نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: دعا، حلقة اتّصال عبد و معبود

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض دعا، حلقة اتّصال عبد و معبود


    امام علي(ع) مي‌فرمايد: «دعا، سپر مؤمن است، اگر باب رحمت الهي را زياد بكوبي (و نااميد نشوي، عاقبت) آن در، به رويت گشوده خواهد شد.»3
    امام جعفر بن محمّد صادق(ع) فرمود: «دعا از سر نيزة آهني، برّنده‌تر و نافذتراست.»4
    امام موسي بن جعفر(ع) فرمود: «دعا، هم آنچه مقدّر شده و هم آنچه مقدّر نشده، هر دو را بر مي‌گرداند و سبب تغييرش مي‌شود.»


    عالم ربّاني و علّامة جليل‌القدر، احمد بن محمّد بن فهد حلّي، از جمله نامداران تاريخ شيعه است كه در نيمة دوم قرن هشتم و نيمة نخست قرن نهم قمري مي‌زيست و طيّ 84 سال عمر پر بركت خود، با تلاش بي‌وقفة علمي، ضمن احاطه بر علوم متداول اسلامي و تربيت دانشمندان فاضل در اين علوم، آثار گرانمايه‌اي نيز تأليف نموده و از خود به يادگار گذاشته است. آنچه درپي مي‌آيد،گفتاري از اين علّامة بزرگوار در باب دعاست كه با اقتباس از اثر گرانسنگ «عدّة الدّاعي و نجاح‌السّاعي» ايشان، تقديم خوانندگان ارجمند مي‌شود.



    • تشويق به دعا ‌ ‌

    1. تحريص بر دعا و تشويق عقل بر آن: ‌ ‌

    عقل هر عاقلي حكم مي‌كند كه وقتي انسان قدرت دارد، بايد ضرر را از خودش دفع نمايد و از طرف ديگر مي‌دانيم كه زندگي در اين دنيا براي هيچ انساني بدون ضرر و زيان و تشويش خاطر نيست؛ چون يا درد و مرضي در اندرون خود دارد؛ يا ظالمي از خارج او را مي‌آزارد؛ يا در شغل و كارش گرفتاري دارد؛ يا همسايه به او آزار مي‌رساند؛ يا ...

    و اگر فعلاً هيچ ‌يك از اين گرفتاري‌ها پيش نيامده باشد، باز عقل محال نمي‌داند كه در آينده گرفتاري‌هايي برايش پديد آيد، چگونه پديد نيايد و حال آنكه دنيا محلّ حوادث است و هيچ‌وقت بر يك منوال، ثابت و برقرار نمي‌ماند و كسي از سختي‌ها و مصيبت‌هاي آن در امان نيست.

    منتها سختي‌هايش براي بعضي‌ها به فعليّت رسيده و محقّق شده و براي عدّة ديگر در آينده محقّق خواهد شد، امّا عقل حكم به وجوب و لزوم برطرف نمودن هر دو قسم از مصيبت‌ها و گرفتاري‌ها مي‌كند، اين از يك سوي.

    از سوي ديگر، دعا وسيله‌اي است كه مي‌تواند اين مشكل را برطرف سازد و آن را براي انسان حل كند، پس عقلاً لازم است كه دست به دامان دعا بياويزيم و از آن براي حلّ مشكلاتمان كمك بگيريم. همين معنا در كلام اميرالمؤمنين و سيّدالوصيين(ع) آمده، آنجا كه مي‌فرمايد: «مبادا كسي كه فعلاً بلايي به او روي نياورده و در عافيت زندگي مي‌كند ولي در آينده از آن در امان نيست، گمان كند كه انسان گرفتار ـ هر چند گرفتاريش بزرگ باشد ـ بيشتر از او به دعا نيازمند است. (بلكه وي نيز براي دفع بلاهاي آتيه به دعا نياز دارد.)»1

