جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
معضلات ارتش موسوم به شكستناپذير رژيم صهيونيستي
دوستان سلام
به گزارش فارس، عدنان ابوعامر نويسنده و تحليلگر مسايل نظامي در ادامه مقاله خود درباره ارتش اسرائيل در پايگاه خبري الجزيره ميافزايد: ارتش اسرائيل در تلاش است تا اين شكستهاي رفتاري و خلأهاي امنيتي را پر كند، در همين راستا پيشنهادهاي زيادي داده شده است، فرماندهان ارشد ارتش دست به نظارت بر مرزهاي اين رژيم و پيگيري شخصيت افراد براي آمادگي نظاميان جهت حضور در مرزهاي نوار غزه و كرانه باختري ميزنند. اين اقدام از سوي “چيكو تامير ” فرمانده گردان و “يواف گالانت ” فرمانده نيروهاي جنوبي صورت ميگيرد.
“گابي اشكنازي ” رئيس ستاد ارتش اسرائيل تعدادي از مهمترين شاخصهاي مشكلات در ارتش اسرائيل را مورد بررسي قرار داده و معتقد است كه اين مشكلات بايد برطرف شوند:1- وادادگي در بنيه نظاميان: عدنان ابوعامر مينويسد: در ارتش شعاري وجود دارد كه ميگويد هر چيزي با انضباط آغاز ميشود، اين شعار درستي است، ارتش بدون انضباط مانند سيرك است و ارتش اسرائيل امروز غيرمنضبط شده است. سرهنگ دوم مزراحي فرمانده منطقه ستاد فرماندهي در تلآويو كه همواره در پادگان به دنبال سربازاني است كه با كفشهاي رنگي در حال ولگردي هستند، ميداند كه وضعيت انضباط در ارتش اسرائيل وخيم است، تمام سربازان گزارشهاي پزشكي ارائه كردهاند مبني بر اينكه به دلايل پزشكي نميتوانند پوتينهاي نظامي را بپوشند.
با وجودي كه وضع ظاهري ارتش به خودي خود زياد مهم نيست، اما بيانضباطي در ارتش مشكل بزرگي است كه ميزان هرج و مرج در داخل نظاميان را نشان ميدهد، اشكنازي كه به صلابت معروف است، اهميت زيادي به انضباط نظاميان ميدهد و همواره فاصله خود را افراد زيردست خود از نظاميان گرفته تا كارمندان وزارت جنگ اسرائيل حفظ ميكند، حتي اگر افسران ارشد نيز در جلسات وي دير برسند، وي به شدت به آنها اعتراض ميكند و به اين ترتيب افرادي كه به اتاق رئيس ستاد ارتش ميروند، ضرورت تلاش براي بازگرداندن انضباط به ارتش را درك ميكنند.
به عقيده اين نويسنده عرب همچنين ميزان بحران در نيروهاي مبارز ارتش اسرائيل نيز افزايش يافته است، فرماندهان اين افراد معتقدند كه ادامه درگيريهاي نظامي با نيروهاي مقاومت اسلامي فلسطين باعث كاهش توانايي مبارزه و از بين رفتن روحيه اين افراد شده و احساس عميقي از ترس و نااميدي را در دل آنان ايجاد ميكند.
در گزارش يكي از نظامياني كه از خدمت در مرزهاي غزه بازگشته، آمده است: واقعا [خدمت در مرز غزه] يك كابوس واقعي بود، من دو ماه خدمت در مرزهاي لبنان را به دو هفته خدمت در مرز غزه ترجيح ميدهم، هر موقع كه به اين فكر ميكنم كه به اين منطقه مرگآور بازگردم وحشت سراسر وجودم را فرا ميگيرد و عرق از پيشانيام جاري ميشود.2- شكاف رايج در ميان فرماندهان: يكي از چالشهايي كه ارتش اسرائيل با آن مواجه است، ثبات در ستاد ارتش است كه قصد دارد خود را از شوكهاي دو جنگ لبنان و غزه خارج كند، در ميان فرماندهان رده پايينتر نيز شكاف زيادي در بسياري از يگانهاي نظامي وجود دارد، همچنين شكافها ميان فرماندهان و زيردستان آنها نيز زياد است، به عنوان مثال فرمانده گردانها با فرماندهان يگانهاي زير دست خود صحبت هم نميكنند و اين موضوع نسبت به فرماندهان زير دستتر هم صادق است. اين مشكلي است كه فرماندهي ارتش اعتقاد دارد كه بايد بدون سازش و اهمال چارهاي براي آن انديشيده شود.
3- ضعف آموزشهاي ميداني: محافل نظامي معتقدند علاوه بر آمادگي براي جنگ، بايد عملكرد نيروهاي حرفهاي مبارز در سطوح بالايي پيشرفت داشته باشد، به اين ترتيب نيروهاي نظامي و حتي فرماندهان آنها بايد مسايل را در آموزشهاي نظامي فراگيرند.
به عنوان مثال ارتش ذخيره اسرائيل بعد از سالها اهمال نياز به بازسازي مجدد دارد، در جنگ غزه در سال 2009 صحبتهاي زيادي در مورد اعزام اين افراد به جنگ بود، اين در حالي است كه آنها آموزش كافي در اين زمينه نديده بودند. بعد از بحران جنگ، محافل نظامي تاكيد كردند كه تنها توجه به آموزشها كافي نيست، بلكه نياز به ايجاد اعتماد مجدد اين افراد به ارتش وجود دارد، چون بدون اعتماد به ارتش ميزان خودداري از انجام خدمت سربازي و سرپيچي از اوامر احضار نيروهاي ذخيره وجود دارد.4- بازگرداندن اعتماد مردم به ارتش: يك روند پيگير و دائمي از كاسته شدن مصونيت سنتي ارتش رژيم صهيونيستي از انتقادات عامه مردم وجود دارد، اين پديده مهمي است كه توانسته است، مناسبات ميان مردم و ارتش را تغيير دهد و تغييراتي را در اساس اين ارتباط به وجود آورد.
بنا بر اين گزارش با وجود اينكه پيش از اين متهم كردن ارتش حتي به صورت تلويحي در رسانههاي رژيم صهيونيستي و نشان دادن عيبها و بديهاي آن و شكافهاي موجود در ساختار اجراي يا سازماندهي آن كاملا ممنوع بود و ارتش به عنوان گاو مقدسي بود كه تعرض به آن يا انتقاد به آن چه به صورت مادي و چه به صورت معنوي براي اسرائيليها حرام بود، اما بعد از جنگهاي اخير اين ارتش با حزبالله لبنان و حماس در غزه مشخص شد كه ارتش اسرائيل كه ادعاي شكستناپذير بودن را يدك ميكشيد، مانند ارتش ساير كشورهاست، تعدادي را ميكشد و تعدادي از افراد اين ارتش نيز كشته ميشوند.
اين تمايل شديد به مصونيت ارتش و حتي غلو در آن نه تنها باعث بهبود چهره ارتش و محافظت از روحيه آن و نگهداري از شهرت بازدارندگي ارتش اسرائيل ميشد، بلكه رويكرد سازمانهاي سياسي را نيز متوجه آن ميكرد، چون اين سازمانها موفقيت خود را در گرو موفقيت ارتش ميدانستند و در بسياري از موارد از توانايي و نيروي انساني و روحيه و محبوبيت آن نيز استفاده ميكردند، اين در حالي است كه اين دو جنگ علامت استفهام بزرگي در مقابل اين جايگاه ارتش قرار داد.
5- دور نگه داشتن ارتش از سياست: موضوع انتخاب اشكنازي به عنوان رئيس ستاد ارتش اسرائيل گام مهمي در دور نگه داشتن ارتش از حسابهاي سياسي به شمار ميرود. جريان سياسي كه در كنار “آريل شارون ” نخستوزير اسبق اسرائيل فعاليت ميكرد، سعي داشت تا انتخاب “موشه كابلنسكي ” را به عنوان رئيس ستاد به ارتش تحميل كند، اما در اين موضوع موفق نبود. در نتيجه محافل نظامي در ارتش تصميم گرفتند تا ارتش را خارج از دايره درگيريهاي سياسي و محاسبات حزبي نگه دارند، در همين راستا استفاده از مشاوران اطلاع رساني به عنوان فرماندهان ارتش ممنوع شد و پيشرفتها در ارتش نيز بر اساس نزديك شدن به اين سياستمدار يا آن سياستمدار لحاظ نگرديد.
اين مقاله در پايان به اين نكته اشاره كرده است كه علتي كه باعث تلاشهاي فراوان در اين راستا شده است، به گزارشي محرمانه كه از اوضاع روحي و نابساماني وضعيت روحي نظاميان ارتش تهيه شده است بازميگردد، اين گزارش كه نگراني زيادي را در كابينه اسرائيل ايجاد كرده، نشان ميدهد كه حالت شديدي از سرخوردگي و بياعتمادي به ارتش در ميان نظاميان اين رژيم وجود دارد كه بيش از نيمي از افراد شاغل در ارتش را به تفكر در مورد ترك ارتش و جستجوي شغلي ديگر وا ميدارد.
اين گزارش محرمانه شامل نتايج يك نظرسنجي است كه نظر نظاميان ارتش درباره بحران اعتماد ميان آنها و فرماندهي ارتش را جويا شده است، هنگامي كه از افراد ذخيره ارتش سوال شد كه نظر آنها درباره ارتش و ميزان اعتماد و احترام آنها به فرماندهان ارتش چه مقدار است، تنها 25 درصد از آنان نسبت به رهبران ارتش ابراز اعتماد كرده بودند، هنگامي كه همين سوال از افراد عادي پرسيده شده بود نيز اين شاخص تغيير زيادي نكرده و تنها 40 درصد از آنان اظهار داشته بودند كه به رهبران ارتش اعتماد دارند.
اين گزارش انگيزهاي براي “ايهود باراك ” وزير جنگ و گابي اشكنازي شد تا اين اطلاعات را به نتانياهو ارائه كرده و از وي بخواهند تا براي اجراي طرحهايي در مورد بازگردان روحيه نظاميان ارتش با آنها همكاري داشته باشد و با دخالت در وزارت امور مالي بودجهاي را براي اين موضوع به مقدار نيم ميليارد شكل (125 ميليون دلار) به ارتش اختصاص دهد.
نويسنده اين مقاله در پايان ميافزايد كه هيچ حسن ختامي براي اين مقاله بهتر از بخشهايي از گزارش مفصلي كه در مجله نظامي “نتيف ” به چاپ رسيده است، در اختيار ندارد، در اين گزارش آمده است كه ارتش اسرائيل وامانده و پير و فرتوت شده، استخوانبندي اين ارتش فرسوده شده و [عيبهاي] خود را با برگ درخت توت ميپوشاند. همچنين اراده مبارزه در اين ارتش به كلي از هم پاشيده و تاثيرشكست در پي عقبنشينيها مكرر كار خود را كرده است و به كاهش روحيه نظامي و پناه بردن به فرار منجر شده است.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن های گفتگوی مذهبی نورآسمان باشید . برای عضویت در نورآسمان اینجا کلیک کنید….]
علی علی