نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: رابطه حضرت فاطمه علیها السلام با خلفا

  1. #1
    مدیر بازنشسته monji_2008 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,827
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Thumbs up رابطه حضرت فاطمه علیها السلام با خلفا

    شیعه می­گویند فاطمه پاره تن محمد صلی الله علیه و آله در زمان خلافت ابوبکر مورد اهانت قرار گرفته و پهلوی او را شکستند و خواستند خانه ­اش را آتش بزنند و او را زدند که بر اثر آن فرزندش محسن را سقط کرد. سوال اینست که علی کجا بود و چرا حق فاطمه را نگرفت در صورتی که او شجاع و دلیر بود؟
    جواب
    پاسخ ما به این شبهه در چند بخش خلاصه می­شود.
    بخش اول:آیا دختر گرامی رسول خداصلی الله علیه و آله در زمان خلیفه اول مورد اهانت واقع شد یا خیر؟
    بخش دوم:آیا داستان حمله به خانه حضرت فاطمه زهراعلیها السلام و فجایع دیگر از افسانه­ های شیعیان است یا اینکه در کتب اهل سنت نیز بدان اشاره شده است؟
    بخش سوم:اگر تمام این فجایع و جنایات ادعا شده صحت دارد پس در آن زمان چرا امام علی علیه السلام به یاری دختر پیامبرصلی الله علیه و آله نشتافت؟
    با این شرایط ما باید به این سوال در سه بخش پاسخ گوئیم که انشاء الله و بالطف بی ­دریغ پروردگار عزیز کاملاً به این امر خواهیم پرداخت.




    بخش اول:
    آیا دختر گرامی رسول خداصلی الله علیه و آله در زمان ابوبکر مورد اهانت واقع شدند یا خیر؟
    ما در جواب این سوال همانطور که در گذشته به چنین دأب و روشی عمل می­کردیم صرفاً از کتب اهل سنت و مخصوصاً از صحاح استفاده کرده و از منابع شیعه بهره ­ای نمی­گیریم ما با مراجعه به بابهای مختلف کتاب صحیح بخاری و کتب صحیح مسلم که معتبرترین کتب در نزد اهل سنت است به وضوح به اهانت­هائی که توسط خلفا به دختر گرامی رسول خدا صورت گرفته دست پیدا می­کنیم.
    در کتاب المغازی صحیح بخاری باب غزوه خیبر(40) حدیث4240 و 4241 صفحه749 و همچنین در کتاب الجهاد و السیر صحیح مسلم باب قول النبی صلی الله علیه و آله لا نورث... (16) حدیث 1759 صفحه 788
    این حدیث آمده است:
    )عن عایشه: ان فاطمةعلیها السلام [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]بنت رسول الله صلی الله علیه و آله ارسلت الی ابوبکر الصدیق[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] تسأله میراثها من رسول الله صلی الله علیه و آله مما افاء الله علیه بالمدینة و فدک و ما بقی من خمس خیبر فقال ابوبکر انّ رسول الله صلی الله علیه و آله قال «لا نورث ما ترکنا صدقة انما یأکل آل محمد صلی الله علیه و آله فی هذا المال» و انی و الله لا اغیّر شیئاً من صدقة رسول الله صلی الله علیه و آله عن حالها التی کان علیها فی عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و لا عملنَّ فیها بما عمل به رسول الله صلی الله علیه و آله فابی ابوبکر أن یدفع الی فاطمة منها شیئاً فوجدت فاطمة علی ابی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلّمه حتّی توفّیت و عاشت بعد النبی صلی الله علیه و آله ستة اشهر فلمّا توفّیت دفنها زوجها علیّ لیلاً ولم یؤذن بها ابابکر وصلی علیها...([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    آنچه از این حدیث که از نظر اهل سنت در صحیح­ترین کتب بعد از قرآن ذکر شده فهمیده می­شود این است که حضرت زهراعلیها السلام پس از رحلت پدر بزرگوارشان به سراغ ابوبکر رفته و از او درخواست میراث آن پدر را می­کنند و او نیز با استناد به حدیثی که کسی جز خودش آنرا روایت نکرده دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را از ارث پدر محروم کرده و در اینجاست که سرور زنان دو عالم و دختر رحمة للعالمین از ظالم اول ناراحت شده و با او قهر کرده و تا زمان مرگ نیز به همین دلیل با او تکلم نمی­فرمایند و در نهایت پس از شش ماه از ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله دار دنیا را به سمت دارالبقا ترک می­نمایند. امیرالمومنین علی علیه السلام ایشان را شبانه دفن کرده و بر او نماز گذارده و به ابابکر خبر نمی­دهند.
    خلیفه اول به استناد روایتی که کسی جز او آنرا از پیامبرصلی الله علیه و آله نقل نکرده و مخالف صریح آیات قرآن کریم همچون آیه )وورث سلیمان داود([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]و آیه )یرثنی و یرث من آل یعقوب([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]می­باشد دختر پیامبرصلی الله علیه و آله را از حق خویش محروم نموده است. آنچه از همین حدیث واضح می­ گردد اینست که دختر پیامبرصلی الله علیه و آله در پی میراث پدر بودند (تسأله میراثها) آیا پیامبری که می­خواهد پس از خویش به خویشان و بستگانش ارثی ندهد این مطلب مهم را فقط در گوش ابابکر گفته و حتی به فامیل و بستگانش اطلاع نمی­دهد که شما از من ارث نخواهید برد؟!
    و یا اینکه به دختر خویش گفته بوده است که از من ارث نمی­بری لکن او با علم به اینکه نباید از پدر خویش ارث ببرد از ابابکر طلب ارث پدر را کرده است؟؟!
    با کمی توجه به مطلب فوق می­توان از یک طرف به سستی و پوچی ادعای ابابکر و از طرف دیگر به مظلومیّت سرور بانوان عالم جضرت صدیقه طاهره علیها السلام پی برد.
    همین کتاب صحیح مسلم که نقل کننده این حدیث است در کتاب فضائل الصحابه مطلب قابل توجهی را نقل کرده است:
    راوی این روایت نیز چون حدیث قبل عایشه بوده و او نقل می­کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام حسن و امام حسین و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهم افضل صلوات المصلین را در زیر عبائی جمع کرده و با قرائت آیه تطهیر، اعلام طهارتِ وجود این بزرگواران از هر گونه پلیدی را نموده­ اند.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    صحیح مسلم در یک جا حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را از هر پلیدی مانند دروغ، شک و جهل پاک دانسته و در جای دیگر نوشته است که خلیفه فرمایش آن حضرت طاهره را درباره­ی طلب ارث پدر رد کرده است.
