نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: جوابیه مقاله غدیرسیاهترین روز تاریخ

  1. #1
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    3
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Cool جوابیه مقاله غدیرسیاهترین روز تاریخ

    سال گذشته عبدالله حیدری کارشناس وهابی شبکه کلمه مقاله ای در فضای مجازی منتشر کرد بانام غدیر سیاه ترین روز تاریخ ،جوابیه آن به صورت فایل پی دی اف برای دوستان می ذارم ان شاالله که مورد استفاده قرار بگیره.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    ان شاالله که در راه ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام شما هم قدمی بردارید.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    3
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض جوابیه مقاله "غدیر سیاهترین روز تاریخ"

    بسم الله الرحمن الرحیم


    «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین»سوره مبارکه بقره آیه شریفه 111

    خدایی را دوست دارم و پرستش میکنم که فرمود: فبشر عباد الذین یستعمون القول فیتبعون احسنه. اما به راستی مانده ام که چه باید بنویسم و چگونه باید بگویم زمانیکه تعصب آنقدردر دل و جان آدمیان نفوذ می کند که دیگر به هیچ عنوان نمی توان حقیقت را دید و چه بد توقعی است از مصادیق ختم الله علی قلوبهم بخواهیم در مقابل واقعیت سر تعظیم فرود آورند.
    حیات جاودانه آخرت و خلد برین الهی را به ثمن بخس و دراهم معدودات ستیزه گران با حقیقت فروختن تا کی؟!

