صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 11

موضوع: نظر فراستی درباره جایزه فرهادی

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post نظر فراستی درباره جایزه فرهادی

    مسعود فراستی منتقد فیلم در یادداشتی نظر خود را درباره اعطاء جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی‌زبان به «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی بیان کرد.

    مشرق: مسعود فراستی منتقد فیلم در یادداشتی نظر خود را درباره اعطاء جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی‌زبان به «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی بیان کرد.

    متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید.

    1- این طبیعی است که وقتی یک ایرانی در سطح جهانی به موفقیتی نائل شود، همه از آن خوشحال شوند. به خصوص در شرایط فعلی که فشار روز افزون و تحریم‌های سنگیم غرب علیه ما ادامه دارد.

    2- این جایزه مهم سینمایی و حتی اسکار هر چند برای فروش فیلم و معروف‌تر شدن فیلمسازش موثر است، اما مسیر سینمای ما را تغییری نمی‌دهد. این نظر که این فیلم ما را به سطح و استاندارهای سینمای جهان می‌رساند، توهمی بیش نیست. بر این نظرم که همه جوایز معتبر و نامعتبر بین‌المللی‌فیلم های ما متعلق به فیلم‌ها و فیلمسازان‌شان است و نه سینمای ایران.

    3- جشنواره‌های هنری و سینمایی فرنگی را عمدتا سیاسی می‌دانم - برخلاف رقابت‌ها، مسابقات و جوایز جهانی علمی و ورزشی - از همین رو به آن‌ها و جوایزشان اعتقادی ندارم. این جشنواره‌ها برای خودشان خوبند و در راستای اهداف و مصالح ملی‌شان.

    4- همچنان بر این نظرم که «جدایی...» فیلم خوبی نیست. علت موفقت‌های جهانی آن را نیز دو دلیل عمده می‌دانم.

    اول - ضعف و آشفتگی و بحران تفکر در سینمای امروز جهان، آخرین آثار فیلمسازان مطرح جهان از جمله ترنس مالیک، لارس فون‌تریر، پدرو آلمودوار، برادران داردن و فیلم‌های سطحی دیگر گواه این ادعاست.

    دوم- «یک جدایی»، تصویر بی‌خطر و نوعا اگزوتیک مدرنی است از جامعه شهری مملو از دروغ و توجیه دروغ برای حفظ خود؛ و تشویق به مهاجرت، با دوربینی ادایی و بی‌هویت اما به ظاهر امروزی. این تصویر جهان سومی در راستای نگاه غربی‌ها به ماست از همین زاویه است که آن را نماینده شایسته سینمای ایران نمی‌دانم.

    5- این جمله یکی از مسئولان سینمایی را که «اگر «جدایی...»، جایزه نگیرد عداوت آمریکا با ما را نشان می‌دهد»، نمی‌فهمم. حالا که جایزه گرفته، نشان عدم عداوت آمریکا با ماست؟ شوخی نمی‌کنید؟

    6- امیدم این است که این جوایز، فیلمسازان ما را نفریبد و فیلم‌هایشان مماس با خود و جامعه‌شان باشد نه مماس با دیگران.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مسعود فراستی درخصوص نامزدی «جدایی نادر از سیمین» با بیان اینکه برای فرهادی خوشحالم نه برای سینمای ایران، گفت: این فیلم در راستای تفکر تحریم ایران است و تصویر سیاهی که از ما ارائه می‌دهد، دقیقا تصویر مطلوب و مورد نظر آن‌هاست.

    به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، در بخشی از برنامه سینمایی هفت، «مسعود فراستی» درخصوص فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» و دریافت جایزه‌های اخیر او اظهار نظر کرد.
    مسعود فراستی در این باره اظهار داشت: با اینکه برای فیلمساز (اصغر فرهادی) خوشحالم ولی برای سینمای ایران خوشحال نیستم. به نظر من جشنواره‌های هنری و سینمایی در خارج از کشور و به طور خاص اسکار، جشنواره‌ سینمایی نیستند. تفاوت «اسکار» با جشنواره‌های مثل «برلین» و «کن» در این است که بیشتر نگاه به صنعت سینما دارد، البته در بخش داخلی ولی در بخش خارجی اهدای جوایز کاملا به شکل سیاسی صورت می‌گیرد.

    این منتقد در ادامه بیان داشت: در مورد فیلم «جدایی نادر از سیمین» توهم نداشته باشیم که آن‌ها با اهدای این جایزه از ما قدردانی هنری کرده‌اند. معتقدم بر‌خلاف مسابقات علمی و ورزشی، جوایز سینمایی در یکی دو دهه اخیر با خط‌دهی سیاسی برگزار می‌شود.

    وی در خصوص مطلبی که درباره «جدایی نادر از سیمین» که در یکی از سایت‌‌های خارجی با این مضمون که فیلم بدون دریافت مجوز از سوی دولت ایران ساخته شده است، گفت: این یک دروغ محض است ولی همین تصور برای تجلیل از این فیلم نشان می‌دهد این جایزه سیاسی است.

    فراستی در ادامه بحث گفت: جدای از اینکه فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» را فیلم خوبی نمی‌دانم، این فیلم در راستای تفکر تحریم ایران است و تصویر چرکی و سیاهی که از ما ارائه می‌دهد، دقیقا تصویر مطلوب و مورد نظر آن‌هاست.

