سلام حامد جان
خیلی ممنون
یه دفعه دیدم داره از بلنگوها صدای شب و قبر و تنهایی ام میاد ترسیدم
یادش بخیر همه این شب ها توی ذهنم است چه شبهایی بود
یا علی
خواب دیدم، خواب اینکه مرده ام / خواب دیدم خسته و افسرده ام / وای قبر من چه وحشتناک بود / روی من خروار ها از خاک بود / تا میان گور رفتم دل گرفت / قبر کن سنگ لحد را گل گرفت / بالش زیر سرم از سنگ بود / غرق وحشت، سوت و کور و تنگ بود / خسته بودم هیچ کس یارم نشد / زان میان یک تن خریدارم نشد / هر که آمد پیش حرفی راند و رفت / سوره حمدی برایم خواند و رفت / نه رفیقی نه شفیقی نه کسی / ترس بود و وحشت و دلواپسی / آمدند از راه ، نزدم دو ملک / تیره شد در پیش چشمانم فلک / یک ملک گفتا بگو نام تو چیست ؟ / آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟ / ای گنه کار سیه دل ، بسته پر / نام اربابان خود یک یک ببر / در میان عمر خود کن جست و جو / کارهای نیک و زشتت را بگو / دیگر آنجا عذرخواهی دیر بود / دست و پایم بسته در زنجیر بود / نا امید از هر کجا و شرمسار / می کشیدندم به خفت سوی نار / نا گهان الطاف حق آغاز شد / از جنان درهای رحمت باز شد / مردی آمد از تبار آسمان / نور پیشانیش فوق کهکشان / بر سرش دستار سبزی بسته بود / بر دلم مهرش عجب بنشسته بود / در قدوم آن نگار مهجبین / از جلال حضرت عشق آفرین / دو ملک سر را به زیر انداختند / بال خود را فرش راهش ساختند / غرق حیرت داشتند و زمزمه / آمده اینجا حسین فاطمه / صاحب روز قیامت آمده / گوییا بهر شفاعت آمده / گفت آزادش کنید این بنده را / خانه آبادش کنید این بنده را / مادرش او را به عشقم زاده است / گریه کرده ، بعد شیرش داده است / سینه چاک آل زهرا بوده است / چای ریز مجلس ما بوده است / ........... نذر عباسم به تن کرده کفن / روز تاسوعا شده سقای من / گریه کرده چون برای اکبرم / با خود او را نزد زهرا می برم/ ........ آری آری، هر که پا بست من است / نامه اعمال او دست من است........ دستان ما به دامنت یا اباعبدالله....
اللهم عجل لولیک الفرج
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)