دستور سليمان به شياطين
شياطين موجوداتى هستند كه ديده نمىشوند، ولى آياتى در قرآن هست كه نشان مى دهد آنها با اراده پروردگار به ديد انسانمى آيند. ما براى نمونه به تفسير چند آيه مى پردازيم .
بعضى از شياطين جنى را مسخر سليمان كرديم كه در دريا غواصىكرده و يا به كارهاى ديگرى در دستگاه او بپردازند و ما نگهبان شياطين براى ملكسليمان بوديمو شيطان را كهبناهاى عالى مى ساختند و از دريا جواهرات گران بها مى آوردند، نيز مسخر - داوود وسليمان - كرديم . عده اى ديگر از شياطين را به دست او به غل و زنجير كشيديم . ايننعمت سلطنت و قدرت از بخشش ما است
ابوبصير از حضرت امام محمد باقر عليه السلامروايت كرده كه : حضرت سليمان فرمان داده بود شياطين براى بنا كردن ساختمان ، ازمحلى سنگ بياورند. تا آن كه روزى با ابليس ملاقات كردند. گفت : در چه حال هستيد؟گفتند: در كار سختى هستيم كه طاقت آن را نداريم . ابليس گفت : مگر نه اين است كهشما در وقت بازگشت ، بار حمل نمى كنيد؟ گفتند: چرا. ابليس گفت : پس شما در راحتىهستيد. باد، اين خبر را به گوش سليمان رسانيد. سپس حضرت سليمان دستور داد: هنگامرفتن سنگ ببرند و وقت بازگشت ، گل بياورند. پس از چندى كه گذشت ، باز ابليس راديدند. او پرسيد: حال شما چگونه است ؟
گفتند: بسيار در زحمت هستيم و از خستگىديگر رمق نداريم . گفت : مگر نه اين است كه شما روز كار مى كنيد و شب را مىخوابيد!؟ گفتند: چرا. ابليس گفت : پس شما هنوز در راحتى هستيد! اين خبر را نيزباد به حضرت سليمان رسانيد. دستور داد، هم روز كار كنند و هم شب و تا حضرت سليمانزنده بود وضع به همين نحو بود.