    «اتستبدلون اللذی هو ادنی باللذی هو خیر» سوره مبارکه بقره آیه شریفه61

    کوششی را که در ادامه پی خواهید گرفت پاسخ مقاله ای است از جناب عبدالله حیدری کارشناس وهابی که در آن «غدیر»-این واقعه عظیم الهی- را سیاهترین روز تاریخ خوانده است و اخیرا توسط فضای مجازی اینترنت منتشر گردیده است.
    بنده نیز نه به عنوان قطره ای از اقیانوس بی کران عالم تشیع بلکه به عنوان جوانی که جویای حق و حقیقت است وظیفه خود دانستم در مقابل این نوشته که هیچ بهره ایی از بحث علمی نبرده است و پر است از تهمت و افترا ؛گفتگویی دوستانه با جناب آقای حیدری داشته باشم امیدوارم این بحث مفید و مستدل باشد.
    به راستی حقیقت این است که من از علمای اهل سنت و وهابیت انتظار بیشتری داشتم. یعنی همواره فکر میکردم مهره هایی را برای مناظره و انتقاد به شیعه قرار می داده و بزرگ می کنند که از حیث علمی قوی باشند ،اما مقاله ایی که بنده مطالعه کرده ام خلاف این را ثابت کرده است.
    جناب حیدری بزرگوار ! بهتر نبود شما قبل از اینکه شیعه را نقد کنید و مقاله ایی مطول در نقد ایشان بنویسید، ابتدا خوب مطلب تان را مطالعه می کردید؟
    در ابتدا سوالی از خدمت شما دارم امیدوارم که جواب قانع کننده ای داشته باشید.
    جناب حیدری شما درمقاله خودتان فرمودید25سال است که در مباحث علمی و دینی مطالعه و تحقیق دارید. درست عرض کردم؟
    ببخشید درمحضر عالم بزرگی مثل شما بی ادبی میکنم. ولی برای من سوال اینجاست که مقاله علمی به چه مقاله­ای گفته می­شود؟
    قطعا با توجه به درایتی که از حضرتعالی سراغ داریم،در جواب به این سوال خواهید فرمود مقاله­ای که منبع و ماخذ و رفرنس قوی،موثق و معتبری داشته باشد...!
    اما چرا در مقاله چندین صفحه­ای خود هیچ آدرسی ذکر نکرده­اید؟ در این مقاله قصد داشتید غدیر را سیاهترین روز تاریخ نشان دهید. مشکلی نیست. ولی مگر نباید برای ادعایتان دلیل ارائه کنید؟
    جناب حیدری. فرق انشاء و مقاله علمی در چیست؟
    مقاله علمی سند و رفرنس دارد. اما انشاء... !حال باید بنده نوشته شما را به چشم یک مقاله علمی نگاه کنم یا یک انشاء؟
    آری جناب استاد ! غدیر به زعم شما بهتان و دروغی است که شیعه آن را به پیامبر نسبت داده ، اما قطعا مستحضرید که در میان بزرگان شما اهل سنت هم افرادی بودند که چنین بهتان و افترای بزرگی را به پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده اند و «غدیر» را واقعه ای انکار ناپذیر دانسته اند، توجه بفرمایید:
    1- حتما امام ذهبی و کتاب وی سیر اعلام النبلاء را میشناسید وی که از استوانه های علمی شما اهل سنت است در مورد غدیری که شما منکر آن هستید چه می گوید:
    "جمع الطبری طرق حديث غدير خم في أربعة أجزاء رأيت شطره فبهرني سعة رواياته وجزمت بوقوع ذلك"
    طبری اسناد و طرق حدیث غدیر خم را در مجموعه ای چهارجلدی جمع و گردآوری کرده است و من بخشی از آن را دیده و از گستردگی دامنه این روایات مبهوت شدم و به محقق شدن واقعه غدیر خم جزم و قطع پیدا کردم.
    - سیراعلام النبلاء 14/277 ، ترجمه محمدبن جریر
    جناب اقای حیدری. ببخشید. ذهبی و طبری حکمشان چیست؟
    کذاب؟ یا عالم اهل سنت؟
    اگر استوانه های علمی اهل سنت هستند. پس چرا شما حرفی را میزنید که آنها خلافش را عقیده داشتند؟
    شاید بگویید منظور ذهبی این نبوده و یا شاید در کتاب ایشان دستبرده اند و هزاران توجیه دیگر ، ولی برای اینکه گفته خودمان را اثبات کنیم و به قول دوستان شاهدی بر مدعای خود داشته باشیم؛ دو شاهد برای شما می آورم که آنها نیز گفته اند نظر حافظ ذهبی در مورد حدیث غدیر تواتر آن بوده است!!!!!!!
    الف- ابن کثیر همان شخصی که تاریخ می داندو مفسر هم هست حتما - می شناسیدش !-
    قال (ذهبی) :" وصدر الحديث متواتر أتيقن أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قاله ، وأما:«اللهم وال من والاه» فزيادة قوية الاسناد ."
    "ذهبی گفت که این حدیث به طور متواتر نقل شده و من یقین پیدا کردم از پیامبر نقل شده است."
    - البدایة والنهایه 5/233 ، سنة عشره من الهجره،فصل فی ایراد الحدیث الدال علی انه علیه السلام...
    ب- جناب حیدری عزیز. قطعاشخصی روکه الان معرفی میکنم خوب میشناسید.آلوسی رامیگویم.حال ببینیم ایشان چه نوشته اند:
    "وعن الذهبى أن «من كنت مولاه فعلى مولاه» متواتر يتقين أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قاله وأما اللهم وال من والاه فزيادة قوية الاسناد."
    این عالم و استوانه بزرگ وهابیت خودش می گوید. که ذهبی حدیث غدیر را متواتر می دانسته است. اما نمیدانم چرا شما اصرار دارید بگویید. واقعیت نداشته است؟!!!!!
    - تفسیر روح المعانی 6/195
    آیا می توانید این گفته را منکر شوید؟
    عزیزان اهل سنت. حکم کسی که دروغ به علمای شما ببندد و واقعیت را پنهان کند چیست؟ ممنون میشم به جناب حیدری جواب دهید ...!
    2- ابن حجر هیثمی؛
    "انه حدیث صحیح لامریة فیه وقد اخرجه جماعة کالترمذی والنسائی واحمد وطرقه کثیرة جدا ومن ثم رواه ستة عشر صحابیا وفی روایة احمد انه سمع من النبی ثلاثون صحابیا وشهودا به لعلی لما توزع ایام خلافته و کثیرا من اسانیدها صحاح و حسان ولا التفات لمن قدح فی صحته."
    "حدیث غدیر بلاشک صحیح است و جمعی از محدثان آن را آورده اند همانند ترمذی و نسائی و اسناد وطرق آن بسیار زیاد است ولذا شانزده صحابی آنرا از پیامبر نقل کرده اند و احمدبن حنبل می گوید : سی نفر از صحابه این حدیث را از پیامبر شنیده و در زمان خلافت حضرت علی بر این حدیث شهادت داده اند و بسیاری از اسناد آن صحیح وحسن است ولذا هیچ اعتنایی به قول کسیکه آن قدح و اشکال کند نمی شود."
    - الصواعق المحرقه 25 ، الباب الاول فی بیان کیفیت خلافة الصدیق الفصل الخامس فی ذکر شبهة الشیعه الشبهة الحادیة العشر
    ...جناب حیدری !ای کاش ابن حجر اینگونه سخن نمی گفت،چون به گفته ایشان به حضرتعالی به عنوان شخصی که به غدیر اشکال وارد نموده است باید بی اعتنایی نمود...!
    حیدری عزیز!چرا احساس میکنم سخن شما با جمهور علمای اهل سنت در تعارض شدید هست؟
    شما با این مقاله نه تنها به ساحت علمایتان جسارت کرده­اید بلکه بنابر گفته احمدحنبل به نقل ابن حجر سی نفر از صحابه را هم مورد عتاب قرار داده اید؛ نعوذ بالله که فردی از اهل سنت بر صحابه عیب وارد کند مگر اینکه وهابی باشد که این گروه برای رسیدن به اهداف شوم خود هیچ احترامی برای هیچ فردی قائل نیستند.
    پاسخگویی به این بخش از سخنان نا آشنای شما را با این حدیث تمام می کنم که جناب ابن کثیر دمشقی در البدایة والنهایة از نسائی نقل نموده و ذهبی هم این حدیث را صحیح شمرده است:
    قد روی نسائی فی سننه عن محمد بن المثنی عن یحیی بن حماد عن ابی معاویه عن الاعمش عن حبیب بن ابی ثابت عن ابی طفیل عن زید بن ارقم قال لما رجع رسول الله من حجة الوداع ونزل غدیر خم امر بدوحات فقممن ثم قال:کانی دعیت فاجبت انی قدترکت فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانظرو کیف تخلفونی فیهما فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض ثم قال:الله مولای و انا ولی کل مومن ثم اخذ بید علی فقال من کنت مولاه فهذا ولیه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فقلت لزید سمعته من رسول الله صلی الله علیه وآله؟فقال ماکان فی الدوحات الا رآه بعینه و سمعه باذنیه.تفرد به النسائی من هذا الوجه قال شیخنا ابوعبدالله الذهبی و هذا حدیث صحیح
    - البدایة والنهایه 5/228 ، سنة عشره من الهجره،فصل فی ایراد الحدیث الدال علی انه علیه السلام...
    زید بن ارقم نقل می کند که زمانیکه پیامبر اکرم از حجة الوداع برگشتند در غدیر خم توقف کردند و فرمودند: همانند این است که من فراخوانده شده ام پس اجابت کردم (مرگم فرا رسیده است) من شما را ترک می کنم در حالیکه در میان شما دوثقل وجود دارد یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم.....سپس حضرت فرمودند: خداوند اقا و سرور من است و من صاحب اختیار تمامی مومنین هستم سپس دست علی را گرفت و فرمود: کسیکه من مولا و سرپرست او هستم این علی بن ابیطالب مولا و سرپرست اوست خداوندا با دوستانش دوستی و با دشمنانش دشمنی کن به زید گفتم تو خودت از پیامبر شنیدی گفت هیچ کس در آنجا نبود الا اینکه با چشمانش دید و با گوش هایش شنید. نسائی به تنهایی آن را نقل کرده است و استاد ما او عبدالله ذهبی گفته این حدیث صحیح است.
    بزرگواران متوجه شدید؟
    غدیر خیال شیعه است...
    ولی نمیدانم چرا در این خیال. صحابه و علمای اهل سنت هم شریک شده اند؟
    شما جوابش را می دانید؟
    اصلا چرا صحابه آن را نقل کرده اند؟ یعنی صحابه هم دچار توهم شده اند؟
    شما ادعا می کنید حجت در مقابل حجت... بسم الله ؛این هم حجت بنده برای دفاع از ولایت مولای غریبم. شما هم از نظر خود مستدلاً دفاع کنید. به قول آقای هاشمی دوست عزیزتان نحن ابناء الدلیل و ما هیچ حرفی را بدون دلیل قبول نمی کنیم.
    شما ادعا کردید طی 25 سال به نتایج جالبی رسیده اید که خیلی از امور اسلامی را واهی می دانید مثل امامت ، عصمت و مهدویت و.....
    می توانم بپرسم این 25 سال از چه منابعی استفاده کرده اید که به کذب این امور رسیده اید؟
    اگر در طی این 25 سال صحیح بخاری، مسلم و دیگر کتب حدیثی وتاریخی اهل سنت را به درستی خوانده بودید متوجه می شدید این مسلمات دینی و اسلامی اموری خیالی و واهی نیست .
    ای کاش به جای 25 سال از واژه دقیقه استفاده می کردید تا اعتمادمان به شما اینقدر کم نمی شد ،مگر امکان دارد فردی 25 سال بخواند و مطالعه کندو تحقیق بنماید ولی باز هم اینقدر جاهلانه با مسائل برخورد کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    البته جناب حیدری ما ثمرات این 25 سال تحقیق شما را دیده ایم. جایی که خلاف جمهور علمای اهل سنت سینه سپر می کنید و می گویید: علی بن ابیطالب از اهل بیت نمی باشد. احسنت به این 25 سال مطالعه و تحقیق. فقط یک مشکلی وجود دارد و آن اینکه:
    فکر کنم شما تو این 25 سال فرصت نکردید که این روایت رو مطالعه کنید:
    عن شداد أبى عمار قال دخلت على وائلة بن الأسقع وعنده قوم فذكروا عليا فلما قاموا قال لي ألا أخبرك بما رأيت من رسول الله صلى الله عليه وسلم قلت بلى قال أتيت فاطمة رضى الله تعالى عنها أسألها عن علي قالت توجه إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فجلست أنتظره حتى جاء رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه على وحسن وحسين رضى الله تعالى عنهم آخذ كل واحد منهما بيده حتى دخل فادنى عليا وفاطمة فأجلسهما بين يديه وأجلس حسنا وحسينا كل واحد منهما على فخذه ثم لف عليهم ثوبه أو قال كساء ثم تلا هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا وقال اللهم هؤلاء أهل بيتي



