چكيده
درباره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و ظهور آن حضرت، مسائل و سوالهاي مختلفي مطرح است، كه ارزيابي و تحليل آن ها، شخصيت نحوه قيام و تشكيل حكومت عدل جهاني آن بزرگوار را جلوه بيشتري ميبخشد.
از جمله سوالها اين است كه ـ كه آيا آن حضرت، هنگام ظهور خويش، «كتاب جديد» و «آيين جديد» ميآورد؟ خوشبختانه، اين موضوع، در احاديث مطرح است و به كمك ساير احاديث، معنا و مفهوم و ابعاد آن نيز بيان شده است كه در اين مقال، به بررسي آن ميپردازيم.
كليد واژهها: كتاب جديد، آئين جديد، انحرافات، بدعت، عدالت، دگرگوني.
« كتاب جديد » و « امر جديد »
درباره « كتاب جديد » و « امر جديد » رواياتي وارد شده است، كه نمونه هايي از آنها را مورد دقت قرار ميدهيم:
1. از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه درباره ظهور حضرت مهدي علیه السلام و نشانههاي آن فرمود:
والله لكاني انظر اليه بين الركن و المقام، يبايع الناس علي كتاب جديد، علي العرب شديد. ويل لطغاة العرب من شرٍ قد اقترب!
به خدا سوگند! مثل اين است كه به او مينگرم كه بين «ركن» و «مقام» براساس كتاب جديد، با مردم بيعت ميكند و اين كار بر عرب سخت است. واي به حال طغيانگران عرب، از شر آنچه به زودي، بر آنان وارد ميشود! (مجلسي، 1404: ج52، ص135؛ نيشابوري، بيتا: ج4، ص239).
2. همچنين، امام صادق عليه السلام فرمود:
اذا قام القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف جاء بامر جديد، كما دعا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في بدو الاسلام، الي امر جديد.
آنگاه، كه مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام ميكند، آيين جديدي ميآورد؛ همان طور كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در آغاز اسلام، به آيين جديدي دعوت كرد (مفيد، 1413: ص364؛ مجلسي، همان: ج52، ص338).
3. امام صادق عليه السلام همچنين، درباره قيام و روش كار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فرمود:
يقوم بامر جديد و كتاب جديد، و سنة جديدة، و قضاء جديد علي العرب شديد... (مجلسي، همان: ج52، ص231).
آن حضرت «امر جديد» و كتاب جديد و سنّت جديد و قضاوت جديدي برپا ميكند كه (اين كارها) بر عرب، سخت و نگران كننده خواهد بود، بايد توجه داشت، كه «امر» نوعاً به معناي امامت و زعامت و حكومت است؛ چنان كه «اولي الامر» (نساء: 59) و «الامر» (آل عمران: 159) و «أمرهم شوري بينهم» (شوري: 38) در قرآن كريم، چنين مفهومي را بيان ميدارد.
امام علي عليه السلام نيز ميفرمايد:
فلما نهضت بالامر (صبحي صالح، 1387: ص49، خ3) ان أحق الناس بهذا الامر، أقواهم عليه و أعلمه بأمر الله فيه (همان: ص247، خ173).
پس منظور، «امر امامت» است؛ در نتيجه «امر جديدي» را كه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مطرح ميكند، آيين جديدي است كه در پرتو «امر امامت و زعامت و حكومت آن حضرت» شكل ميگيرد.
چرا دين جديد؟
پيامبر والامقام صلي الله عليه و آله و سلم بر پايه بينش خويش، در هر فرصت مناسب هشدار داده و اعلام خطر ميكرد و با ايراد خطابه در جمع، اعلام مينمود:
ان احسن الحديث كتاب الله، و خير الهدي هدي محمد صلي الله عليه و آله و سلم و شر الامور محدثاتها، و كل محدثة بدعة، وكل بدعة ضلالة.
به راستي كه بهترين سخن، كتاب خدا است و بهترين هدايت، هدايت محمد صلي الله عليه و آله و سلم است، و بدترين كارها، اعمال و گفتار خود ساخته و بياساس ميباشد، و هر پديده خود ساخته بدعت است، و هر بدعتي هم گمراهي خواهد بود (مجلسي، همان: ج74، ص172؛ محدث قمي، 1416: ج2، ص52).
آري، آن حضرت، براي پديد آمدن بدعت در دين، آن قدر حساس و نگران بود كه اعلام ميكرد:
من أتي ذا بدعة فعظَّمه، فانما يسعي في هدم الاسلام.
هر كس نزد بدعت گذاري رود و او را تعظيم و احترام كند، به راستي در نابودي اسلام كوشيده است (كليني، 1363: ج1، ص54؛ حر عاملي، 1409: ج11، ص510).
همچنين، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه 23 سال، سختيها و آوارگيهاي دردناك را در روزگار غربت اسلام به جان خريده بود، ميفرمود:
ان الاسلام بدأ غريباً، و سيعود غريباً...
به راستي كه اسلام، با غربت (و كمي ياران) آغاز شد و به زودي هم به غربت بازخواهد گشت.
آن حضرت در پاسخ كساني كه پرسيدند: «غريبان آن روز چه كساني هستند»، فرمود: «آنان كه هنگام فساد و تباهي ها، در مقام اصلاح بر ميآيند» (مجلسي، همان: ج52، ص7و336؛ متقي هندي، 1409: ج1، ص239).
اميرالمؤمنين عليه السلام پس از حمد خداوند متعال و تجليل و تمجيد از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم با نگراني فراواني درباره انحرافات و بدعتهاي روزگار حاكمان بني اميه و طبقات مختلف اجتماعي ميفرمايد:
مردم آن زمان، چون گرگان، قدرتمداران درندگان، طبقه متوسط طعمهها، فقيران و تهي دستان مردگانند. راستي و درستي از ميان رفته و دروغ شايع ميشود. دوستي و محبت، زباني است و دشمنيها در دلها كمين كرده، فسق و فجور موجب نسب (شخصيت) و عفت و پاكدامني (كم ياب و) سبب شگفتي ميشود (صبحي صالح، همان: ص154، خ106).
و: اسلام، مثل پوستين وارونه كه به تن پوشيده گردد (خشن و زشت ميشود.) (صبحي صالح، همان: ص158، خ108).
آري؛ به نظر امام علي عليه السلام كژيها و انحرافات در مظاهر دين كه بني اميه پايه گذار آنها بودند ـ چنان كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز پيش بيني كرده بود (مجلسي، همان: ج2، ص109) چنان فزوني مييابد كه با نگراني اعلام ميدارد:
يأتي علي الناس زمان، لايبقي فيه من القران الا رسمُه، و من الاسلام الا اسمُه، و مساجدهم يومئذ عامرة من البناء، خراب من الهدي... ؛
روزگاري بر مردم فرا ميرسد كه از قرآن، جز نشانه (نوشته اي) و از اسلام، جز نامي (گفتاري) چيزي به جاي نميماند. مسجدهاي آنان در آن روزگار، از لحاظ ساختمان؛ عمران و رونق دارد؛ ولي از نظر هدايت و سازندگي خراب و ناكار آمد است (صبحي صالح، همان: ص540، ح369).
با توجه به اين جهات، هنگامي كه امام مهدي عليه السلام براي نوسازي و بازسازي عقايد و رفتار مردم، براساس احكام ناب و خالص قران كريم و برقراري «عدالت واقعي و همه جانبه و فراگير» ظهور ميكند، مردم اسلامي را مشاهده ميكنند كه با آنچه تا آن زمان شنيده و ديدهاند، بسيار متفاوت است و «آيين جديد» و اسلام ناب تلقي ميشود؛ در صورتي كه اين گونه نيست كه آن حضرت اسلامي جديد را بياورد؛ زيرا آن امام بزرگوار، استمرار بخش و احياگر آيين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است و شيوه دعوت و عملكرد او در احاديث آمده است.
ويژگيهاي آيين جديد
آيين جديد ـ همانطور كه خوانديم ـ همان آيين اسلام است كه براساس قران كريم و سنت نوراني پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و دعوت و سيره استوار آن حضرت صورت ميگيرد. در اين باره، روايات متعددي وارد شده است كه نمونه هايي از آنها را ملاحظه ميكنيم:
1. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است:
قائم، از فرزندان من است. نام او نام من، كنيه او كنيه من، قيافه او قيافه من، و روش او روش من است. او مردم را به پيروي از آيين من استوار ميسازد. هر كس از او اطاعت كند، از من اطاعت كرده و هر كس او را نافرماني كند، از من نافرماني كرده است (حر عاملي، بيتا: ج3، ص482، ح190).
2. محمد بن مسلم ميگويد: درباره سيره و روش قيام حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف از امام باقر عليه السلام پرسيدم. آن حضرت فرمود:
«بسيرةٍ ما سار به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم حتي يظهر الاسلام». قلت: «و ما كانت سيره رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم»؟
قال عليه السلام: «أبطلَ ما كانت في الجاهليه، و استقبل الناس بالعدل، و كذلك القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف اذا قام يبطل ما كان في الهُدنة مما كان في أيدي الناس، و يستقبل بهم بالعدل».
«به همان روشي، كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عمل نمود، رفتار ميكند؛ تا اين كه اسلام پيروز شود». گفتم: «روش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم چگونه بود؟».
فرمود: «آنچه در روزگار جاهليت وجود داشت، باطل كرد و مردم را به عدل فراخواند. همچنين، وقتي حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام كند، آنچه در روزگار صلح ميان مردم رايج شده، باطل ميكند و آنان را به عدل فرا ميخواند» (مجلسي، همان: ج52، ص381؛ طوسي، 1390: ج6، ص169).
3. ابو بصير ميگويد: مردي به حضور امام باقر عليه السلام وارد شد و امتيازات اهل بيت عليهم السلام را بيان كرد و راه هدايت آنان را ستود. امام عليه السلام نيز سخنان او را تأييد كرد و ادامه داد: اين راه مستقيم ما ادامه دارد، تا اين كه خداوند متعال، مردي از ما اهل بيت مبعوث نمايد كه به كتاب خدا عمل كند و منكر (و خلافي( را نميبيند، مگر اين كه، آن را محو و نابود ميكند (مجلسي، همان: ج52، ص378).
4. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم درباره تجديد حيات اسلام، به وسيله حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ميفرمايد:
و ان الثاني عشر من وُلدي، يَغيب حتي لا يُري، و يأتي علي امتي زمنٌ لا يبقي من الاسلام الا اسمُه، و لا من القران الا رسمُه، فحينئذٍ يأذن الله تعالي بالخروج فيُظهر الاسلام، و يُجدّد الدين…
دوازدهمين نفر از فرزندان من، از نظرها غايب ميگردد؛ تا اين كه ديده نميشود. زماني بر امت من فرا خواهد رسيد، كه از اسلام جز نامي، و از قرآن جز نقش و نوشته اي باقي نميماند. آن هنگام، خداوند متعال به او اذن قيام ميدهد و اسلام را پيروز ميگرداند و تجديد حيات ميبخشد (قندوزي حنفي، 1404: ج3، ص283؛ صافي گلپايگاني، 1419: ج1، ص169، ح242).
گرايشهاي قومي، ناآگاهي ها، هواهاي نفساني، دسيسههاي مخالفان و بالاخره شرايط سخت سياسي و اجتماعي، ممكن است بر آبشخور زلال دين، غبارها و خس هايي وارد كند و در رفتار گروه هايي، چهره زيبا و درخشان دين، به صورت نامناسب و وارونه جلوه كند؛ به طوري كه وقتي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آن را عرضه كند، آيين جديدي تلقي شود، اما به هر حال، امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آييني را كه با غبار شويي و تحريفزدايي عرضه ميدارد، همان آيين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است. روايات زير دراين باره، حقيقت را بهتر روشن ميگرداند:
1. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
و منهم مهدي هذه الامة، الذي يقوم بالدين في آخرالزمان، كما قمتُ في أوله.
از فرزندان من، مهدي اين امت است كه براساس معارف دين قيام ميكند، همانطور كه من، در آغاز آن قيام كردم (مجلسي، همان: ج36، ص231؛ صافي گلپايگاني، همان: ص152، ح221).
2. از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه درباره روش آن حضرت فرمود:
يصنع ما صنع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يهدم ما كان قبله، كما هدم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم امر الجاهلية، و يستأنفُ الاسلامَ جديداً.
آن حضرت، همان گونه رفتار ميكند كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رفتار كرد، وي افكار و اعمال ناصحيح قبل از قيام خويش را ويران ميسازد، همان طور كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم امر جاهليت را نابود كرد و بالاخره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آيين اسلام را بازسازي و نوسازي ميكند (مجلسي، همان: ج52، ص353، ح108).
3. امام علي عليه السلام درباره سيره و شيوه تحول آفرين حضرت مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف ميفرمايد:
يعطف الهَوي علي الهُدي، اذا عَطَفوا الهُدي علي الهوي، و يعطفُ الرايَ علي القرآن، اذا عَطفوا القرآن علي الراي.
امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آن گاه كه قيام كند، هواهاي نفساني را به هدايت و راه صحيح بر ميگرداند؛ در حالي كه مردم هدايت و درستي را به هوسها و هواهاي نفساني تبديل كرده باشند. نيز رايها و افكار را به قران بر ميگرداند، آن گاه كه افراد، قران را به رأي و تأويل تبديل نموده باشند (ابن ابي الحديد، 1404: ج9، ص40، خ138).
4. و بالاخره، امام باقر عليه السلام فرمود:
اذا قام قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ضرب فساطيط، و يُعلّم الناسَ القرآن، علي ما أنزل الله عزوجل...
آنگاه، كه قائم آل محمد قيام كند، چادرهايي را برپا ميكند، و قرآن را همان طور كه خداوند متعال نازل كرده است (بدون تأويل و تفسيرهاي ناروا) آموزش ميدهد (مفيد، همان: ص365).