محافل دولتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس در اقدامی به ظاهر هماهنگ اما در واقع طبق تقسیم کار قبلی، سناریوی جدی تر شدن فشار و تهدید علیه ایران را از سر گرفته اند.
به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از رجاء براساس این سناریو، ابتدا و تعمداً- به اصطلاح- خبری! توسط هاآرتص درز داده شد مبنی بر اینکه موضوع حمله اسرائیل به ایران جدی شده است. همزمان برخی سخنگویان دولتی آمریکا با تظاهر به اینکه دراین باره نمی توانند موضع صریحی اتخاذ کنند، مدعی شدند فشارها و تحریم ها را علیه ایران شدیدتر می کنند و همزمان گاردین ابعاد دیگری از این سناریو را تا حدفاصل تحریم و تهدید نظامی پیش برد. ماحصل این پروژه چند لایه جنگ روانی، القای این نکته به مخاطبان ایرانی بود که تهدیدها را باید جدی بگیرند و به پای میز مذاکره بیایند.
باراک اوباما پنج شنبه در حاشیه اجلاس گروه 20 گفت: من و سارکوزی هر دو توافق داریم که باید فشار بی سابقه ای به ایران وارد شود. یکی از مسائل امنیتی مهم که ما گفت وگو کردیم، موضوع تهدید مداوم برنامه هسته ای ایران است.
همزمان با این اظهارات، روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت: نتانیاهو و باراک نخست وزیر و وزیر جنگ اسرائیل در تصمیم حمله به ایران جدی هستند و می کوشند موافقت همه اعضای کابینه برای حمله به تاسیسات اتمی ایران را کسب کنند.
جی کارنی سخنگوی کاخ سفید، از اظهارنظر درباره این خبر خودداری کرد و گفت: تحریم ها ایران را منزوی کرده و آمریکا در حال حاضر به دیپلماسی تمرکز دارد. همزمان، گاردین این طور القا کرد که آمریکا و انگلیس برای حمله به تاسیسات اتمی ایران برنامه ریزی کرده اند.
اما از لایه های علنی این رویکرد چندگانه سیاسی- رسانه ای برای سر پا نشان دادن تهدیدهای اقتصادی و سیاسی و نظامی غرب که بگذریم، ابعاد واقعی تر در تحلیل های منتشره جلب توجه می کند.
نوشته اخیر گاردین بر خلاف ادعای دولتمردان آمریکا مبنی بر انزوای ایران و اثرگذاری تحریم ها، تصریح می کند: «تحریم ها و حملات ویروسی به تاسیسات هسته ای ایران مانع از آن نشده اند که ایران از گسترش اورانیوم غنی شده باز بماند. یک مقام ارشد وایت هال در انگلیس می گوید ایران به شکل شگفت آوری در مقابل فشارهای تحریمی و دیگر فشارها مقاومت کرده است. این مقام می گوید ایران مجددا رویکرد تهاجمی در پیش گرفته است. ایران توانسته حمله ویروس استاکس نت به برنامه هسته ای اش را محدود و سپس جبران کند. سرویس های اطلاعاتی غربی به این جمع بندی رسیده اند که ایران ظرفیت برنامه غنی سازی اورانیوم خود را به طور کامل احیا کرده است.»
به نوشته گاردین «اکنون به نظر می رسد ایران از صدمات استاکس نت عبور کرده و حتی توانسته بر ظرفیت برنامه غنی سازی خود بیفزاید. سازمان های اطلاعاتی غربی معتقدند که ایران با جابجایی امکانات هسته ای اش و فعال تر کردن مرکز هسته ای فردو در نزدیکی استان قم به شدت بر اقدامات حفاظتی از تاسیسات خود افزوده است».
هر چند گاردین سعی کرده تهدید نظامی را برجسته کند اما پشت پرده این تهدیدنمایی را در یک عبارت لو می دهد آنجا که می نویسد «یک مقام وزارت دفاع انگلیس می گوید ما معتقد به پیگیری رویکرد دوگانه هستیم که اعمال فشار و دیپلماسی را با هم داشته باشد. ما خواهان یک راه حل مبتنی بر مذاکره هستیم اما باید تمامی گزینه ها روی میز باشد». معنای این عبارت این است که آمریکا و انگلیس و غرب، دستان خود را در پشت میز مذاکره کاملا خالی می بینند و بنابراین مایلند با جنگ روانی و شعبده بازی هاله ای از تهدید و فشار را تصویرسازی کنند.
در همین حال روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی تصریح کرد: اولین موشکی که از «تل آویو» به ایران اصابت کند، اسرائیل باید خود را برای دریافت بیش از 15 هزار موشک در عرض چند دقیقه آماده کند و یک رژیم فلج باقی می ماند که غرب برای جابجا کردن آن باید از ویلچر استفاده کند.
این روزنامه افزود: مقامات اسرائیل از پایان دولتشان به دست ایرانی ها در صورت کوچکترین تعرض تاسیسات هسته ای این کشور وحشت دارند و واکنش ایران را ویرانگر می دانند.
این روزنامه می افزاید: فرمانده ستاد ارتش اسرائیل، «بنی گانتس» و رئیس موساد «تمیر باردو» و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر «افیف کوخافی» و «یورام کوهین» رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل (شاباک)، با ایده حمله به ایران کاملا مخالف هستند. تنها دو نفر از مسئولین سیاسی- نظامی اسرائیل یعنی «بنیامین نتانیاهو» و «ایهود باراک» طرح حمله به تاسیسات هسته ای ایران را تایید می کنند آن هم بدون در نظر گرفتن عواقب چنین حمله ای و پاسخ متقابل ایران.
یدیعوت آحارونوت مقامات اسرائیلی را به چند دسته تقسیم کرده است: 1- آنها که می گویند تاثیر اقدام نظامی علیه ایران کم است و در عین حال پاسخ ایران بسیار وحشتناک خواهد بود این گروه معتقد است به راه انداختن یک جنگ منطقه ای سبب ویران شدن اسرائیل می شود 2- گروه دوم بر این عقیده است که باید خویشتندار بود، زیرا برنامه هسته ای ایران تا دو یا دو سال و نیم دیگر تمام نخواهد شد. 3- جبهه گیری سوم از سوی فرماندهان دستگاه های امنیتی اسرائیل همچون رئیس ستاد ارتش «بنی گانتس» و رئیس موساد «تمیر باردو» و رئیس سازمان اطلاعات ارتش سرلشکر «افیف کوخافی» و «یورام کوهین» رئیس دستگاه امنیتی اسرائیل(شاباک) اتخاذ شده است که تمام آنها با طرح حمله به ایران مخالف هستند؛ موضعی که با موضع سران سابق دستگاه های امنیتی اسرائیل همچون «گابی اشکنازی» و «مئیر داگان» و «عاموس یدلین» و «یوفال دیسکین» که با برخورد نظامی با ایران به شدت مخالف بودند، مطابق است. 4- اما گروه چهارم که «نتانیاهو» و «باراک» تشکیل دهنده آن هستند طرفدار اقدام نظامی علیه ایران می باشند.
خاطر نشان می شود حتی کسانی چون ایهود باراک نیز پیش از این تصریح کرده اند در صورت درگیری با ایران، جمهوری اسلامی برای آنها جهنم برپا خواهد کرد و «اسرائیل کوچک تر از آن است که بخواهد با ایران درگیر شود. ما در این باره دچار اشتباه نمی شویم».