    در واقع قبول نکردن فرمایش آن حضرت و برنگرداندن فدک و عطا نکردن ارث پیامبرصلی الله علیه و آله به آن حضرت مستلزم یکی از دو امر است یا آنکه حضرت زهرا علیها السلام جاهل به احکام خدا بوده و ابوبکر از ایشان عالمتر بوده است و جالب­تر آنکه درباره ارث نبردن آن حضرت از پدر بزرگوار خویش، پیامبرصلی الله علیه و آله به ایشان چیزی نگفته و تنها به ابابکر در این باره اطلاع داده بوده­اند. که این فرض مسلماً مضحک و باطل است.
    امر دوم اینکه بی بی دو عالم می­دانسته ­اند لکن دنیا طلبی و حب مال ایشان را به سمت مالی که حقی در آن نداشته­ اند سوق داده است )الی الله المتاب و اعوذ به من هذا المقال(که این فرض نیز چون مورد قبل به دلیل طهارت ایشان به شهادت بزرگان اهل سنت محال است پس صرفاً یک فرض می­ماند و آن هم خطا و غلط خلیفه­ اوّل و اهانت نمودن او به آن حضرت و قبول نکردن قول آن سرور زنان عالم.
    آنچه که از متن روایت منع ارث برمی­آید اینست که حضرت زهرا علیها السلام از ابوبکر ناراحت شده و تا پایان عمر با او تکلم نکرده و حتی او اجازه شرکت در نماز و دفن آن حضرت را پیدا نکرده است. اگر اینها دلالت بر توهین به آن حضرت نمی ­نماید بگوئید دلالت بر چه چیزی می­کند.
    اما برای اینکه مطلب واضح­تر شود توجه شما را به حدیث دیگری که باز از معتبرترین کتب اهل سنت یعنی صحیح بخاری کتاب فرض الخمس باب 1 حدیث 3093 صفحه 550 انتخاب شده جلب می­کنم:
    )فقال لها ابوبکر انّ رسول الله صلی الله علیه و آله قال: لا نورث ما ترکنا صدقة فغضبت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرته حتّی توفیت و عاشت بعد رسول اللهصلی الله علیه و آله ستّة اشهر(
    ابوبکر به دختر گرامی پیامبرصلی الله علیه و آله عرض کرد که پیامبرصلی الله علیه و آله فرموده­­اند ما ارث نمی­گذاریم آنچه از ما بماند صدقه است پس فاطمه دختر پیامبرصلی الله علیه و آله بر او غضب کرده و با او قهر نمودند و این قهر و هجران تا زمان وفات ایشان که شش ماه بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله صورت گرفت ادامه داشت.
    در این روایت صحیح بخاری صراحتاً به غضب دختر پیامبرصلی الله علیه و آله بر ابابکر تأکید کرده است که البته در چند صفحه جلوتر یعنی در همان صحیح بخاری کتاب فضائل اصحاب النبی صلی الله علیه و آله باب 31 حدیث 3767 صفحه 667 آمده است:
    )قال رسول الله صلی الله علیه و آله : فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی(
    یعنی فاطمه پاره تن من است هر کس او را به غضب درآورد مرا به غضب درآورده است.
    و در صحیح مسلم کتاب فضائل الصحابة باب 15 حدیث 2449 صفحه 1056 آمده است: )قال رسول الله صلی الله علیه و آله :... انما ابنتی بضعة منی یریبنی ما رابها و یؤذینی ما آذاها(
    یعنی: فاطمه علیها السلام پاره تن من است هر چه او را بیازارد و اذیت کند مرا آزرده و اذیت کرده است.
    با توجه به روایات مذکور فوق به این نتیجه می­رسیم که: در معتبرترین کتب اهل سنت ذکر شده که:
    اولی دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را غضبناک کرده است و این غضب اذیت او به حساب می­آید و در همان کتب ذکر شده که غضب حضرت فاطمه علیها السلام با دیگر انسانها متفاوت است بلکه غضب او غضب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اذیت او اذیت رسول گرامی صلی الله علیه و آله است.
    همچنین در سوره احزاب آیه کریمه 57 اذیت رسول خداصلی الله علیه و آله اذیت خدای متعال معرفی شده و سزای چنین عمل ناپسندی دوری از رحمت و مشمول لعنت در دنیا و آخرت شدن و چشیدن عذابی خوار کننده در دوزخ بیان شده است[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و این آیه مبنای عملی شیعه در تبری از اعدا اهلبیت علیهم السلام است.
    حال به آن کسانی که ادعا می­کنند که در زمان خلیفه اول هیچ­گونه توهین و آزاری به دختر طاهره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توسط او انجام نگرفته است گفته می­شود: آیا شما کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم را هم قبول ندارید؟ آیا این کتاب که در نزد شما از همه کتب صحیح­تر بوده و از نظر شما اهل سنت هیچ روایت ضعیفی در آن وجود ندارد در این آدرسهایی که داده شده به بیان اذیت و اهانت به دختر پیامبرصلی الله علیه و آله توسط ابابکر نپرداخته است؟ از اینجا معلوم می­شود که فرقه وهابیت حتی کتابهای معتبر در نزد اهل سنت را نیز قبول ندارند. جداً وهابیون به کجا وابسته­ اند که حتی اهل سنت نیز از ایشان بیزارند؟