    البته حیدری عزیز من چون همیشه دوستدار بحث علمی هستم؛ برخی از اسناد این روایت رو تقدیم حضور میکنم:
    - مسند احمد الإمام احمد بن حنبل ج 4 ص 107- دارصادر
    - سنن الترمذي الترمذي ج 5 ص 30 31- دارالفکر
    - سنن الترمذي الترمذي ج 5 ص 360 361- دارالفکر
    - الجوهر النقي المارديني ج 1 ص 66- دارالفکر
    - المغني عبد الله بن قدامه ج 6 ص 553- دارالکتاب العربی
    - الشرح الكبير عبد الرحمن بن قدامه ج 6 ص 230- دارالکتاب العربی
    - المستدرك الحاكم النيسابوري ج 2 ص 416
    - السنن الكبرى البيهقي ج 2 ص 150- دارالفکر
    - مجمع الزوائد الهيثمي ج 9 ص 167- دارالکتب العلمیه
    - عمدة القاري العيني ج 16 ص 223- دارالفکر
    - تحفة الأحوذي المباركفوري ج 1 ص 120- دارالکتب العلمیه
    - المصنف ابن أبي شيبة الكوفي ج 7 ص 501- دارالفکر
    - خصائص أمير المؤمنين (ع) النسائي ص 49- مکتبه نینوی
    - مسند أبي يعلى أبو يعلى الموصلي ج 12 ص 313 314- دارالمامون
    - مسند أبي يعلى أبو يعلى الموصلي ج 12 ص 451
    - مسند أبي يعلى أبو يعلى الموصلي ج 13 ص 471
    - المعجم الأوسط الطبراني ج 7 ص 319- دارالحرمین
    - المعجم الكبير الطبراني ج 3 ص 54- دار احیاء التراث العربی
    - الاستيعاب ابن عبد البر ج 3 ص 1100- دارالجیل
    - نظم درر السمطين الزرندي الحنفي ص 133
    - نظم درر السمطين الزرندي الحنفي ص 238 239
    - نصب الراية الزيلعي ج 1 ص 71- دارالحدیث
    - موارد الظمآن الهيثمي ج 7 ص 203- دارالثقافه العربیه
    حیدری عزیز! لازم نیست خودتون رو ناراحت کنید. اصلا مهم نیست در این 25 سال به این روایات و کتب مراجعه نکردید. انشالله در 25 سال دیگر خواهید رسید. البته اگر این کتب را در کتابخانه خودتان ندارید. میتوانم آنها را برای شما پست کنم.
    البته در مورد امامت ،عصمت ،مهدویت،خمس، ازدواج موقت و.... هر کدام جوابهای خاص خودش را دارد که بنده الان در مقام پاسخ نیستم زیرا شما هیچ گونه دلیلی بر بطلان این احکام الهی اقامه نکردید و از همین الان این فرصت را به شما می دهم تا بروید دنبال دلیل و مقاله ای علمی در این زمینه بنویسید تا دیگر مانند این نوشته موهوم اخیرتان با ابروی خویش بازی نکنید.
    شما به تمسخر می گویید شیعه اعتقاد دارد مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است اما اگر آیات قران را با دقت بیشتری در طی این 25 سال تلاوت می کردید متوجه می شدید خداوند به حضرت ابراهیم بعد از مقام نبوت امامت را اهدا کرده است و این مشخص می کند که مقام امامت از نبوت بالاتر است چرا که خداوند در آیه 124 سوره مبارکه بقره در موردحضرت ابراهیم می فرماید:

    «واذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً»

    چنانچه که مشخص است حضرت ابراهیم بعد از اینکه در معرض امتحانهای بزرگ و زیادی از جانب حضرت حق قرار گرفت خداوند وی را امام قرار داد در حالیکه ایشان از قبل پیامبر بوده اند.
    خواهشا مثل بعضی از دوستانتان نگویید این مقام، مقام نبوت بوده که امیدم به شما کمتر می شود...!
    اولا: این وحی در اواخر عمر حضرت ابراهیم بر ایشان نازل شد به قرینه اینکه حضرت ، مقام امامت را برای فرزندان خود هم خواست که در آیات قران به صراحت بیان شده ایشان در اواخر عمر خویش دارای فرزند شدند .
    چنانچه که خداوند متعال در سوره مبارکه حجر آیات 51- 55 به آن اشاره فرموده است ونمی توان فرض کرد حضرت قبل از صاحب اولاد شدن این خواسته را از خداوند داشته است زیرا در همین آیات باور کردن فرزند دار شدن برای حضرت و همسرشان سخت است ، پس نتیجه می گیریم این وحی در اواخر عمر ایشان بوده یعنی زمانیکه فرزند داشته اند و در این زمان نبی بوده اند و اگر خداوند بفرماید ما به تو نبوت می دهیم (بر فرض که بخواهیم امامت را به معنای نبوت بگیریم) در حالیکه حضرت نبی بوده اند ، حرف غیر حکیمانه­ای است و به قول اهل علم، تحصیل حاصل است.
    ثانیا: اگر ادبیات عرب را خوب فرا گرفته باشید خواهید فهمید که (اماما) مفعول دوم (جاعلک) که عاملش هست بوده و اسم فاعل زمانیکه به معنای گذشته باشد عمل نمی­کند و نمی تواند مفعول بگیردو وقتی عمل می کند که به معنای حال یا آینده باشد پس این جمله را می توان به عنوان وعده به حضرت ابراهیم پذیرفت که در آینده تو را به این مقام میرسانیم و از وحیی که به ایشان شده معلوم می شود که امامت موعود غیر از نبوت هست وایشان نبی بوده اند که وحی بر ایشان نازل شده است.
    واما در مورد اینکه اگر کسی منکر امامت شود کافر است بهتر بود معنای کافر را در رساله های عملیه ای که مجتهدین شیعه نوشته اند نگاه کرده و بعد ما را متهم می کردید!!! که اگر اهل سنت را جزء کفار می دانستند احکام کفار را بر شما جاری می کردند ولی به طوری که مشاهده می کنید کسی به این مطلب قائل نیست. به شما این ماموریت را می دهم تا تمامی رساله های مراجع را به خوبی بنگرید و اگر خلاف آن را از علماء شیعه یافتید به بنده اطلاع دهید.اگر عربی آن سخت بود می توانید رساله های فارسی را مطالعه بفرمائید.
    یک سوال؟؟؟
    اگر ثابت شود وحال آنکه ثابت هم هست ، پیامبر مسلمانان را امر به اطاعت از امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام نموده اند ، شما در مورد کسانی که از این امر سرباز زده اند و با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مخالفت کرده اند چه حکمی می کنید؟ آیا غیر از این است که آنها را از دایره اسلام خارج می دانید؟
    بیایید به همراه تمامی خوانندگان عزیز سری به قرآن این معجزه الهی پیامبرمان بزنیم و ببینیم در مورد خلافت حضرت علی علیه السلام مطلبی آمده است یا خیر:
    سوره مائده آیه 55 را بخوانید:

    «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون‏»

