جهت مشاهده ادامه مطلب در سایت منبع اینجا روی لینک زیر کنید :
مواضع علي (ع) در برابر فتوحات خلفا
مواضع علي (ع) در برابر فتوحات خلفا
- علي (ع) و فتوحات در دوره خلافت ابوبكر
- مشاركت ياران علي (ع) در فتح شام
- علي (ع) و فتوحات در عصر عمر
- حضور شيعيان علي (ع) در فتوحات دوران خلافت عمر
- علي (ع) و فتوحات عصر عثمان
- فلسفه همكاري مشاورانه حضرت با دستگاه خلافت
- شركت حسنين(ع) در فتوحات
- بررسي و نقد گزارشها
- تأثير حضور ياران علي(ع) در فتوحات
- ديدگاه مثبت اميرمؤمنان(ع) درباره فتوحات
- كتابنامه
با رحلت پيامبر گرامي اسلام9 و انحراف خلافت از مسير حقيقي خويش، يكيازاقداماتي كه در دستور كار خلفا قرار گرفت، راه اندازي پيكارها و در نتيجه انجامفتوحاتي در خارج از قلمرو حكومت اسلامي بود. اين كه انگيزه خلفا از فتح بلاد كفر چهبوده و اين فتوحات چه پيامدهايي براي فاتحان و مغلوبان به ارمغان آورده است، خارجاز موضوع اين نوشتار است.157 آنچه مورد بررسي اين پژوهش است، مواضع وديدگاههاي علي (ع) درباره فتوحات ياد شده است؛ اما بايد توجه داشت كه تبيينمواضع علي (ع) در اين زمينه، مستلزم پاسخ گويي به سؤالهاي ذيل است:
1ـ آيا علي (ع) و دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسين«ع» در فتوحاتشركت داشتهاند؟
2ـ در صورت عدم شركت، آيا به صورت ديگري در اين باره همكاري داشتهاند، وميزان همكاري آنان در چه حدّ بوده است؟
3ـ شركت برخي از اصحاب علي (ع) در فتوحات بر چه اساسي قابل توجيه است؟
4ـ آيا اساساً فتوحات ياد شده، مورد تأييد آن حضرت بوده است. در اين صورت،چه ادلّهاي بر مشروعيت چنين فتوحاتي وجود دارد؟
5ـ در صورت تأييد و مشروعيت فتوحات، اخبار معارض و دال بر عدم مشروعيت،چگونه قابل توجيه است؟
به نظر ميرسد براي پاسخ گويي به سه پرسش نخست، ابتدا بايد مواضع امامعلي«ع» در برابر فتوحات هريك از خلفا تبيين و تشريح گردد تا سپس بتوان بهپرسشهاي بعدي، پاسخ داد.
علي (ع) و فتوحات در دوره خلافت ابوبكر
دوران كوتاه خلافت ابوبكر (دو سال و چهار ماه) و وجود شورشها و مخالفان فراوانحكومت وي هم چون مرتدان، پيامبران دروغين و مانعان زكات (كه بيش از يك سال ازدوران خلافت ابوبكر به نبرد با اين گروهها صرف شد) سبب شد كه ابوبكر مجالفراواني براي دستيابي به فتوحات چشمگيري، همانند دوران پس از خويش نداشتهباشد. لشكركشيهاي وي را تنها ميتوان در مصاف با روميان و ايرانيان در بعضي ازمناطق شام و عراق دانست.158
اميرمؤمنان«ع» كه به سبب تجارب و مهارتهاي زياد در امور جنگي و شجاعتها وفداركاريهاي فراوان در نبردهاي پيامبر«ص» با مشركان، كارنامه درخشاني از خويش بهيادگار گذاشته بود،159 نميتوانست مورد غفلت و بيتوجهي خليفه و كارگزارانش در اينبرهه حساس باشد.
نقش تعيين كننده علي (ع) در نبردهاي عصر پيامبر«ص» هم چون پيكارهاي بدر،احد، خندق، خيبر و… از او يك جنگاور تمام عيار و بلامنازع ساخته بود و اين امر برايبسياري كه او را ميشناختند و از نزديك شاهد دلاوريها و رشادتهايش بودند، مسألهكم اهميتي نبود. خليفه و يارانش نيز نميتوانستند در برابر اين امر بيتفاوت باشند؛ چراكه عدم شركت حضرت در فتوحات و انزواي وي ميتوانست اين سؤال را در اذهانمسلمانان برانگيزاند كه چرا علي بن ابي طالب با آن همه سابقه درخشان در نبردهايگذشته، اكنون كه زمان انتشار اسلام در سرزمينهاي كفر و شرك رسيده است، بيتفاوتيا منزوي است؟ به طور قطع بسياري ـ اگر نگوييم همه ـ ميدانستند كه ترس او از مرگيا سستي از جهاد، عامل اين مسأله نبوده است؛160 از اين رو خليفه و يارانش ميكوشيدندبا ورود و شركت دادن علي«ع» در فتوحات از يك طرف، زمينه طرح چنين پرسش وابهامي را از بين ببرند و با ورود او به عرصه فتوحات، اعتبار و مشروعيت چنين اقدامي رادر اذهان بسياري از هواخواهانش به ويژه بني هاشم مستحكم سازند و از سوي ديگر، ازمهارتها و تجارب جنگي آن حضرت در فتح شهرها استفاده كنند.
علي (ع) كه نميخواست با حضور و شركت مستقيم در فتوحات بر سياستهايخليفه مهر تأييد بزند و در يك كلام، مويد خلفا باشد، در اين جهت موضعي «بيطرفانه»يا حداكثر «مشاورانه» اتخاذ كرد. طبق بعضي از گزارشهاي تاريخي، ابوبكر براي فتحشام از اصحاب نظرخواهي كرد. هركس نظري داد كه مورد پذيرش وي واقع نشد، ولينظر علي (ع) را پذيرفت. حضرت در اين باره فرمود: «چه خليفه خود به اين نبردروي آورد و چه لشكري از جانب خويش روانه كند، در هر دو حال پيروز خواهد بود.زيرا از پيامبر«ص» شنيده است كه آيين اسلام بر همه اديان غلبه خواهد كرد.» آن گاهعلي«ع» خليفه رابه صبرو استقامت در اين امر سفارش نمود. ابوبكر در حالي كه ازشنيدن چنين خبري خوشحال شده بود، مسلمانان را به جهاد با تحريك و تشويق رومياننمود و آنان را به اطاعت از خدا و پيروي از فرماندهانشان امر كرد.161
سپاه اسلام با مجاهدتها و فداكاريهاي زياد مسلمانان به پيروزي نايل آمد. خبرپيروزي بر روميان و در نتيجه فتح شام، زماني به مدينه رسيد كه ابوبكر مرده و عمر بهجاي او بر مسند خلافت تكيه زده بود.
مشاركت ياران علي«ع» در فتح شام
در فتوحات زمان خلفا گروهي از ياران اميرمؤمنان حضور فعال داشتند و اگر نظر موافقحضرت نبود، آنها چنين كاري نميكردند؛ مثلاً در نبردي كه در سرزمين يرموك162 بينمسلمانان و سپاه هِرَقْل امپراتور روم شرقي روي داد، پيروان علي«ع» نقش فعال و مؤثريداشتند. خالد بن سعيد بن عاص163 ابتدا از سوي ابوبكر به فرماندهي سپاه منصوب شد؛امّا به سبب آنكه سه ماه از بيعت ابوبكر سرپيچي كرده بود164 و گفته بود كه نميخواهدبعد از پيامبر«ص» براي كسيكار كند165 و نيز هنگام عزيمت به شام، بي پروا و صريحاً بهنصيحت خليفه پرداخت كه به سنت پيامبر«ص» عمل كند، بدعتها را بزدايد و در احقاقحق مظلوم و يتيم كوشا باشد166 مجموعه اين امور و تحريك ابوبكر بهوسيله عمر مبنيبرعزل او، سبب شد ابوبكر خالد بن سعيد را از مقام فرماندهي كنار گذارد و يزيد بنابوسفيان را به جاي او بگمارد.167
از ديگر ياران علي«ع» كه در اين فتح شركت داشتند، هاشم بن عتبة بن ابيوقاصالمرقال،168 فضل بن عباس،169 و مالك اشتر170 را ميتوان نام برد.
علي (ع) و فتوحات در عصر عمر
علي بن ابي طالب در برابر فتوحات اين دوران، همان موضعي را اتخاذ كرد كه در دورانخليفه اوّل در پيش گرفته بود؛ امّا چون در اين عصر، فتوحات دامنهيگسترده تريداشت، نقش علي«ع» نسبت به دوران ابوبكر در اين باره، ملموستر و چشمگيرتر بود. باتوجه به سابقه درخشان علي«ع» در امور جنگي ـ چنان كه قبلاً نيز اشاره شد ـ خليفه دومنيز نميتوانست از همكاريها و رهنمودهاي حضرت در اين زمينه غافل باشد. او كهنميتوانست علي«ع» را به طور مستقيم به همكاري و شركت در فتوحات حاضر كند،تلاش ميكرد تا از ديدگاهها و راهنماييهاي آن حضرت بهره مند شود. اميرمؤمنان«ع»نيز چون نميتوانست نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان بي تفاوت باشد، فقط درقالب مشاوره و ارائه ديدگاههاي خويش، هم چون يك كارشناس برجسته نظامي، آنان رادر اين امر همراهي ميكرد. در هيچ يك از مآخذ تاريخي و حديثي، شركت علي«ع» درفتوحات اين دوران گزارش نشده است. چنانكه نه تنها در هيچ يك از منابع ديده نشدهاست كه عُمَر از او نظر مشورتي خواسته باشد و آن حضرت ارايه نكرده باشد، بلكه(چنان كه خواهيم نوشت) بنابر روايتي از امام باقر«ع»، عمر امور حكومت را كه ازمهمترين آنها مسأله فتوحات بود، با نظر خواهي از علي«ع» به سامان ميرساند.171
نكته مهم ديگر در اين باره آن است كه نبايد تصور شود عدم شركت علي (ع) درفتوحات اين عصر به دليل سياست عمر مبني بر عدم آلوده كردن صحابه به امور172 يا به سببممنوعيت خروج مهاجران از مدينه بوده؛173 چرا كه اگر چنين منعي درباره تمام مهاجرانقرشي پذيرفته شود، حداقل درباره علي«ع» قابل پذيرش نيست. چنانكه بعضي از گزارشهاحاكي از آن است كه عمر از امام«ع» تقاضاي شركت در فتوحات ميكردند؛ امّا علي«ع» خودامتناع ميورزيد. مسعودي در اين باره مينويسد: «چون عمر درباره جنگ با ايرانيان از عثماننظرخواهي كرد، عثمان در جواب گفت: سپاه اعزام كن و هركدام را با سپاه بعدي تقويت نماو مردي را بفرست كه در كار جنگ تجربه و بصيرت كافي داشته باشد. عمر گفت: آن كيست؟
عثمان گفت: علي بن ابي طالب. عمر گفت:پس او را ببين و با او گفت و گو كن. بنگر آيابه اين كار تمايل دارد يا نه؟! عثمان با علي«ع» در اين باره مذاكره كرد، امّا علي«ع» اين راخوش نداشت و ردّ كرد.174
دليل چنين تمايلي را شايد بتوان در اين دانست كه خلفا بيشتر خشنود ميشدندمردم، علي «ع» را به عنوان يك فرمانده نظامي تحت فرمان حكومت بشناسند تا رقيبيتوانا و قدرتمند كه با بيانات رسول خدا«ص» با آنان احتجاج و استدلال ميكند.
بنابراين، علي (ع) بهرغم آنكه حق خويش را به وسيله خلفا پايمال شده ميديد،هرگاه خليفه از او در اين خصوص يا در هر موردي از مسائل مهم امت اسلامي نظريمشاورانه ميخواست، آن حضرت هرگز دريغ نميكرد. اگر به تمام ديدگاههاي علي«ع»كه به درخواست خليفه در باره فتوحات اظهار شده است، با دقت نگريسته شود، ايننتيجه به دست ميآيد كه هر زمان خليفه به نظرهاي علي«ع» در اين باره، عمل ميكرد،چيزي جز پيروزي، نصيب سپاه اسلام نميشد. نمونههايي از ديدگاههاي حضرت رادرباره نبرد جسر،175 فتح نهاوند،176 جنگ با روميان،177 فتح بيت المقدس،178 فتح خراسان،179 وفتح شوش180 در اخبار و گزارشهاي فتوحات ميتوان يافت.
حضور شيعيان علي (ع) در فتوحات دوران خلافت عمر
اصحاب و پيروان علي (ع) در فتوحات دوران عمر، نقش به سزاييداشتند. عدهاي ازآنان، فرماندهي بخشي از سپاه را عهده دار بوده و در اين جهت تلاشها وجانفشانيهاي بسياري از خود نشان دادند، تا آنجا كه به جرأت ميتوان گفت پيروزيسپاه اسلام در بسياري از مقاطع، مرهون كوششها و فرماندهي عالي اين افراد بود. دراينجا مناسب است به نام برخي از آنان با مناصب شان در نبردها اشاره شود:
1ـ سلمان فارسي: وي در فتح مدائن كه در سال 16 هجري روي داد در جايگاه سفيرمسلمانان حضور داشت و با ايراد سخنان پرشور و حماسي، نقش به سزايي در بالا بردنروحيه مسلمانان و تشويق آنان به نبرد ايفا كرد.181
2ـ حذيفة بن اليمان: حذيفه در جنگ نهاوند از فرماندهان سپاه بود182 و به گزارشدينوري، مَقْدِسي و ابن عبدالبرّ، پس از نُعمان بن مُقَرّن فرماندهي كل سپاه اسلام را بهعهده گرفت.183 او در فتح شوشتر، سِمَت فرماندهي پياده نظام سپاه ابوموسي اشعري راعهده دار بود.184 همچنين شهرهاي همدان، ري و دينور به دست وي فتح شده است.185
3ـ مقداد بن اسود كندي: مقداد در فتح مصر در رأس سواره نظامها شركت داشت.186هم چنين در فتح ديار بكر به همراهي عمار ياسر حضور داشت.187
4ـ هاشم بن عتبة بن ابي وقاص المرقال: هاشم بن عتبه، برادرزاده سعد بن ابي وقاص واز ياران باوفا و مخلص علي (ع) بود كه در جنگ صفين به شهادت رسيد.188 وي درروزگار خلافت عمر در نبرد قادسيه، فرماندهي جناح چپ سپاه اسلام را عهده دار بود.189هم چنين از سوي خليفه مأموريت يافت با سپاه دوازده هزار نفري به مقابله با سپاهيزدگرد به جلولاء اعزام شود.190 هاشم بن عتبه نيز در فتح بيت المقدس، فرمانده پنج هزارسواره نظام بود.191
5ـ عمار بن ياسر: عمار از شيعيان خاص اميرمؤمنان بود كه در فتح مصر، فرماندهيسواره نظام را به عهده داشت.192 وي در فتح ديار بكر نيز به اتفاق مقداد بن اسود شركتكرد.193 عمار در فتح شوشتر نيز فرماندهي دسته سواران را به عهده داشت.194 وي در اينزمان، حاكم كوفه بود. چون خليفه طي نامهاي از او تقاضاي كمك به ابوموسي اشعري راكرد، عمار عبداللّه بن مسعود را جانشين خويش در كوفه كرد و خود به همراه شش هزارسوار به كمك ابوموسي شتافت.195
6ـ مالك اشتر نخعي: وي در جنگ قادسيه حضور داشت.196 شهرهاي آمِد197 ومَيافارِقِين198 به دست او فتح شد.199 مالك اشتر در اين روزگار در نبردهاي مسلمانان باروميان به فرماندهي گروهي از سپاهيان منصوب و با رشادتهاي فراوان، شماري ازروميان را نابود كرد.200 او نيز به فرماندهي هزار سوار در فتح عَزاز شركت داشت.201چنانكه در فتح مصر نيز از فرماندهان سپاه به شمار ميرفت.202
7ـ حجر بن عدي كِندي: حُجر در نبرد جلولاء همراه دو هزار سوار خويش فرماندهيجناح راست را به عهده داشت.203 او نيز در جنگ قادسيه حضور فعالانه داشت.204 هم چنينسخنان حجر در “مرج عذراء” محل شهادت وي، زماني كه خود را براي شهادت آمادهميكرد، حاكي از آن است كه وي در فتح شامات نقش به سزايي داشته است.205
8ـ بَراء بن عازب:206براء در فتح شوشتر از بزرگان و فرماندهان جناج راست سپاه عماربود.207 شهرهاي ابهر، قزوين و زنجان به دست وي محاصره و فتح شد.208
9ـ زيد بن صُوحان:209وي در جنگ جلولاء يا قادسيه شركت داشت و يك دستخويش را در آن جنگ از دست داد.210