    بخش دوم:
    آیا داستان حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و فجایع دیگر از افسانه­ های شیعیان است یا اینکه در کتب اهل سنت به آن اشاره شده است؟
    در کتاب کنز العمال که از معروفترین کتب روایی در نزد اهل سنت است پس از ذکر روایات زیاد از ناراضایتی دختر معصومه پیامبرصلی الله علیه و آله از دستگاه خلافت و مخصوصاً ابابکر[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] به نقل یکی از مشهورترین روایات اهل سنت می­پردازد که ما ضمن بیان روایت متوجه خواهیم شد آیا در زمان ابابکر به خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام حمله ­ای گردیده است یا خیر؟
    )عن عبدالرحمن بن عوف ان ابابکر الصدیق قال له فی مرض موته: انّی لا آسی علی شیء الا علی ثلاث فعلتهن وددت انّی لم افعلهنّ... فأما اللاتی فعلتها وددت انی لم افعلها انی لم اکشف بیت فاطمة و ترکته و ان کانوا قد غلّقوه علی الحرب و وددت انی یوم سقیفه بنی ساعدة کنت قذفت الامر فی عنق احد الرجلین ابی عبیده بن جراح او عمر فکان امیراً و کنت وزیراً و...([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    عبدالرحمن بن عوف می­گوید: ابوبکر در مرضی که بواسطه آن مرد به من گفت: بر هیچ چیز تأسف نمی­خورم مگر بر سه کار که آرزو می­کنم ای کاش آنها را انجام نداده بودم. اول ای کاش به خانه فاطمه حمله نکرده و آنرا باز نمی ­نمودم و آنرا رها می­کردم ولو اینکه درِ آنرا برای جنگ بسته و در آن مجتمع شده بودند.
    دوم اینکه: ای کاش در روز سقیفه کار خلافت را بر عهده­ ی ابو عبیده و یا عمر واگذاشته و خود کمک کار ایشان می­شدم...
    در این روایت صراحتاً به جسارت به حضرت زهرا علیها السلام و حمله به بیت ایشان اشاره شده است که انکار آن کار ساده­ای نیست.
    طبری نیز در کتاب تاریخ خویش نوشته است:
    )اتی عمر بن الخطاب منزل علیّ وفیه طلحة و الزبیر ورجال من المهاجرین فقال و الله لاحرقنَّ علیکم اولتخرجنَّ الی البیعة فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    خلیفه دوم به سراغ منزل حضرت علی علیه السلام آمده در حالیکه در آن خانه طلحه و زبیر وعده دیگری از مهاجرین بودند. پس گفت بی­شک خانه را آتش زده و یا اینکه از آن خارج شوید. پس زبیر با شمشیر برهنه از خانه بیرون آمده لکن شمشیر از دستش افتاد و ایشان او را گرفتند.
    در کتاب الامامه و السیاسة نیز که از کتب تاریخی معتبر اهل سنت است ماجرای ظلم­هائی که به حضرت زهرا علیها السلام شده است را به طور مفصّل می­ توان دید، ما ترجمه قسمت­هائی از آن را جهت تنویر افکار مخاطبین در اینجا ذکر می­کنیم:
    همانا ابابکر سراغ قومی را گرفت که با او بیعت نکرده و در نزد علی بن ابیطالب علیه السلام جمع شده بودند پس دومی را به نزد ایشان فرستاد و او هم به نزد ایشان آمده و از پشت در ایشان را صدا زد ولی آن گروه خارج نشده پس هیزم طلبیده و گفت: قسم به کسی که جان عمر به دست اوست باید از خانه خارج شده یا اینکه خانه را با اهلش آتش می­زنم!! به او گفته شد ای عمر در این خانه فاطمه زندگی می­کند او نیز گفت فاطمه را هم آتش می­زنم!! پس همگی به جز علی خارج شده و با ابوبکر بیعت کردند زیرا علی قسم یاد کرده بود که از خانه خارج نشود مگر اینکه قرآن را جمع آوری کند. پس فاطمه به پشت در آمد وگفت: هیچ مردی را بدتر از شما سراغ ندارم جنازه پیامبرصلی الله علیه و آله را در بیت ما رها کرده و بدون اینکه حق ما را رعایت کنید و یا اینکه با ما مشورت نمائید خود سرانه برای پیامبر صلی الله علیه و آله خلیفه و جانشین مشخص نموده­ اید؟!
    در این هنگام عمر به نزد دومی رفت و گفت آیا علی را که از بیعت با تو سرپیچی کرده است مجبور به بیعت نمی­کنی؟ ابوبکر نیز قنفذ را برای آوردن علی علیه السلام عازم کرده و پس از سه مرتبه رفت و برگشت موفق به آوردن علی علیه السلام نمی­شود.
    پس دومی بلند شده و با عده­ای که همراهش بودند به در خانه فاطمه رسیدند و چون در زدند شنیدند که فاطمه با صدای بلند می­فرماید: ای پدر جان ای رسول الله چه سختی­ها که ما بعد از تو از جانب عمر و ابوبکر چشیدیم!! پس عده‌ی زیادی از آن گروهی که با عمر بودند به خاطر شنیدن این صدا گریستند و برگشتند.
    )و بقی عمر و معه قوم فاخرجوا علیاً فمضوا به الی ابوبکر(
    سپس دومی و عده­ای که باقی مانده بودند علی را از خانه خارج ساختند (امام از خانه خارج نشد بلکه او را بیرون آوردند، از این جمله فتح خانه به خوبی واضح است) و او را به سمت ابوبکر روانه کردند....
    پس عمر به ابوبکر گفت بیا تا با هم به خانه فاطمه برویم زیرا ما او را غضبناک کردیم.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    پس به نزد آنحضرت رفته و طلب ورود کردند لکن فاطمه زهرا علیها السلام به ایشان اذن داخل شدن در منزل را نداده ایشان ناچار به نزد علی رفته و او ایشان را وارد خانه کرد.
