روزی مورچه ای دانه درشتی برداشته بود و در بیابان می رفت.
از او پرسیدند:کجا می روی؟
گفت: می خواهم این دانه را برای دوستم که در شهری دیگر زندگی می کند ببرم.
گفتند:واقعا که مسخره ای!تو اگر هزار سال هم عمر کنی نمی توانی این همه راه را پشت سر بگذاری و از کوهستانها بگذری تا به او برسی.
مورچه گفت:مهم نیست . همین که من در این مسیر باشم ، او خودش می فهمد که دوستش دارم:rolleyes:
***************************
لطفا نظر در مورد مطلب یادتون نره.
اگر خواستید به من سر بزنید حتما به من یه سر بزنید saleh1
انشاالله هر جا هستید سالم وسلامت باشید.
التماس دعا