نوشته اصلی توسط
كلمات آخر
لطفا براي جمله قرمز بالا، در همين تاپيك سند ارائه كنيد
توی متن اومده که کی و کجا گفته این مسئله رو! شما رفتید چک کردید نبوده؟
اما اينكه لفظ امام رو بخواهيم بهش بعد معنوي بديم و ازش به عنوان نايب برحق امام زمان (عج) تعبير كنيم اونوقت جاي بحث خيلي زياده
قسمتی از کتاب ولایت(یا طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ) از امام خامنه ای:
امام یعنی آن حاکم و پیشوایی که از طرف پروردگار در آن جامعه تعیین می شود… یا خدا به نام و نشان [امام را] معین می کند؛ مثل این که امیر المؤمنین امام حسن وامام حسین و بقیه ائمه را معین کرد. یک وقت هم خدای متعال امام را به نام معین نمی-کند، بلکه تنها به نشان معین می کند؛ مثل فرمایش امام [عصر] (عجل الله تعالی فرجه) که فرمودند: فامّا من کان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام أَن یُقلّدوه…هر کس که این نشان بر او تطبیق کرد آن امام می شود…امام یعنی پیشوا، یعنی حاکم،یعنی زمامدار، یعنی آن کسی که هر جا او رود، انسان ها دنبالش می روند،که باید از سوی خدا باشد،عادل باشد منصف باشد،با دین باشد، با اراده باشد…این-طوری ولی را مشخص می کنند، این هم از طرف خداست.حاکم جامعه اسلامی چه کسی باشد؟ باید آن کسی باشد که خدا معین می کند!
امام روح الله : ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است
!موافقم در تاپیکی در اینباره بحث کنیم :)
همين كه عامه مردم ( حتي بسياري از قشر مذهبي و يا مقلدين ايشون )به مقام معظم رهبري ، امام نمي گويند، يعني اينكه به قول دوستان اين عبارت خود جوش نيست
يعني اينكه در درون و باطن مردم اين حس وجود نداره كه به ايشان امام بگويند
پس...
در ادامه صحبتی از حضرت آقا در جواب آقای قاسمی گذاشتم که یک تیر و دو نشان است و در مورد تعریف عوام و خواص است...
عامه مردم میبینند جو کدام طرف میرود آنها هم همان طرف میروند!
البته در طول این بیست و چهار سال ولایت معنوی امام خامنه ای رو بوضوح بر قلبهای مردم دیدیم و میدانیم که دلها دست خداست:khande:
باطن مردم ایشون رو پیشوا و امامی صادق میدونن و حتما از کم کاری ماهاست که لفظ مناسب برای مکنونات قلبی خود را استفاده نمیکنند!
نوشته اصلی توسط
ghasemi-mreza
حالا من یه سوال از شما دارم
چرا بعد از اسم حضرت امام خمینی و رهبرمون صلوات میفرستند
ولی همون دوستان جاهل بعد از نام ائمه که هیچ بعد از نام پیامر اکرم هه صلوات را یادشون میره
ممنون میشم پاسخ بدید
جواب شما در اون قسمتی که بولد شده آمده (اگر بقیه متن رو هم خوندید ان شا الله استفاده ی وافر خواهید برد):
بيانات امام خامنه ایدر جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله (صلوات) سال1375 :
در دوران پيش از پيروزى انقلاب، بنده در ايرانشهر تبعيد بودم. در يكى از شهرهاى همجوار، چند نفر آشنا داشتيم كه يكى از آنها راننده بود، يكى شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معناى خاص كلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها «عامى» اطلاق مى شد. با اين حال جزو «خواص» بودند. آنها مرتّب براى ديدن ما به ايرانشهر مى آمدند و از قضاياى مذاكرات خود با روحانى شهرشان مى گفتند. روحانى شهرشان هم آدم خوبى بود؛ منتها جزو «عوام» بود. ملاحظه مى كنيد! راننده ى كمپرسى جزو «خواص»، ولى روحانى و پيشنماز محترم جزو «عوام»! مثلًا آن روحانى مى گفت: «چرا وقتى اسم پيغمبر مى آيد يك صلوات مى فرستيد، ولى اسم «آقا» كه مى آيد، سه صلوات مى فرستيد؟!» نمى فهميد. راننده به او جواب مى داد: «روزى كه ديگر مبارزه اى نداشته باشيم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پيروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، كه يك صلوات هم نمى فرستيم! امروز اين سه صلوات، مبارزه است!» راننده مى فهميد، روحانى نمىفهميد!
اين را مثال زدم تا بدانيد «خواص» كه مى گوييم، معنايش صاحب لباسِ خاصى نيست. ممكن است مرد باشد، ممكن است زن باشد. ممكن است تحصيلكرده باشد، ممكن است تحصيل نكرده باشد. ممكن است ثروتمند باشد، ممكن است فقير باشد. ممكن است انسانى باشد كه در دستگاههاى دولتى خدمت مىكند، ممكن است جزو مخالفين دستگاههاى دولتىِ طاغوت باشد. «خواص» كه مى گوييم- از خوب و بدش- (خواص را هم باز تقسيم خواهيم كرد) يعنى كسانى كه وقتى عملى انجام مى دهند، موضعگيرى اى مى كنند و راهى انتخاب مى كنند، از روى فكر و تحليل است. مى فهمند و تصميم مى گيرند و عمل مى كنند. اينها خواصند. نقطه ى مقابلش هم عوام است. عوام يعنى كسانى كه وقتى جوّ به سمتى مى رود، آنها هم دنبالش مى روند و تحليلى ندارند. يكوقت مردم مى گويند «زنده باد!» اين هم نگاه مى كند، مى گويد «زنده باد!» يكوقت مردم مى گويند «مرده باد!» نگاه مى كند، مى گويد «مرده باد!» يكوقت جوّ اين طور است؛ اينجا مى آيد. يكوقت جو آن طور است؛ آنجا مى رود! يكوقت- فرض بفرماييد- حضرت «مسلم» وارد كوفه مى شود. مى گويند: «پسر عموى امام حسين عليهالسّلام آمد. خاندان بنى هاشم آمدند. برويم. اينها مى خواهند قيام كنند، مى خواهند خروج كنند» و چه و چه. تحريك مى شود، مى رود دوروبَرِ حضرت مسلم؛ مى شوند هجده هزار بيعت كننده با مسلم! پنج، شش ساعت بعد، رؤساى قبايل به كوفه مى آيند؛ به مردم مى گويند: «چه كار مى كنيد؟! با چه كسى مى جنگيد؟! از چه كسى دفاع مى كنيد؟! پدرتان را در مى آورند!» اينها دور و بر مسلم را خالى مى كنند و به خانه هايشان برمى گردند. بعد كه سربازان ابن زياد دور خانه ى «طوعه» را مى گيرند تا مسلم را دستگير كنند، همين ها از خانه هايشان بيرون مى آيند و عليه مسلم مى جنگند! هرچه مى كنند، از روى فكر و تشخيص و تحليل درست نيست. هرطور كه جوّ ايجاب كرد، حركت مى كنند. اينها عوامند.
فکر کنم چون از پیامبرحقوق نمیگیرند....
این حرف شما غیبت از مومنین و خلاف شرع است!