    پس زمانیکه در محضر فاطمه وارد شدند صورت خویش را از ایشان برگردانده و به سمت دیوار کرد. پس بر او سلام کرده ولی فاطمه جواب سلام ایشان را هم نداند. در اینجا ابابکر به سخن درآمده و کلماتی را بر زبان راند. فاطمه زهرا علیها السلام به آندو فرمودند: آیا به خاطر دارید که پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: رضایت و خشنودی فاطمه رضایت من و سخط او سخط من است پس هر کس فاطمه را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر کس او را راضی کند مرا راضی کرده و هر کس فاطمه را به سخط درآورد مرا به سخط درآورده است.
    آندو گفتند بله از رسول خداصلی الله علیه و آله همین گونه شنیدیم. پس فاطمه فرمود: من خدا و ملائکه را شاهد می­گیرم که شما دو نفر مرا به غضب درآورده و مرا راضی نکردید و اگر پیامبر را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را حتماً به محضر او خواهم کرد. پس ابوبکر گفت من از غضب او و غضب تو ای فاطمه به خدا پناه می­برم... فاطمه نیز فرمود: به خدا قسم پس از هر نمازی که به جای می ­آورم بر تو نفرین می­کنیم. )وهی تقول: و الله لادعونّ الله علیک فی کل صلاة اصلیها([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ذکر این ترجمه با علم به طولانی بودن آن به درک چند مطلبی اساسی می­ ارزید.
    نکته اول: حمله عمر به خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
    نکته دوم: بیرون آوردن اجباری امام امیرالمؤمنین علیه السلام از خانه
    نکته سوم: خشم و غضب حضرت فاطمه علیها السلام برخلیفه اول و دوم و اعتراف آندو براین غضب.
    نکته چهارم: راضی نشدن حضرت فاطمه علیها السلام از خلیفه اول و دوم و نفرین کردن آن حضرت بر ایشان پس از هر نماز.
    قابل ذکر است که همه این نکات به طور صریح در یکی از عالی­ترین کتب تاریخی اهل سنت به نام الامامة و السیاسة نگاشته شده است. با این حال گروه­ هایی از اهل سنت و وهابیون به انکار این امور پرداخته و حتی ادعا می­کنند که شیعه به دروغ مدعی است که ابابکر به حضرت فاطمه علیها السلام اهانت کرده است.
    احمد بن یعقوب در کتاب تاریخ یعقوبی نگاشته است:
    به ابابکر و عمر خبر رسید که جماعتی از مهاجرین و انصار به همراه علی بن ابی طالب در منزل فاطمة دختر پیامبر اجتماع کرده­ اند پس به اتفاق جماعتی به سراغ ایشان رفته تا اینکه به خانه حمله کرده و بدان هجوم آوردند )فاتوا فی جماعة حتی هجمواالدار(پس علی با شمشیر از خانه خارج شد و عمر شمشیر را از او گرفته و شکست سپس به اتفاق آن جماعت داخل خانه شد پس فاطمه خارج شده و فرمود باید از خانه من بیرون روی و الاّ موهایم را پریشان کرده و به درگاه خدا ضجه خواهم زد...[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ابن ابی الحدید در چند جای کتاب معروف خویش یعنی شرح نهج البلاغه به داستان حمله به خانه حضرت فاطمه شهیدة سلام الله علیها اشاره کرده و در ضمنِ بیان ما وقع باطن خویش را بر همگان روشن نموده و با اعلام طرفداری از خلفای خویش روی خود را برای همیشه سیاه کرده است.
    او در جائی از کتاب خویش آورده است:
    )و الصحیح عندی انها ماتت و هی واجدة علی ابی بکر و عمر و انّها اوصت الاّ یصلیا علیها و ذلک عند اصحابنا من الامور المغفورة لهما و کان الاولی بهما اکرامها و احترام منزلها لکنهما خافا الفرقة و اشفقا من الفتنه ففعلا ما هو الاصلح بحسب ظنهما و کانا من الدین و قوة الیقین بمکان مکین لاشک فی ذلک و الامور الماضیة یتعذّر الوقوف علی عللها و اسبابها و لا یعلم حقائقها الاّ من قد شاهدها و لابسها بل لعل الحاضرین المشاهدین لها لا یعلمون باطن الامر فلا یجوز العدول عن حسن الاعتقاد فیهما بماجری و الله ولیّالمغفرة و العفو. فانّ هذا لو ثبت انه خطأ لم یکن کبیرة بل کان من باب الصغائر التی لا تقتضی التبری و لا توجب زوال التولّی([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    خواننده گرامی خواهشمندیم به ترجمه متن بالا که این نویسنده اهل سنت در کتاب خویش آورده کاملاً توجه فرمایید.
    آنچه در نزد من صحیح است که فاطمه زهرا علیها السلام از دنیا رفت در حالیکه از ابوبکر و عمر دلگیر بود و او وصیّت فرمود که آن دو بر او نماز نخوانند. البته این ناراحتی فاطمه علیها السلام از آن دو در نزد دوستان ما از اموری است که بر ابوبکر و عمر بخشیده شده و ایشان به خاطر راضی نکردن او دچار ترک اولی شدند و بر ایشان اولی­تر بود او را اکرام کرده و منزل او را حرمت پاس دارند. لکن ایشان از تفرقه و فتنه ترسیده و آنچه را که گمان کردند بهتر است مرتکب شدند. بی­شک ابابکر و عمر از لحاظ دین و قوه یقین در جایگاهی بس رفیعند و هرگز در این مطلب شک وشبهه­ای وجود ندارد. در هر صورت قضاوت درباره­ ی اموری که بر ایشان با فاطمه گذشت نیاز به دانستن اسباب و علل آن دارد که کسی جز آنهایی که در آنجا بودند به حقیقت آن علم ندارند بلکه بسیاری از ایشان نیز باطن ماجرا را نمی­دانند. پس نتیجتاً ما از اعتقاد نیکوئی که به این دو داریم عدول نکرده و خداوند نیز آمرزنده است در نهایت اینکه: اگر ظلمهای ایشان نسبت به فاطمه علیها السلام اثبات شود این ظلمها از قبیل گناه صغیره بوده و کبیره نمی‌باشد و منجر به دشمنی با این دو و زوال محبتشان نمی­گردد.
    بنگرید که چگونه ابن ابی الحدید پس از اثبات نارضایتی حضرت صدیقه شهیده علیها السلام از ابابکر و عمر از آندو دفاع کرده و ظلمهای ایشان را در حق آن حضرت از قبیل گناه صغیره می­داند. آیا ظلم به کسی که غضب و رضایت او محور غضب و رضایت خداوند متعال و پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و خداوند است گناهی صغیره محسوب می­شود. )و من الناس من یتخذ من دون الله انداداً یحبونهم کحب الله(.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    او در صفحات دیگری از کتابش نوشته است: )و رأت فاطمة ما صنع عمر فصرخت و ولوت و اجتمع معها نساء کثیر من الهاشمیات و غیرهن فخرجت الی باب حجرتها و نادت یا أبابکر ما اسرع ما اغرتم علی اهلبیت رسول الله و الله لااکلم عمر حتی القی الله([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]فاطمه علیها السلام چون کارهای عمر را در روز حمله به خانه خود دید ضجه­ای زده که بسیاری از زنان هاشمی و غیر ایشان به دور او جمع شدند پس به سمت در خانه رفته و فرمود: ای ابوبکر چه قدر زود بر اهل بیت پیامبر جفا کردید به خدا تا قسم زمانی که زنده­ام با عمر تکلم نخواهم کرد.
    و در جلد دیگری از کتاب خویش آورده است: و اما حدیث الهجوم علی بیت فاطمة علیها السلام فقد تقدم الکلام فیه و الظاهر عندی صحة ما یرویه المرتضی و الشیعه ... فهو بان یکون منقبة له اولی من کونه طعناً علیه[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    و اما حدیث حمله به خانه فاطمه علیها السلام در نظر من صحیح بوده و آنچه که سید مرتضی و شیعه در این باره می­گویند درست است... ولی این کار به جای اینکه برای ابابکر و یا عمر طعن و خرده ­ای باشد منقبت و افتخاری است!!!
    وی در قسمت دیگری از کتابش آورده است: حدیث سوزاندن خانه فاطمه علیها السلام را کسان دیگری به جز شیعه هم نقل نموده ­اند.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    یکی از متأخرین از اهل سنت به نام عبدالرحمن احمد البکری کتابی را با عنوان «من حیاة الخلیفه عمر بن الخطاب» نگاشته و در این کتاب که قریب به 400 صفحه دارد به بیان زوایای مختلف زندگانی خلیفه دوم پرداخته است.
    یکی از فصول این کتاب با عنوان: سیرته مع اهل البیت یعنی برخورد و روش خلیفه دوم با اهل بیت نام گذاری شده است. در این فصل که از بخشهای: حدیث سوزانیدن در خانه فاطمه علیها السلام ، منع کردن خویشان پیامبرصلی الله علیه و آله از سهمی که خدا بر ایشان قرار داده بود، منع کردن ایشان از خمس و... تشکیل شده، مفصلاً پیرامون حمله عمر به خانه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در زمان ابابکر سخن گفته شده که ما در اینجا به نقل فرازهایی از کتاب او می­پردازیم.
    او از قول ابن عبد ربه اندلسی از کتاب معروفش عقدالفرید جلد 2 صفحه 205 طبع الازهریه مصر نوشته است: کسانی که از بیعت با ابوبکر، سرباز زدند علی و عباس و زبیر و سعد بن عباده بودند. اما علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته تا اینکه ابوبکر عمر را به سراغ ایشان فرستاد تا از خانه فاطمه خارجشان کند و به او گفت اگر خارج نشوند با ایشان مقاتله کن. پس او با شعله­ای از آتش (فاقبل بقبس من نار) برای سوزاندن در به سمت ایشان آمد. در اینحال فاطمه علیها السلام او را دیده و فرموده: آیا آمده­ای که خانه ما را بسوزانی گفت آری مگر اینکه با ابوبکر بیعت کنید.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    او سپس از قول عمر رضا کحاله از کتابش اعلام النساء جلد 4 صفحه 114 نقل می­کند که: پس خلیفه اول، عمر را به دنبال علی و عباس و زبیر و سعد بن عبادة که در خانه فاطمه نشسته و از بیعت خودداری می­کردند فرستاد. عمر نیز بدانجا آمده و ایشان را طلبید. ولی هیچ یک خارج نشدند. پس هیزم طلبید و گفت: به کسی که جان عمر به دست اوست اگر از خانه خارج نشوید خانه را با اهلش آتش خواهم زد. کسی گفت در این خانه دختر پیامبرصلی الله علیه و آله فاطمه زهرا علیها السلام نیز زندگی می­کند. او گفت فاطمه را نیز آتش خواهم زد.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    وی در ادامه از قول ابوالفتح شهرستانی از بزرگان اهل سنت از کتابش ملل و نحل جلد 1 صفحه 57 می­نویسد:
    )ان عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتی القت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها و ما کان فی الدار غیر علی و فاطمة و الحسن و الحسین([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    عمر در روزی که برای ابوبکر بیعت می­گرفتند چنان به شکم فاطمه ضربه­ای زد که فرزندش سقط شد وی با این حال همینطور فریاد می­زد که خانه را با اهلش آتش بزنید و این در حالی بود که در آن لحظه کسی جز علی و فاطمه و حسن و حسین، کس دیگری در خانه نبود.
    احمد البکری پس از ذکر این جنایات شعری را که یکی از اهل سنت درباره این واقعه سروده و از آن تعظیم کرده است، را می­آورد:

    وقوله لعلی قالها عمر
    حرقت دارک لا ابقی علیک بها
    ما کان غیر ابی حفض یفوه بها


    اکرم بسامعها اعظم بملقیها
    ان لم تبایع و بنت المصطفی فیها
    امام فارس عدنان و حامیها



    خلاصه ترجمه شعر اینست که حمله عمر به خانه حضرت فاطمه علیها السلام و جسارتهای وی، علائم دلاوری و شجاعت او بوده.سبحان الله )و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بخش دوم جواب ما با وجودی که به نظر طولانی شد، لکن به طور کامل جواب آن دسته از وهابیون که ادعا می­کنند ظلم و جنایتی در حق سرور زنان عالمیان توسط خلفا صورت نگرفته است، را داده و جای تردیدی برای کسی باقی نگذاشت در ادامه برای تکمیل پاسخ شبهه مذکور به بخش دیگری می­ پردازیم که نظر شما را به آن جلب می­نمایم:




    بخش سوم:
    چرا امامعلی علیه السلام به یاری دختر پیامبرصلی الله علیه و آله نشتافت با اینکه او شجاع و دلیر بود؟
    مطلبی که از نقل­های تاریخیِ مذکور منابع اهل می­توان برداشت کرد این است که حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از اینکه عمر و یاران او امام علی علیه السلام را محصور کرده و وارد خانه شدند مورد ظلم و ستمِ ستمکاران قرار گرفته و آن جنایتها در حق ایشان روا شد (تاریخ یعقوبی)
    در واقع امام علی علیه السلام و حتی زبیر با شمشیر به قومی که در خانه را آتش زده و قصد جسارت داشتند حمله کردند لکن مورد ظلم ستمکاران قرار گرفته و چون امام مأمور به امر خداست از نیروی الهی خویش استفاده نکرده که اگر چنین بود مردم هرگز امتحان نمی­شدند و همگی هرگاه قصد مخالفت داشتند جبراً توسط نیروهای فوق العاده­ای چون نیروی الهی و ربانی امام معصوم به طریق مستقیم برمی­گشتند حقیقتاً امام و رسول تا حدی و آن هم به امر خدا می­توانند از معجزات و قدرتهای ملکوتی استفاده ببرند و اگر چنین نباشد مردم دیگر مختار نبوده و هیچ کس نمی­تواند انسان بدی باشد زیرا اگر خواست بدی بکند امام با قدرت معنوی خویش او را نابود می­سازد و این نقص هدف خلقت و اختیار انسان بوده و هرگز این آیه خداوند که:
    )انا هدیناه السبیل اما شاکراً او کفوراً([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]عملی نخواهد شد.
    پس از اینکه امام علی علیه السلام از بیت و اهل بیت خویش دفاع فرمودند آن قوم مهاجم وارد خانه شده و چنان جسارت­هایی را در حق سیدة نساء عالمیان روا داشتند که تاریخ از ذکر آن شرمسار است.
    وقتی کس اینگونه محققانه به ماجرا بنگرد هرگز از روی جهل و تعصب نمی­گوید که ماجرای حمله به خانه حضرت فاطمه علیها السلام افسانه و دورغ است.
    و چنین دلیل بیاورد که اگر چنین حمله­ای صورت گرفته بود امام علی علیه السلام که دارای قدرت الهی بودند جلو ایشان را می­گرفتند و اصالتاً اینکه ایشان نشسته و نظاره کنند که کس به همسرشان توهین می­کند با غیرت ایشان سازگار نیست.
    خلاصه کلام اینکه اولاً شرایطی که امام علی علیه السلام در آن قرار داشتند به گونه­ای بود که حتی انسانهای بسیار قوی و قدرتمند نیز هرگز در آن توان مقابله با آن همه دشمنی را نداشته و به جز اتفاقی که برای امام و خانواده آن حضرت افتاد برای ایشان نیز اتفاق دیگری نمی­افتاد.
    و ثانیاً اگر کسی بگوید چرا امام علی علیه السلام از قدرت فوق العاده الهی خویش استفاده نکردند جواب داده می­شود که امام مأمور به او امر الهی است و اگر بنا باشد که در تمام مواردی که به او ظلم می­شود و... از قدرت ملکوتی خویش استفاده کند برای مردم اختیاری باقی نخواهد ماند.
    این در حالی است که خود خدای متعال برای خویش نیز چنین اراده­ای را نکرده و همین سخن جاهلانه­ ای که در این مورد زده شده درباره او نیز مصداق دارد یعنی به او هم می­توان اعتراض جاهلانه کرد وگفت که اگر خدائی هست چرا وقتی معصیت او می­شود و مخالفت او صورت می­پذیرد، عذاب را جهراً نفرستاده و به عاصیان مهلت می­دهد.
    مگر خداوند قدرت و قوت ندارد؟ اما همانطور که گفته شد خدای متعال و اولیاء او چنین سنتی در سنن خویش ندارند که هرگاه کسی مخالفت و عصیان نمود بلافاصله او را مورد قهر و غضب قرار داده و او را عذاب کنند.

    1- در صحیح مسلم علیها السلام ندارد و در صحیح بخاری علیها السلام ذکر شده است.
    2- در صحیح بخاری الصدیق ندارد.



    3- در صحیح مسلم صلّی علیها علیّ یعنی علی بر فاطمه علیهما و آلهما السلام نماز خواند آمده است.

    4- نمل/ 16 سلیمان از داود ارث برد
    5- مریم / 6 زکریا گفت فرزندی به من عطا کن که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد. از این آیه و آیه فوق برداشت می­شود که پیامبران نیز چون دیگر انسان­ها برای فرزندانشان ارث می­گذاشته­ اند.



    6- صحیح مسلم کتاب فضائل الصحابه باب فضائل اهل بیت النبی صلی الله علیه و آله (9) حدیث 2424 صفحه 1049

    7- ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرةواعدلهم عذاباً مهینا (احزاب 57)

    8- کنز العمال جلد 5 باب خلافةابی بکر صفحه 584. جالب است در این بخش روایات زیادی ذکر شده که همگی دلالت بر نارضایتی حضرت فاطمه (علیها السلام) از ابابکر است. حتی اولین روایتی که متقی هندی در بخش خلافت ابابکر آورده است به بیان غصب ارث دختر پیامبر صلی الله علیه و آله توسط دستگاه خلافت پرداخته است.

    9- کنز العمال جلد 5 صفحه 631 حدیث 14113

    10- تاریخ طبری جلد3 صفحه 198

    11- متن الامامة و السیاسةچنین است فقال عمر لابی بکر انطلق بنا الی فاطمةفانا قد اغضبناها. کتابی که این داستان را نوشته است از منابع اصلی تاریخی و مهم اهل سنت است با این حال آورده است که ابابکر و عمر خود معتقد بودند که فاطمه طاهره علیهاالسلامرا غضبناک کرده­اند. همانطور که گذشت در صحیح بخاری آمده است که غصب فاطمه (سلام اللهعلیها) غضب پیامبر صلی الله علیه و آله است.

    12- الامامة و السیاسة/ 12 الی 14

    13- تاریخ یعقوبی 2/11

    14- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معترلی جلد 6 صفحه 50

    15- بقره / 165
    16- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی جلد 6 صفحه 49



    17- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی جلد 17 صفحه 168

    18- همان جلد 16 صفحه 283

    19- من حیاةالخلیفه عمر بن الخطاب /181
    20- همان /181



    21- همان 181 الی 182ـ این ماجرا در ملل و نحل شهرستانی چاپ بیروت موسسه اعلمی در ذیل فرقه فظامیةصفحه 61 آمده است.

    22- شعراء/227

    23- دهر/3 ما انسان را هدایت کردیم حال می­خواهد تشکر کند و یا کفران ورزد
    ***********************************
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    کلیپ هایی در پاسخ شبکه ماهواره ای وهابیت

    **********************************




    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    وهابيت!؟

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مصحف حضرت فاطمه زهرا(س)
    توسط mahdishata در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-04-2013, 20:15
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2011, 12:02
  3. پاسخ به شبهات: شهادت حضرت زهراء (سلام الله عليها)
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-05-2011, 12:22
  4. سیره عملی حضرت فاطمه (س)
    توسط mahdishata در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-04-2011, 14:03
  5. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه