تأثیر معرفت در روان و رفتار آدمی
علم، مایه های فطری وجود آدمی را فعلیت داده بدانها سمت و سو می بخشد و قوای فطری او را بر می انگیزد.بر همین پایه، معرفت به ذات، صفات، اسما و افعال الهی در بر انگیختن آن مایه های فطری که با خدای متعال در ارتباطاند و نیز در پیدایش حالت های خاص الهی در روان انسان، تأثیر ژرفی دارند و از این رهگذر، در چارچوب شرایط خارجی، در رفتار آدمی تأثیر می گذارند.این حالت ها و احساس ها به طور کلی، جنبه ادراکی دارند و حقیقت آنها یک حقیقت ادراکی است و نیز معلول معرفت انسان است.از این رو است که قرآن کریم خشیت از خداوند را در کسانی که اهل علم و معرفت به او هستند، منحصر می سازد و از امام معصوم نقل شده است: «آن کس که به خدا داناتر باشد، از وی ترسان تر خواهد بود» .
دل های نرم و دل های سخت
از این نکته نباید غفلت کرد که تأثیر گذاری معرفت در ایجاد حالت های خاص، بر وجود پاره ای از شرایط توقف دارد و نمی توان نباید معرفت را سبب تام و تمام برای ایجاد حالت هایی چون بیم و امید و خضوع دانست.قرآن کریم مردم را دو دسته می کند: آنانی که دلی نرم داشته از معارف و باورهای خود اثر می پذیرند و از این رو، بیم و خشیت در دل هایشان و تحول مثبت در رفتارشان پدید می آید.دسته دوم کسانی هستند که دلی سخت همچون سنگ داشته مبتلا به بیماری قساوت قلب اند، و به راحتی از علوم و معارف متأثر نمی شوند.
دل های نرم زود می شکند و به رقت می آید و آنگاه چشم چون چشمه ای فیضان می جوشد و زلال اشک از آن جاری می گردد.قرآن کریم کسانی را که وقتی نزد پیامبر آمدند تا برای رفتن به نبرد با دشمنان اسلام از او، زاد و توشه بگیرند و پیامبر گفت: مرکبی باقی نمانده است، از اندوه چشم هاشان پر از اشک شد، می ستاید.
آری؛ گریستن و دل شکستگی، اگر بر اثر محرومیت از لذایذ مادی دنیا باشد، فاقد ارزش است .
قساوت قلب
دلی که سخت شده، بیمار است.چنین دلی به درختی ماند که ریشه اش پوسیده و به طور کلی زمینه رشد در آن از میان رفته و در واقع به چوبی خشک و بی جان بدل گشته است.
این حالت قلب مانع از آن می گردد که علم و معرفت در پدید آوردن حالت ها و رفتارهای خاص، مؤثر افتد.پس اگر مثلا گفته می شود: علم به بزرگی و عظمت خداوند، خضوع و خشیت را در انسان بر می انگیزد، در صورت نبودن موانع و فراهم بودن شرایط است.
اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، شیروانی، علی ؛