"چه چيزى شيطان را از ما دور می كند؟ "
بسم الله الرّحمن الرّحیم
يك حديث ديگر، باز بهذا الاسناد*، « عن على عليهالسّلام قال: قيل لرسول اللَّه، صلّىاللَّهعليهوآله، من الذى يباعدالشيطان منا.» چه چيزى شيطان را از ما دور می كند؟ البته می دانيد كه «شيطان»، اعم از «ابليس» است. همان قواى مؤثر شرّآفرين و فساد آفرين و انحراف آفرينى كه در قالبها و لباسهاى مختلف، گاهى انسان، گاهى غيرانسان و گاهى هواى نفسانى و گاهى هم ابليس است. «ابالسه» طايفه مهمّى از شياطينند، كه داستانشان در قرآن هست. اما فقط آنها نيستند. آنها شياطين جنّند و شياطين انس هم هستند كه گاهى خطرشان از آنها كمتر نيست. پس، شيطان يك معناى عام است. خوب؛ چه عاملى اين را از ما دور می كند؟ «قال: الصوم للَّه يسود وجهه»؛ (1)روزه چهره اش را سياه می كند. علّتش هم اين است كه صوم و روزه، طغيان غرايز گمراه كننده جسمانى را سركوب می كند و جلو طغيان آنها را می گيرد. «و الصّدقه تكسر ظهره» و (2)صدقه پشتش را می شكند؛ چون صدقه، گذشت و اغماضِ مهمّى از مايملك انسان است.
اين هم مهم است: «والحب فى اللَّه تعالى و المواظبت على العمل الصّالح يقطع دابرة.» اين دو، مهمتر از آنهاست. (3) يكى «حب فی اللَّه» است. يعنى انسان عواطف، بخصوص محبّت خودش را در جهت الهى هدايت كند. اگر كسى را دوست داريد، اين محبّت براى خدا باشد، نه براى دنيا. محبّت را در آنجا خرج كنيد كه براى خدا باشد...
« و المواظبت علی العمل الصّالح.» (4) مهم اين است كه انسان از عمل صالح مواظبت كند. يعنى در انجام عمل صالح استمرار داشته باشد. «والدّوام فى الاتّصال بخدمتك» كه در دعاى كميل میخوانيم، يعنى انسان دائماً متّصل به خدمت پروردگار باشد. اين استمرار و تداوم، خيلى مهم است.اگر اين دو، كه يكى جنبه قلبى و عاطفى و ديگرى جنبه عملى دارد، حاصل شد، «يقطع دابره»؛ يعنى ريشه شيطان را می كَند يا آن را نابود می كند. «والاستغفار يقطع تينه»؛ (5) استغفار هم شاهرگش را می زند (همان تعبير كنايى، كه در فارسى هم هست). پس، از جمله عواملى كه شيطان را نابود مىكند، استغفار است. استغفار يا طلب مغفرت از پروردگار، كه در قرآن هم بارها آمده و در هر جايى خصوصيّت و ثمرهاى براى آن ذكر شده است. اين روحِ استغفار و طلبِ مغفرت، چيز مهمّى است؛ زيرا به معناى توجهِ انسان به خطاهاى خود است.كسى كه خود را عارى از خطا و اشتباه و گناه مىبيند و خيال مىكند كه كار بدى انجام نداده است، به فكر استغفار نمی افتد. نفْسِ توجّه به استغفار، به اين معناست كه ما دچار خطا، كمبود، گناه، تخلّف، قصور و تقصير هستیم.
بیانات حضرت آقا در شروع درس خارج فقه - ۲۰/۶/۱۳۷۳+ دو روایت زیبای دیگر
(*) به نقل از مرحوم علامه مجلسی ، کتاب نوادر
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد وعجّل فرجهم و اهلک اعدائهم