  4. #3
    حرفه ای یوسف زهرا آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    ایران _ تهران
    نوشته ها
    883
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط mma نمایش پست ها
    مسعود فراستی درخصوص نامزدی «جدایی نادر از سیمین» با بیان اینکه برای فرهادی خوشحالم نه برای سینمای ایران، گفت: این فیلم در راستای تفکر تحریم ایران است و تصویر سیاهی که از ما ارائه می‌دهد، دقیقا تصویر مطلوب و مورد نظر آن‌هاست.
    .
    چه ذلتیه که سینمای ایران باید فیلمهاشو بر اساس تفکری بسازه که برای غربیا خوشایند باشه

  5. #4
    اخراج شده Irany آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    رفتیم از اینجا
    نوشته ها
    1,104
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    یه کی نیست بگه یه فیلم بسازیم مهدی فاطمه بهمون جایزه بده!

  6. #5
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مسعود فراستي منتقد شناخته شده‌ي سيما شب گذشته در برنامه‌ي هفت قبل از اينكه نقد فيلم "اخلاقتو خوب كن" را با سيد مسعود اطيابي آغاز كند، اجازه خواست تا درباره حاشيه‌ها و اظهارنظرها در مورد جايزه "گلدون كلوب" نظرش را بگويد.

    وي كه از سال گذشته پس از اكران فيلم "جدايي..." در جشنواره فيلم فجر صراحتاً اعلام كرده بود كه اين فيلم به نظرش فيلم خوبي نيست و پس از آن نيز علي‌رغم حمله جريان‌هاي روشنفكري، نظرش تغيير نكرد، شب گذشته نيز تصريح كرد كه جايزه‌ها در جشنواره‌هاي خارجي به‌ويژه در بخش فيلم‌هاي خارجي صد در صد سياسي است و توهم كسي را برندارد كه اين جايزه‌ها هنري است و اين جايزه‌ها هيچ فرقي هم با تحريم‌هايي كه عليه ما اعمال مي‌كنند، ندارد.

    در اين زمينه، حسين اميري از منتقدان سينما نيز نظر مشابهي دارد و در يادداشتي كه در اختيار رجانيوز قرار داده است، همين موضوع را به‌طور تفصيلي‎تر به بحث گذاشته است:

    نه تنها جایزه های برلین، ونیز، کن، گلدن گلاب و اسکار و سایر جوایز معتبر سینمایی حق اصغر فرهادی است بلکه برای او و فیلم اخیرش کم نیز هست، جایزه قوی ترین مرد جهان در 2011 هم باید به اصغر فرهادی داده شود اگرچه این جایزه هم به برای زیرکی و جسارت اصغر فرهادی کم است، هر کسی هرچقدر هم پهلوان یکه بزن باشد نمی تواند 10 – 20 نفر از کارکنان یک رستوران را جمع کند و به آنها بگوید : «غذای رستوان شما به درد خوردن نمی خورد» یا در مقابل دهها نفر از اهالی یک شهر بگوید :« شهر شما به درد زندگی کردن نمی خورد » اگر کسی این جرات را داشته باشد باید به او قهرمان قهرمانان گفت، اما اگر کسی پیدا بشود که این کار را بکند و نه تنها درگیر نشود بلکه از طرف همان آدمها مورد تشویق هم قرار بگیرد، علاوه بر قهرمانی باید لقب «استاد زیرکی» هم به او داد، هنر اصغر فرهادی این است که در مقابل چشم 75 میلیون نفر با صدای رسا می گوید : کشور شما کشور دروغ و ریا و بی عدالتی است و جای زندگی نیست. هنر فرهادی این است که هم در مقابل دیدگان جهانیان به ایران اهانت کرد و هم معاون سینمایی دولت اصولگرا و رئیس بیناد فارابی و بسیاری از مسئولین فرهنگی و غیر فرهنگی برایش پیام تبریک فرستاند، کف زدند و هورا کشیدند که اگر انصاف داشته باشیم هنر کمی نیست!

    البته که راست می گوید، در کشوری که افرادی مثل نوری زاد 30 سال در آن ادعای انقلابی گری کنند و نان این ادعا را بخورند و بعد از این همه مدت که پرده ها برافتاد معلوم بشود که هیچ اعتقادی به این نظام نداشته اند نمی شود اعتقاد داشت که دروغ و ریا وجود ندارد، درکشوری که تمام امکانات سینمایی اش در طول 25 سال در اختیار یک عده ی خاص قرار بگیرد و نسل سینمای انقلاب از این امکانات بی بهره باشند نمی شود ادعا داشت که بی عدالتی وجود ندارد، برفرض که این مملکت چنانچه «سیمین» فرهادی اعتقاد دارد جای زندگی نباشد، آیا باید در همه ی دنیا جار زد که «کشورم جای زندگی نیست »؟ بی شک در حکومتی که محصول دین و اخلاق است آفت ریا و دروغ هم پیدا خواهد شد، چرا که هر محصولی آفتی دارد، همانگونه که در داخل نظام لیبرال دموکراسی که محصول اومانیسم است، آفتی به نام دیکتاتوری پنهان بوجود می آید، مگر کسی می تواند سلطه‏‏‏‏ی بی چون چرای لابی های صهیونیستی و مافیایی را در کشورهای غربی انکار کرد؟

