جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
شب زنده داران
[size=medium]نويسنده: اکبر خوردچشم
بي شک، در نظر علي بن ابيطالب(ع) بهترين و ناب ترين لحظات ساعات شبانه روز، شب مي باشد؛ همان لحظات ماندگاري که همراه با آرامش سکوت، توا م با شب زنده داري وعبادت باشد.
“پرهيزگاران در شب برپا ايستاده و مشغول نماز هستند. قرآن را جزءجزء و با تفکر و انديشه مي خوانند. با قرآن جان خود را محزون و داروي درد خود را مي يابند. وقتي به آيه اي برسند که تشويقي در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روي مي آورند و با جان پرشوق در آن خيره مي شوند و گمان مي برند که نعمتهاي بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد، و هرگاه به آيه اي مي رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مي سپارند و گويا صداي برهم خوردن شعله هاي آتش، در گوششان طنين افکن است. پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پيشاني و دست و پا برخاک ماليده، از خدا آزادي خود را از آتش جهنم مي طلبند.”(1)
وه! چه جالب است اين شب که در کنار سکوت و آرامش، انسان چه کارهاي بزرگي که انجام مي دهد. پس بي دليل نيست که امام(ع) در جاي ديگر، ضمن توصيه به شب زنده داري، اين چنين شب و حالات روحاني اش را بيان مي کند؛ آنهم چه در توصيف شهيدان راه حق:
“ايشان هيچ گاه از زنده ماندن کسي در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازي به تسليت نداشتند، با گريه هاي طولاني از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت بود و از روزه داري فراوان، شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لبهايشان از فراواني دعا خشک و رنگهاي صورت از شب زنده داري ها زرد بود و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتني نشسته بود.(2)“
بنابر آنچه گفته شد، امام علي(ع) که خود از شب زنده داران عاشق ديدار دوست و حق است، اين چنين يک شب زنده دار واقعي را توصيف مي کند:
“او از خداوند چون خردمندي بترسيد، که دل را به تفکر مشغول داشته و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته و شب زنده داري خواب از چشم او ربوده و به اميد ثواب، گرمي روز را با تشنگي گذرانده و با پارسايي شهوات را کشته و نام خدا زبانش را همواره به حرکت درآورده(3)“
پس بي دليل نيست که “نوف بکالي” نقل مي کند در يکي از شبها، امام علي(ع) را ديدمبراي عبادت از بستر برخاست. نگاهي به ستارگان افکند. به من گفت: خوابي يا بيدار؟ گفتم: بيدارم ايشان فرمودند: “اي نوف! خوشا به حال آنان که از دنياي حرام چشم پوشيدند و دل به آخرت بستند. آنان مردمي هستند که زمين را تخت، خاک را بستر، آب را عطر و قرآن را پوشش زيرين و دعا را لباس روئين خود قرار دادند و با روش عيساي مسيح با دنيا برخورد کردند.(4)“
به خاطر همين است که امام علي(ع) هرجا سخن ايجاب مي کند و فرصت دست مي دهد، با توصيف حالات دروني شب زنده داران، همگان رادعوت به شب زنده داري کردن و استفاده بهينه از اين دقايق ناب مي کند. چنانچه ايشان مي فرمايند:
“مردم! شما چونان مسافران در راه هستيد که در اين دنيا فرمان کوچ به شما داده شده است که دنيا خانه اصلي شما نيست. پس به جمع آوري زاد و توشه فرمان داده شديد. آگاه باشيد اين پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد! پس به خود رحم کنيد.(5)“
سپس ايشان همگان را به سود جستن از سلامتي براي عبادت خداوند فرا مي خواند؛ آنهم در فرصتهايي چون شب؛
“پس خدا را! اي جمعيت انسانها پروا کنيد! حال که تندرستيد نه بيمار، و در حال گشايش هستيد نه تنگ دستي . در آزادي خويش پيش از آن که درهاي اميد بسته شود بکوشيد. د ر دل شب ها با شب زنده داري و پرهيز از شکمباري به اطاعت برخيزيد.(6)“
به هر حال شب زنده داري نزد حضرت علي(ع) و طبق آنچه که در نهج البلاغه آمده، از بهترين و ناب ترين کارها و دقايق عمر است و اين امر نصيب کسي نمي شود، مگر کسي که بر هوي و هوس خود غالب آيد و دنيا در نظرش ارزش ناچيز و حتي تهي از ارزش باشد.
پس اين انسان است که به بالاترين مدارج معرفت الهي دست پيدا مي کند؛ “اي بندگان خدا! همانا تقواي الهي، دوستان خدا را از انجام محرمات باز مي دارد و قلبهايشان را پر از ترس خدا مي سازد. تا آن که شبهاي آنان با بي خوابي و روزهايشان با تحمل تشنگي و روزه داري سپري مي گردد که آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمل گرسنگي دنيا به دست آورند. اجل و مرگ را نزديک ديده و در اعمال نيکو شتاب کرده اند.
آرزوهاي دنيايي را دروغ خواندند و مرگ را به درستي نگريستند.”
پي نويسها:
1- نهج البلاغه، خطبه 193
2- نهج البلاغه، خطبه 121
3- نهج البلاغه، خطبه 93
4- نهج البلاغه، حکمت 104
5- نهج البلاغه، خطبه 183
6- نهج البلاغه، خطبه 183
7- نهج البلاغه، خطبه 114 [/size]