جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
علامه سید مرتضی مرعشی
نام هاي ديگر: علامه سید مرتضی مرعشی،آیةاللّه آقا سید مرتضی حسینی مرعشی نجفی،
موطن: نجف اشرف
نام پدر : سید شمس الدین
تاريخ وفات: 1416قمریزندگینامه ها:
منبع : ستارگان حرم شماره 3
مردی پک از دودمانی بزرگ
حضرت آیةالله آقا سید مرتضی حسینی مرعشی نجفی، برادر گرامی حضرت آیةالله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی از عالمان فرزانه و دانشمندان برجسته امامیه در منطقه تبریز بود.
اگر به زندگی سراسر معنوی او نظری بیفکنیم سرمشق های بسیار زیبا و درخشان می بینیم زندگی دل انگیز و جذاّب و آموزنده، که نظیرش را کمتر در میان امثال او مشاهده
می کنیم.
اگر در صفحات تاریخ زندگی درخشان این مرد بدقّت بنگریم خطوط برجسته و زرّین می بینیم، او پیوسته در خط مستقیم اهل بیت(ع) استوار باقی ماند و کوچکترین تزلزلی در دل خود پیدا نکرد، عشق و علاقه به اهل بیت(ع) در دل و جان او شعله افکنده و زبانه می کشید. او که خود را وقف مکتب نبوی (ص)نموده بود نیم قرن سنگربان اهل بیت عصمت و طهارت و مرزبان حریم ولایت در شهر تبریز بود.
صفحه 266
ولادتآقا سید مرتضی مرعشی در سوم جمادی الاولی 1325ه.ق در یک خانواده با فضیلت و در مهد علم و تقوی در شهر مولا امیرالمؤمنین، نجف اشرف پا به عرصه عالم خکی نهاد.(1)
حضرت آیةالله علاّمه سید شمس الدین محمود( 1338 – 1279ق) از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی، سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه و حاج آقا رضا همدانی می باشد، و هم درس های ایشان آیت الله سید حسن مدرس – سید ابوالحسن اصفهانی صاحب وسیلةالنجاة بوده اند. ایشان دارای بیش از سی جلد کتاب، در موضوعات مختلف علوم اسلامی که از جمله فقه، اصول، تفسیر، رجال، معانی بیان، طب و نجوم می باشد.
آیت الله سید شمس الدین محمود مرعشی، پدر بزرگوار معظم له پس از عمری فعالیت در راه بزرگداشت شعائر اسلامی و ترویج معارف نورانی الهی در سال 1338ق و در حالی که آقا سید مرتضی ایام نوجوانی خویش را می گذرانید، در نجف اشرف دیده از جهان فرو بست و به لقاءالله پیوست. او را در وادی السلام به خک سپردند.(2)
بخشی از شخصیت مذهبی، علمی و اجتماعی هر انسانی، وابسته به محیط خانوادگی و مربوط به انسانهائی است که در آن خاندان مؤثر بوده اند. شخصیت آیةالله سید مرتضی مرعشی از این جهت کاملترین مراتب را داراست زیرا خاندان او یکی از افتخارترین و مشهورترین کانون علمی شیعه در جهان اسلام بوده است که مقام علم و عمل و تقوا و مرجعیت و
صفحه 267
ریاست و امارت و سیاست را در طول چهارده قرن تاریخ تشیع عهده دار بوده اند. جد ایشان آیت الله علامه شرف الدین علی بن سید نجم الدین محمد مرعشی ( 1316 – 1202ق) از شاگردان صاحب جواهر، صاحب فصول، صاحب ضوابط و شیخ اعظم انصاری است. جد اعلای او علاّمه نسابه سید محمد نجم الدین متوفی ( 1264ق) از شاگردان صاحب قوانین مرحوم میرزای قمی و شیخ جعفر کاشف الغطاء بوده و از صاحب قوانین مرحوم میرزای قمی و شیخ جعفر کاشف الغطاء بوده و از صاحب مفتاح الکرامه اجازه روایتی داشته است.
خلاصه این خاندان با عظمت نسل اندر نسل صاحب فضائل اخلاقی و کرامات انسانی بوده و در طول تاریخ علم و تقوا و زهد و ورع را به یکدیگر به یادگار گذاشته و وارث علوم، اهل بیت و فضائل آنان بوده اند. مرحوم سید مرتضی مرعشی سلاله چنین خانواده ای است و نسب شریف ایشان با سی و سه واسطه به امام زین العابدین علی الحسین بن علی ابن ابیطالب(ع) می رسد.(3)
ذریة بعضها من بعض و الله سمیع علیم (4)
فرزندانی ( برگزیده) هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند به همه چیز شنوا و داناست.
حدیث هجرانسیدمرتضی در 9سالگی مادر مکرمه خویش را از دست داد، مادری که در کوچکی او را به کلام وحی آشنا کرده و معارف نورانی نهج البلاغه مولایش را به او آموخته بود، شیرزنی که فرزندانی پک از سلاله پکان به جامعه بشریت تحویل داد، بانویی از تبار فاطمه (س)که فرزندانش خطوطی
صفحه 268
زرین در صفحات تاریخ آفریدند. بعد از رحلت مادر بفاصله چند سالی پدر بزرگوارش نیز در سال 1338ق به جوار حق شتافت، او با دلی اندوهبار، به همراهی حضرت آیت الله سید حسن خوئی( دائی خویش) از کنار حرم مطهر علوی (ع)به شهر تبریز منتقل شد.
او مدت هفت سال در حوزه علمیه تبریز که در آن زمان رونقی بسزا داشته و اساتید برجسته و شایسته را در خود جای داده بود، مشغول تحصیل شد و در همانجا علوم دینی رایج و سطوح عالیه را فرا گرفت.
هجرت به قمدر سال 1346ق که 21سال از زندگانی خود را پشت سر گذاشته بود، با عشقی لبریز از شهر تبریز وارد حوزه علمیه قم شد و مدت چهار سال به امر و اصرار حضرت آیةالله حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله سید محمدتقی خوانساری و آیت الله العظمی مرعشی نجفی( برادر بزرگوار خویش) در قم اقامت گزیده و از محضر پر فیض حضرات آیات عظام حائری، خوانساری و علامه بزرگوار شیخ اسدالله قمی استفاده کرد و خود نیز همزمان به تدریس شرح لمعه و مطول و مکاسب همّت گماشت.(5)
همگام با حضرت امام خمینی(ره)این شخصیت فرزانه، در مدت چهار سالی که در قم اقامت داشت با حضرت امام مأنوس و مألوف بودند خود وی می گوید: در همین سالها ( 1350 – 1346ق) زمانی که در مدرسه فیضیه قم سکن بودم هر هفته جمعه ها در حجره خویش مجلس روضه داشتیم و دوستان فاضله و
صفحه 269
علاقه مند به اهل بیت (ع) می آمدند و در مجلس آقا اباعبدالله شرکت می کردند، حضرت امام خمینی (ره)که در آن موقع طلبه جوانی بودند در مجلس روضه می آمدند و از حاضرین پذیرائی می کردند و پذیرائی از عزاداران حسینی را افتخار خود می دانستند.
همچنین در همان ایاّم هر هفته دسته جمعی و پیاده به مسجد جمکران می رفتیم و حضرت امام خمینی (ره)در این پیاده روی حضور داشتند و در طول مسیر با صدائی حزین و با صوتی معنوی دعای توسل می خواندند و ما با یک حالت خوش عرفانی به مسجد جمکران می رسیدیم و بعد از انجام مراسم با همین شیوه برمی گشتیم.(6)
سفر به سوی خورشیدمرحوم آیةالله سید مرتضی در حالی که در شهر مقدس قم با اشتیاق فراوان به دنبال آموختن معارف عالیه الهی بود، در همان ایام عشق به تحصیل در حوزه نجف و محبت مولایش علی (ع)در دل و جان او شرر انداخته و شوری در وجودش برانگیخته بود، دلش می خواست شب هجران و فراق به صبح وصال و وفاق مبدل شود زیرا او ریشه در سرزمین ولایت داشت و این اشعار را با چشمان گریان زمزمه می کرد:
یا نسیم الصبا رجوت الیک
قل لمولای السلام علیک
گر چه دورم بصورت از بر تو
انما القلب و الفؤاد لدیک(7)
بالاخره در سال 1350ه.ق مقدمات به سفر، به شهر عالمان دین پرور و میعادگاه انسانها والای گهر یعنی زادگاه خویش، نجف اشرف فراهم شد و ایشان به سوی مرقد مطهر علوی (ع)هجرت کرد.
صفحه 270
مژده وصل می دهد گردش آسمان مر
هیچ نبود از آسمان این حرکت گمان مر
او بعد از سالهای دوری از زادگاه خویش، بالاخره در شهر مقدس نجف و در مدرسه وسطی آخوند سکنی گزید و از همان روزهای اولیه استقرار فعالیت های علمی و معنوی خویش را پیگیری کرد و در حوزه های درس آیات عظام مرحوم میرزای نائینی و میرزا ابوالحسن مشکینی و میرزا علی ایروانی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی شرکت جسته و خوشه ها چید و دروس خارج اصول و فقه را از محضر چنین اساتید برجسته و اعلام نامدار فرا گرفت و محصول تلاش خویش را در تقریرات فقهی و اصولی خویش بر دروس میرزای نائینی و حاشیه بر سایر کتب فقهی و اصولی متجلی ساخت. عطش حقیقت جوئی و دانش اندوزی این سید بزرگوار، او را برای اساتید زبردست این دروس، همچون آیت الله آقا سید حسن بادکوبه ای و آیةالله سید علی قاضی کشاند و مدتها تحت اشراف استاد بزرگ عرفان، حضرت آقا سید علی قاضی( ره) به سیر و سلوک و تهذیب نفس و خودسازی معنوی پرداخت.
درجه اجتهاداو علاوه بر فراگیری، دروس عالی حوزوی به تدریس مکاسب و کفایه مرحوم آخوند خراسانی همت ورزید و در اندک زمانی جزء مدرسین طراز اول سطح، در حوزه علمیه نجف محسوب شد او از محضر آیات عظام میرزا محمد حسین نائینی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه
صفحه 271
اجتهاد گردید و مورد تحسین و علاقه مرحوم اصفهانی قرار گرفت.
معظم له در این مدت با حضرات آیات عظام حاج سید ابوالقاسم خوئی و سید محمدهادی میلانی و شیخ احمد اهری، مأنوس بوده و مباحثات علمی داشت.
اجازات روایتیوی همچنین از علمای بزرگ و محدثین معروف نجف مانند: شیخ مرتضی طالقانی، حاج شیخ عباس قمی، شیخ شمس الدین بادکوبه ای و شیخ علی کبر نهاوندی و سید محمد کوه کمری و میرزا ابوالحسن مشکینی اجازه روایتی دریافت کرد.(8)
حضرت آیت الله سید ابوالقاسم خوئی( ره) در مورد مقام علمی او خطاب به فرزند ارشد ایشان فرمودند:
من بدون تعارف عرض می کنم در مباحثاتی که با ابوی شما داشتیم ایشان معمولا آخرین حرف را می زدند.(9)
مراجعت به ایرانعلامه سید مرتضی مرعشی نجفی( ره) در سال 1360ق تصمیم گرفت برای زیارت حضرت ثامن الحجج مولا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء و جهت ملاقات و زیارت اقوام و صله ارحام به ایران سفر کند، اما با مخالفت آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی مواجه شد و پس از اصرار، آیت الله اصفهانی موافقت کردند که در این سفر پس از زیارت امام هشتم (ع)و به جا آوردن صله ارحام مجددا به حوزه علمیه نجف اشرف
صفحه 272
مراجعت نمایند.
ایشان پس از تشرف به آستان مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع)جهت ملاقات و زیارت اقوام به تبریز رفتند.
فقید سعید پس از مدتی اقامت قصد مراجعت به نجف اشرف را کرد ولی با موانع عدیده روبرو شد از جمله علمای بزرگ تبریز همچون آیةالله حاج میرزا فتاح شهیدی( ره) (صاحب حاشیه بر مکاسب) آیت الله انگجی، آیةالله سید محمد مولانا و آیت الله سید حسن خوئی و همچنین اقوام و بستگان ایشان مصرانه تقاضای اقامت در آن دیار کردند.
او بنا بر وظیفه خویش در تبریز ماند و در همانجا ازدواج کرد ولی خودش را مانند یک مسافر می دانست اما تقدیر الهی چنان رقم زده بود که تا آخر عمر شریفش در آنجا ماندگار شده و به وظایف شرعی و اجتماعی خویش عمل کند.
تلاش در راه ترویج معارف الهیآیةالله سید مرتضی مرعشی در تبریز به فعالیت های علمی و اجتماعی همت ورزید. او از یک سو حوزه درسی تشیکل داده و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت و از سوی دیگر به تألیف و تصنیف روی آورده و محصول سالها تلاش و کوشش خویش را به رشته تحریر در آورد و افزون بر فعالیت های علمی، مسؤولیت تبلیغ و راهنمایی مردم را نیز عهده دار شد منزل او به عنوان کانون اندیشه و اخلاص اهل بیت عصمت (ع) شناخته می شد و شیفتگان معارف ائمه اطهار(ع) از اطراف و کناف به گرد شمع وجود او جمع شده و از خرمن پر بار حقایق الهی خوشه چینی می کردند. او در مدرسه
صفحه 273
صادقیه تبریز به اقامه جماعت و ارشاد مؤمنین پرداخته و از هیچ فرصتی برای اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر دریغ نمی کرد و همین طور طلاب مدرسه از اشاره های اخلاقی و علمی ایشان بهره مند می شدند. هر سال در ماه مبارک رمضان در همان مسجد، در مدرسه صادقیه منبر می رفت و به تبلیغ موعظه می پرداخت و در سوگ سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)اقامه عزا می کرد و به این ترتیب ایشان در اندک زمانی یکی از مراجع و فقهای پرهیزگار تبریز محسوب شده و ملجأ خاص و عام گردید.(10)
زهد و ساده زیستیحضرت امام خمینی (ره)می فرماید:
« من کثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی، ارزش علمی و زهد آنان می دانم…(11) »
زهد و ساده زیستی یکی از بارزترین و شاخص ترین صفات علما و روحانیون بزرگ شیعه بوده است که در طول تاریخ تشیع صفحات درخشان زندگی آنان را زینت داده و جذاب و دل انگیز کرده است.
یکی از ویژگیهای مردان الهی آن است که به درون دنیا می نگرند، آنگاه که مردم برون آن را می بینند و به فردای خویش می پردازند آنگاه که دون همتان به امروز خود می اندیشند. مرحوم آیةالله آقا سید مرتضی مرعشی صفای قناعت و ساده زیستی، روحی سرشار از معنویت را بدست آورده بود. او خود را به تعلقات مادی نیآلود. با اینکه برادر بزرگوارش حضرت
صفحه 274