صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 65

موضوع: (ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام)

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض (ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام)

    (ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام)





    امشب عجب حالی دارد حسن، نمی‌داند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر می‌نگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.
    علی را در محراب عشق کشتند ،
    فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شب‌هایشان را روشن کند .
    علی غریب و تنها، شکوه در چاه می‌کرد، نخلستان‌های کوفه هیچگاه ناله‌های شبانه‌اش را از یاد نخواهد برد .

    دل آسمانی‌اش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند می‌زد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بسته‌اندعلی رهسپار است و دلها در پی او روان،
    او می‌رود و حسرت ابدی جهان را فرا می‌گیرد،
    چرا که علی یگانه بود ...






    ناله كن اى دل به عزاى على
    گريه كن اى ديده براى على

    كعبه ز كف داده چو مولود خويش
    گشته سيه پوش عزاى على



    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    هان ای زمینیان با علی (ع) چه کردند؟

    امیرمؤمنان(ع) در سحرگاه شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت، طبق معمول برای اقامه نماز جماعت صبح از خانه به مسجد کوفه روانه شد. آن شب باز کردن درِ خانه که از چوب خرما بود برای آن حضرت دشوار گردید، آن بزرگوار در را از جای بیرون آورد و کنار گذاشت و این شعر را خواند:

    اُشْدُدُ حَیاز یَمکَ لِلْمَوْتِ فَاِنَّ الْمَوْتَ لاقیکاوَ لا تَجْزَعْ مِنَ الْمَوْتِ اِذا حَلَّ بِوادیکا

    کمربند و سینه خود را برای مرگ ببند، زیرا مرگ تو را دیدار خواهد کرد، و از مرگ اندوهناک مباش و بی تابی مکن در وقتی که در خانه تو فرود میآید.

    آن گاه به سوی مسجد حرکت کرد. اول دو رکعت نماز خواند و سپس بالای بام رفت تا اذان بگوید. با صدای بلند اذان گفت که صدایش به گوش تمام ساکنان کوفه میرسید، سپس از بام پایین آمد و به محراب رفت و مشغول نماز نافله صبح شد، وقتی که خواست سر از سجده اولِ رکعتِ اول بردارد، در آن تاریکی، ابن ملجم آن چنان شمشیر بر فرق مقدس آن حضرت زد، که فرق سر آن بزرگوار تا نزدیکی پیشانی شکافته شد. امام علی(ع) در این هنگام گفت: «بِسْمِ الله وَ بِالله وَ عَلی مِلَِّْ رَسُول الله فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبه، به نام خدای و برای خدا و بر دین رسول خدا، به خدای کعبه سوگند رستگار شدم». سپس مقداری از خاک محراب را برداشت و روی زخم سرش پاشید و این آیه را خواند: (مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارًَْ اُخْری)، ما شما را از خاک آفریدیم و در آن باز میگردانیم و از آن نیز بار دیگر شما را بیرون میآوریم/

    در این لحظه جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: «تَهَدَّمَتْ وَ الله اَرْککانُ الْهُدی، وَانْطَمَسَتْ اَعْلامُ التُّقی وَانْفَصَمَتْ الْعُرْوَِْ الْوُثْقی، قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفی، قُتِلَ عَلِیُّ الْمُرْتَضی، قَتَلَهُ اَشْقَی الاْ َشْقیأِ»، سوگند به خدا استوانه‏های هدایت، ویران شد، و نشانه‏های بزرگ تقوی تاریک گردید، و دستگیره محکم ایمان شکسته شد، پسر عموی مصطفی(ص) کشته شد، علی مرتضی کشته شد، او را شقیترین اشقیا کشت.




    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  4. #3
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    آن شب ستاره‏هاى غمگين، با آه و ناله گرد هم آمده بودند در كوفه مى ‏نگريستند. زمين مى ‏گريست.

    آسمان نالان بود. ديوارهاى كوفه از ترس حدوث «واقعه‏» به هم نزديك مى‏شدند، شايد جلوگير آن باشند. پرنده‏هاى نگهبان در چارسوى مسجد كوفه، نگهبانى مى‏دادند. شب پرده‏هاى مهاجم ضمن اين كه به يكديگر نويد مى‏دادند، ترس و رعب سراسر وجودشان را فرا گرفته بود. آخر حمله به يك فرد نبود، حمله به تمام انبيا و اولياء و صالحان و صديقان بود.

    مى ‏خواستند عرش خدا را به لرزه در آورند و مى‏خواستند عروة الوثقاى دين را نابود سازند.
    ابن ملجم، نماينده خفاشان شب با وحشت، براى رسيدن به آرزوى ديرينه‏اش، به مسجد آمده و كمين كرده بود. ولى چگونه اقدام به آن كار كرد؟! بايد شقاوت و بدبختى، وجود يك به ظاهر انسانى را فراگيرد تا دستش به شمشير بلند شود و بر فرق قهرمانى فرود آيد كه برق ذوالفقارش دل يلان عرب را مى‏لرزاند و زهره قهرمانان را مى‏شكافت، راد مردى كه در برابر اشك يتيمان آيد مهربان‏تر از پدر و مادر بود و با لطف و مهربانى اشك‏هاى غم ديدگان را پاك مى‏كرد و دست محبت‏بر سرشان و مى‏كشيد و با آنان چون فرزندان خويش رفتار مى‏نمود.
    چگونه مى‏توانست آن اشقى الاشقيا شمشير زهراگينش را بر سر آن نامتناهى فرود بزند، او كه محور مركزى تمام فضايل بود. آن انسان كاملى كه مجسمه تمام نماى رسول خدا و نفس او و برادر او و جانشين به حق او بود. او كه نمى‏توان با كلمات حقش را ادا كرد و توصيفش نمود، زيرا جز خدا و رسولش كسى نتوانست و نخواهد توانست تا روز رستاخيز او را بشناسد و قدرش را بداند و عظمتش را درك كند، نه آن‏ها كه پرستيدنش و نه آن‏ها كه پيرويش كردند، همه در شناخت مقامش حيران و سرگردانند.

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  5. #4
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    در خانه مولا نيست، يك خاطر شاد امشب
    آن قامت همچون سرو، از پاى فتاد امشب

    بر فرق سر عالم، خاك غم و ماتم ريخت

    از ضربت‏شمشير فرزند مراد امشب

    در كوفه زخم آلود، هر جا كه يتيمى بود

    بارى ز غم و حسرت، بر دوش نهاد امشب

    دلها همه محزون است، هر ديده پر از خون است

    اين محنت عظمى را بر كوفه كه داد امشب؟

    محراب على از خون، رنگين شده، واويلا

    در سوگ على چشمى، بى اشك مباد امشب


    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  6. #5
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    به خدا هرگاه ناله‏ هاى على را مى ‏خوانم، بيش از حادثه شهادتش دلتنگ و گريان مى ‏شوم; گو اينكه شهادت على مايه آسايش و آرامش او بود كه از دست اين نااهلان راحت ‏شود و به دوست‏ بپيوندد. چه او آن قدر به مرگ علاقه‏مند است كه از كودك بر پستان مادر افزونتر. اين سان على جهان را با قلبى پر از خون وداع مى‏كند و در شب قدر، رستگارانه به خداى كعبه مى ‏پوندد.


    شهادت مظلومانه امام تقوا پيشگان را به اهمه شيعيان و محبانش تسليت عرض مى‏ كنيم.
    سلام و درود بر على و آل على باد.


    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  7. #6
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بسمه تعالی
    علی در پی بهرنگی أسلام بود که ؛ بیرنگی مردم ونیرنگی خواص ؛ او را خانه نشین کرد
    بنگر برادرکه مردم سالاری أهل کوفه وأهل مدینه با علی مرتضی چــــــــــــه کــــــــرد؟
    بنـــــــــام الـلـــه .................خـــدای علی
    علی أسیر مردم...................مردم جاهل ؛ عافیت طلب
    علی مظلوم خواص .............خواص مکّار قـدرت طلب
    علی غریب میان یاران............یاران ترسوی فرصت طلب

    مگرعلی با مردم چه کرده بود ....که جسد مطهرش را ؛ غریبانه ؛ مخفـیانه وشبانه دفن میشود
    مگرعلی با مردم چه کرده بود....که قبرش را (150) صد وپنجاه سال ....از چشم مردم پنهان ومخفی میماند
    مگرعلی با مردم چه کرده بود ..که اورا شست 60سال تمام ؛ بروی منبرها ؛ در نماز جماعت وجمعه ها ؛ در قنوت وتعقیب نمازها ...........نفرین وناسزا میگفتند ...ومیگفتند ؛ شرط قبولی طاعت ها وعبادت ها ؛توهین به علی ولعن او...
    مگرعلی با مردم چه کرده بود...که وقتی خبر شهادتش به گوش (أم مؤمنین) ؛ همسر رسول خدا رسید , سجده شکر به جا آورد ....وگفت ؛ خدا را شکر ؛ علی را کشتند ؛........ أسلام ازدست علی راحــــت شــــــد.

    مگرعلی با مردم چه کرده بود....که برای کشتن او .......قاتلش چنین میگوید : نذر کردم با دهان روزه ...وبرای خشنودی خدا وآسودگی مردم بر این أمر ؛ در خانۀ کعبه ؛ سوگند قتل علی را یاد کنم وا ز خدا خواستم که با این شمشیرم که روزها آنرا تیز ومسموم کردم ؛ ........بدترین خلق خدا را بکشم ........ یعنی علی را بکشم ... وپس از قتل علی ؛ یاران ابن ملجم ( قاتل علی) چنین گفتند ؛ ای ابن ملــــــجم ؛ دست مریزاد با این ضربت تو....... ؛ که از عبا دت جن وأنس برتر بود
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

  8. #7
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مگرعلی با مردم چه کرده بود ... که چنان افکار عمومی جامعه ، علیه او بسیج شده بود که وقتی خبر شهادتش به گوش مردم رسید ...که علی ؛ در مسجد در حال نماز خواندن کشته شد ... مردم می گفتند : مگر علی هم نماز میخواند .
    مگرعلی با مردم چه کرده بود ...که در روز غدیر با اینکه با وی 70 هفتاد هزار نفر؛ بعنوان رهبرمسلمین بیعت کردند ؛ پس از 70 هفتاد روز حتی 7 هفت نفرهم بر این بیعت وفا دارنماندند ...... وعلی را تنهای تنها می گذارند ومی گذرند...چرا
    مگرعلی با مردم چه کرده بود....که این شیر خدا وسالارمردم ؛ 25 سال خانـــــــه نشین میکنند.
    مگرعلی با مردم چه کرده بود ..که عدۀ کثیری از مردم در جنگ صفین ؛ او را کافر دانستند وازایشان خواستند که أستغفار وتوبه کند ؛ در غیر این صورت ؛ خونش مباح گشته وکشته خواهد شد

    مگرعلی با مردم چه کرده بود ..که وقتی یکی از خلفاء بنی امیه بنام عمر بن عبد العزیزخواست ؛ لعن وناسزا وفحش را از علی بردارد ........ مردم اعتراض کردند که ؛ ایّ خلیفه مسلمین چرا سنت پیامبر را میخواهی بشکنی
    مگرعلی با مردم چه کرده بود...که نه فقط مردم به علی سلام نمی کردند ... هیچ ...علی به مردم سلام میکرد ؛ مردم جوابش را نمی دادند؟
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که هرچه حدیث نبوی که پیامبر درباره علی وفضیلتش گفته بود ؛ توسط خلیفه مسلمین به آتش کشیده میشود
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که عدۀ از اصحاب رسول خدا ؛ اورا نصیحت میکردند که : یا علی با این شیوه حکومتداریت ومردمداریت باعث قیام واعتراض خواص بر علیه تان .... وپراکنده ساختن مردم از از اطرافتان ...خواهد شد ...یا اباالحسن کمی ملایم تر .....
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

  9. #8
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مگرعلی با مردم چه کرده بود... که تاسخن میگفت ویا دستور می داد ...... یا به سخنانش توجه نمی شد یا برای گفتارش ؛ چون وچراهایی داشتند وجوابهای مخالف سر میدادندولی تا معاویه سخن میگفت ودستور می داد مردم همگی بی چون وچرا از او اطاعت میکردند....چرا!!!!!!!!
    مگرعلی با مردم چه کرده بود...که حتی در زمان حیات پیامبر اکرم از رفتار وگفتار علی نزد رسول خدا شکایت میکردند
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که مردم در روز عاشوراء به فرزندش حسین چنین میگویند : یاحسین ؛ تورا می کشیم بخاطر عداوت وکینۀ که از پدرت علی به دل داریم
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که وقتی ایشان خلافت غصب شده خود را {که توسط خدا به وی تعـلق گرفت }....مطالبه میکند ...به او می گویند : یا علی چقدر ریاست طلب وقدرت خواه شده ای
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که ایشان از جفا وسرپیچی وسستی مردم در جــهـاد ومبارزه ...........واز دلتنگی وغربت خویش در وسط سخنرانیش {آنهم درزمان خلافتش} ؛ ناگهان ....با شدت دست به محاسن شریفش میزند وبا گریه ممتد وطولانی ؛ از نداشتن یار وهمراه ..... همچون یاران مخلص صدر اسلام ؛ بی تابی وشکایت میکند وفریاد میزند که کجا رفتند برادان مــــــن
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

  10. #9
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مگر مردم با علی چه کرده بودند..با اینکه ایشان اقیانوس صبر ودریای بردباری بود ...امّا شبها ....غریب وتنها در نخلستان کوفه می رفت وسردرچاه می گذاشت ....واز جفای مردم وغربت دین ....گریه کنان با چاه نجوا می گفت وعقده گشائی می نمود
    مگرعلی با مردم چه کرده بود..که او سوگند یاد می کرد که ...من فرزند ابی طالب اینقدر به مرگ أُنس وعلاقه دارم همچون بچۀ شیرخواربه سینۀ مادرش
    مگر مردم با علی چه کرده بودند ..که اوفرمودند ؛ چنان بر مظلومیت مکتب وغربت دین وتنهائی خویش صبر وتحمل کردم ؛ همچون صبر کسی که خار درچشمش واستخوان درگلو دارد

    مگر مردم با علی چه کرده بودند ..که علی از آنها نزد رسول خدا شکایت می کند ورسول خدا از وی می خواهد که بر این مردم نفرین کند وعلی که اولین مظلوم اسلام است ؛ بر مردم چنین نفرین می کند :خدایا بهتر از این مردم به من عطا کن وبدترین ا فراد بر آنها مسلط کن......... وچنین شد

    مگر مردم با علی چه کرده بودند ..که وقتی فرقش با شمشیر آغشته به {نفاق وجهل ؛ کینه ولجاجت ؛ غفلت وشهوت} ؛؛؛؛ شکافته می شود , بانگ بر آورد که : فزت وربّ الکعبه
    مگر مردم با علی چه کرده بودند ..که او فرمود: اگر معاویه أهل معامله بود ؛ من با ا ومعامله میکردم ، { 10 } نفر از شما [مردم پیروی من] با یک نفر از پیروان معاویه عوض میکردم ، زیرا پیروان معاویه در پیروی از رهبر وامام باطلشان .......؛متحد ؛ مصمم ؛ ثابت قدم وامین میباشند ولی شما در پیروی ازامام بر حقتان .........، متفرق ، سست عنصر ، بی اراده ، ضعیف وخیانتکار هستید
    مگر مردم چقدر به علی ظلم وجفا وستم روا می داشتند که خود عائشه أعتراف می کند : روزی پیامبر را دیدم ، علی را درآغوش گرفت ؛ ا ورا بوسید وفرمود : پدرم به فدای تو ...... أیّ شهید تــنـــهــا

    راستی چطور مردم ، با امام زمان خویش اینطور رفتار میکنند؟! ؛ در صورتیکه بر حقانیت راه وصداقت وأمانتداری وی ؛ أعتراف وقبول داشتند ؟!!!!! جواب آن ساده است . متأسفانه خیلی ازمردم ؛ دین ومکتب را ؛ پیامبر وامام را بیشتر بخاطر ، رفا ه وزندگی شان ، عافیت وآسایش شان ؛ سود ولذت شان میخواهند وبس . آنچه برای بعضی از مردم , مهم است اول زندگی بعد بندگی ....... بقول یکی از یاران که میگفت :گروهی ازمردم هر زمانه ؛ اینطور زندگی میکنند : هم سر سفره معاویه ، غذا میخورند وهم پشت سر علی نماز می خوانند. مهم زندگی کردن است ...حالا بهر قیمتی که باشد
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

  11. #10
    حرفه ای ليالي آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    828
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    من نوعی وقتی به زیارت امام رضا{ع}میروم ؛ به ایشان چه میگویم : عافیت بده ؛ منزل بده ؛ همسر بده ؛ ثروت بده ؛ رفاه بده ؛ مرکب بده ؛ مقام بده ؛ علم بده ؛بده ؛ بده ؛ بده ؛ ...خوب شده یکباربه امام رضا بگوئیم : آقا ، شما از ما چه میخواهی ؟ وظیفه وتکلیف ما چیست ؟ وایشان جواب خواهد داد که : من سرباز دین میخواهم ؛ من فدائی مکتب میخواهم والا اگرجدم علی {ع}دوباره زنده گردد وخلیفه شود ، دوباره فرقش شکافته خواهد شد والسلام
    نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2011, 12:02
  2. پاسخ به شبهات: شهادت حضرت زهراء (سلام الله عليها)
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-05-2011, 12:22
  3. معاویه و درخواست صلح با امام حسن (ع)
    توسط mahdishata در انجمن امام حسن مجتبی علیه السلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-04-2011, 22:14
  4. سیره عملی حضرت فاطمه (س)
    توسط mahdishata در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-04-2011, 14:03
  5. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه