نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟

  1. #1
    کاربر کوشا kiyana آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    نصف جهان
    نوشته ها
    379
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Unhappy چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟

    چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟

    دیدگاه پارسی :

    داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من بدور نگه دارد
    کوروش بزرگ : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ

    دیدگاه عربی:

    پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در 3 جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم.{ وسایل الشیعه – جلد 12}

    آیا این گفته صحت داره؟ آیا این حدیث جعلی نیست؟ خواهشا هر کی میدونه جواب بده


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    چیزی که تو احادیث زیاده خالی بندیه!(منظور احادیث جعلی)
    واگر هم حدیثی تو کتابی ذکر شد دلیل بر این نمیشه که سندیت داره.یکی از شاخه هایی که تو بررسی حدیث مطرح میشه علم رجال هست که در مورد کسی که راوی حدیثه،بحث میکنه تا ببینه جه قدر مورد وثوق و اطمینان هست.البته فقط این راه برای معتبر دونستن حدیث نیست ولی میتونه تا حدودی کار ساز باشه
    شما هم اگه میخواین در مرود این حدیث تحقیق کنید برید ببینید کسانی که اونو روایت کردن کیا هستن و چه قدر میشه بهشون اطمینان کرد.
    بعضیا میرن تو انواع کتابا میگردن تا یه حدیث جعلی پیدا کنن تا بکوبنش تو سر اسلام که آره اینجوریه و اونجوریه در صورتی که تا ته ماجرا رو نمیخونن.

  4. #3
    کاربر فعال Mahyar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    228
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سوره آل عمران:
    گروهى از یــهودیــان آرزو دارند كه كاش شما را از راه خدا گمراه كنند، در حالى كه جز خودشان را گمراه نمى كنند، و اين واقعيت را درك نمى كنند_69
    و از يـــهــود گروهى هستند كه هنگام [خواندن‏] دست نوشته هاى دروغ و بر بافته هاى خود زبان و صدايشان‏ را چنان پيچ و خم مى دهند تا شما گمان كنيد كه آنچه مى خوانند از كتاب آسمانى است، در حالى كه از كتاب آسمانى‏ نيست و با بى شرمى‏ مى گويند: آنچه مى خوانيم از سوى خـــداســـت. در حالى كه از سوى خدا نيست و با آنكه مى دانند از سوى خدا نيست‏ به خدا دروغ مى بندند_78

    سوره بقره:
    بسيارى از یــهــودیــان پس از آنكه حق براى آنان روشن شد به سبب حــســدى كه از
    وجودشان شعله كشيده، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند._109

    از این آیات مشخص است که این حدیث های مسخره کار چه کسانی می تواند باشد...:baton!:
    اما راجع به دروغ:

    سوره ذاریات:
    مــرگ بــر دروغ پــردازان_10
    همانان كه در جهالتى عميق و فراگير در بى خبرى و غفلتى سنگين فرو رفته اند_11
    همواره مى پرسند: روز جزا چه زمانى خواهد بود؟_12
    همان روزى است كه آنان را در آتش مى سوزانند_13
    و به آنان گويند:عذابتان را بچشيد، اين همان عذابى است كه از روى ريشخند شتاب در آمدنش را مى خواستيد_14

    سوره نبا:
    بى ترديد براى پرهيزكاران پيروزى و كاميابى است_31
    باغ‏ هايى سرسبز و خرم و انواع انگورها_32
    و دخترانى نو رسيده و هم سن_33
    و جام هايى لبريز از باده طهور_34
    در آنجا نه سخن بيهوده‏ اى مى شنوند و نــه دروغ و تكذيبى_35:63:

  5. #4
    حق آب و گل داره ابوالمراد آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    محل سکونت
    "...."
    نوشته ها
    1,334
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    من يك حديث از اميرالمومنين شنيدم كه فرمودند:

    جايي كه مردم آن زياد قسم بخورند دروغ زياد ميشود
    آنجا که نمی رسد مرا دست ، تویی ..

  6. #5
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دیدگاه پارسی :

    داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من بدور نگه دارد
    کوروش بزرگ : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ
    با سلام
    بله به عنوان دیدگاه بخواهیم نگاه کنیم در تمامی ادیان و مذاهب حتی مذاهب کفر نیز دروغ منع شده!
    زرتشت ، یهود ، مسیحیت ، اسلام
    فرق و مذاهب گونانون !
    همه و همه در دیدگاهشان دروغ ، دزدی و .... نهی کرده اند!

    نهی دروغ دلیل بر این نیست که آن مردم این را انجام نمی دادند
    بی شک در زمان هخامنشی هم دروغ گفته می شد....و کلا قیاستان اشتباه است!

    با تشکر از اخوی مهیار:

    سوره آل عمران:
    گروهى از یــهودیــان آرزو دارند كه كاش شما را از راه خدا گمراه كنند، در حالى كه جز خودشان را گمراه نمى كنند، و اين واقعيت را درك نمى كنند_69
    و از يـــهــود گروهى هستند كه هنگام [خواندن‏] دست نوشته هاى دروغ و بر بافته هاى خود زبان و صدايشان‏ را چنان پيچ و خم مى دهند تا شما گمان كنيد كه آنچه مى خوانند از كتاب آسمانى است، در حالى كه از كتاب آسمانى‏ نيست و با بى شرمى‏ مى گويند: آنچه مى خوانيم از سوى خـــداســـت. در حالى كه از سوى خدا نيست و با آنكه مى دانند از سوى خدا نيست‏ به خدا دروغ مى بندند_78

    سوره بقره:
    بسيارى از یــهــودیــان پس از آنكه حق براى آنان روشن شد به سبب حــســدى كه از
    وجودشان شعله كشيده، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند._109

    از این آیات مشخص است که این حدیث های مسخره کار چه کسانی می تواند باشد...:baton!:
    اما راجع به دروغ:

