هرچی به سایت اصلیشون serfsn.irib
سر زدم برنامه ی هفته ی فعلی رو نزاشته بودند و ظاهرا با تاخیر قرار میدن.
و فکر نمیکردم تبیان برنامه ی ظبط شده ی خودش رو میزاره و البته به موقع.
هرچی فکرکردم مگه این برنامه چی داره که با تاخیر لینک میدن تعجبم بیشتر وشد :d
بسی متشکر.
علت جشن صهیونیست ها ؟
قابل توجه مسولان نازک نارنجی : یه سیاست مدار واقعی کسی که کتک خورش ملس باشه .....!!! علت جشن صهیونیست ها ؟ ... از یاد رفتگان .... بر سر هر میز مدیر یک ظرف غذا !!! "ویژه مفاسد اقتصادی" به به چه برخورد قاطعی ...!!! جشن عروسی یا معارفه ؟
لینک دانلود:
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
حتما ببینید! مخصوصا بخش "علت جشن صهیونیست ها ؟"
اللهم عجل لولیک الفرج
لــــطــف الــــهـی بکند کار خویش
مـژده رحـــــمــــــت برساند سروش
این خیلی خیلی جالب بود!!!"ویژه مفاسد اقتصادی" به به چه برخورد قاطعی ...!!!
این یکی واقعا دردآور!!!!"علت جشن صهیونیست ها ؟"
بنده هم توصیه میکنم حتما ببینید!
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
اون قسمتش که به آقامحمدی تیکه انداخت که چه برخورد قاطعی و اینا ... :d
خیلی جالب بود و منو یاد اون گزارشی انداخت که به محسن رضایی تکه انداخت که اینایی که شما داری میگی(درمورد اهداف آموزش و پرورش) ، واقعا حاصل وقت و تجربه و شور و مشورت نخبگان مجمع تشخیص مصلحت بوده ؟؟ اینا رو که یه بچه هم میدونست :khande: :)
منظور اینکه این مدل گزارشها واقعا نیازه.
بعضی ها فکر میکنن خیلی صلاحیت دارن.
کدام بخش "صرفا جهت اطلاع" سانسور شد؟
اين بخش از برنامه تنها يك بار شانس رفتن روي آنتن را داشت و در بخش خبري ساعت 22 شبكه سه سيما از برنامه حذف شد
برنامه «صرفا جهت اطلاع» كه به عنوان يك بسته خبري جسور و بدون سانسور شناخته مي‌شد؛ در برنامه آخر خود گرفتار تيغ تيز سانسور شد.
به نقل از فارس، بسته خبري «صرفا جهت اطلاع» كه پنجشنبه‌ها با اجراي محمد دلاوري در بخش‌هاي مختلف خبري نيز تكرار مي‌شود، شب گذشته (2 تيرماه)در حالي براي اولين بار در قالب اخبار 20:30 روي آنتن رفت كه دلاوري در آن از كم كردن وقت برنامه و محدود كردن آن به 5 دقيقه گلايه كرد.
بنا بر اين گزارش، آيتم پاياني اين برنامه نيز كه پخش آن دقيقا به پس از اذان مغرب موكول شد، مربوط به سخنراني محمود احمدينژاد در مجلس و معرفي سيدحميد سجادي وزير پيشنهادي‌اش براي تصدي وزارت ورزش و جوانان بود كه با دو، دو گفتن‌هاي مجلسيان به معناي مخالفت با رئيس جمهور همراه بود.
در اين بخش دلاوري در گفتار متن خود اظهار داشت كه اگر با نظر او موافق نيستيد حداقل بگذاريد حرفش را بزند.
اين بخش از برنامه تنها يك بار شانس رفتن روي آنتن را داشت و در بخش خبري ساعت 22 شبكه سه سيما از برنامه حذف شد.
بسته خبري «صرفا جهت اطلاع» در زمان كوتاهي كه روي آنتن مي‌رود، توانسته نظر مخاطبان بسياري به خصوص مردم را به خود جذب كند و با بيان و ارائه برخي نكات پشت پرده به ويژه از دنياي سياست، شايد بتوان آن را جسورترين بخش خبري تلويزيون دانست.
تا زمان تنظيم و انتشار اين خبر هنوز اين قسمت از «صرفا جهت اطلاع كه قسمت 40 آن محسوب مي‌شود، روي سايت اين برنامه قرار نگرفته و معلوم نيست كه نسخه اينترنتي آن هم مشمول سانسور شده يا خير.
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
هی روزگار..