    از اين حديث، فهميده مي‌شود كه هر فردي به دعا نياز دارد، چه آن كسي كه در عافيت است و چه آن كس كه مبتلاست، منتها دومي براي برطرف ساختن بلايي كه هست و اوّلي براي جلوگيري از نزول آن. علاوه بر اين، دعا سبب جلب منفعت يا بقاي نعمت‌هاي موجود نيز مي‌گردد، چون معصومان(ع) از آن به «سلاح» و «ترس» تعبير كرده‌اند، سلاح، وسيله‌اي است كه انسان را به منفعتي برساند، يا ضرري را از او دفع كند و ترس به سپر مي‌گويند كه موجب حفظ و نگهداري انسان از مشكلات و سختي‌ها مي‌شود.
    رسول خدا(ص) فرمود: «آيا اسلحه‌اي را به شما معرفي كنم كه هم شما را از شرّ دشمنانتان نجات مي‌دهد و هم روزيتان را زياد مي‌نمايد؟ گفتند: بلي يا رسول الله. فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانيد و دعا كنيد، چون دعا، اسلحة مؤمن است.»2

    امام علي(ع) مي‌فرمايد: «دعا، سپر مؤمن است، اگر باب رحمت الهي را زياد بكوبي (و نااميد نشوي، عاقبت) آن در، به رويت گشوده خواهد شد.»3
    امام جعفر بن محمّد صادق(ع) فرمود: «دعا از سر نيزة آهني، برّنده‌تر و نافذتراست.»4

    امام موسي بن جعفر(ع) فرمود: «دعا، هم آنچه مقدّر شده و هم آنچه مقدّر نشده، هر دو را بر مي‌گرداند و سبب تغييرش مي‌شود.» راوي (يعني عمر بن يزيد) مي‌گويد، گفتم: آنچه مقدّر شده، معيّن و معلوم است كه دعا موجب تغييرش مي‌شود، امّا آنچه مقدّر نشده، چطور؟ فرمود: «دعا موجب مي‌شود كه اصلاً مقدّر نشود. »‌ 5
    امام زين العابدين(ع) فرمود: «دعا و بلا، تا روز قيامت با هم در مبارزه‌اند و دعا، پيروزمندانه بيرون مي‌آيد؛ اگر چه آن بلا حتمي بوده باشد.»6 و نيز از آن حضرت است كه فرمود: «دعا، هم بلاي فرود آمده را بر مي‌دارد و هم بلاي نيامده را.»7


    • زمان دعا

    امام باقر(ع) فرمود: «ذات اقدس الهي هر شب جمعه از اوّل تا آخر شب اين‌گونه ندا مي‌دهد: آيا بندة مؤمني نيست كه تا قبل از صبح مرا براي دين يا دنيايش بخواند تا من اجابتش كنم؟ ‌ ‌

    آيا بندة مؤمني نيست كه تا قبل از صبح از گناهانش توبه كند و برگردد و من نيز رحمت و مغفرتم را برگردانم؟ ‌ ‌
    آيا بندة مؤمني نيست كه روزيش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر از من بخواهد آن را زياد كنم و من هم حاجتش را برآورده و روزيش را زياد و وسيع گردانم؟ ‌ ‌
    آيا بندة مؤمن مريضي نيست كه تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد كه شفايش بدهم و من هم او را عافيت و تندرستي عطا نمايم؟»8
    زيد شحام از امام صادق(ع) روايت كرده است كه حضرت فرمود: «در چهار وقت به دنبال دعا باشيد: وزش باد، زوال سايه‌ها (كه همان ظهرشرعي است)، نزول باران و اوّلين قطره از خون مؤمن، چون در اين اوقات، درهاي آسمان گشوده خواهد شد.»9


    • مكان دعا ‌ ‌

    برخي‌ از گناهان فقط در اين سه موقعيّت بخشيده مي‌شوند: «عرفات»، «مشعرالحرام»، كه خـداوند متعال فرمود: وقتي از عرفات كوچ كرديد، خداي را در مشعرالحرام به ياد بياوريد و شبي از شب‌هاي احيا.