    جدایی نادر از سیمین غیر از اینکه هشیاری و خود شیفتگی بیش از حد نویسنده در چینش رخدادها، تماشاگر حرفه ای را اذیت می کند؛ فیلم خوب و خوش ساختی است، قصه دارد، درام جاندار و تعلیق درستی دارد، خوب کارگردانی شده و بهترین عوامل سینمایی را در پشت دوربین جمع کرده و مهمتر از همه اینکه حرف و پیام فیلم را به درستی و در نهایت کمال به مخاطب منتقل می کند. اما این جایزه که فرهادی گرفته به بها ندهند بلکه به بهانه دهند، اگر به خوش ساخت بودن جایزه می دهند این همه فیلم خوش ساخت دیگر چرا به نصف یا یک چهارم این موفقیت ها دست پیدا نمی کند، درهمین سال جاری فیلم های خوش ساخت دیگری مثل آلزایمر، گلچهره، یه حبه قند، گزارش یک جشن و راه آبی ابریشم و...تولید شد، چرا کوچکترین توجهی به یکی از این فیلم ها نمی شود، جوایزی که جدایی نادر از سیمین کسب کرده در طول تاریخ سینمای ایران بی نظیر است، اگر به خوب بودن ساختار جایزه می دهند، آیا از بین آثار بزرگانی چون علی حاتمی، امیر نادری، ابراهیم حاتمی کیا و چندین فیلمساز بزرگ دیگر کسی اثری بهتر از این تولید نکرده؟ آیا «مادر» علی حاتمی شایستگی یکی از این جوایز را نداشت؟

    این جوایز اغوا کننده را تنها به جسارت انتقاد هم نمی دهند، که اگر به انتقاد می دادند، زبان انتقاد حاتمی کیا در « گزارش یک جشن» تندتر و بی پروا تر است، حاتمی کیا در آخرین ساخته اش آنقدر شمشیر را به سمت مسئولین فرهنگی از رو بسته که همه را با خود دشمن کرده و همه ی پل های پشت سرش را خراب کرد، اما یک تفاوت اساسی میان این دو فیلم وجود دارد، حاتمی کیا نقد می کند آنقدر تند و بی پروا که به مرز دشنام نزدیک می شود اما مردمش را تحقیر نمی کند، یکی از اصول کسب جایزه سینمایی بطور کلی هنری، تحقیر جهان سوم است، غربی ها دوست دارند جهان سومی را محقر، زشت و وحشی ببینند، حتی اگر فیلمی ضد انقلاب باشد ولی به مردم و کشور نگاه تحقیر آمیز نداشته باشد جایزه ای به آن تعلیق نخواهد گرفت.

    اما شرط نقد و توهین و تحقیر هم برای گرفتن جایزه کافی نیست، فیلمی که جایزه می گیرد نباید نشانی از دین در آن باشد، منظور نشان دادن نماز و قرآن و کلیسا نیست، بلکه درست نشان دادن اندیشه و نشانه های دینی است، دینی هم اگر قرار است نشان داده شود باید دین ( پروتستانی ) شده باشد، مثل مسیحیتی که فقط یکشنبه ها فرد را به کلیسا می کشد، یا قرآنی که وجه المصالحه ی آشتی ها و معامله های می شود آن هم به شکلی سخیف و از جانب انسان های نادرست و ریا کار و دروغگو چند سال پیش « مازیار میری » فیلمی به نام «کتاب قانون» ساخت که حاشیه های زیادی هم داشت، این فیلم از مرز نقد گذشته بود و با کمی اغماض می شود گفت که جامعه دیندار ایرانی را تحقیر هم کرده بود - البته قصد نفی یا اثبات این فیلم را نداریم – در این فیم از مجالس ختم انعام گرفته تا ادارات و نهادهای مذهبی و فرهنگی در تعارض با قرآن و آموزه های دینی نشان داده می شد، این فیلم هم نه به جشنواره های غربی فرستاده شد و نه این جشنواره ها و محافل علاقه ای به این فیلم نشان دادند، چرا که گفتمان این فیلم گفتمان دینی بود، مازیار میری دغدغه دین و اخلاق دارد، آدمهای فیلمش آدمهای غربی نیستند، میری به مردم این جامعه اعتراض و انتقاد دارد ولی ضعف ها و بدیهایشان را از دین نمی بیند بلکه از نادرستی و سستی دیندار می بیند امثال مازیار میری هم جایی در جشنواره های جهانی ندارند.

    اینجا یک نکته اساسی وجود دارد که قیاس فیلمهای مورد ذکر را با جدایی نادر از سیمین قیاس مع الفارغ جلوه می دهد، آن نکته این است که فیلمهایی مثل کتاب قانون، زبان بین المللی ندارند.

    زبان بین المللی چیست؟

    زبان بین المللی برای فیلم زبان سکولاریسم است، جهان غرب فقط فیلمی را می فهمد که آدمهایش ارتباطی با عالم بالا نداشته باشد، آدمی که گذشته و آینده اش در همین زمین خلاصه بشود، یعنی به اصطلاح انسان متمدن و امروزی باشد، بشر غربی با آدم دیندار ارتباط برقرار نمی کند مگر اینکه این آدم دیندار بی تمدن نشان داده شود، این خلاصه ای از نشانه شناسی در زبان بین المللیِ سینماست، بشر غربی این زبان را می فهمد، برخلاف تصور که فیلمهای مخاطب خاص و به اصطلاح پرفورمنس جایزه های جشنواره های جهانی را می گیرند‏ُِِِِ واقعیت این است که هر فیلمی از هر سبکی از سینما می تواند مورد توجه جشنواره های اینچنینی باشد به شرطی که زبانش زبان بین المللی باشد، جدایی نادر از سمیمین به همان زبانی حرف زده که همه فیمها و فیلمسازان از آن زبان استفاده می کنند. آدمهای نادر از سیمین دو نوع هستند یک دسته متمدن ها که از قشر متوسط جامعه اند و دسته دیگر غیر متمدن ها که فقیر عقب افتاده و به معنی واقعی کلمه جهان سومی هستند، آدمهای متمدن درست کار، زیبا رو، و اخلاق مدار هستند، اما آدمهای غیر متمدن فقط دین دارند و فقیر، کند ذهن، ضعیف و... هستند، خیلی هم به جاست که جهان غرب به فیلمی که از جغرافیای اجتماعی مشرق زمین بیرون بیاید ولی از لحاظ فکری در جغرافیای اندیشه غرب باشد، جایزه بدهد مگر به دگراندیشان شرقی جایزه نوبل ادبیات و صبح نمی دهند.دستشان هم درد نکند که به حامیان اندیشه خود که در قله های سرزمین دیگر پرچمشان را برافراشته جایزه می دهند، هم اصغر فرهادی به زعم خود کار درستی کرده و هم آنها که به او جایزه داده اند اما مسئولین فرهنگی و صدا و سیما که اینگونه از این جوایز ذوق زده شده اند باید یک سوال کوچک را در محضر وجدان خود جواب دهند : چرا در این شرایط تحریم آمریکایی ها باید به یک ایرانی جایزه بدهند؟

