد بود و آن‌ها نسبت به انجام اعمال ناشايست ترغيب نخواهند شد؟

شيخ بزرگوار علامه طوسى رحمة الله عليه در اين باره مى‌نويسد:

وأيضا فإنه لا يجوز أن يكون هذا الوعد غير مشروط وأن يكون على الإطلاق إلا لمن علم عصمته ولا يجوز عليه شئ من الخطأ، لأنه لو عنى من يجوز عليه الخطأ بالإطلاق وعلى كل وجه كان ذلك إغراء له بالقبيح وذلك فاسد بالإجماع، وليس أحد يدعي للمذكورين العصمة فبطل أن يكونوا معنيين بالآية على الإطلاق.

برداشت و تفسير صحيح آيه اين است كه ورود به بهشت بدون شرط و مطلق نيست؛ مگر براى افرادى كه متصف به ويژگي عصمت باشند و خطائى از آنان سر نزند، و اگر اين وعده كه با قطعيت و حتمى بودن اعلام شده افراد خطاكار را هم شامل شود، نتيجه آن وادار كردن افراد به ارتكاب خطا و اشتباه است با اين توجيه كه مى‌گويد: من كه از نجات يافتگان هستم؛ پس آزادم. و اين عقيده و فكر به اجماع همگان فاسد است، و از طرفى هيچ كس براى افراد مورد نظر در آيه (السابقون الاولون) ادعاى عصمت نكرده است؛ پس بنا بر آنچه گفته شد آنان نمى‌توانند از مصاديق آيه باشند.

الطوسي، الشيخ أبو جعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ) الرسائل العشر، ص 128، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم.

اين مطلب از سياق آيه «السابقون الألون» نيز به خوبى استفاده مى‌شود؛ زيرا آيات پيش و پس آن در مذمت منافقين وارد شده و آن‌ها را به خاطر اعمال زشت شان مذمت كرده است. پيش از آيه مى‌فرمايد:

الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَ نِفَاقًا وَ أَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ. وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا وَ يَترََبَّصُ بِكمُ‏ُ الدَّوَائرَ عَلَيْهِمْ دَائرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ. التوبه / 97 و 98.

باديه‏نشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حكيم است!

گروهى از (اين) اعراب باديه‏نشين، چيزى را كه (در راه خدا) انفاق مى‏كنند، غرامت محسوب مى‏دارند و انتظار حوادث دردناكى براى شما مى‏كشند حوادث دردناك براى خود آن‌هاست و خداوند شنوا و داناست!.

و بلا فاصله پس از آن نيز مى‌فرمايد:

وَمِمَّنْ حَوْلَكمُ مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلىَ النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نحَْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبهُُم مَّرَّتَينْ‏ِ ثمُ‏َّ يُرَدُّونَ إِلىَ‏ عَذَابٍ عَظِيم‏.

و از (ميان) اعراب باديه‏نشين كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آن‌ها را نمى‏شناسى؛ ولى ما آن‌ها را مى شناسيم. بزودى آن‌ها را دو بار مجازات مى‏كنيم (: مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس به سوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‏شوند.

اين آيه صراحت دارد كه در ميان اهل مدينه نيز منافقانى وجود داشته است، حال چگونه ممكن است كه خداوند به عده‌اى وعده قطعى بهشت بدهد و بلا فاصله به همان‌ها گوشزد نمايد كه در ميان شما منافقينى هستند كه شما آن‌ها را نمى‌شناسيد و به آن‌ها وعده دو بار عذاب كردن بدهد؟

در نتيجه: منظور خداوند اين نيست كه هر كسى جزء «السابقون الأولون» بودند؛ حتى اگر پس از آن ايمان شان را از دست بدهند و هيچ عمل صالح نيز انجام ندهند، فقط به همين دليل كه جزء (السابقون الأولون) بوده‌اند، خدا از آن‌ها براى هميشه راضى است، و هرگز از آن‌ها خشمگين نمى‏شود هر چند كه زشت‌ترين اعمال را انجام داده باشند.
3. رضايت دائم، با آيات ديگر در تضاد است:

اگر رضايت خداوند از آن‌ها مقيد به عمل صالح نباشد و آن‌ها بدون قيد و شرط ( چه بعدها عمل صالح انجام دهند و چه كارهاى زشتى مرتكب شوند ) به بهشت بروند، آيات بسيارى از قرآن كريم تكذيب خواهد شد؛ از جمله خداوند در آيه 7 و 8 سوره زلزله مى‌فرمايد:

وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‏.

هر كس هموزن ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بيند!.

اگر ادعاى اهل سنت پذيرفته شود، بايد بگوييم كه تمام مردم،‌ نتيجه اعمال بد خود را خواهند ديد، مگر آن‌هايى كه با پيامبر هجرت كرده‌اند كه اعمال بد آن‌ها حساب نشده و رضايت خداوند از آنان دائمى است! و اين مطلب با اين آيه و آيات ديگر قرآن در تضاد است.

اصلاً گناه افرادى كه بعدها به دنيا آمده‌اند چيست كه بايد ذره ذره اعمالشان، محاسبه شده و در برابر آن‌ها حسابرسى شوند؛ اما «السابقون الأولون» فقط به اين دليل كه در صدر اسلام زندگى مى‌كرده‌اند، هيچ يك از گناهانشان محسوب نشده و بي‌حساب به بهشت بروند؟!

و نيز خداوند در سوره حجرات مى‌فرمايد:

إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير. الحجرات / 13.

گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است‏!.

اگر قرار باشد كه پيشى گيرندگان مهاجر و انصار بدون قيد و شرط؛ چه تقواى الهى پيشه كنند و چه اعمال ناشايست انجام دهند؛ در عين حال گرامى‌ترين افراد نزد خداوند باشند، اين آيه و بسيارى ديگر از آيات قرآن تكذيب خواهد شد!

و نيز اگر رضايت خداوند در اين آيه مطلق باشد، بايد تمام آيات قرآن را كه در باره وعده و وعيد و جزا و پاداش نازل شده است، تخصيص بزنيم. يعنى از هر كسى گناهى سر بزند، مجازات خواهد شد؛ مگر (السابقون الأولون) كه آن‌ها حتى اگر مرتد و يا منافق نيز بشوند‌، مجازات نخواهند شد.

قبول اين مطلب برابر است با لغويت شريعت و فرمان‌هاى خداوند؛ زيرا ثابت مى‌شود كه (السابقون الاولون) چه به شريعت اسلام پايبند باشد و چه نباشند، خداوند آن‌ها را به بهشت خواهد برد.