پ: نخست اينكه: انسان در هر حال بايد از عدل خداوند در بيم و خوف باشد ، چرا كه خداوند حق هيچ صاحب حقي را زايل نميكند واو عادلترين قاضي و دادستان است .
دوم اينكه ما هنگامي كه مرتكب گناه مي شويم در حقيقت احكام خداوند را زير پا گذاشته و با اين كار حكم خدا را كوچك شمرده ايم (در عرف هم اگه بخوان یه کسی رو کوچیک کنن به حرفاش گوش نمیدن!!!) وپناه بر خدا از اين حرمت شكني عظيم در حق حكم خداوند، چرا كه به قول امام صادق عليه السلام :
بي شك خداوند ما را مي بيند و بر اعمال ما بصير است ، اگر ما به شاهد و ناظر بودن خداوند اعتقاد نداشته باشيم ،كافر شده ايم اما اگر ضمن آگاهي به اين امر هتك حرمت هاي الهي را ميكنيم و در خفا آن كار ديگر را ميكنيم ، خداوند را از هر بيننده اي پست تر دانسته ايم و پناه بر خدا از اين گستاخي ،
سومين وجه از وجوه وجوب خوف و خشيت از مقام پروردگار، عظمت و شوكت و جلال خداوند است كه در چندين جاي قرآن بر آن تأكيد شده ، از جمله در سوره ي الرحمن(( و لمن خاف مقام ربه جنتان)) خوف از مقام و عظمت جلال و شوكت خداوند از نشانه هاي مؤمنين راستين است كه پاداش دو بهشت را در پي دارد .
و این خوف ریشه در معرفت دارد و مخصوص انسانهایی هست که مراتبی از بندگی را پشت سر گذاشته اند و با عظمت پروردگار تا حدی آشنا شده اند،(نمیدونم تاحالا نصف شب کنار ساحل دریای توفانی و مواج رفتید یا نه، آدم واقعاً خوف میکنه، یا تا حالا زلزله درست و حسابی رو حس کردید یا نه آدم نزدیک قلبش وایسه و ریشه همه این خوف و خشیت ها در برابر این پدیده های طبیعی عظمت اینها و کوچکی ماست و اگه ما سر نماز که در پیشگاه ویژه الهی هستیم و در مواقع دیگه زندگی سرسوزنی از عظمت خالق خوف نمیکنیم شک نباید بکنیم که از لحاظ معرفت به خدای متعال خیلی...)
چهارم اينكه رسول ا... ، مولا علي و ساير امامان با اينكه از تمام خلايق معرفت و آگاهيشان از وسعت رحمت پروردگار بيشتر بود، ليكن آنچه از سيره ي ايشان مشخص است شدت خوف و خشيت ايشان از عظمت و جلال و مقام پروردگار است كه بسيار در احاديث ذكر شده است و نشان از اين دارد كه كسي كه حسن ظن واقعي به رحمت خداوند دارد به همان ميزان خوفش نيز بيشتر است و از نشانه هاي آخرالزمان كه در احاديث ذكرشده اين است كه مردم به بهانه ي رحمت خداوند از ارتكاب گناه باكي ندارند.
اما ریشه اصلی این خوف بزرگان، حب است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی چه؟
یعنی شما اگه یکی خیلی براتون عزیز باشه و محبوب به هیچ وجه حاضر نیستید که کاری بکنید که باعث جدایی شما از محبوب و معشوقتون بشه و دائم در این خوف به سر میبرید که مبادا این وصال به هجران تبدیل بشه لذا مولا علی در فرازی از دعای کمیل میفرمایند : خدایا گیرم مرا به دوزخ انداختی با دشمنانت و انواع عذابها ، با درد فراق تو چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!