خداوند متعال در قرآن كریم در آیات متعددی عزت را از آن خویش می داند و در آیات دیگر آن را بعد از خود متعلق به رسول خدا و مومنین می داند و نیز می فرماید هر كه را خداوند اراده نماید عزیز و هر كه را بخواهد ذلیل می گرداند.
((الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ))

[align=center]همانا كافران را بجای مؤمنان دوست خود برمی‌گزینند آیا اینها میخواهند از آنان كسب عزت و آبرو كنند با اینكه همه عزت‌ها مخصوص خداست. (1)[/align].

در آیات قبل این آیه اشاره به گمراهی دور و دراز آنها بود روزی در صف مؤمنان و روزی در صف كفار و سپس در صفوف كفار متعصب و خطرناك قرار میگیرند كه( لَمْ یَكُنْ الله لِیَغْفُرِلَهُمْ ) هرگز خدا ایشان را نمی آمرزد و (لاَ یَهدیهُم سَبیلاً ) و آنها را به راه راست هدایت نمی‌كند. این رفت و آمد به جهت سست كردن ایمان مؤمنان بوده است.
هدف آنها از این دوستی چیست؟ آیا دنبال عزت و آبرو هستند؟ عزت همواره از علم و قدرت سرچشمه می‌گیرد لذا كسانی كه علم و قدرتی در مقایسه با حضرت حق ندارند كاری از دستشان ساخته نیست

این آیه به مسلمانان هشدار می‌دهد كه عزت خود را در همهٔ شئون زندگی اعم از شؤن اقتصادی وفرهنگی و سیاسی و در دوستی بادشمنان اسلام می جویند.
خطاب به پیامبر میفرماید : سخن آنها تو را غمگین تازه تمام عزت از آن خداست و او شنوا و داناست،‌(2)رابطهٔ اولیای خدا و عزت را در آیات قبل مطرح مینماید،‌اولیای خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند ((أَلا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ)) [size=xx-small](3)[/size]

ولی به كسی كه رابطه نزدیك با كسی داشته باشد را گویند در اینجا رابطه با خداست. حجابها ما بین آنها و خدا كنار رفته و خدا را با چشم دل می‌بینند لذا ما سوی الله در نظر شان كوچك و كم ارزش و ناپایدار است.
كسی كه با اقیانونس آشناست قطره در نظرش ارزشی ندارد و كسی كه خورشید می‌بیند نسبت به یك شمع بی‌فروغ بی اعتناست و از اینجا متوجه می‌شویم كه مومنین ترس و اندوهی ندارند و آنها زاهدند و با از دست دادن امكانات مادی و روزی آنها ألاخِرَهُٔ خَیرٌ وَاَبقی شد و برتر و عظیمتر زندگی همیشگی و جاوید نصیبشان گرددعزت در مبارزه و جهاد و مبارزه‌ای كه همه لحظه شماری می‌كنند تا به وصال دوست و جمال محبوب برسند و این كلام را بر زبان جاری دارند كه، ‌جان بی جمال جانان میل وطن ندارد لحظه‌ای كه در میعادگاه كربلا آن پیرمیكده عشق مسلم بن عوسجد، به معشوق خود چنین عرضه میدارد اگر ۱۰۰۰ جان داشتم فدای شما می‌كردم. شعله ایمان به مبارزه روشن است به عشق حكومت و این شعله‌ها را روشن نگاه داشت. آنها جرع و فزع نمی‌كنند و نه ترس از آینده در این گونه مسأله افكارشان را به خود مشغول میدارد (لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ حدید /۲۳) نه آن روز كه دانستند به آن دلبستند و نه امروز كه از آن جدا میشوند غمی دارند روحشان بزرگتر و فكرشان بالاتراز آن است كه اینگونه حوادث در گذشته و آینده در آنها اثر بگذارد.

ترس از عدم انجام وظـائف و مسؤلیتها و اندوه بر آنـچه از موقعیتها از آنان فوت شد،‌كه این ترس و اندوه جنبهٔ معنوی دارد و مایهٔ انحطاط و تنزل است .
[size=large]كـسـانی كه از پروردگارشان در غیب میترسند و از رستاخیز بیمناكند. عزت را در قدرت خدا می‌بـینـند نه دردیگران
[/size]
ساحران در داستان حضــرت موسی(ع) به عزت فرعــون قسم میخورند كه پیروزند آنها هم همانند هــمه متملقان چاپلوس با نام فرعون بجای نام خدا شروع كردند. [size=xx-small](4)[/size]

در آیهٔ ۱۰ سـورهٔ فاطـر به این موضوع مجدداً اشاره دارد كه عزت از آن خداست سخنان پاكیزه به سوی او صـعـود می‌كـند و عـمـل صـالـح آن را بـالا میبـرد و آنـها كـه نـقشه‌های سوء میكشند عذاب شدید برای آنهاست.
:rose: :rose:

[size=x-small]1- سوره مباركه نساء آیه ۱3۹
2- سوره مباركهٔ یونس آیه ۶۵
3- سوره مباركهٔ یونس آیه ۶2
4- سورهٔ مباركهٔ شعراء آیهٔ ۴۴
[/size]