این برنامه تازه داشت تاثیر خودش رو نشون میداد و یه روند رو به رشد هم داشتن که متاسفانه این مافیای بی جنبه ی قدرت تحمل برنامه ی بدون سانسور رو ندارن
دیروز امروز فردا
صرفا جهت اطلاع
فردا دیگه میخوان چه برنامه ای رو ف.ی.ل.ت.ر
آنجا که نمی رسد مرا دست ، تویی ..
این قسمت معرکه بود.....اگر گوش شنوایی باشه و جوابی برای سوالش:!!!!!
سوال از رئیسجمهوردر تلویزیون:اینکه هرچه دلتان بخواهد بگویید و بعد منت بگذارید که به خاطر وحدت در سکوتید، معنای جدید وحدت است؟
دولت - نقلقولهای متعدد از نشست انتخاباتی احمدینژاد با اعضای ستادهای انتخاباتیاش در هفته در گزارشهای غیررسمی سیما نیز منعکس شد.
به گزارش خبرآنلاین، مجری برنامه خبری «صرفا جهت اطلاع»، بی آنکه نامی از رئیسجمهور ببرد، در گزارشی با عنوان «معنای جدید سکوت برای وحدت»، گفت: برخی مسئولین بعد از اینکه هر چی دلشان خواست به هم دیگر گفتند، سر ملت منت گذاشتند و گفتند که اگر برای حفظ وحدت نبود، خیلی حرفها را میزدند. خب لابد این معنای جدید وحدت است دیگر! هر چه دلشان می خواهند میگویند،بعد هم اضافه میکنند که در سکوت هستند.
او سپس به فرهنگستان ادب و زبان فارسی توصیه کرد که درباره این مفهوم جدید وحدت نیز کار کند و ادامه داد: از این مقامات هم متشکریم که برای بالا بردن «فهم» ما مردم از «سکوت» و «خویشتنداری»، چه زحمتی که به خودشان نمیدهند!
گفتنی است بر اساس اخبار منتشره در فارس و نسیم آنلاین، احمدینژاد در نشست مذکور پس از وارد کردن اتهاماتی به دستگاه قضا و آنانکه نمیگذارند دولت به برنامههایش برسد، گفته بود که تنها 10 درصد مطالب را گفته ست و شاید در آینده 25 درصد دیگر را هم بگوید، اما به دلیل حفظ وحدت از بیان دیگرمطالب خودداری میکند.
این برنامه تلویزیونی که سر مجلسیها منت میگذاشت به دلیل تعطیلی یک هفتهای صحن علنی مجلس؛ درباره آنها خبری منتشر نکرده است و حتما هفته آینده تلافی خواهد کرد، بیهیچ مقدمهای به اظهار نظرها درباره ترکیب آینده مجلس پرداخت و طی آن مجری برنامه گفت: چه کار به ترکیب مجلس بعد دارید که یک جناحی است، دو جناحی یا ده جناحی؟ انشالله مردم در 12 اسفند ترکیب مجلس را تعیین می کنند. خواهشا شما راجع به مسائل غیرسیاسی حرف نزن! خواهشا!
مجری برنامه که نمیخواست بگوید منظور از این بخش خبری، کدام یک از مسئولان است، خطاب به بینندگان برنامه 20:30 گفت: اگر از این برنامه چیزی متوجه نشدید، ببخشید! برای همین چند کلمه در این گزارش هم به سختی مجوز گرفتیم.
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
ناراحتی احمدی نژاد از بیان استقبال اندک از او در سفر استانی
سفر استاني اين هفته رئيسجمهور به شهرکرد مورد توجه برنامه پربیننده "صرفا جهت اطلاع" قرار گرفت. در این برنامه مجري يکي از سخنرانيهاي احمدي نژاد در حال تمجيد از وي بود بي آنکه رئيسجمهور اندک توجهي به وي داشته باشد.
سپس اين فرد از رئيسجمهور عذرخواهي کرد که به دليل سرماي زياد هوا مردم نتوانستهاند چندان به استقبال وي بيايند که با اخم و تذکر احمدينژاد روبرو شد و فوراً حرفش را عوض کرد. صرفا جهت اطلاع اسم اين گزارش را «گاف عجيب» گذاشته بود.
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
متلك هاشمي به احمدينژاد و واكنش جالب صرفاً جهت اطلاع: تورم دوره شما كه پوست ما را كند +فيلم
سوژه اول :در شجاعت وصلابت ما شک نکنید
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
سلام . در سایتمون یعنی همین که آدرسش این بالاست یه پیام جالب گذاشتید، نوشتید : بارها تو برنامه گفتید ای کسانی که فلان کاروکردین یا فلان حرف و زدین، اگه یه باره دیگه ، فقط یه باره دیگه مرتکب این کار بشید ،اسمتون رو اعلام میکنیم ، منتها تا حالا که هیچ اسمی اعلام نکردید ...
خوب مچ می گیرید دا.ولی خوب شاید بنده خداها دیگه جرات نکردن کارشون رو تکرار کنند.
شما در شجاعت وصلابت ما انقدر هم شک نکنید . اصلا
سوژه بعد: انگار از شر روباه خلاص شدیم ...
خبرنگار : بالاخره نشد که با این روباه پیر بدسابقه کنار بیایم و با تصمیم نماینده ها قرار شد که رابطه کم کم ایشالله قطع بشه ، سالهاست که می گفتیم کارکار انگلیسی هاست .و خلاصه بعد از سالها مجلس فهمید و هفته پیش تصمیم گرفت نسخه چند صد سال فریبکاری نسخه این جماعت رو بپیچه و بره پی کارش .اما این حضرات اقازاده ها و خانم زاده هایی که مدتهاست در لندن ساکنند
چی کار کنند بعد از قطع رابطه .ما که راستشو بخواین داریم بروبچ رو از لندن برمی گردونیم ، که روابط به هم بخوره بی آب و دون نمونند این طفلکیا .
در ضمن دوبی وترکیه هم گزینه های بدی نیستا ؟ روشون فکر کنید
سوژه بعد: دعوای دو تا اداره ، بریدن برق مردم
( نمایش تصاویری از ساختمان منطقه آزاد کیش که همه کارمندان و مراجعه کنندگان در تاریکی کار می کنند ) خبرنگار : این یه فیلم ترسناک نیست ، اینجا منطقه ازاده کیشه که چون 150 میلیون پول برقشونداده چند وقته تو تاریکی مونده ( مصاحبه مردمی ...یک خانم در مصاحبه با خبرنگار : برقمون قطعه و وضعمون همینه که می بینید همه جا تاریکه ...یک خانم مراجعه کننده : امدم دنبال شناسنامه بچم دو روزه که گرفتارم ) خبرنگار : منطقه ازادجان خیلی بی پولی که بدهیتو نمیدی ؟ اداره برق تو هم داری به خاطر اهمال مدیران منطقه آزاد ، مردمو تنبیه میکنی ؟ بعضی کارها هم انصافا نوبره ها ،مثل دو تا ادم بالغ بشینید مشکلتون رو حل کنید دیگه ، این کارا چیه ؟
سوژه بعد: عملکرد بد دادستان تهران و رئیس روزنامه ایران
(پخش تصاویر کنفرانس خبری اژه ای ، سخنان اژه ای درباره ماجرای روزنامه ایران : اگه از من بپرسند می گم که دادستانی تهران بهتر از این می تونست عمل کنه . دو..کسانی که تمرد از قانون کردن و گفتن نمی آئیم چه بدستور مافوق و چه بدستور خودشون این حتما کار درستی نبوده و این کار خلافیست)
خبرنگار : خدا را شکر که یکی پید ا شد که بیخود از همه کارهای مجموعه اش دفاع نکنه . فرمانده رییس نیروی انتظامی هم گفته نیروهاش میتونستند بهتر از این عمل کنه ، خوب چرا خوب کار نکردند کسی که جلوشونو نگرفته بود.به هرحال این خیلی خوبه که وقتی یه خطایی میکنیم نمیگیم همینه که هست خیلی خوب کردم .راستی چرا از اون طرف تا بحال کسی نگفته ماهم بد عمل کردیم .نکنه فکر می کنند اون روزکارای خیلی خوبی کردند .
سوژه بعد: مشکل دستگاه ایکس ری .. یا چشم برخی ها ؟
(رییس گمرک : وقتی ما در گمرک ورودی و گمرک خروجی ایکس ری داشته باشیم خوب هرگونه تغییری در محتوای کانتین یا کامیون اتفاق افتاده باشه اینجا کاملا قابل کشفه )
خبرنگار : مهندس انصافا اگه من الان از جیبم پول بدم از اون دستگاهها بخریم این مدل مشکلات حل میشه ؟ اونوقت برای اونی که چشماشو میبنده که این جنسا رد بشن چه دستگاهی بخریم ؟
سوژه بعد: با کمال افتخار !!
( مدیر بیمه : تمام صنایع که تحت پوشش بیمه های خارجی بودند با افتخار اعلام میکنیم که اکنون زیر پوشش بیمه های داخلی هستند) خبرنگار : آقای رییس کل ، بیمه کردن که کار دو دقیقه است ، خدا به داد آدم برسه وقتی که میخواد از بیمه ا ش استفاده کنه ، یادت باشه افتخاراصلی اون روزه که صاحب صنعت بخواد از بیمه اش استفاده کنه و دمارش در نیاد
سوژه بعد: موالید و حرف های ...
( پخش تصاویر سخنان هاشمی رفسنجانی ... هاشمی : در سالهای اول انقلاب انفجار جمعیت داشتیم موالید خیلی بالا بود، من خودم یک خطبه ای در نماز جمعه درباره اشکالات فرضیه "مالتوست " برای مردم گفته بودم که یه چیز عجیب غریبی بود ولی خوب دوباره یه خطبه ای خوندم که باید یه جور دیگه رفتار کنیم...خنده هاشمی و حضار ... ادامه سخنان هاشمی : حالا دوباره آقای احمدی نژاد اومده برگشته به...خنده هاشمی و حضار ...منتها نا موفقه یک میلیونم می یده که کسی نمی گیره ) خبرنگار : حاج اقا ببخشید ولی ما اینقدرم آلزایمر نداریم که اون تورما و گرونیا و شکاف طبقاتی دوران شما یادمون رفته باشه ها ، شما اون موقعه ها جسارتا غیر از سخنرانی کردن با گرونی یه پوستی از ما کندید که کلا عیال وار شدن از یادمون رفت .
سوژه بعد: مانور با حال زلزله
خبرنگار : به جناب زلزله بفرمائید پیش از آمدن مطلع کنه ما را ...پخش تصاویری از برگزاری مانور زلزله در مدارس که بیشتر شبیه آغاز مسابقه دو بود و بیشتر دانش آموزان مشغول شوخی و بازی بودند تا شرکت در مانور زلزله ... نمایش تصور دانش آموزی که نقش سارق رو در این مانور بازی می کنه و مامور پلیسی که موضوع رو جدی گرفته و مثل یه سارق واقعی با دانش آموز رفتار می کنه
سوژه بعد: برندگان مسابقه احتمالی جهت اطلاع
خبرنگار : یه دویست سیصد میلیونی ناقابل به ما بودجه بدن یه جشنواره برگزار می کنیم جوایزی تقدیم می کنیم به مردان و زنان عالم سیاست و کیاست .
( نمایش کاریکاتور وزیر بازرگانی ) مثلا جایزه " تو موضوع ترین وزیر" روتقدیم میکردیم به وزیر بازرگانی و تجارت و غیره که هرچند وزارتخوتش نقش مهمی در کندن پوست مصرف کننده و تولید کننده داره اما لااقل فلسفه نمیگه و در سخنرانیهاش درباره کائنات و ستارگان سخنرانی نمیکنه
( کاریکاتور جاسبی )جایزه جوگیرترین رییس دانشگاه را هم تقدیم میکردیم به اقای جاسبی که حتی یک انتقاد هم در کار خود ندید ( خبرنگار خطاب به جاسبی مهمترین نقطه ضعف رو کجا می دونستین .. جاسبی : من هرچه که می بینم زیبایی و تکامل می بینم ) خبرنگار : دکتر خودت هرچی دیدی زیبایی بوده منتها از دانشجوها ، استادها کارمندها یه سراغی میگرفتی ببینی هر چی هم اونا دیدن زیبایی بوده ؟ ( جاسبی در وصف خودش شعر میخواند: بسی رنج بردم در این سال سی
ز الطاف حق بهره برم بسی ..نمیرم از این پس که من زنده ام من این بذر دانش پراکنده ام )
سوژه بعد: اینجوری عزاداری با شکوه نیست ؟
( تصاویر یه تکیه عزاداری در آنسوی خیابان ) خبرنگار :ببینید فاصله این تکیه عزاداری سالار شهیدان با تکیه بعدی چند ده متر بیشتر نمیشه ، این یعنی سختمونه انگار که هممون جمع بشیم زیر یه سقف و با هم عزاداری کنیم ، اشکالشم اینه که اینطوری هم بیشتر متفرق میشیم و هم هر چی تعداد تکایا زیاد میشه ،مسجدها که کانون اصلی ایمان و اعتقاده جمعیتشون کمتر میشه ، دوباره فکر کنیم ایا عزاداری سالار شهیدان با کنار هم بودن و گرد کانون مساجد ، جلوه و جمال صد چندانی نداره ؟ ( تصاویر حسینیه زنجانیها )
سوژه آخر: اگه فقط یه بار دیگه ..
خبرنگار : یک استاد محترم دانشگاه کتابشو برای ما فرستاده و گفته آقا یه تیکه از کتاب منو قلمبه کپی کردن و به اسم خودشون مقاله علمی چاپ کردن ....ما دیگه در این موارد چی می تونیم بگیم جز اینکه طبق ان عادت معلوف بگیم که اگه یه بار دیگه فقط یه باره دیگه این اتفاق بیفته با اسم و رسم اعلام میکنیم ، فقط یه باره دیگه ...خداحافظ
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