    1. حرم الهي (در مكّه) و كعبه ‌ ‌
    از امام رضا(ع) روايت شده است كه: «كسي در اين كوه‌ها توقّف نكرد (حتّي كافر) مگر آنكه (دعايش) اجابت شده، اگر مؤمن باشد، اجابت اخروي و اگر كافر باشد، اجابت دنيايي دارد.»

    2. مسجد ‌ ‌
    چـون آنجا خانة خداست و كسي كه بدانجا مي‌رود، مقصود و مطلوبش خداست و قصد زيارت او را دارد، در حديث قدسي آمده است: ‌«آگاه باشيد كه مساجد، خانه‌هاي من بر روي زمينند، پس خوشا به حال بنده‌اي كه در خانة خود، تطهير كند (و وضو بسازد) سپس مرا در خانه‌ام زيارت كند و او كريم‌تر از آن است كه قاصد و زائرش را نا اميد و محروم نمايد.»

    سعيد بن مسلم از معاوي[ بن عمّار روايت كرده است كه وجود مقدّس امام صادق(ع) هرگاه حاجتي داشت، هنگام زوال آفتاب (يعني ظهر) آن را طلب مي‌كرد، بدين ترتيب كه اوّلاً چيزي در راه خـدا صدقه مي‌داد، بعد بوي خوشي استشمام مي‌كرد و سپس به مسجد رفته و هر حاجتي داشت، آن را به محضر حق‌تعالي عرضه مي‌كرد. ناگفته نماند كه اين ‌خبر دلالت بر چهار مطلب دارد بدين شرح:

    اوّل، هنگام ظهر، وقت طلب حاجت است؛
    دوم، مستحبّ است ابتدا صدقه‌اي داده شود؛
    سوم، خوب است بوي خوشي استشمام گردد؛
    چهارم، مسجد محلّ خوبي جهت طلب حاجت مي‌باشد.
    3. در جوار قبر مقدّس حضرت اباعبدالله الحسين(ع) ‌ ‌
    بلكه شرافت اين مكان از ساير مكان‌ها بيشتر است.

    در روايت آمده است: «خداوند سبحان در عوض قتل آقا سيّدالشّهدا(ع) چهار خصلت عطا كرده است: شفا را در تربتش نهاد، اجابت دعا را زير گنبدش قرار داد، ائمة بعدي از نسل اويند، مدّت زماني را كه زائران آن حضرت براي زيارت مي‌گذرانند، جزو عمرشان به حساب نمي‌آورد.»

    محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر(ع) يا امام جعفر صادق(ع) نقل كرده كه فرمود: «اي ابا محمّد! مثل ما خاندان نبوّت مثل آن خانداني است كه در بني اسرائيل بودند كه هرگاه يكي از آنان چهل شب در راه خدا كوشش مي‌كرد و دعا مي‌نمود، اجابت مي‌شد، ولي يكي از آنان پس از چهل شب بندگي و ترك گناه، هر چه دعا كرد، مستجاب نشد، نزد حضرت عيسي(ع) آمد و از اين وضعش شكايت كرده از آن حضرت خواست كه برايش دعا كند، حضرت عيسي(ع) تطهير كرد (وضو ساخت) نماز گزارد و سپس دعا كرد، وحي رسيد كه: اي عيسي! بندة من از راهي كه مي‌بايست بيايد، نيامد و به بيراهه رفت، چون او دعا كرد در حالي‌كه در قلبش نسبت به نبوّت تو شك داشـت و اگر به همين حال دعا كند، حتّي اگر گردنش هم قطع گردد و سرانگشتانش پراكنده شوند، او را اجابت نخواهم كرد. عيسي(ع) به آن فرد گفت: خداي را مي‌خواني؛ در حالي كه نسبت به پيامبرش شك داري؟ گفت: اي روح خدا! اينكه مي‌گويي درست است (من نسبت به نبوّت تو شك دارم) از خدا بخواه كه اين شك را از من برطرف نمايد. در اينجا حضرت عيسي(ع) برايش دعا كرد، خداوند متعال هم تفضّل نمود و او به سوي خاندانش برگشت و جزو آنان گرديد.

    ما اهل‌بيت هم همين‌گونه هستيم، خداوند متعال عمل بنده‌اي را كه در ما شك داشته باشد، قبول نمي‌كند.»
    در نماز وتر، بعد از صبح، بعدازظهر و بعد از مغرب و در روايتي آمده كه بعد از مغرب، سجده كند و در سجودش دعا نمايد.

    دعاي فقير: وقتي چيزي به فقير مي‌دهند، اگر فقير در حقّ آن دهنده، دعا كند، مستجاب است، امّا اگر در همان حال در حقّ خودش دعا نمايد، مستجاب نيست.
    امام زين العابدين(ع) به خادم منزلشان كه مأمور دادن صدقه به فقرا بود، مي‌فرمود: «مقداري نزد فقير مكث كن تا دعا كند.»
    و نيز فرمود: «دعاي فقير برگشت ندارد.»

    و نيز گفته شده ‌است كه آن ‌حضرت به خادمي كه مأمور صدقه دادن به فقير بود، امر مي‌كرد كه به فقير بگويد، دعا كند. امام زين العابدين(ع) وقتي صدقه‌اي مي‌داد، دست خود را مي‌بوسيد، علّت آن را از حضرت جويا شدند، فرمود: «قبل از اينكه صدقه در دست سائل نهاده شود، در دست خداوند قرار مي‌گيرد.»

    امام صادق(ع) فرمود: «از راه صدقه دادن روزيتان را بجوييد.»

    از رسول خدا(ص) نقل است كه فرمود: «اي اباذر! آيا كلماتي به تو بياموزم كه برايت منفعت داشته باشد؟ (اباذر مي‌گويد:) گفتم: بلي. اي رسـول خدا! فرمود: تو از خدا حفاظت كن تا خدا از تو حفاظت كند، اگر از خدا حفاظت نمايي، او را در جلو خود خواهي يافت، در روز راحتي و آسايش، معروف و شناخته شدة درگاه حق باش تا او تو را در روز شدّت و نيازت بشناسد. اگر درخواستي داري از خدا بطلب و اگر كمك مي‌خواهي از او بخواه، همانا مقدّرات عالم تحت قلم ذات اقدس الهي است، اگر تمام خلق بكوشند تا نفعي به تو برسانند كه خدا آن را برايت ثبت نكرده است، هرگز قدرت چنين كاري را نخواهند داشت.»


    • لزوم محبّت بين برادران ايماني


    سزاواراست كه به همراه دعا براي برادر مؤمن، او را از درون قلبت دوست هم داشته باشي و دعايت از روي اخلاص بوده، آرزويت اين باشد كه خداوند متعال آن را در حقّش مستجاب كند، در اين صورت است كه هم دعاي تو در حقّ او مستجاب مي‌شود و هم پاداش‌هاي چندين برابر به تو داده خواهد شد، چون دوست داشتن تو خود حسنه‌اي است و خيرخواهي در حقّ او، حسنه‌اي ديگر. بنابراين دعاي تو مشتمل بر سه حسنه خواهد بود: محبّت، خيرخواهي و دعا.

    اگر از خداي كريم براي او چيزي طلب مي‌كني، از درون قلبت طلب كن و با دعايت در درگاه خدايي كه كريم‌ترين كريمان و بخشنده‌ترين بخشندگان است براي او شفاعت بنما، چون او بدون شك در منفعت رساندن به بنده‌اش از تو كريم‌تر و قادرتر و سزاوارتر است.

    در تفسير آية شريف: «و يستجيب الّذين امنوا و عملوا الصّالحات و يزيدهم من فضله؛ خداوند دعاي اهل ايمان و عمل صالح را اجابت مي‌كند و از فضل خويش، آنان را افزون مي‌دهد.» جابر از امام باقر(ع) روايت كرده است كه فرمود: «منظور آيه، مؤمني است كه براي برادرش در غياب او دعا مي‌كند، در اينجا فرشتة الهي به او خطاب مي‌كند: به خاطر محبّتت نسبت به او، همانند آنچه برايش خواستي، به تو هم عطا گرديده است.»

    اي برادر! فكر كن در سخن امام جعفر بن محمّد صادق(ع)كه فرمود: «وقتي دو مؤمن با يكديگر دست مي‌دهند، صد رحمت بينشان تقسيم مي‌گردد كه نود و نه تاي آن براي كسي است كه رفيقش را بيشتر دوست داشته باشد.»

    ببين خداوند سبحان چقدر به مؤمن عنايت داشته، به خاطر محبّت بنده نسبت به برادران ايماني او را دوست دارد، امّا مبادا دعايت در حقّ آنان به سبب تجارت و معامله باشد تا به آن پاداش‌هايي كه وعده داده شده برسي، ولي در قلبت نسبت به او رحم و عطوفتي نباشد و استجابت دعا در حقّ او را دوست نداشته باشي كه مي‌ترسم اگر چنين كني، خداوند متعال آن اجرها را به تو ندهد، چون در روايت جابر، از قول فرشتة الهي آمده بود كه پاداش دادن به تو به خاطر محبّتت نسبت به برادر مؤمنت مي‌باشد.

    چگونه مي‌شود برادر مؤمنت را دوست نداشته باشي؛ در حالي كه او در برابر دشمن، كمك كار و در راه دين، يار و در دوستي اوليا و دشمني اعداء، هم كيش و هم آئين تو است.


    • آداب بعد از دعا

    از حضرت امام باقر(ع) روايت است كه فرمود: «بر مؤمن سزاوار است همان گونه كه در شدّت و سختي دعا مي‌كند، در روزگار آسايش و نعمت نيز دعا نمايد و شايسته نيست كه چون حاجتش بر آورده شد، سست شود و از دعا خسته گردد؛ زيرا دعا نزد خداوند سبحان، منزلت دارد و امّا در صورت عدم اجابت، چه بسا تأخير اجابت بـه خاطر اين باشد كه خداوند سبحان صداي بنده‌اش را دوست دارد و مي‌خواهد او هر چه بيشتر مشغول به دعا باشد، در اين صورت سزاواراست آنچه را كه خدا دوستش دارد، ترك ننمايد.»

    مگر روايت احمد بن محمّد بن ابي نصر را نشنيدي كه گفت: به امام رضا(ع) عرض كردم: فدايت شوم! چند سال است از خدا چيزي خواستم (ولي اجابت نشد) و در اثر تأخير آن، در قلبم نگراني پديد آمد، فرمود: «اي احمد! خود را از شيطان دور كن، مبادا راهي بر تو بيابد و نا اميدت كند كه امام باقر(ع) مي‌فرمود: بسا مؤمن از خدا حاجتي بخواهد، ولي اجابتش به تأخير بيفتد، چون خداوند صداي دعا و آواز گريه‌اش را دوست دارد.»

    آنگاه فرمود: «به خدا سوگند! تأخير آنچه مؤمنان در اين دنيا طلب مي‌كنند از جانب ذات اقدس الهي، از تعجيلش بهتراست، دنيا چه ارزشي دارد؟»

    از حضرت صادق(ع) روايت است كه فرمود: «بنده‌اي كه دوست خداست، در بلا و مصيبت دعا مي‌كند و خداوند متعال به فرشته‌اي كه مأمور آن كار است، مي‌گويد: حاجت بنده‌ام را بده، امّا عجله نكن، چون من خوش دارم صدايش را بشنوم، امّا يك وقت بنده‌اي كه دشمن خداست، در مصيبت دعا مي‌كند، در اينجا ذات اقدس الهي به آن فرشتة مأمور مي‌گويد: با عجله حاجت اين بنده‌ام را برآور، چون من خوش ندارم صدايش را بشنوم.»

    آنگاه حضرت فرمود: «امّا مردم مي‌گويند: اينكه حاجتش داده شد، حتماً صاحب كرامت بود و آنكه حاجتش داده نشد، فرد پست و خواري بوده است.

    مؤمن هميشه در مسير خير و اميد به حق و رحمت الهي است تا وقتي كه عجله به خرج ندهد كه در اثر آن نا اميد مي‌شود و دعا را ترك مي‌نمايد.»