    منظور از والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون چیه؟
    دوست ندارم بشنوم که نمی دانیدمفسرین شما ذیل این آیات چه گفته­اند ولی برای دیگرانی که این مقاله را می خوانند عرض می کنم:
    الف-"وأجمع أئمّة التفسير أنّ المراد علي ."
    "تمام پيشوايان تفسير اجماع دارند بر اين كه اين آيه درباره امام علي عليه السلام نازل شده است ."
    - كتاب المواقف 3/614
    ب- سعد الدين تفتازاني در اين باره مي نويسد :
    "نزلت باتفاق المفسرين في علي بن أبي طالب رضي الله عنه حين أعطى السائل خاتمه وهو راكع في صلاته وكلمة إنما للحصر بشهادة النقل والاستعمال."
    "اين آيه ، به اتفاق مفسران در حق علي بن أبي طالب (عليه السلام) بعد از آن كه در حال ركوع نماز به سائل انگشتر داد نازل شده است."
    شرح المقاصد في علم الكلام 2/288
    ج- "وغالب الأخباريين على أنها نزلت فى على كرم الله تعالى وجهه ."
    روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني6/167
    و در جاي ديگر مي‌گويد :
    "إنما وليكم الله ورسوله ... والآية عند معظم المحدثين نزلت فى علي كرم الله تعالى وجهه ."
    - روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني6/93
    و چون می ترسم در مورد" ولیّ " دچار تردید شوید باز این مطلب را هم که اساتید بنده بارها و بارها بیان فرموده­اند خدمت شما عرض می کنم و بخاطر این که کمتر وقت خوانندگان عزیز گرفته شود فقط به یک مورد اشاره می کنم وان اینکه جناب محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود کتاب تفسیر، باب تفسیر سوره حدید در تفسیر اولی بکم می گوید:
    قال المجاهد مولاکم اولی بکم. یعنی مولیکم به معنای برتری بر شماست.
    ابن حجر عسقلانی هم وقتی این کلام بخاری را شرح می دهد از قول فراء و ابوعبیده همین معنا را برای مولا نقل می کند و بر همین رای و نظر است عینی در عمدة القاری که شرحی بر صحیح بخاری است.
    - صحیح بخاری 4/1358
    - فتح الباری شرح صحیح بخاری 8/628
    - عمدة القاری شرح صحیح بخاری 19/628
    اما شاید بتوان گفت بهترین دلیل برای اینکه شاید جویندگان حق و حقیقت را قانع کند بررسی کلمه مولی در گفته های صحابه و خلفا باشد که بسیار می تواند ما را در رسیدن به معنای این کلمه در آن عصر راهنمایی کند.
    الف- خلیفه اول
    "لما ولي أبو بكر رضي الله تعالى عنه، خطب الناس فحمد الله وأثنى عليه ثم قال: أما بعد أيها الناس فقد وُلِّيتُكم ولستُ بخيركم."
    - أنساب الأشراف ، 1/254
    - تاريخ الطبري 2/450
    ب- خلیفه دوم
    قَال أَبو بكر :"انا ولى رسول صلي الله عليه وآله.....توفى أَبو بكر وأنا ولِى رسول اللَه صلى الله عليه وسلم وولِى أَبى بكر."
    - صحیح مسلم 3/1378 ، کتاب الجهاد باب حکم الفیء
    جناب حیدری ! خلفایتان دقیقا از همان ماده استفاده کرده اند. نکند می خواهید برچسب اشتباه به آنها بزنید؟
    در ضمن اگر مولی به معنای دوست هست چنانچه شما فرض کردید ،پس این گفته جناب خلیفه دوم در روز عید غدیر در حالی که امیرالمومنین علی علیه السلام را خطاب قرار می داد به چه معناست؟
    "هنیئا لک یابن ابی طالب اصبحت و امسیت مولی کل مومن و مومنه."
    این مطلب را می توانید در :
    - تفسیر کبیر فخر رازی 12/49و51 در ذیل آیه 67 سوره مائده المسالة الثالثه
    همچنین در مدارک ذیل:
    - مسند احمد4/281 ، مسند الکوفیین حدیث براء بن عازب
    - تفسیر ثعلبی 4/92 ، ذیل سوره مائده آیه 67
    - تاریخ بغداد 8/ 290 ذیل حبشون بن موسی بن ایوب
    آیا این جمله با معنای دوست سازگار است؟
    البته فقط این یک آیه وجود ندارد و آیات فراوان دیگری هست که به خاطر اختصار نمی توان تفصیلا به همه آنها اشاره کرد و الّا به قول جناب ابن عساکر سیصد آیه در شان مولای ما آقا امیرالمومنین علیه السلام نازل شده است البته به نظر ایشون ... والّا از نظر شیعه آیات فراوان دیگری هم در شأن حضرت علی علیه السلام نازل شده است.
    عن ابن عباس قال :" نزلت في عليّ ثلاثمائة آية ."
    - تاريخ مدينة دمشق 2/364
    ویا سیوطی می گوید:
    "قال ابن عباس : نزلت في علي أكثر من ثلاثمائة آية في مدحه ."
    - تاريخ الخلفاء ، ص 172
    و آیات فراوانی که در اثبات ولایت ایشان نازل شده است.
    شما در مقاله خودتان اشاره کردید که نوشتن کتاب الغدیر و جشن گرفتن برای این عید اسلامی روده درازیست...
    میشه بپرسم چطور به این حکم رسیدید؟
    اگر ارائه کردن اسناد و منابع یعنی روده درازی پس یکی از روده درازترین افراد، طبری مورخ بزرگ شماست که در مورد اسناد غدیر ومدارک غدیر است که چهار جلد نوشته و ذهبی تعجب کرده است از مقدار اسناد حدیث غدیر (چنانچه ابتدای نوشتار به آن اشاره کردم)
    اما در مورد یمن و اینکه جریان غدیر خم به خاطر شکایت سپاهیان از حضرت علی علیه السلام بوده است این مورد را باید متذکر شوم که طبق مدارک تاریخی حضرت علی علیه السلام چندین مرتبه به سوی یمن سفر کرده اند:
    الف- سفر اول ایشان در مورد دعوت اهل یمن به اسلام بوده است
    بخاری را ببینید:
    عن ابی اسحاق سمعت البراء رضی الله عنه بعثنا رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مع خالد بن ولید الی الیمن قال ثم بعث علیا بعد ذلک مکانه قال مر اصحاب خالد من شاء منهم ان یعقب معک فلیعقب و من شاء فلیقبل فکنت فیمن عقب معه فغنمت اواقی ذات عدد
    چند خطی برایتان در رابطه با این حدیث صحبت کنم تا خوب متوجه بشوید:
    1- این سفر در سال هشتم هجری اتفاق افتاده است چنانچه جناب زینی دحلان مفتی اعظم مکه مکرمه در سیرة النبویه اش در جلد 2 صفحه 371 انتشارات دارالقلم بدان اشاره می کند؛ این در حالیست که همایش بزرگ غدیر در سال دهم هجری اتفاق افتاده است.
    2- شکایت در مدینه خدمت پیامبر رسیده است پس به واقعه غدیر هیچ ربطی ندارد این را هم طبرانی این عالم بزرگ و عالی مقامتان در معجم الاوسط 6/163 نوشته وقت کردید سری به این کتاب بزنید.
    چون اساسم بر اختصار است بیشتر از این نمی نویسم والا جالب است بدانید بعضی از صحابه چگونه دشمنی خود را با علی بن ابی طالب علیه السلام بیان می کنند و سعی می کنند به هر نحوی مقام علی علیه السلام را در چشم پیامبر اکرم صلی الله علیه واله کم کنند وای که طبرانی چه می گوید در معجم الاوسط خود 6/163 زمانیکه بریده به در مسجد رسید و عده ای از صحابه انجا بودند و متوجه شدند بریده از علی شکایت اورده گفتند به پیامبر بگو شاید علی از چشمش بیفتد.
    تا حالا فکر میکردم. زیرآب زدن فقط در زمان حاضر است. نگو که از قدیم الایام بوده است. اونم عمل صحابه کرام است
    ولی جالب این هست که در مقابل این صحابه، پیامبری وجود دارد که علی را نفس خودش می داند چنانچه اگر ادامه همین صفحه طبرانی را بخوانید عکس العمل پیامبر صلی الله علیه وآله را میبینید که حضرت در حالت خشم می فرمایند:
    چه شده که گروهی می خواهند بر علی نقص وارد کنند هر کس بر علی نقص وارد کند یقینا بر من نقص وارد کرده است و هرکس از علی جدا شود از من جدا شده است
    ای بابا! حیدری عزیز؛چی شد؟ چرا اینطوری شد؟ چرا در مقاله علمیتان!!! به این مطالب اشاره نکردید؟

    ب- سفر دوم حضرت علی علیه السلام مربوط به قضاوت بوده که پیامبر ایشان را فرستادند تا درمیان مردم یمن قضاوت کنند. که در این سفر ایشان هیچ گونه شکوائیه ای نقل نشده است
    این سفر را به نقل احمد بن حنبل در مسندش 1/458-459 بخوانید:
    وی می گوید حضرت علی فرمودند من را پیامبر به سوی یمن فرستاد من گفتم مرا نزد قومی میفرستی که سنشان از من بیشتر است تا قضاوت کنم بینشان؟
    پیامبر فرمودند: برو خداوند زبانت را ثابت و قلب تو را هدایت می کند.
    همانطور که قبلا گفتم این سفر شکوائیه ای نداشته پس باز هم به غدیر وادعایی که شما فرمودید ربطی ندارد.
    ج- واما سفر سوم حضرت برای جمع کردن مالیات رفته بودند چنانچه ابن اثیر در الکامل نقل می کند،وقتی سپاه حضرت نزدیک مکه رسید حضرت علی علیه السلام شخصی را جایگزین خود کردند تا زودتر به خدمت پیامبر برسند در غیاب ایشان سربازان از مالیاتی که همراه سپاه بود لباسهایی برداشته و تن خود کردند وقتی لشکر نزدیک شهر شد حضرت از شهر خارج شدند تا لشکر را برای ورود به شهر همراهی کنند زمانیکه متوجه شدند سپاهیان از اموال مسلمانان برای خود لباس برداشته­اند ،آن لباسها را از همگی گرفتند آنها هم ناراحت شده در مکه نزد پیامبر شکایت کردند و حضرت هم خطبه ای ایراد فرمودند و مردم را از شکایت نسبت به حضرت علی علیه السلام نهی کردند.
    - الکامل ابن اثیر 2/301
    در این خروج و سفر هم شکایات در مکه بوده نه در غدیر پس هیچ گونه رابطه ای میان غدیر و سفر حضرت به یمن وجود ندارد؟؟؟؟
    جناب حیدری عزیز بزرگوار! شما چند جای دیگر این مقاله اشتباه های فاحشی کردید و عقیده خودتان را به شیعه چسبانده اید. جنابعالی فرمودید: این عید در بین اهل بیت علیهم السلام جایی نداشته است البته جزاین از شما انتظار نداشتیم زیرا زمانیکه شما ؛فرصتی برای مطالعه کتاب­های خودتان نداشته اید چگونه وقت کرده اید کتاب­های شیعیان را مطالعه کنید؟ البته بازهم شاید کتب شیعیان را نداشته اید. بزرگوار بنده میتوانم هر کتاب شیعه رو لازم داشتید براتون پست کنم.
    مخاطبین عزیز برای اینکه بیشتر بدانید. عرض میکنم:
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد غدیر فرموده اند:
    یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی.....
    - بحار الانوار 37/109
    حضرت علی علیه السلام
    در سالیکه عید سعید غدیر مصادف با جمعه شده بود حضرت طی خطبه ای فرمودند:
    ان الله عزوجل جمع لکم فی هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین.....
    همانا خداوند در این روز دوعید بزرگ را برای شما جمع کرده است
    - مصباح المتهجد 524
    امام صادق علیه السلام:
    ایشان زمانیکه از حضرتش سوال شد آیا عیدی بزرگتر از عید فطر قربان و روز جمعه و عرفه وجود دارد یا خیر حضرت فرمودند: بلی با فضیلت ترین وبزرگترین و شریفترین اعیاد نزد خداوند آن روزی است که خداوند دین را درآن روز کامل کرد و آیه اکمال بر پیامبر نازل شد.
    - تفسیر فرات کوفی 117
    استاد مناسب میبینم این مطالب را هم گوشزد کنم که نه تنها ائمه ما به این روز سفارش می نموده اند بلکه به حدیث غدیر احتجاج هم کرده اند:
    مولانا امیر المومنین علیه السلام :
    در روز شورای شش نفره به غدیر احتجاج فرموده اند.
    این احتجاج را می توانید در مناقب خوارزمی 313 یا در الصواعق المحرقه ابن حجر 75 حتی در کتاب فرائد السمطین 1/319 مطالعه بفرمائید.
    در زمان خلافت جناب عثمان هم حضرت به این واقعه اشاره نموده اند:
    برای مطالعه این مورد هم می توانید به فرائد السمطین 1/312 مراجعه نمائید.
    البته احتجاجات آقایمان از این موارد خیلی بیشتر است نظیر احتجاج در روز رحبه در روز جمل در کوفه وحتی در روز صفین که دایی جانتان در برابر امام زمان خویش شورش کردند.
    گفتم که الف،گفت دگر هیچ مگوی؛در خانه اگر کَس است،یک حرف بس است....
    سیده زنان دو عالم هم به حدیث غدیر احتجاج نموده است:
    انسیتم قول رسول الله یوم الغدیر من کنت مولاه فعلی مولاه و قوله انت منی بمنزلة هارون من موسی
    آیا فراموش کرده اید فرموده ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در روز غدیر خم که هرکه من مولای اویم؛پس این علی مولای اوست و همچنین گفته او که فرمود علی نسبت به من به منزله هارون است به موسی
    این گفته را هم شمس الدین ابوالخیر جزری دمشقی مقری شافعی در اسنی المطالب فی مناقب علی بن ابیطالب در صفحه 49 آورده است.
    و همچینین آقای بهشتیان هم در مواردی به غدیر استناد کرده اند؛
    امام حسن علیه السلام در جریان صلح با معاویه و به حدیث غدیر استناد فرموده اند که در ینابیع الموده 3/150 باب 90 می توان یافت و مطالعه کرد.
    آیا باز هم می توان گفت ائمه اهل بیت علیهم السلام نسبت به جریان غدیر خم کم اعتنا یا بی اعتنا بوده اند؟
    بزرگواران و عزیزان اهل سنت و وهابیت. آیا همه علمای شما که شیعه را نقد می کنند. افرادی مثل جناب حیدری هستند که عقاید خودشان را به اسم عقاید شیعه معرفی می کنند؟
    حیدری گرامی! شما چطور شیعه را به زمان معاویه باز می گردانید در حالیکه شخص پیامبر اکرم نام شیعه را بر ما نهاده اند.
    استاد گرامی ؛ به مدارک ذیل مراجعه کنید تا ببینید پیامبر چه فرموده اند:
    - تفسیر درالمنثور سیوطی 6/643 ذیل آیه 7 سوره بینه
    - شواهد التنزیل حاکم حسکانی 2/461 ذیل ایه 7 سوره بینه
    و همچنین در:
    - تاریخ مدینه دمشق 42/371
    - المعجم الاوسط 4/555
    - کنزالعمال 13/156
    - فتح القدیر شوکانی 5/477
    برادر گرامی یکی از افتخارات شیعه نسبت به اهل سنت همین است که پیامبر اکرم برما نام شیعه نهاده اند.
    پس این حرف شما هم نمی گویم دروغ بلکه می گویم غیر حق از اب درامد که بیانگر کمی اطلاعات شما نسبت به مطالب اسلامی است اشکالی ندارد شما هنوز برای یافتن حقیقت و مطالعه جوان هستید. امیدوارم لااقل در طول 25 سال آینده به این مطالب برسید...!
    در مورد مجلدات کتاب شریف غدیر هم بدانید زمانی که طبری شما چهار جلد کتاب فقط در رابطه با اسناد حدیث غدیر می نویسد مطمئن باشید شیعه چیزی فراتر از 30 جلد می تواند در اثبات غدیر بنویسد و اما در مورد اینکه الغدیر یک کتاب شعر است. بزرگوار نمیدونم چرا شما اصرار دارید که ثابت کنید تا حالا منابع شیعه را مطالعه نکردید. کاش یک بار الغدیر را مطالعه میکردید. جلدهایی که در آن با اسناد متعدد از منابع اهل سنت حقانیت شیعه را ثابت می کند. اگر چه که مولف محترم جناب علامه امینی اعلی الله مقامه الشریف از شعر شعرا هم استفاده کرده اند و ان بدین معناست که از همان ابتدا،شعرا و ادبا،در شکوه و عظمت اتفاق مبارکی که در این روز به وقوع پیوسته،مشغول به هنرنمایی و قلم فرسایی و عرض ارادت به ساحت مقدس آقایمان بوده اند.
    اشعار در واقع موید کلام است نه مقوم کلام؛
    در مورد دروغ گفتن هم سکوت می کنم زیرا بر خلاف شما خوانندگان این مقاله را افرادی فهیم و با شعور میدانم خودشان به کتابها و منابع رجوع کنند متوجه خواهند شد چه کسی راست و چه کسی دروغ می گوید.
    جالب است شما می گویید غدیر را سیاهترین روز خواندم چون باعث تفرقه بین مسلمانان است غدیر چگونه می تواند باعث تفرقه باشد؟؟؟؟؟؟
    پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم برای اتحاد مسلمانان بعد از خودشان و اینکه تفرقه سراغشان نیاید خلیفه بعد از خود را معرفی کردند و تمامی افراد هم دست بیعت دادند؛حتی خلیفه دوم شما بخِ بخِ لک یابن ابیطالب سرداد و تبریک گفت.
    آیا اگر همه مسلمانها به گفته پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم گوش می دادند آیا باز هم اختلاف ایجاد می شد؟
    پس به ما ایراد نگیرید که سنت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را زنده نگه می داریم به کسانی اعتراض کنید که باعث دوری مردم از خلیفه اصلی شده و وتفرقه را ایجاد کردند.
    و آیا کسانیکه باعث اختلاف به این عمیقی در بین مسلمانان شده و مردم را از مسیر حق دور و با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مخالفت کرده اند سزاوار احترام هستند ,یا سرزنش و حتی لعن؟
    چگونه می گویید شیعه به همه صحابه دشنام و سب و لعن می کند؟ الا یک خانواده دوازده نفری؟
    اولا شیعه بسیاری از صحابه را که به دستور پیامبر خودشان عمل کرده و مطیع خلیفه بلافصل بوده اند را در مسیر حق دانسته و برای آنها احترام قائل است.
    اما نمی تواند این را قبول کند که همه صحابه عادلند و از خطا به دور...
    چند سوال حیدری عزیز!
    چگونه صحابه عادلند در حالیکه خالدبن ولید، مالک را می کشد و همان شب با همسرش همبستر می شود؛ شما که می گویید باید به صحابه اقتدا کرد وهیچ فرقی بین صحابه نیست شاید کسی بخواهد به خالد اقتدا کند نظر شما چیست؟ حاضرید شما هم پیرو مالک باشید؟؟؟
    چنانچه که بسیاری از بزرگان شما نقل می کنند خالد بن ولید- این صحابی- به جنگ مالک بن نویره رفت و اورا با حیله کشت و همان شب با همسرش زنا کرد.
    - الاصابه ابن حجر 5/560-561
    - تاريخ الطبري2/503
    - الكامل في التاريخ 2/359
    در هر صورت ما اینطور صحابه را عادل نمی دانیم و از آنها بیزاری می جوییم نه اینکه تمام صحابه را...
    در ضمن منظور شما از خانواده دوازده نفری چیست؟
    اگر منظورتان ائمه اثنی­عشر هستند که نباید این طور بی ادبانه با آنها صحبت کنید چون پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به وجود آنها اشاره فرموده اند و بخاری و مسلم هم آنرا نقل نموده اند.
    بزرگوار؛ من فکر میکردم شما خیلی مودب تر از این مقوله باشید. اما متاسفانه خلافش را در این مقاله نیز ثابت کردید...!
    الخلفاء بعدی اثنا عشر بعدد نقباء بنی اسرائیل وکلهم من قریش.
    پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: خلفا و جانشینان بعد از من دوازده نفر به تعداد نقباء بنی اسرائیل و تمامی از قریش هستند.
    - صحیح بخاری، 9/729، باب 1148، حدیث 2034، کتاب الاحکام باب بعد از باب استخلاف
    - صحیح مسلّم 3/1452 کتاب 33، باب 1 حدیث 1821، کتاب الامارة، باب الناس تبع لقریش و الخلافة فی قریش
    - سنن ابی داوود، 2/508، کتاب 30، باب 1، حدیث 4279 و4280، کتاب المهدی
    - سنن ترمذی، 609، کتاب 34، باب 46، حدیث2223، کتاب الفتن، باب ماجاء فی الخلفاء
    - مسند احمد 5/ 86- 89، حدیث جابر بن سمره، وی 6 حدیث نقل می کند.
    مضمون همه­ی احادیث یکی است اگر چه که با عبارتهای گوناگون بیان کرده اند.
    بله، ما برای این دوازده نفر احترام خاصی قائل هستیم ولی می توانم باز هم سوالی بپرسم؟
    طبق این حدیث صحیح جانشینان پیامبر دوازده نفرند و همه آنها از قریشند میشود اسامی این دوازده نفر را برای همه مسلمانها نام ببرید؟
    قصد نداشتم سخنم طولانی شود. به همین مختصر بسنده میکنم. اما جناب حیدری اگر خواستید؛ میتوانم کامل ترش کنم؛
    از شما هم برای دل نگرانی که در مورد وحدت جامعه اسلامی دارید ممنون هستم ولی یک پیشنهاد دارم ؛ که بیایید و برای رسیدن به وحدت حقیقی دست به دامان قرآن وعترت شویم چنانچه که خود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند که من بعد از خودم دو شیء ارزشمند باقی می گذارم که اگر به آنها تمسک کنید هر گز گمراه نمی شوید . یک کتاب خدا و دیگری اهل بیتم.
    - صحيح مسلم 7/123، ح 6119، باب فضائل علي بن أبي طالب.
    - سنن الترمذي 5/329 ح 3720.
    - مسند احمد 3/14-17-26-59 و 5/182
    - السنن الكبرى 5/51 ح8175.
    اگر واقعا دلتان برای وحدت جامعه اسلامی می سوزد به گفته پیامبر عزیزمان گوش بدهیم و پیرو سخنان ایشان باشیم.

    والسلام علی من التبع الهدی


    نسیم بهشت


    کمپین رهروان غدیر


    ذی الحجه1432


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    منتظر پاسخ شما هستم

  4. #3
    مدیر بازنشسته monji_2008 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,827
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیزومحبان اهل بیت(ع)
    متاسفانه در زمانه حاضر افرادی خشک مغز وناصبی که به استناد معتبرترین کتب خودشان در حلال زاده بودن آنها باید شک کرد منافقانی که بر علیه مولا علی و شیعه شمشیر از رو بسته اند ووقتی در مقابل استدلالات محکم شیعه که به استناد منابع اهل سنت واقعیات غیر قابل انکار در باب جانشینی بلافصل آقا امیرالمومنین را مطرح میکند راهی ندارند بجز هتاکی و تحریف که البته به لطف خداوند متعال و معجزه اهل بیت(ع)با اینکارها بیشتر ازپیش آبروی نداشته خودرا به باد میدهند و دستشان برای کسانی که به اندازه سرسوزنی انصاف ووجدان داشته باشند رو میشود و این باصطلاح کارشناس جاهل و منافق وهابی نیز یکی از همین افرادیست که بواسطه پولی که از وهابیت میگیرند سعی دارند در هر مطلبی وارد شده و چیزی بگویند غافل از اینکه گذشت زمانی که به سادگی سر خلق الله کلاه میگذاشتند وبا مشتی دروغ وتحریف سعی داشتند تا اعتقادات پوچ خود را به خورد مردم بدهند .
    همین آقای حیدری عید فطر سال 89 رسما اعلام کرد که شرایط مناظره با دکتر قزوینی را پذیرفته و حاضر به مناظره است ولی اکنون پس از گذشت بیش از یک سال از زمان این ادعای پوچ جرات مناظره و مباحثه با دکتر قزوینی و حتی شاگردان این بزرگوار را ندارد و جالب اینست که هفته پیش در مصاحبه با شبکه وهابی کلمه افاضه فرمودند که شیعیان برای اینکه بر واقعیات سرپوش بگذارند تقاضای مناظره میکنند؟؟!!(کلیپ این سخنان را بزودی در وبلاگ خود قرار میدهم)
    شما و وجدانتان آیا این حرف مسخره نیست؟
    باید از ایشان پرسید چطور سال گذشته اعلام کردید که حاضر به مناظره هستید ولی امسال چنین حرف مضحکی میزنید؟
    آیا این حرف بدلیل خالی بودن دست شما و نداشتن علم نیست؟
    بهرحال در این زمان و با این نوع رفتار منافقان وهابی مسئولیت محبان اهل بیت رسالت بسیار سنگینتر شده و باید هر طور وبه هر نوعی شده با کمک یکدیگر از مظلومیت مولایمان علی(ع)که 1400است منافقانی امثال عبدالله حیدری و دیگر مزدوران وهابیت کوردل در حق خود وفرزندان بزرگوارش خیانت کرده و ظلم روا داشته اند با تمام وجود وتا آخرین قطره خون دفاع کنیم.انشاالله

    ما تا آخرین نفر و آخرین نفس ایستاده ایم
    ***********************************
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    کلیپ هایی در پاسخ شبکه ماهواره ای وهابیت

    **********************************




    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    وهابيت!؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دکتر علی شریعتی
    توسط psp2004 در انجمن ادبیات و شعر ( علوم انسانی )
    پاسخ: 21
    آخرين نوشته: 21-11-2011, 13:34
  2. چرا ایران پس از اسلام ملاک بالیدن باشد؟
    توسط javadkhan در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-09-2011, 21:07
  3. پاسخ و نقد مقاله ی سرخاب و سفیدآب
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-08-2011, 15:07
  4. عدالت مهدوی و فلسفه تاریخ
    توسط eiman5 در انجمن مهدويت
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 31-07-2011, 10:30
  5. امام مهدى(علیه السلام) و فلسفه تاریخ
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 15:51

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه