جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
لذت زندگی ( متن ادبی )
می باید پرسید ، صبر کرد و آنگاه ثمره عمل را از درخت شکوفایی چید .
صبر کرد ، و نگریست و بعد هم کمی فکر شاید .
می باید عمق داده ها را فهمید ، به انتهای اجسام بلورین آب پاشید تا که صاف و سپید شود روی ساده اشیاء
باید تا شکل هندسی شان پیش رفت اما نباید در زاویه ها خوابید ، باید شکافت ، باید رفت ، باید فهمید ….
باید با منحنی ها جلو رفت و در زاویه ها پیچید ، شاید در مسیرهای صاف بتوان کمی خسبید ، اما کمی تنها !
باید صبر کرد ولی از جوشش نیفتاد ، نباید به بهانه رد شدن نور از درک آنها عاجز ماند ، باید اجسام را بلورین دید …
باید سادگی اجسام را با پیچیدگی شان آمیخت و ترکیب زیبایی که حاصل آمیزش سادگی و سختی شکل آنهاست را به تماشا نشست
خطوط صاف و شکسته را باید طی کرد ، سعی در صاف کردن هیچ کدام نباید داشت ، آنها اینگونه آفریده شده اند ، صاف و خشن و نه قوس دار و منحنی !
رفتار تعجب انگیز خطوط صاف را در اجسام نباید حمل بر حماقتش کرد ، باید صبر کرد ، آرام صحبت کرد و گره های احتمالی محیط اشیاء را باز کرد تا که یکدست و روشن شود پیکره بی رنگشان .
باید نور را همراهی کرد تا راحت روی سطح اشیاء بلغزد ، تا که بتوانی رقص زیبایش را نظاره کنی اندکی صبر لازم است .
زیبایی رقص نور روی محیط صیقلی اشیاء را آنگاه بصر توانی کرد که ابتدا اجازه ورود اشعه های روشنایی را به دیدگانت داده باشی .
شور و مستی زاییده رقص نور است ، این را از خود محروم نکن .
تا به حال صدای سوت کشیدن نسیم به هنگام ملاقات لایه های پر پیچ و خم اجسام را شنیده ای ؟
به صدای ناله ای می ماند که از ذوق سر میدهد ، میدانی چرا ؟ به هنگام ملاقات لایه ای ، با دیدن لایه دیگر به شگفت می آید ، لایه از نو ، دوران و گردشی تازه و شوری مضاعف !
تو هم چنین کن ، هیچگاه ذوق خود را از شگفتی های پروردگار مخفی نکن ، سوت بکش !
دستهایت را تا عمق اجسام دراز کن ، در نهایت ذره ها فرو برو ، همراه با نور به گردش بپرداز و ذره ذره اجسام را درک کن .
اصلا میدانی چرا بدون نور چیزی دیده نمیشود ؟
نور خود را غرق در جسم میکند ، همرنگ آن می شود و برای همین ایثار است که تو میتوانی جسم را ببینی ، اگر قرار بود نور چیزی بود و جسم چیز دیگر هیچگاه موفق به دیدار جسم نمی شدی .
غرق شو ، در نعمت های پروردگارت و دیگر هیچ نبین ، تا دیگران بواسطه ایثار تو بتوانند نعمتهای پروردگار را به خوبی بفهمند .
ولی در همه اینها صبر کن ، شکیبا باش و استوار !
نکند از این لذت شگرفت محروم بمانی ، نکند از دیدن اجسام لذت نبری ، نکند رفتار مبهم و سکوتشان را نتوانی تعبیر کنی ،
مواظب باش که هرگاه چنین شد دچار آفت شده ای ، در این حال سعی نکن دستت را در شی فرو ببری که این ، کار را بدتر خواهد کرد ….
آرام باش ، و فکر کن به خالق اشیاء ، و البته صبر لازم است ، شاید کمی نفس عمیق و استراحتی کوتاه ، همین !