    راوي گويد، عرض كردم: چگونه عجله به خرج مي‌دهد؟ فرمود: «اينكه مي‌گويد، مدّتي است خدا را مي‌خوانم ولي حاجتم بر آورده نمي‌شود.
    مؤمن، خداوند عزيز و جليل را براي حاجتش مي‌خواند و او در جواب مي‌گويد: اجابتش را به تأخير بيندازيد، چون من مشتاق صدا و دعاي اويم و آنگاه كه قيامت بر پا شد، مي‌گويد: بندة من! مرا خواندي امّا من اجابتت را به تأخير انداختم، ثواب تو چنين وچنان است.

    و نيز در فلان كار هم مرا خواندي و آنجا هم اجابت تو را به تأخير انداختم، ثواب تو چنين و چنان است.
    آنگاه حضرت فرمود: در اينجا مؤمن به خاطر ديدن پاداش‌هاي عظيم الهي، آرزو مي‌كند كه اي كاش! در دنيا خدا هيچ يك از دعاهايش را مستجاب نمي‌كرد.» ‌ ‌


    • آثار گناهان ‌ ‌

    معصومين(ع) در دعاهايشان، از انواع گناهان، به ذات اقدس الهي پناه مي‌بردند، امّا تفسير (و توضيح آثار) آنها در روايتي كه از امام زين العابدين(ع) رسيده، اين‌گونه آمده است: «گناهاني كه موجب تغيير نعمت الهي مي‌شوند، عبارتند از: ظلم بر مردم، كار خيري را كه به آن عادت كرده يا عمل معروفي را ترك كند و كفران نعمت و ترك شكر نمايد كه خداوند متعال مي‌فرمايد: خداوند متعال، حال هيچ قومي را دگرگون نخواهد كرد تا زماني كه خود آن قوم، حالشان را تغيير دهند.

    گناهاني كه پشيماني بر جاي مي‌گذارند، عبارتند از: كشتن كسي كه قتلش حرام است، خداوند متعال در مورد قابيل كه برادرش را كشت و از دفنش عاجز ماند، مي‌فرمايد: (قابيل) پشيمان گرديد.

    و ترك صلة رحم ـ در صورتي كه قادر بدان باشد ـ ، نماز را نخواند تا وقتش بگذرد، ترك وصيّت و ردّ مظالم و ندادن زكات تا زماني كه مرگ فرا برسد و زبان بسته گردد.
    گناهاني كه نعمت را از بين مي‌برند عبارتند از: معصيت كردن انسان خداشناس، گردنكشي بر مردم و مسخره كردن و ريشخند نمودن آنان.

    گناهاني كه بهره و نصيب انسان (از فيوضات الهي) را دفع مي‌نمايد، عبارتند از: اظهار فقر و احتياج نمودن، در وقت نماز عشاء و نماز صبح، خوابيدن (و آن دو را به جاي نياورند)، نعمت‌هاي الهي را كوچك شمردن.
    و از خداوند عزيز و جليل، شكايت كردن.

    گناهاني كه پردة عصمت را مي‌درند، عبارتند از: شرابخواري، قمار بازي، انجام دادن كاري كه مردم را بخنداند، سخن بيهوده، شوخي كردن، ذكر عيب‌هاي مردم و با كساني كه عقايد و اعمالشان مشكوك است، نشست و برخاست داشتن.

    گناهاني كه موجب نزول بلاست عبارتند از: ياري نكردن كسي كه داد مي‌طلبد، كمك نكردن مظلوم و امر به معروف و نهي از منكر را ضايع نمودن.»



    ماهنامه موعود شماره 116

    پي‌نوشت‌ها:

    1. امالي صدوق، ص 265.
    2. پيام پيامبر(ص)، ص 480.
    3. الكافي، ج 2، ص 468.
    4. همان، ص 469.
    5. طرائف الحكم يا اندرزهاي ممتاز، ج1، ص 433.
    6. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 17.
    7. آيين بندگي و نيايش، ص 71.
    8. همان.
    9. همان.

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه