موضوع: ویژه نامه عید سعید غدیر خم

شكوه غدير در شعر شاعران

ملك الشعراى بهار

ملك الشعراى بهار در وصف غدير خم سروده است:

در غدير خم امروز، باده‏ اى به جوش آمد
كز صفاى او روشن، جان باده ‏نوش آمد
وان مبشّر رحمت، باز در خروش آمد
كان صنم كه از عشاق، برده عقل و هوش آمد

دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می‌یابد.

بر سرِ آسمانی آن ظهر
آیه‌های شکوه نازل شد
مژده دادند ایه‌های شکوه
دین احمد(ص) دوباره کامل شد

به بزرگترين عيد مسلمين جهان نزديک مي شويم
غــــــديـــــــــر
رسيدن علي عليه السلام به حقش است
حقي که 70 روز بعد
غصب مي شود!!

حقی که هفتاد روز بعد غصب میشود ...
چقدر غربت چقدر مظلومیت ، جانم آقا
اللهم العن شورا سقیفه علیهم لعائن الله

در وصف امیرالمؤمنین علیه السلام

خجسته باد نام خداوند نیکوترین آفریدگار که تو را آفرید / از تو در شگفت هم نمی‌توان بود/ که دیدن بزرگی‌ات را چشم کوچک من بسنده نیست/مورچه‌ نمی‌داند که بر دیواری اهرام می‌گذارد/ یا بر خشتی خام / تو آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل می‌تواند ساخت / و من آن کوچک‌ترین مور که بلندای نام تو را در چشم نمی‌تواند داشت

علی موسوی گرمارودی

یك شاعر مطرح كشور لبنان معتقد است اتفاق مهم در غدیر، ولایت و وصیتی بوده كه حضرت پیامبر‌(ص) در وصف حضرت علی (ع) گفته‌اند و با نام‌گذاری عید غدیر خم به عنوان «عید ولایت» اذهان را بیشتر به آن اتفاق معطوف می‌كنیم

جرج شكور، شاعر لبنانی ،در گفت‌وگو با حوزه هنری با بیان این كه عید غدیر خم منسوب به غدیر - كه نام بركه آبی بوده - شده است، گفت: درواقع مكان این واقعه برای ما مسلمانان اهمیتی ندارد بلكه اتفاق بزرگی كه در آن مكان رخ داده مهم است. اتفاق مهم در غدیر، ولایت و وصیتی بوده كه حضرت پیامبر(ص) در وصف حضرت علی(ع) گفته‌اند و با نام‌گذاری عید غدیر خم به عنوان «عید ولایت» اذهان را بیشتر به آن اتفاق معطوف می‌كنیم به جای این كه به مكان واقعه منعطف شود.
شكور ادامه داد: زبان و ادبیات عرب روح یك جامعه را تشكیل می‌دهد و به همین دلیل هم اسرائیل و دشمنان خاورمیانه سعی كرده‌اند از طریق رسانه‌های گروهی به جای این كه زبان عربی اصیل را در فرهنگ‌‌ها اشاعه دهند، برنامه‌های مبتذل و دور از اخلاق را ترویج كنند تا فرزندان منطقه خاورمیانه را از زبان عربی كه عامل وحدت است دور كنند.
همچنین در افتتاحیه پنجمین همایش بین‌المللی باران غدیرجرج شكورقصیده‌ای در وصف مقام حضرت علی (ع) در جریان «غزوه خندق» خواند :
مشركان و یهودیان تبانی كردند/ آن‌ها با همدیگر تبانی كردند كه در برابر مسلمانان بایستند/ همه احزاب تحت حمایت خود را جمع كردند/ حتی قبائلی كه نسبت به مسلمانان كینه داشتند آمدند/ تلاش فراوانی كردند تا گروه‌هایی تدارك ببینند كه به جنگ علیه مسلمانان بسیج شوند/ فرمانده آن‌ها ابوسفیان بود كه در برابر پیامبر ایستاد و پیامبر اكرم در چنین وضعیتی قرار گرفته بود كه شاهد كینه‌ورزی دشمنان بود/ پیامبر تصمیم گرفت تا با نزدیكان خود مشورت كند/ به سلمان فارسی اشاره كرد و او خواست كه برای مقابله با دشمن خندق‌هایی بكنند/ پیامبر از این تدبیر استقبال كرد/ به آن‌ها گفت پایداری كنید و آغازگر جنگ نباشید / ارتش مشركان شروع به پیشروی كرد و ابتدا خواستند مسلمانان را به خاطر این خندق‌‌ها استهزاء كرده و روحیه آن‌ها را تضعیف كنند/ اما مسلمانان به شهادت معتقد بودند با این وجود هیچ كس را توان مقابله با عمر‌بن عبدود نبود / وقتی پیامبر برای او هماوره طلبید همه لرزه بر اندامشان افتاد و تنها كسی كه حاضر به رویارویی شد علی (ع) بود / به كارزار رفت و ظفرمند بازگشت و از آن پس پیامبر او را قهرمان قهرمانان نامید/ اما علی (ع) در صحنه كارزار چه كرد؟ /ذوالفقار از نیام كشید، عمامه به سر بست و تكبیر گویان به میدان رفت/ علی‌(ع) با یك ضربه كاری دشمن را از پا درآورد و فریاد بلند شد و همه شعار سر دادند و این گونه بود كه علی پیروز و قهرمان میدان خندق شد.

پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی صلى الله علیه و آله فرمودند: آسایش و راحتى، کامیابى و
رستگارى و پیروزى، برکت و گذشت و تندرستى و عافیت، بشارت و خرّمى و رضایتمندى،
قرب و خویشاوندى، یارى و پیروزى و توانمندى، شادى و محبت، از سوى خداى متعال، بر
کسى باد که على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولایت او را بپذیرد، به او اقتدا کند .
به برترى او اقرار نماید، و امامانِ پس از او را به ولایت بپذیرد . بر من است که آنان را در
شفاعتم وارد کنم. بر پروردگار من است که خواسته مرا درباره آنان اجابت کند. آنان پیروان
من هستند و هر که از من پیروى کند، از من است.
متن حدیث:
اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافیَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ
الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّفَرُ وَ التَّمكینُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى
مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ علیهالسلام وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصیاءَ مِن بَعدِهِ
وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَھُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجیبَ لى فیھِم وَ ھُم اَتباعى وَ مَن
تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى.

« بحارالأنوار، جلد ٢٧ ، صفحه ٩٢ »