محبت,کیمیای خودسازی وسازندگی است.عشق به خداوندمتعال,همه ی زشتی های اخلاقی را یک جا درمان می کندوهمه ی صفات نیکو را یک جابه عاشق،هدیه می دهد.کیمیای عشق،چنان عاشق را جذب معشوق می کند که هر گونه پیوند او را با هرکس وهر چیز جز خدا،
قطع می نماید.
در« مناجات محبّین »،منسوب به امام زین العابدین(ع)،آمده است:
الهی!مَن ذَا الّذی ذَاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرَامَ مِنکَ بَدَلاً؟وَمَن ذَا
الَذی أَنِسَ بِقُربِکَ فَابتَغی عَنکَ حِوَلاً؟
خدای من!کیست که شیرینی محبت را بچشد ویار دیگری را
برگزیند؟وکیست که به قرب تو انس بگیرد وجدایی تورابطلبد؟
عشق،جذاب است وچون در جان نشست
هم در دل را زغیر دوست،بست
ودر روایتی منسوب به امام صادق(ع) آمده است:
حُبُّ اللهِ إذا أضاءَ علی سِرِّ عَبدٍ أخلاهُ عَن کُلِّ شاغِلٍ،وکُلُّ ذِکرٍ
سِوَی اللهِ ظُلمَةٌ،وَالمُحِبُّ أخلَصُ النّاسِ سِرّاًللهِ تعالی،وَأصدقُهُم
قَولاً،وَأوفاهُم عهداً.
[نور]محبت خدا،هرگاه بردرون بنده ای بتابد،اوراازهرمشغله
دیگری تهی می گرداند.[یاد]خدا،تاریکی است.دلداده ی خدا،
مخلص ترین بنده خدا وراستگو ترین مردمان ووفادارترین به
پیمان است.