    سوره ذاریات:
    مــرگ بــر دروغ پــردازان_10
    همانان كه در جهالتى عميق و فراگير در بى خبرى و غفلتى سنگين فرو رفته اند_11
    همواره مى پرسند: روز جزا چه زمانى خواهد بود؟_12
    همان روزى است كه آنان را در آتش مى سوزانند_13
    و به آنان گويند:عذابتان را بچشيد، اين همان عذابى است كه از روى ريشخند شتاب در آمدنش را مى خواستيد_14

    سوره نبا:
    بى ترديد براى پرهيزكاران پيروزى و كاميابى است_31
    باغ‏ هايى سرسبز و خرم و انواع انگورها_32
    و دخترانى نو رسيده و هم سن_33
    و جام هايى لبريز از باده طهور_34
    در آنجا نه سخن بيهوده‏ اى مى شنوند و نــه دروغ و تكذيبى_35:63:
    صراحتا در قرآن دروغ نهی شده....
    حتی بیش از ادیان گذشته

    اما این حدیث:
    جواب های زیر به نقل از سایت اسک دین می باشد.
    جعلی نیست.

    يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاء

    من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، جلد چهارم، صفحه سیصد و شصت

    يا على: سه مورد است كه دروغ گفتن در آن نيكو است: تدبير در جنگ، و وعده دادن به همسر و زوجه، و اصلاح ميان مردم. و همنشينى سه طايفه دل را می ميراند: همنشينى فرومايگان، و همنشينى توانگران، و گفتگو با زنان.

    الخصال أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍعَنِ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ‏ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ وَ قَالَ ثَلَاثٌ يَقْبُحُ فِيهِنَّ الصِّدْقُ النَّمِيمَةُ وَ إِخْبَارُكَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِهِ بِمَا يَكْرَهُهُ وَ تَكْذِيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبَرِ وَ قَالَ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ مُجَالَسَةُ الْأَنْذَالِ وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاءِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَغْنِيَاءِ

    بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد شصت و هشتم، صفحه نهم

    پيامبر اكرم فرمود سه مورد است كه دروغ گفتن جائز بلكه خوب است 1- در صحنه جنگ 2- وعده دادن به همسر 3- براى اصلاح بين مردم. سه مورد است كه راست گفتن قبيح و زشت است. 1- سخن‏چينى 2- نقل عمل ناپسند از خانواده كسى به شوهر و سرپرست آن خانواده 3- و دروغگوئى كسى را به او گفتن و اخبار او را تكذيب كردن و نيز فرمود. سه گروهند كه همنشينى با آنان دل را می ميراند 1- همنشينى با افراد پست و رذل 2- هم صحبت شدن با زنها 3- همنشينى با ثروتمندان‏

    که البته مورد اول و سوم را کاملا درک میکنم اما در مورد دروغ به همسر متوجه نمیشوم.
    همچنین همصحبتی با زنها و همنشینی با ثروتمندان را هم باز نمیفهمم
    كتاب ميزان الحكمه در اين مورد حديثي از امام صادق (ع ) آورده است .
    ((كل كذب مسوئول عنه صاحبه يوما" الا (كذبا") في ثلاثه رجل , كائد في حربه فهو موضوع عنه او رجل اصلح بين اثنين تلقي هذا بغير ماتلقي به هذا يريد بذلك الاصلاح ما بينهما, او رجل وعد اهله شيئا" و هو لايريد ان يتم لهم ; هر دروغي روزي از گوينده اش بازخواست شود مگردروغي كه در سه جا گفته شود, مردي كه در جنگ نيرنگ زند كه بر او گناهي نيست , يا مردي كه ميان دو نفر اصلاح و سازش دهد با اين يكي برخورد مي كند و با آن ديگري برخورد ديگري و هدفش از اين كار آشتي دادن ميان آن دو است , يا مردي كه به زن (يا خانواده ) خود وعده اي دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد)), (ترجمه ميزان الحكمه , ج 11, محمد محمدي ري شهري , دارالحديث , نقل از كافي ).
    اين دروغ در موردي است كه مصلحت در كار باشد, نه اين كه هميشه مي توان به زن دروغ گفت . به عنوان مثال زن مي گويد فلان وسيله را براي خانه خريداري كن و مرد با وجودي كه امكانات مالي آن را ندارد وعده مثبت مي دهد, زيرا مقابله آشكار با درخواست زن غالبا" موجب نزاع و درگيري خانوادگي مي شود اما مي توان با پذيرش درخواست آن از نزاع و درگيري جلوگيري كرد, سپس به تدريج او را از خواسته خود منصرف ساخت و يا در شكل ممكن آن را عملي ساخت . علامه مجلسي مي نويسد ((بدان كه مضمون اين حديث مورد اتفاق خاصه و عامه (شيعه و سني ) است . مثلا" ترمذي از پيامبر(ص ) روايت كرده است كه فرمود: دروغ گفتن روا نيست , مگر در سه جا: مرد براي خشنودي همسر خود سخن به او بگويد و دروغ گفتن در ميدان جنگ و دروغ گفتن براي آشتي دادن ميان مردم )), (همان ).


    آیا واقعا دروغ در چنین مواقعی جایز است ؟




    مضمون این احادیث دستورهای معقول و پسندیده ای است که كسي آنها را محکوم نمی کند. در این احادیث دروغ در سه جا جایز بلکه پسندیده شمرده شده است :

    1. در جنگ که دشمن برای ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامی هجوم آورده و مسلمانان برای مقابله قیام کرده اند، در اینجا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حیله دشمن را منحرف کردن و به زمین زدن، جایز است و این در عرف عموم مردم دنیا جا افتاده و ضرب المثل شده که: جنگ میدان خدعه و نیرنگ است.
    دو نفر که برای کشتن هم رو در رو ایستاده اند، به هر طریق سعی در پیروزی دارند . اسلام جنگ ابتدایی و هجومی را علیه کسی اجازه نمی دهد و در میدان فردی و جمعی فقط دفاع را جایز می شمارد . بنا بر این اجازه نمی دهد بدون دلیل قانع و جایز کننده بر فرد یا جمعی هجوم برند ولی اگر جایی مورد هجوم دشمن واقع شدند، به آنان اجازه داده برای غلبه بر دشمن مکر و کید و حیله کنند و دادن اطلاعات غلط یکی از موارد است.


    2.سخن چینی از کارهایی است که باعث ایجاد و شعله ور شدن کینه ها می گردد و افراد و گروه ها را به هم بدبین و باعث ایجاد شقاق و تفرقه می شود. طبیعی است که افراد در اثر غفلت و بی توجهی یا لغزش، پشت سر برادر و خواهر مؤمن خود گاهی سخن ناروایی می گویند بخصوص اگر بین آنها نقار و دلخوری باشد. حالا اگر کسی این سخن ناخوشایند که این فرد در غیاب برادر یا خواهر مؤمنش زده را به فرد غایب برساند، دشمنی را بین آنان ایجاد یا شعله ور می سازد اما اگر نقل نکند یا به دروغ سخنان خوبی از این فرد در مورد فرد غایب به فرد غایب و از او به این منتقل کند، گر چه دروغ گفته ولی باعث شده که بین دو برادر دینی رفع کدورت شده یا دوستی آنها عمیق تر و وثیق تر گردد و افشا شدن این دروغ ها در بعد هم، نه تنها باعث ناراحتی آنها نمی شود بلکه دروغگو را به خاطر این دروغ های فایده بخشش تمجید می کنند و از او متشکر هم خواهند بود.

    3.وعده دروغ، كار خوب و پسنديده‏اى نيست و در هيچ جا نمى‏توان بدان توصيه كرد. كسى كه قصد انجام كارى را ندارد و انجام آن را صحيح يا مشروع يا در توان خود نمى‏بيند، نبايد ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى كه همان لحظه انجام آن را صحيح يا ممكن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏باشد؛ ولى يك نوع وعده دادن است که گرچه راست نیست ، ولی براى تداوم زندگى، رفع كدورت و پيدايش علاقه به زندگى مؤثر است.
    معمولاً افراد خانواده و بخصوص همسر تقاضاهاى فراوانى دارد كه بيشتر آنها مشروع و به جا مى‏باشند. گاه هم خواسته‏اى به ذهنش خطور مى‏كند و برآورده شدن آن را مى‏طلبد و از اينكه همسرش بدان بى‏توجه است، ناراحت مى‏گردد. هنگام اظهار این درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممكن است صورت پذيرد:

    الف. وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى كه اصلاً تصميمى بر انجام آن ندارد.
    ب. وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگويد به خواست خدا اين كار را خواهم كرد، در حالى كه واقعاً و صد در صد مصمم بر انجام آن نيست، بلكه حتى انجام آن را به مصلحت نمى‏داند.
    ج. اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نكند و با سكوت از آن بگذرد.
    د. با قاطعيت انجام خواسته همسرش را نفى كند.

    برخورد نوع چهارم قطعاً سبب ناراحتى و آزرده‏ خاطرى همسر مى‏گردد مگر اينكه خواسته وى خلاف شرع روشن يا خواسته غير ممكنى باشد و شوهر بتواند او را به صحيح نبودن خواسته‏اش قانع كند.
    برخورد نوع سوم شايد به ناپسندى نوع چهارم نباشد، ولى قطعاً ناپسند است، زيرا به معناى بى‏توجهى به همسر و تقاضاهاى اوست كه آزردگى خاطر وى را در پى خواهد داشت.
    برخورد نوع اوّل، تعهد قطعى در پى مى‏آورد و با عمل نكردن به آن، مرد گرفتار خُلف وعده مى‏شود كه هم اخلاقاً ناپسند است و هم اثرات بدى بر روح و روان اعضاى خانواده و زن مى‏گذارد.

    اما
    برخورد نوع دوم راه صحيح و عاقلانه‏اى است. مرد در آن لحظه پس از شنيدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع نديد، وعده انجام آن را مى‏دهد و مثلاً مى‏گويد: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با اين وعده همسرش را شاد مى‏گرداند و پس از گذشت مدتى هر چند كم و آرامش يافتن و فروكش كردن هيجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضايش برگردد و آن را بى‏جا بشمرد و يا با كمى توضيح قانع گردد كه تقاضايش حداقل اكنون صحيح نيست يا اينكه با وجود صحيح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد.
    بنابراين در این فراز روایت به مردها توصيه مى‏شود به درد دل خانم‏هايشان به خوبى توجه كنند و از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلكه سربسته و با وعده دادن با آنها موافقت نمايند، تا هيجان‏هاى روحى همسر فروكش كند، آنگاه با توضيح او را از پى‏گيرى خواسته‏اش منصرف سازند. چنين موافقتى در لحظات ابتدايى، مصداق وعده دادن به همسر است، كه بسيار پسنديده و كارساز مى‏باشد.

    خلاصه :
    با همه توضيحات براي اين كه از اين رواين سوء استفاده و توجيهات غير قابل قبول نشود عرض مي كنيم


    منع گناهان مادامي است كه مصلحت مهمتر از ترك آن گناه در ميان نباشد
    توضيح :
    ترك گناهان واجب و داراي مصلحت است حال اگر موقعيتي پيش بيايد كه انجام گناه بالاتر و مصلحت دارتر از ترك آن باشد بايد چكار كرد ؟؟؟؟؟
    بالاخره دين اسلام بايد راهي پيش پاي مكلفين گذاشته باشد

    مثلا: غيبت از گناهان كبيره است كه در روايات عذابهاي سختي براي آن در نظر گرفته شده است اما اگر مساله مهمي پيش آمد كه بايد انجام شود و رها كردن آن جايز نيست از طرف ديگر انجام آن هم منوط به غيبت كردن يا شنيدن است.
    خوب در اينجا بايد چكار كرد ؟؟؟؟؟؟؟
    دين اسلام به ما اجازه مي دهد مر تكب غيبت (در حد ضرورت) بشويم تا مصلحت مهمتر از بين نرود

    مثالي ديگر

    شخصي روزه است مي دانيم يكي از مبطلات روزه ( بنابر نظر برخي از بزرگان )فرو بردن يك دفعه تمام سر در زير آب است حال اگر كسي ديد كه مومني در حال غرق شدن است بايد چكار كند ؟؟؟؟؟؟

    حتما جواب خواهيد داد نجات مومن و باطل كردن روزه مصلحتش بالاتر از ادامه دادن به روزه است

    پس اين تجويز و اجازه دروغ گفتن بهانه اي براي برخي افراد نشود كه در هر مساله اي تمسك به دروغ بجويند

    اين روايت در مواردي دروغ گفتن به زن را تجويز مي كند كه مصلحت دروغ گفتن بالاتر از دروغ نگفتن باشد



    سلام
    برادران بزرگوار متاسفانه در مطالب نوشته شده دقت نكرديد خواهش ما اين است در هر مساله اي مطالب نوشته شده را با دقت بخوانيم بعد قضاوت كنيم
    عرض كرديم كه دروغ از گناهان كبيره هست و در روايات داريم كه تمام گناهان در خانه اي است و كليد آن دروغ است
    و هم چنين عرض كرديم دروغ گفتن در جايي تجويز ميشود كه مصلحت آن بالاتر از دروغ نگفتن باشد
    خوب از شما مي پرسيم كه اين مساله اي كه مي خواهيم به خاطر آن دروغ بگوييم و چه بسا دروغ گفتن واجب باشد بايد چقدر مهم و اساسي باشد و مصلحت آن چقدر زياد باشد تا بر مفسده زياد دروغ برتري داشته باشد ؟؟؟


    دوباره تكرار مي كنيم
    دوباره تكرار مي كنيم
    دوباره تكرار ميكنيم

    گناهان (نه فقط دروغ ) زماني تجويز شده اند كه مصلحتي كه در ارتكاب و انجام آنها است بيش از مفسده آن باشد ؟؟

    براي اينكه تشخيص بدهيم در كجاها مصلحت انجام گناه بيش از مفسده آن است بايد به علماء و كارشناسان ديني مراجعه كرد

    و اين مساله اختصاص به زنان هم ندارد
    همانطور که دوستان هم اشاره کردند در کتب احادیث این روایت اینگونه آمده:

    ثلاثة یحسن فیهن الکذب : المکیدة فی الحرب ، وعدتک زوجتک ، والإصلاح بین الناس (1)


    برای اینکه بحث بیشتر روشن شود ناچاریم این مطلب را توضیح دهیم که:


    1. در جنگ که دشمن برای ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامی هجوم آورده و مسلمانان برای مقابله قیام کرده اند، در این جا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حیله دشمن را منحرف کردن و به زمین زدن، جایز است .

    2.سخن چینی از کارهایی است که باعث ایجاد و شعله ور شدن کینه ها می گردد . لذا برای مشتعل نشدن اتش کینه میان چند نفر، جایز است


    3. اما سوال مربوط به عزیزمان اینکه :وعده دروغ، کار خوب و پسندیده‏اى نیست و در هیچ جا نمى‏توان بدان توصیه کرد. کسى که قصد انجام کارى را ندارد و انجام آن را صحیح یا مشروع یا در توان خود نمى‏بیند، نباید ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى که همان لحظه انجام آن را صحیح یا ممکن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏باشد؛ ولى یک نوع وعده دادن است که گرچه راست نیست ، ولی براى تداوم زندگى، رفع کدورت و پیدایش علاقه به زندگى مؤثر است.

    معمولاً افراد خانواده و به خصوص همسر در بسیاری از موارد تقاضاهاى فراوانى دارد که بیش تر آن ها مشروع و به جا مى‏باشند. گاه هم خواسته‏اى به ذهنش خطور مى‏کند و برآورده شدن آن را مى‏طلبد. از اینکه همسرش بدان بى‏توجه است، ناراحت مى‏گردد. هنگام اظهار این درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممکن است صورت پذیرد:

    الف. وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى که اصلاً تصمیمى بر انجام آن ندارد.
    ب. وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگوید: به خواست خدا این کار را خواهم کرد.
    ج. اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نکند و با سکوت از آن بگذرد.
    د. با قاطعیت انجام خواسته همسرش را نفى کند.


    به نظر می رسد برخورد نوع دوم راه صحیح و عاقلانه‏اى است. مرد در آن لحظه پس از شنیدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع ندید، وعده انجام آن را مى‏دهد و مثلاً مى‏گوید: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با این وعده همسرش را شاد مى‏گرداند. پس از گذشت مدتى هر چند کم و آرامش یافتن و فروکش کردن هیجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضایش برگردد . آن را بى‏جا بشمرد و یا با کمى توضیح قانع گردد که تقاضایش حداقل اکنون صحیح نیست یا اینکه با وجود صحیح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد.

    بنابراین در این روایت به مردها توصیه مى‏شود به درد دل خانم‏های شان به خوبى توجه کنند . از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلکه سربسته و با وعده دادن با آن ها موافقت نمایند، تا هیجان‏هاى روحى همسر فروکش کند، آن گاه با توضیح او را از پى‏گیرى خواسته‏اش منصرف سازند. چنین موافقتى در لحظات ابتدایى، مصداق وعده دادن به همسر است، که بسیار پسندیده و کارساز مى‏باشد.

    پس روایت مربوط به وعده دادن است (نه همه جا ) آن هم با توضیحات فوق
    .


    1.وسایل،ج12،ص252.
    اللهم عجل لولیک الفرج


    لــــطــف الــــهـی بکند کار خویش
    مـژده رحـــــمــــــت برساند سروش




  7. #6
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط kiyana نمایش پست ها
    چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟



    دیدگاه عربی:

    پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در 3 جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم.{ وسایل الشیعه – جلد 12}
    با سلام
    همانطور كه دوستان عزيز عنوان كردند اشخاص زيادي بودند كه حديث جعل ميكردند منجمله ابوحريره كه معروفترين آنهاست
    اما احاديث ديگري نيز هست كه
    روزي شخصي خدمت امير المومنين علي(ع) رسيد و فرمود كه كار من دزدي است و نميتوانم آنرا ترك كنم.
    چه كنم؟
    حضرت فرمودند كه دروغ نگو
    سحر گاه فردا به قصد دزدي از خانه بيرون آمد و تا خواست اقدام به دزدي نمايد پيش خود گفت اگر علي(ع) از من بپرسد كه نمي توانم دروغ بگويم
    پس از دزدي منصرف شد
    دوستان عزيز توجه فرمائيد كه نقل قول از ائمه و پيامبر با يد مستند باشد و افراد ذكر كننده هم بايد افراد موجهي باشند تا آن سخن ارزش انتقال داشته باشد
    در ضمن بايد ديد كه اين نقل قول به چه مناسبت و در چه زماني بوده و استفاده ابزاري از بخشي از حديث و يا روايت به نظر من خيانت به كل روايت مي‌باشد
    يا حق
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  8. #7
    کاربر جدید خردمند آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    شاهی
    نوشته ها
    13
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdishata نمایش پست ها
    سلام
    چیزی که تو احادیث زیاده خالی بندیه!(منظور احادیث جعلی)
    واگر هم حدیثی تو کتابی ذکر شد دلیل بر این نمیشه که سندیت داره.یکی از شاخه هایی که تو بررسی حدیث مطرح میشه علم رجال هست که در مورد کسی که راوی حدیثه،بحث میکنه تا ببینه جه قدر مورد وثوق و اطمینان هست.البته فقط این راه برای معتبر دونستن حدیث نیست ولی میتونه تا حدودی کار ساز باشه
    شما هم اگه میخواین در مرود این حدیث تحقیق کنید برید ببینید کسانی که اونو روایت کردن کیا هستن و چه قدر میشه بهشون اطمینان کرد.
    بعضیا میرن تو انواع کتابا میگردن تا یه حدیث جعلی پیدا کنن تا بکوبنش تو سر اسلام که آره اینجوریه و اونجوریه در صورتی که تا ته ماجرا رو نمیخونن.
    خوب قبول دارید که احادیث جعلی هم وجود داره حالا سوال اینجا مطرح میشه که چه مسنداتی وجود داره که کدوم حدیت جعلی و کدومش حقیقی هست
    پس با این حساب باید به همه احادیث شک کرد
    انقدر خوب و عزیزی که به هنگام وداع حیفم اید که تو را دست خدا بسپارم
    بدبخت ترین مردم کسانی هستند که از تاریخ و گذشته خود چیزی نمیدانند

  9. #8
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط kiyana نمایش پست ها
    چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟

    دیدگاه پارسی :

    داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من بدور نگه دارد
    کوروش بزرگ : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ

    دیدگاه عربی:

    پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در 3 جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم.{ وسایل الشیعه – جلد 12}

    آیا این گفته صحت داره؟ آیا این حدیث جعلی نیست؟ خواهشا هر کی میدونه جواب بده
    فعلاً 37 حدیث مستند در مذمت کذب ودروغ از منابع دینی ما برای شما ارائه می دهم

    در ضمن خانم kiyana عزیز
    باسلام
    آن نویسنده این مطلب که شاهان پارسی بر پیامبر ما ترجیح داده است خودش پارس اصیل نیست

    اما احادیث:
    - خیر دنیا و آخرت
    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    إِنَّ رَجُلاً أَتى سَيِّدَنا رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله فَقالَ: يا رَسولَ اللّه عَلِّمنى خُلقا يَجمَعُ لى خَيرَ الدُّنيا وَالخِرَةِ فَقالَ صلى الله عليه و آله : لاتَكذِب؛
    مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.
    (بحارالأنوار، ج72، ص262، ح43)
    2- اخلاق اسلام

    امام على عليه السلام:
    لَيسَ الكَذِبُ مِن خَلائِقِ الإِسلامِ؛
    دروغگويى از اخلاق اسلام نيست.
    (غررالحكم، ج5، ص74، ص7460)
    3- ترجیح صداقت بر دروغگویی

    امام على عليه السلام:
    (علامة) اَلايمانُ أَن تُؤثِرَ الصِّدقَ حَيثُ يَضُرُّكَ عَلَى الكَذِبِ حَيثُ يَنفَعُكَ؛
    (نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.
    (نهج البلاغه، حكمت 458)
    4- دروغ کوچک

    امام سجاد عليه السلام:
    اِتَّقُوا الكَذِبَ الصَّغيرَ مِنهُ وَالكَبيرَ، فى كُلِّ جِدٍّ وَهَزلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذِبَ فِى الصَّغيرِ اجتَرَأَ عَلَى الكَبيرِ؛
    از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.
    (تحف العقول، ص 278)
    5- دروغ و روزی

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    اَلكَذِبُ يَنقُصُ الرِّزقَ؛
    دروغ، روزى را كم مى كند.
    (الترغيب و الترهيب، ج3، ص596، ح29)
    6- عایدات دروغگو

    امام على عليه السلام:
    يَكتَسِبُ الكاذِبُ بِكَذِبِهِ ثَلاثا: سَخَطُ اللّه عَلَيهِ وَاستِهانَةُ النّاسِ بِهِ وَمَقتُ المَلائِكَةِ لَهُ؛
    دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.
    (غررالحكم، ج6، ص480، ح11039)
    7- کمک خدا بر ضد دروغگویان

    امام صادق عليه السلام:
    إِنَّ مِمّا أَعانَ اللّه (بِهِ) عَلَى الكَذّابينَ النِّسيانَ؛
    از جمله كمكهاى خداوند بر ضد دروغگويان فراموشى است.
    (كافى، ج2، ص341، ح15)
    8- دروغ به بچه

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    عَبدُ اللّه بنُ عامِرٍ : دَعَتنى أُمّى يَوما وَرَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله قاعِدٌ فى بَيتِنا ، فَقالَت : ها تَعالَ اُعطِكَ ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ما أَرَدتِ أَن تُعطيهِ ؟ قالَت : أَرَدتُ أَن اُعطِيَهُ تَمرا ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله أَما إِنَّكَ لَو لَم تُعطِهِ شَيئا كُتِبَت عَلَيكَ كِذبَةٌ؛
    عبداللّه بن عامر: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله در خانه ما نشسته بودند. مادرم مرا صدا زد و گفت: بيا به تو (چيزى) بدهم. رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمودند: مى خواهى چه به او بدهى؟ عرض كرد: مى خواهم خرمايى به او بدهم. رسول خدا صلى الله عليه و آله به مادرم فرمودند: بدان كه اگر چيزى به او ندهى، دروغ برايت نوشته مى شود.
    (الترغيب والترهيب، ج3، ص597، ح32)
    9- دروغ مصلحت آمیز

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    إِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ أَحَبَّ الكَذِبَ فِى الصَّلاحِ وَأبغَضَ الصِّدقَ فِى الفَسادِ؛
    خداوند عزوجل، دروغى را كه باعث صلح و آشتى شود دوست دارد و از راستى كه باعث فتنه شود بيزار است.
    (من لا يحضره الفقيه، ج4، ص 353، ح5762)
    10- ثمره دروغگویی

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    اَلصِّدقُ طُمَنينَةٌ وَ الكَذِبُ ريبَةٌ؛
    راستگويى [مايه] آرامش و دروغگويى [مايه] تشويش است.
    (نهج الفصاحه، ح 1864)
    11- شومی دروغ

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    اِعلَم اَنَّ الصِّدقَ مُبارَكٌ وَ الكِذبَ مَشؤومٌ؛
    بدان كه راستگويى، پر بركت است و دروغگويى، شوم.
    (تحف العقول، ص 14)
    12- ترک دروغ هرچند به شوخی

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    اَنا زَعيمٌ بِبَيتٍ فى رَبَضِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فَى اَعلَى الجَنَّةِ، لِمَن تَرَكَ المِراءَ وَ اِن كانَ مُحِقّـا وَ لِمَن تَرَكَ الكِذبَ وَ اِن كانَ هازِلاً وَ لِمَن حَسَّنَ خُلقَهُ؛
    من براى كسى كه بگومگو را رها كند، هر چند حق با او باشد و براى كسى كه دروغ گفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترك گويد و براى كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.
    (خصال، ص 144، ح 170)
    13- راستگویی در بهشت

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    عَلَيكُم بِالصِّدقِ فَاِنَّهُ مَعَ البِرِّ وَ هُما فِى الجَنَّةِ وَ ايّاكُم وَ الكِذبِ فَاِنَّهُ مَعَ الفُجورِ وَ هُما فِىالنّارِ ؛
    شما را سفارش مى كنم به راستگويى، كه راستگويى با نيكوكارى همراه است و هر دو در بهشت اند و از دروغگويى بپرهيزيد كه دروغگويى همراه با بدكارى است و هر دو در جهنم اند.
    (نهج الفصاحه، ح 1976)
    14- رفاقت با دروغگو

    امام صادق عليه السلام:
    لا يَنبَغى لِلمَرءِ المُسلِمِ أَن يُواخىَ الفاجِرَ وَلاَ الحمَقَ وَلاَ الكَذَّابَ؛
    سزاوار نيست كه مسلمان با بدكار و احمق و دروغگو رفاقت كند.
    (كافى، ج2، ص640، ح3)
    15- جوانمردی و عدالت در دروغ نگفتن

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    مَن عامَلَ النّاسَ فَلَم يَظلِمهُم وَحَدَّثَهُم فَلَم يَكذِبهُم وَ وَعَدَهُم فَلَم يَخلِفهُم فَهُوَ مِمَّن كَمُلَت مُرُوءتُهُ وَ ظَهَرَت عَدالَـتُهُ وَ وَجَبَت اُخُوَّتُهُ وَحَرُمَت غيبَتُهُ؛
    هر كس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نكند، دروغ نگويد و خلف وعده ننمايد، جوانمرديش كامل، عدالتش آشكار، برادرى با او واجب و غيبتش حرام است.
    (خصال، ص 208، ح 28)
    16- مومن و دروغ؟

    امام صادق عليه السلام:
    سِتَّةٌ لاتَكونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّكَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالكَذِبُ وَالبَغىُ؛
    شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
    (تحف العقول، ص377)
    17- مشورت با دروغگو

    امام على عليه السلام:
    لا تَستَشِرِ الكَذّابَ فَإِنَّهُ كَالسَّرابِ يُقَرِّبُ عَلَيكَ البَعيدَ وَيُبَعِّهُ عَلَيكَ القَريبَ؛
    با دروغگو مشورت نكن، چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور.
    (غررالحكم، ج6، ص310، ح10351)
    18- همراهی دروغ با بزدلی

    امام على عليه السلام:
    لَو تَمَيَّزَتِ الشياءُ لَكانَ الصِّدقُ مَعَ الشَّجاعَةِ وَ كانَ الجُبنُ مَعَ الكَذِبِ؛
    اگر خصلت ها از يكديگر متمايز و جدا شوند، هر آينه راستى با شجاعت باشد و بزدلى با دروغ.
    (غررالحكم، ج5، ص118، ح7597)
    19- دروغ برای ندادن حق

    امام صادق عليه السلام:
    تَركُ الحُقوقِ مَذَلَّةٌ وَإِنَّ الرَّجُلَ يَحتاجُ إِلى أَن يَتَعَرَّضَ فيها لِلكَذِبِ؛
    ندادن حقوق (ديگران) ذلّت مى آورد و انسان در اين باره مجبور به دروغ گفتن مى شود.
    (تحف العقول، ص 360)
    20- دروغ کلید پلیدیها

    امام حسن عسکری علیه السلام:
    جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ؛
    تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
    (بحار الانوار، ج78، ص377)
    21- چیزی برتر از دروغ

    امام على عليه السلام:
    اَدَّبتُ نَفسى فَما وَجَدتُ لَها بِغَيرِ تَقوَى اللهِ مِن اَدَبِ
    فى كُلِّ حالاتِها وَ اِن قَصُرَت اَفضَلَ مِن صَمتِها عَنِ الكَذِبِ
    وَ غيبَةِ النّاسِ اَن غيبَتَهُم حَرَّمَها ذُوالجَلالِ فِى الكُتُبِ
    اِن كانَ مِن فِضَّةٍ كَلامُكِ يا نَفسُ فَاِنَّ السُّكوتَ مِن ذَهَبِ؛
    به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و براى آن / ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم
    و اگر از پس اين امر برنيامد / براى آن چيزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نيافتم
    و از غيبت مردمان، همانا غيبت آنان را / خداوند با عظمت در كتاب ها حرام كرده است
    اى نفس، اگر سخن تو / نقره است، سكوت طلاست
    (اعلام الدين، ص 273)
    22- دروغ در سرشت

    امام صادق عليه السلام:
    اَلمُؤمِنُ لايُخلَقُ عَلَى الكِذبِ وَلا عَلَى الخيانَةِ وَ خِصلَتانِ لا يَجتَمِعانِ فِى المُنافِقِ، سَمتٌ حَسَنٌ وَ فِقهٌ فِى السُّنَّةِ؛
    مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و دين شناسى.
    (تحف العقول، ص367)
    23- دروغ با فایده و بی فایده

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    يا عَلىُّ اصدِق وَ إِن ضَرَّكَ فِى العاجِلِ فَإِنَّهُ يَنفَعُكَ فِى الآجِلِ وَلاتَكذِب وَإِن يَنفَعكَ فِى العاجِلِ فَإِنَّهُ يَضُرُّكَ فِى الآجِلِ؛
    اى على راست بگو اگر چه در حال حاضر به ضرر تو باشد ولى در آينده به نفع توست و دروغ نگو اگر چه در حال حاضر به نفع تو باشد ولى در آينده به ضرر توست.
    (ميراث حديث شيعه، ج 2، ص 27، ح 65)
    24- دروغگو در لبه پرتگاه

    امام على عليه السلام:
    اَلصّادِقُ عَلى شَفا مَنجاةٍ وَ كَرامَةٍ وَ الكاذِبُ عَلى شُرُفِ مَهواةٍ وَمَهانَةٍ؛
    راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و دروغگو در لبه پرتگاه و خوارى.
    (نهج البلاغه، خطبه 86 )
    25- نتیجه دروغ و صداقت

    امام على عليه السلام:
    يَبلُغُ الصّادِقَ بِصِدقِهِ ما يَبلُغُهُ الكاذِبَ بِاحتيالِهِ؛
    راستگو، با راستگويى خود به همان مى رسد كه دروغگو با حيله گرى خود.
    (غررالحكم، ج 6، ص 471، ح 11006)
    26- ثمره دروغ

    امام موسى كاظم عليه السلام :
    اَداءُ الاَمانَةِ وَ الصِّدقُ يَجلِبانِ الرِّزقَ، وَالخيانَةُ وَ الكَذِبُ يَجلِبانِ الفَقرَ وَ النِّفاقَ؛
    اداى امانت و راستگويى روزى را زياد مى كند و خيانت و دروغگويى باعث فقر و نفاق مى شود.
    (بحارالأنوار، ج 78، ص 327)
    27- دروغ بدتر از شراب

    امام باقر عليه السلام:
    اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ لِلشَّرِّ اَقفالاً وَ جَعَلَ مَفاتيحَ تِلكَ الاَقفالِ الشَّرابَ وَالكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرابِ؛
    به راستى كه خداوند عزوجل براى شر قفل هايى گذارد و كليد آن قفل ها را شراب قرار داد و دروغ از شراب بدتر است.
    (كافى، ج 2، ص 338، ح 3)
    28- سه دسته سخن

    امام صادق عليه السلام:
    اَلكَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ وَكِذبٌ وَ إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ قالَ: قيلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداكَ مَا الصلاحُ بَينَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاما يَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فيكَ مِنَ الخَيرِ كَذا وَ كَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ؛
    سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن ديگرى را مى بينى و بر خلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى: از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت.
    (كافى، ج2، ص 341، ح 16)
    29- دروغ ساده

    امام على عليه السلام:
    لا تُحَدِّثِ النّاسَ بِكُلِّ ما سَمِعتَ بِهِ، فَكَفى بِذلِكَ كَذِبا؛
    هر چه را شنيدى براى مردم بازگو مكن، كه همين براى دروغگويى (تو) كافى است.
    (نهج البلاغه، از نامه 69)
    30- همراهان دروغ

    امام على عليه السلام:
    اَمرانِ لا يَنفَكّانِ مِنَ الكَذِبِ: كَثرَةُ المَواعيدِ، وَ شِدَّةُ العتِذارِ؛
    دو چيز از دروغ جدا نمى شود: بسيار وعده دادن و به شدت عذرخواهى نمودن.
    (نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، ص 287، ح 282)
    31- نتایج دروغ در دنیا و آخرت

    امام على عليه السلام:
    اَلكَذِبُ فِى العاجِلَةِ عارٌ وَ فِى الآجِلَةِ عَذابُ النّارِ؛
    دروغ در دنيا ننگ و عار است و در آخرت عذاب جهنم.
    (غررالحكم، ج 2، ص 31، ح 1708)
    32- دروغ و امانتداری؟

    امام على عليه السلام:
    لَيسَ لِكَذوبٍ اَمانَةٌ، وَ لا لِفُجورٍ صيانَةٌ؛
    دروغگو امانتدار نيست و بدكار، نگهدارنده اسرار.
    (غررالحكم، ج 5، ص 85 ، ح 7506)
    33- دروغگو همه را دروغگو می بیند

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ تَصديقا لِلنّاسِ اَصدَقُهُم حَديثا وَ اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ تَكذيبا اَكذَبُهُم حَديثا؛
    هر كس راستگوتر است سخن مردم را بيشتر باور مى كند و هر كس دروغگوتر است مردم را بيشتر دروغگو مى داند.
    (نهج الفصاحه، ح 591)
    34- دروغ نشانه نفاق (1)

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَاعتَمَرَ وَقالَ «اِنّى مُسلِمٌ» مَن اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذَا ائتُمِنَ خانَ؛
    سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره كند و بگويد من مسلمانم، كسى كه هنگام سخن گفتن دروغ بگويد و وقتى كه وعده دهد تخلف نمايد و چون امانت بگيرد، خيانت نمايد.
    (نهج الفصاحه، ح 1280)
    35- دروغ نشانه نفاق (2)

    پيامبر صلى الله عليه و آله:
    آیَةُ المُنافِقِ ثَلاثٌ: اِذا حَدَثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذا اؤتُمِنَ خانَ؛
    نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .
    (صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89)
    36- پرهیز از دروغ زیباترین اخلاق

    امام على عليه السلام:
    تَحَرِّى الصِّدقِ وَ تَجَنُّبُ الكَذِبِ اَجمَلُ شيمَةٍ وَ اَفضَلُ اَدَبٍ؛
    راستگو بودن و پرهيز نمودن از دروغ، زيباترين اخلاق و بهترين ادب است.
    (كافى، ج 8 ، ص 150، ح 132)
    37- کلید همه پلیدیها

    امام عسكرى(سلام الله علیه):
    جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ وجُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ.

    همه پليدى‏ ها را در خانه‏ اى نهادند و كليد آن، دروغ است.
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

  10. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه yasahebalzaman آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    دنیا
    نوشته ها
    380
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    خوب قبول دارید که احادیث جعلی هم وجود داره حالا سوال اینجا مطرح میشه که چه مسنداتی وجود داره که کدوم حدیت جعلی و کدومش حقیقی هست
    پس با این حساب باید به همه احادیث شک کرد
    بسیار حدیث جعلی وجود داشته مانند امامزاده های جعلی که ایت ا... مرعشی با توجه به علوم و ... شناسایی کردند. در رابطه با احادیث هم مرحوم علامه عسکری بسیاری از این احادیث جعلی را عنوان ودر کتاب اورده اند .که موجود می باشد در اثار ایشان.
    اینكه انسان دو سه خواب ببیند،
    و یا وقت ذكر نورى مشاهده كند،
    به هیچ وجه مورد نظر حقیر نیست .
    عمده نظر در دو مطلب است :
    یكى غذاى حلال ،
    دوم توجه در نماز و اصلاح آن .
    ♥•٠•
    عارف بالله مرحوم شیخ حسنعلى نخودكى اصفهانى

  11. #10
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط kiyana نمایش پست ها
    چگونه دروغ میان مردم پارسی جای گرفت؟؟

    دیدگاه پارسی :

    داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من بدور نگه دارد
    کوروش بزرگ : مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ

    دیدگاه عربی:

    پیامبر اکرم به علی (ع) : ای علی در 3 جا دروغ نیکوست : میدان جنگ ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم.{ وسایل الشیعه – جلد 12}

    آیا این گفته صحت داره؟ آیا این حدیث جعلی نیست؟ خواهشا هر کی میدونه جواب بده
    نگاه کنید البته (نه کاربرkiyana).............

    نویسنده می خواهد این را القا کند
    دو دیدگاه در مقابل هم قرار گرفته است یکی دیدگاه پارس ودومی دیگاه عرب
    وچنین وانمود میکند که اسلام مال عرب ها است ونه دین آسمانی می باشد
    واگر دروغ در میان ما پارسیان پیدا شد از ما نیست چون خدایان ما دروغ نمی گویند بلکه دروغ ازاسلام وعرب ها است ................
    دشمن خوب اهل مکر وحیله است

    ولی ما پیروان حیدر کرار ..........این طرفندهای دشمن را خوب می شناسیم

    وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خرقه و سماع در ملامتیه
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 22-12-2010, 07:56
  2. ارتباط با امام زمان(ع) در عصر غیبت
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 18-12-2010, 08:26
  3. گویش های ایرانی
    توسط safaeei در انجمن انجمن متفرقه
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 14-09-2009, 16:16
  4. حاكميت در اسلام
    توسط vorojax در انجمن کتابخانه اسلامي
    پاسخ: 57
    آخرين نوشته: 12-09-2008, 19:03
  5. يكصد و چهارده نكته در باره نماز
    توسط vorojax در انجمن کتابخانه اسلامي
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 12-09-2008, 01:28

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه