جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
جبرییل گهواره جنبان امام حسین (ع):
روزی حضرت خاتم النبیاء (ص) درمسجد نشسته بودند که حضرت فاطمه (س) گریان از در وارد شد،حضرت پیغمبر (ص) فرمود ((گریان نباشد چشم تو مگر به خیر،
چرا گریانی؟))
عرض کرد ((ای پدر ! صبر وقرارم رفته و دلم از آتش حسرت سوخته
ساعتی به آسیاب کردن مشغول بودم چون به سر گهواره رفتم
حسین (ع) خود را در گهواره ندیدم هر چند تفحص نمودم اثری از
وی نیافتم سراسیمه به خدمت تو آمدم زودتر من را از غم خلاص
کن که آرام ندارم.))
مقارن این حال جبرییل رسید ، عرض کرد((ای سید و ای سرور !
از من به حضرت فاطمه ((س) سلام برسان و بگو که خاطر مبارک
فارغ دار که حسین (ع)سلامت است و بشارت ده او را که از مقربان
بارگاه حضرت احدیت است.))
حضرت پیغمبر فرمود((ای برادر ! حسین (ع) از گهواره به کجا رفته
بر من بیان کن تا خاطرم قرار گیرد.))
جبرییل عرض کرد(( یا رسول الله! روزی که من به تهنیت حضرت
حسین (ع) آمده بودم گروهی ملائکه نیز با من رفاقت کرده بودند ،
چون به شرف ملازمت ان حضرت مشرف گشتیم به محل خودم
مراجعت کرده به مقربان ملاء اعلی تفاخر و مباهات نمودم
مقربان بارگاه کبریا عرض کردند:خدایا! احدی به ما افتخار نکرده
ما را نیز رخصت ده تا به شرف زیارت آن حضرت مشرف شویم.
خداوند تعالی فرمود: شما را رخصت نیست که از محل خود قدم
بردارید.
پس به من امر فرمود تا حسین (ع) را از گهواره گشوده به
ملاء اعلی بردم تا مقربان درگاه آن سرور را زیارت کنند.
پس ایشان آن حضرت را زیارت کرده هیجان زده و خوشحال گشته
آرام یافتند و من این ساعت حسین (ع) را آورده ام و به گهواره
خوابانیده ام با هزار روح و راحت و نور و آن سرور اکنون چون قرص
قمر در خانه است.))
فاطمه زهرا (س) از شنیدن این خبر شادی آور بی نهایت مسرور
و خوشحال گردیده و در ساعت به منزل مراجعت فرموده امام
حسین(ع) را مانند ماه شب چهارده در جای خود خفته دید.
او را در بغل کشید روی شاهزاده را بوسید شکر الهی را به جای
آورده فرمود:
الحمد لله الذی اذهب عنا الحزنان ربنا لغفور شکور .