دنیا، بهشت و دوزخ برگرفته از کتاب «اقوال عارفان»، اثر محمد علی حجازی
نقل است که روزی ذوالنون مصری را ديدند که می گريست،گفتند: "سبب گريه چیست؟"،
پاسخ داد: "دوش در سجده چشم من در خواب شد، خداوند راديدم، گفت: «خلق را بيافريدم، بر ده جزو شدند، دنيا را بر ايشانعرضه کردم و نه جزو آن ده جزو روی به دنيا نهادند، يک جزو ماند آن يک جزو نيز برده جزو شدند، بهشت را بر ايشان عرضه کردم، نه جزو روی به بهشت نهادند، يک جزوبماند، آن يک جزو نيز ده جزو شدند، دوزخ پيش ايشان نهادم، همه برميدند وپراگنده شدند از بيم دوزخ، پس يک جزو ماند که نه به دنيا فريفته شدند و نه به بهشتميل کردند و نه از دوزخ بترسيدند.
گفتم: بندگان من! به دنيا نگاه نکرديد و بهبهشت ميل نکرديد و از دوزخ نترسيديد، چه می طلبيد؟"
همه سر برآوردند و گفتند: انت تعلم مانريد، يعنی تو می دانی که ما چه می خواهيم.»"
منبع: [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]