    همین چند روز پیش دكتر اردشير قوام زاده، «برترين محقق جهان در زمينه سرطان و بيماري‌هاي خوني» کميته مطالعات بين‌المللي مرکز تحقيق بين‌المللي خون و پيوند مغز استخوان امريکا را کسب کرد و قرار شد طی مراسمی به او اعطا شود اما بلافاصله انجمن فوق اعلام کرد که چون ایران از طرف امریکا تحریم شده نمی توانند این جایزه را به او بدهند، ولی در همین روزها همین آمریکایی ها توانستند جایزه گلدن گلاب را به اصغر فرهادی بدهند او هم بدون هیچ مشکلی در آمریکا حاضر شد و جایزه اش را گرفت، این سوال برای هر کسی پیش می آید که چه فرقی بین این دو جایزه است که یکی شامل تحریم می شود و دیگری نمی شود، مسئولین انقلابی و اصولگرای وزارت ارشاد و صدا و سیما باید جواب بدهند که برای چه باید بخاطر جایزه ای که اینقدر با بی عدالتی داده می شود ذوق زده می شوند.

    یا بطور مثال اینکه رئیس جمهور فرانسه با همسر محترمشان به تماشای این فیلم نشسته اند چه افتخاری برای سینمای ایران دارد؟ حتی اگر یک سینما رو و کارگردان سینما رئیس جمهور کشوری بشود که سه سال است در بحران مالی و بحران غوطه ور است، اصولا نباید برای دین یک فیلم خارجی اینقدر مایه بگذارد، مگر اینکه دیدن این فیلم ربطی به مشکلات کشورش داشته باشد، یا نفعی به حالش داشته باشد، فیلم اخیر فرهادی نه فیلم اقتصادی است و نه ربطی به جامعه‌ی فرانسه دارد، تنها علتی که که می تواند رئیس جمهور فرانسه را به تماشای داغ داغ این فیلم علاقه مند کند نفع سیاسی کشورش از چنین فیلمی است، این امر برای فرهادی و عوامل فیلم بعنوان آدم های حرفه ای صرف نظر از عقایدشان می تواند افتخار آمیز باشد، اما سینمای ایران چرا باید به اینکه دل دشمنان خودش را به دست آورده خشنود باشد؟ آیا سینمای کشور این‌قدر از اهداف و منافع ملی فاصله گرفته؟ آیا برای مسئولین کشور هم این انشقاق و زاویه داشتن سینما با ارزش ها اهمیتی ندارد که این‌گونه برای جدایی نادر از سیمین هورا می کشند؟

    در پایان ما هم موفقیت های گذشته و آینده ی آقای فرهادی را به او تبریک می گوییم و امیدواریم که فیلم های پر جایزه تری بسازد و همه جوایزی را که تا به‌حال نگرفته بدست بیاورد، چرا که ظاهرا برایش گرفتن جایزه از سربلندی و اعتلای وطنش مهم‌تر است.

    الله انا نشکو الیک غیبه امامنا و کثره عدونا و تشتُّتَ اهوائنا

  7. #6
    کاربر فعال و قدیمی dampayi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    1,573
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    جالب اینه که جدایی دوباره رفته رو پرده ... سینما آزادی و پردیس ملت یه سانس بهش اختصاص دادن .. و جالب تر اینه که شلوغ می شه :دی

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    معلوم شد دستی شراب انداخته ست از من
    در خمره ای انگار با انگور خوابیدم ...

  8. #7
    حرفه ای یوسف زهرا آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    ایران _ تهران
    نوشته ها
    883
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط dampayi نمایش پست ها
    جالب اینه که جدایی دوباره رفته رو پرده ... سینما آزادی و پردیس ملت یه سانس بهش اختصاص دادن .. و جالب تر اینه که شلوغ می شه :دی
    همیشه مرغ همسایه غازه
    مخصوصا که یه چیزیو غربیا تعریف کنن
    دیگه چه شود
    اونوقته که بعضی ازین ایرانیا جو گیر میشن و قضیه مرغ همسایه میشه

  9. #8
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نظر داریوش ارجمند درباره "جدایی نادر از سیمین"

    به نظر من خيلي از دشمنان نظام هم دنبال اين هستند كه از اين فيلم نمادسازي كنند و به نفع منافع خودشان مصادره به مطلوب كنند... .
    به نقل ازآويني فيلم يكي از خبرهاي مهم در روزهاي اخير براي سينماي كشور درخشش فيلم "جدايي نادر از سيمين" اصغر فرهادي است كه توانسته است جايزه گلدن گلوب را كسب كند. يكي از مسائلي كه پيرامون اين جايزه و شايد رقابت اين فيلم براي اسكار در اذهان اهالي فرهنگ و هنر و مخصوصا اهالي سينما مطرح شده اينست كه آيا اين فيلم تنها سر مسائل سينمايي جايزه گرفته است يا ماجراي ديگري در اين باره وجود دارد. در اين باره گفتگو كرديم با داريوش ارجمند و نظر وي را جويا شديم.

    ارجمند گفت: به نظر بنده يكي از مسائلي كه در اين موضوع بايد در نظر گرفت اين است كه يك ايراني توانسته است به جايي برسد كه مي تواند با بهترين فيلم هاي دنيا رقابت كند و در بين اين همه فيلم توانسته جايزه گلدگلوب را بگيرد. به نظر بنده بايد اين جايزه و اين افتخار را به نفع خودمان مصادره كنيم و به دليل اينكه با اين فيلم نام سينما، هنرمندان و ايران در جهان مطرح مي شود بايد از آن تقدير كرد.
    "من خودم به عنوان يك ايراني وقتي كه ديدم فيلم اصغر فرهادي از فيلم وودي آلن پيشي گرفته و براي اسكار نيز كانديدا است بسيار خوشحال شدم و افتخار كردم و به تمام دست اندركاران اين فيلم تبريك و خسته نباشيد مي گويم."

    داريوش ارجمند گفت: من يادم مي آيد وقتي كه آقاي عزت الله انتظامي جايزه بهترين بازيگر شيكاگو را گرفت و رقيبش ريچارد برتون بود همه ي هنرمندان و اهالي سينما بسيار خوشحال بودند. به نظر بنده مهم نيست كه اين فيلم سياسي هست يا نيست بلكه مسئله اين است كه اين فيلم به عنوان نماينده ايران توانسته است به اين جايگاه برسد. هنگامي كه ما از يك ورزشكارمان در المپيك حائز رتبه مي شود و پرچم ايران برافراشته مي شود خوشحال مي شويم بايد از اينكه يك فيلم در بالاترين سطح سينمايي قرار مي گيرد خوشحال شويم.

    اين بازيگر توانمند سينما و تلويزيون ادامه داد: به نظر بنده فيلمي كه مي تواند در سطح جشنواره هاي سينمايي دنيا حدود ۵۰ جايزه را كسب كند و هنوز براي چند جايزه ديگر كانديد است مسائل سياسي خيلي مطرح نيست و خود اين فيلم از لحاظ هنري و سينمايي بسيار قوي است ضمنا ما نبايد فراموش كنيم كه اين فيلم جايزه بهترين فيلم و كارگرداني جشنواره فجر را هم به خود اختصاص داده است و نماينده سينماي ايران و از طرف معاونت سينمايي انتخاب و معرفي شده است.

    درباره ي موضوع فيلم و سياه نمايي اين فيلم از اوضاع ايران نيز نظر ارجمند را جويا شديم كه وي گفت: مگر شما صفحه ي حوادث روزنامه هاي اين كشور را نمي خوانيد كه چه اتفاقاتي مي افتد. موضوعاتي كه هر كدام اگر در آمريكا اتفاق بيفتد در هاليوود به سرعت تبديل به فيلم مي شود و اين در حالي است كه ما در كشور خود نمي توانيم يك نمايش نامه را به فيلم تبديل كنيم.

    اين بازيگر توانمند كشورمان ادامه داد: به نظر بنده اين نگاه كه اصغر فرهادي خواسته وضعيت ايران را سياه سياه نشان دهد درست نيست. لازم به ذكر است كه بايد اين نكته را بگويم كه اگر اين فيلم سياه نمايي كامل است و به زعم برخي اينقدر مشكل دارد چرا فرهادي را محاكمه نمي كنند!! به نظر بنده در يك چنين موضوعي هم بحث سخت گيري و تندروي مطرح است هم بحث حسادت زيرا يك سري واقعا به اصغر فرهادي و جايگاه او و فيلمش حسادت مي ورزند و سعي مي كنند كه از ارزش اين فيلم با اين مطالب بكاهند و اين در حاليست كه نگاه اصغر فرهادي در فيلم هاي قبلي مثل "درباره ي الي"و "چهارشنبه سوري" بسيار روشن است.

    آقاي ارجمند ادامه داد: به نظر من خيلي از دشمنان نظام هم دنبال اين هستند كه از اين فيلم نمادسازي كنند و به نفع منافع خودشان مصادره به مطلوب كنند كه ما بايد بسيار مراقب باشيم و در پازل آنها بازي نكنيم. به نظر بنده اقدام آقاي شمقدر به عنوان معاونت سينمايي در تقدير از اين فيلم بسيار شجاعانه و عالمانه بوده است.

  10. #9
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    یک پژوهشگر و جامعه‌شناس با اشاره به فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» گفت: کارگردان به لحاظ زیرساختی جامعه ایرانی را آنچنان فاسد معرفی می‌کند که موجه‌ترین طبقات اجتماعی هم در آن نمی‌توانند اخلاقی زندگی کنند.


    به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس، فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی از جمله فیلم هایی است که به دلیل متن و حاشیه آن، قابلیت گفتگوهای جدی دارد. لذا بر آن شدیم تا با پرویز امینی فعال فرهنگی که تعلقات و دغدغه‌های جامعه شناختی و معرفتی در حوزه فرهنگ دارد، گفت‌و‌گویی ترتیب دهیم و از همین منظر، نگاه متفاوت وی درباره فیلم را بشنویم. پرویز امینی که نویسنده کتاب «جامعه‌شناسی 22 خرداد» و «مهار قدرت در مردمسالاری دینی» است، برخی نکات را به عنوان مقدمه مطرح کرد:

    * تحلیل فیلم به جای نقد فیلم

    امینی اظهار داشت: نکته اول این است که بحث‌های بنده بیشتر متمرکز بر روی تحلیل فیلم است تا نقد فیلم، در واقع تلاش بنده این است که بگویم فیلم چه می‌گوید؟ نه اینکه چرا چنین می‌گوید و چرا چنین نمی‌گوید که تفاوت ظریف بین تحلیل و نقد فیلم است. فرق بین نقد و تحلیل فیلم این است که در تحلیل فیلم تلاش برای فهمیدن پیام اصلی یا در واقع خود فیلم است و هنوز وارد نقد، ارزیابی و داوری نشدیم، اینکه تلاش کنیم تا حرف اصلی فیلم را متوجه شویم،نکته دوم بنابراین در تحلیل فیلم تنها به گزاره‌های متنی و درون فیلم بحث‌ها را مستند می‌کنم و از طرح مباحث فرامتنی و بیرون فیلم مثل دیدگاه‌ها، سوابق کارگردان و حواشی فیلم برای فهم فیلم دوری می‌جویم.
    وی افزود: نکته سوم این که فیلم سینمایی پدیده‌ای است که چیزی از تصویر، صدا، افکت و غیره در آن بی‌دلیل و اتفاقی نیست و همه جزئیات در خدمت اندیشه و خواست کارگردان قرار می‌گیرد که این به دلیل فرایند خاص تولید فیلم سینمایی است که در چند مرحله اصلی مانند نوشتن و بازنویسی‌های مکرر فیلم نامه که معمولاً با ذکر بسیاری از جزییات است و همچنین کارگردانی و نیز در نهایت تدوین است، موضوع کنترل و مدیریت می‌شود.

    * سکانس نخست فیلم، طرح‌کننده فرضیه اصلی فیلم است

    این فعال فرهنگی بیان داشت: در سکانس نخست که فوق العاده در فهم فیلم مهم است، کارگردان فرضیه اصلی خود را با مخاطب در میان می گذارد، سیمین در پاسخ به چرایی درخواست طلاق از نادر، نیامدن وی به خارج از کشور را بیان می کند و در پاسخ به این که چرا قصد رفتن به خارج از کشور را دارد، مسئله نگرانی خود درباره آینده فرزندش «ترمه» را مطرح می‌کند، «من ترجیح می‌دهم که (ترمه) تو این شرایط (ایران) بزرگ نشود»، در واقع فرضیه اصلی فیلم که «سیمین» بیان کننده آن است که فضای داخل برای تربیت و یا به تعبیری که در ادامه در فیلم خواهیم دید، برای زندگی اخلاقی وی در ایران مناسب نیست و راه حل نیز تنها خروج از ایران است.

    * آزمون فرضیه در کشاکش چالش بین کاراکتر نادر و راضیه

    وی ادامه داد: کارگردان این فرضیه را در داستانی که در فیلم تعریف می‌کند، به آزمون می‌گذارد. شخصیت‌های اصلی فیلم غیر از سیمین که به طور مجزا به آن می‌پردازیم، عبارتند از:
    «نادر» که یک شخصیت مدرن از طبقه متوسط شهری است و «راضیه» که یک فرد سنتی مذهبی و از طبقه ضعیف اقتصادی است، هر دو علی رغم تفاوت طبقاتی، منزلتی و فرهنگی، به شدت اخلاقی و چهره‌هایی موجه هستند که در چند جای فیلم مانند تعلق خاطر نادر به پدرش که آلزایمر دارد و معیارهای اخلاقی که در گفتگو با دخترش «ترمه» به آنها تاکید می‌کند و نیز متشرع بودن «راضیه» تا حد سئوال از دفتر مرجع یا مراجع تقلید برای فهم درستی و نادرستی کارها و عمل به آنها بر اساس راهنمایی که کسب می‌کند، نشان داده می‌شود. اما با این تفاوت که مرجع رفتار اخلاقی راضیه، شریعت و مرجع اخلاقی نادر، اخلاقیلات مدرن که ریشه در خود بنیادی بشر و نوعی اخلاق کانتی دارد، می‌باشد.
    امینی ابراز داشت: پس از آن که سیمین در دادگاه نمی‌تواند از نادر طلاق بگیرد، از او جدا می‌شود و به خانه مادرش می‌رود. نادر برای نگهداری پدرش که مبتلا به آلزایمر است، مجبور می شود در ساعاتی که در خانه نیست و سر کار است، برای پدرش پرستار استخدام کند. این پرستار که به واسطه «سیمین» به «نادر» معرفی می‌شود، «راضیه» است که در ضمن باردار نیز است اما به دلیل ورشکستگی و بیکاری شوهر، مجبور است برای تامین معاش کار کند.
    وی افزود: بعد از چند روز از شروع کار «راضیه» در خانه «نادر»، اتفاقی می‌افتد که مسیر اصلی روایت داستان فیلم است. نادر و دخترش پس از مراجعه به منزل با بسته بودن در مواجه می‌شوند و پس از باز کردن در می‌بینند که راضیه در خانه نیست و پدرش در حالی که به تخت بسته شده است، از تخت بر روی زمین افتاده است و دچار مشکل تنفسی شده است که این وضعیت موجب تاثر «نادر» و دخترش می‌شود که زمینه برخورد و رویارویی «نادر» با «راضیه» را علاوه بر ظنی که نادر به راضیه در مورد برداشتن پول از کشوی میز خانه دارد، بوجود می‌آورد.
    این تحیلی‌گر سینمایی اذعان داشت: با آمدن راضیه و دخترش به خانه نوعی مجادله و درگیری بین «نادر» و «راضیه» صورت می‌گیرد که منجر به هل دادن «راضیه» و زمین خوردن او از سوی «نادر» برای بیرون انداختن آن از خانه می‌شود، شب «سیمین» به «نادر» اطلاع می‌دهد که «راضیه» در بیمارستان است، «سیمین» و «نادر» به بیمارستان مراجعه می‌کنند و می‌فهمند که «راضیه» سقط جنین کرده است، حضور آنها در بیمارستان منجر به درگیری بین «نادر» و «شوهر راضیه» می‌شود و در روزهای بعد منجر به شکایت «راضیه» از «نادر» به جرم سقط جنین می‌شود.
    وی گفت: در دادگاه سئوال محوری از نادر این است که آیا شما اطلاع داشتید که راضیه باردار است یا نه؟ چرا که در صورت آگاهی قتل عمد محسوب می‌شود و بین 1 تا 3 سال زندان دارد، نادر در پاسخ می‌گوید که نه من اطلاعی از بارداری راضیه نداشتم، راضیه و شوهرش دائماً تاکید می‌کنند که نادر از بارداری او مطلع بوده است،استناد راضیه برای اطلاع نادر از بارداری به این مسئله است که زمانی که او می‌خواست شماره تلفن دکتر زنان را از معلم ترمه برای مراجعه به او بگیرد، نادر صحبت های وی و معلم ترمه را شنیده است و از بارداری او باخبر شده است که نادر چنین مسئله ای را رد می‌کند و بیان می‌کند که از بارداری راضیه بی‌اطلاع بوده است، این مسئله بارها از سوی راضیه و شوهرش ادعا و از سوی نادر نیز انکار می‌شود.
    امینی خاطرنشان کرد: در ادامه سکانس‌هایی در فیلم است که نشان می‌دهد، ترمه نسبت به اظهارات پدر خود مردد است و از وی سئوال می‌کند که واقعاً او نمی‌دانسته که راضیه باردار است که نادر بعد از چند بار انکار و طفره رفتن در نهایت به این که از بارداری راضیه باخبر بوده است، اذعان می‌کند و دلیل می‌آورد که اگر این مسئله را صادقانه بیان می‌کرد، باید بین 1 تا 3 سال زندان می‌کشیده است و به همین منظور اصل واقعیت را انکار کرده است و دروغ گفته است.
    وی ادامه داد: در یکی از سکانس های پایانی فیلم، وقتی قرار می شود که نادر با توافق همسرش 15 میلیون تومان به راضیه و شوهرش بدهد و آنها نیز در عوض از شکایت خود صرفنظر کنند، راضیه را نشان می دهد که به محل کار سیمین رفته و پیش او اعتراف بزرگی می کند و این اعتراف این است که راضیه خانه نادر را به این دلیل رها کرده بود که پدر نادر به دلیل آلزایمر از خانه بیرون رفته بود و در هنگام عبور از عرض خیابان در حال برخورد و تصادف با ماشین بوده است که راضیه برای جلوگیری از این امر خود با ماشین تصادف می کند و به همین دلیل به ناگاه، خانه را برای رفتن به پیش دکتر زنانی که معلم ترمه آدرس و شماره آن را داده بود، ترک می کند و به جهت اضطرار مجبور می شود، پدر نادر را به تخت می‌بندد. اینجا نیز راضیه با لاپوشانی این مسئله و یا به تعبیر صریح‌تر دروغی که گفته است و برخورد نادر با خود را که فردای آن روز رخ داده است، به عنوان تنها عامل سقط جنین و فرزند خود تلقی می کند در حالی که او تصادف خود با ماشین در روز گذشته را کتمان کرده است.
    این فعال فرهنگی تصریح کرد: در سکانسی ترمه که همراه پدر در دادگستری است و نادر برای شکایت از آزار و اذیت شوهر راضیه به قاضی مراجعه کرده است، قاضی از نادر می‌خواهد که دخترش را برای صحبت کردن پیش او بفرستد. ترمه از پدرش سئوال می‌کند که قاضی چه می‌خواهد بپرسد که نادر به لحاظ اخلاقی ترمه را در جریان موضوع سئوال قاضی قرار نمی‌دهد. قاضی از ترمه می‌پرسد که آیا پدر تو از بارداری راضیه اطلاع داشت و ترمه با این که از پدر خود شنیده بود که پدرش اطلاع داشته است، اما او نیز انکار می‌کند که پدرش اطلاع داشته است و مرتکب فعل دروغی می‌شود که بارها پدرش را بخاطر آن مورد سئوال و جواب قرار داده بود و از آن ابراز ناراحتی کرده بود.
    وی افزود: در واقع از یک سو فیلم جدایی نادر از سیمین می‌گوید که جامعه ایران در وضعیت و شرایطی است که موجه‌ترین طبقات اجتماعی که می‌خواهند اخلاقی زندگی کنند، نمی‌توانند و علی رغم خواست قلبی خود مجبور به دروغ گفتن هستند که دروغ در اینجا تنها یک عمل و فعل غیر اخلاقی نیست، بلکه مهمترین نماد بی اخلاقی جامعه است. یعنی جامعه ایران شرایطی دارد که نه تنها آدم‌های معمول بلکه موجه‌ترین آدم‌های جامعه که می‌خواهند زندگی اخلاقی داشته باشند، نمی‌توانند اخلاقی زندگی کنند. امینی اظهار داشت: بعد انعکاس این ناتوانی در زیستن اخلاقی به نسل بعد نیز منتقل می‌شود و نماد آن نیز «ترمه» است که علی رغم میل باطنی و تربیت اخلاقی که شده است و خود جزء منتقدین به دروغ پدر است، اما مجبور به دروغ گویی می‌شود و تأثری که از نظر اخلاقی احساس می‌کند، باعث می‌شود که او با حالت گریه به آغوش مادر پناه ببرد، در واقع فرضیه فیلم که در سکانس نخست بیان شده بود، در یک کش و قوس داستانی اثبات می‌شود؛ یعنی شرایط جامعه ایران برای زندگی اخلاقی مساعد نیست و آدم‌ها هر چند موجه و با انگیزه برای زندگی اخلاقی، نمی‌توانند اخلاقی زندگی کنند که این امر دامن گیر نسل بعدی (فرزندان آنها) نیز می‌شود. بنابراین برای زندگی اخلاقی راهی جزء خروج از ایران نیست.

    *پیش بردن فرضیه فیلم از طریق کاراکتر مثبت سیمین

    وی گفت: «سیمین» در واقع قهرمان داستان است که کارگردان فرضیه اصلی را از زبان او بیان می‌کند و پیش می‌برد که تقریباً نقطه منفی در فیلم ندارد، در چند جای فیلم نشان می‌دهد که «سیمین» یعنی صاحب فرضیه خروج از ایران دارای شخصیت اخلاقی است و علی رغم فضای نامساعد جامعه ایران توانسته اخلاقی بماند، در واقع به کمک هم ذات پنداری که مخاطب با برخورد مثبت با قهرمان فیلم پیدا می‌کند، راه نفوذی برای القاء پیام به مخاطب می‌یابد، به طور مثال در سکانس بعد از زد و خورد «نادر» با «شوهر راضیه»، به جای این که «نادر» آسیب دیده باشد، این صورت «سیمین» است که آسیب دیده است، اوست وقتی «نادر» به ضمانت نیاز دارد، سند منزل را برای رهایی او از زندان در گرو می‌گذارد و نادر را نجات می‌دهد، اوست با این که «راضیه» آن اعتراف بزرگ را پیش او کرده است، همچنان حاضر است 15 میلیون پول را به «شوهر راضیه» با فروختن ماشین و خودروی خود بدهد، اوست که وقتی معلم «ترمه» برای به دادگاه شهادت می‌آید و از او می‌پرسد که چی چیزی به دادگاه بگوید که برای «نادر» بد نشود، اما «سیمین» می‌گوید، به نظر من واقعیت را بگویید.

    *وجه تسمیه فیلم جدایی نادر از سیمین

    این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: در حالی که در فیلم نشان داده می‌شود که این «سیمین» است که می‌خواهد از «نادر» جدا شود، اما نام فیلم «جدایی نادر از سیمین» است که این نامگذاری امری تناقض آمیز نیست، بلکه کاملاً در خدمت خط اصلی داستان یعنی نامساعد بودن شرایط جامعه ایران برای زندگی اخلاقی و ضرورت خروج از ایران است که مدعای «سیمین» است که در کش و قوس‌های داستانی فیلم نیز ظاهراً اثبات می‌شود. بنابراین آن کسی که برخلاف ظاهر فیلم و در واقع در حال جدا شدن است، «سیمین» نیست، بلکه نادر است که از راه منطقی و درستی که «سیمین» نشان می‌دهد، جدا می‌شود و می‌خواهد در ایران بماند.

    * «جدایی نادر از سیمین» بدون دخترم هرگز ایرانی که گل درشت نیست

    وی ادامه داد: در واقع مضمون اصلی فیلم «جدایی نادر از سیمین» با مضمون فیلم ضد ایرانی «بدون دخترم هرگز» یکی است؛ یعنی هر دو می‌گویند، ایران جای زندگی نیست و هر دو به دنبال خروج از ایران هستند، با این تفاوت که آن فیلم پیامش گل درشت است و موجب مقاومت مخاطب ایرانی می‌شود، اما «جدایی نادر از سیمین» در بافتی دراماتیک و با ظرافت هنری چنین پیامی را به مخاطب القاء می‌کند، تفاوت دیگر این است که در فیلم «بدون دخترم هرگز» تمرکز اصلی در نامناسب بودن ایران برای زندگی بر روی حکومت بر سر کار آمده بعد از انقلاب است، اما در «جدایی نادر از سیمین» تمرکز بر وضعیت جامعه ایران است و چندان حکومت ایران مورد نظر نیست.

    * لایه فکری و معرفتی فیلم؛ ترجیح شکاکیت بر یقین

    امینی ابراز داشت: غیر از لایه اجتماعی، فیلم دارای لایه فکری و معرفتی نیز می‌باشد که به نوعی در پیوند با لایه اجتماعی نیز می‌باشد، فیلم «جدایی نادر از سیمین» در مناسبات معرفتی بر ترجیح شکاکیت بر یقین متمرکز است، در واقع می‌خواهد بگوید، مشکلات اجتماعی جامعه ایران، ریشه معرفت شناسانه دارد، تنازع، درگیری و ستیزش در فیلم در جایی شکل می‌گیرد که «راضیه» مطمئن و یقین دارد که عامل سقط جنین او «نادر» است، اما زمانی که به این مسئله تردید می‌کند و شک می‌کند، چالش‌ها فرو می نشیند، نادر نیز زمانی که مطمئن است که مشکلات پیش آمده برای پدرش در اثر سهل انگاری «راضیه» در نگه‌داری اوست، از او شکایت می‌کند و دور تازه‌ای از تنش‌ها و ستیزش‌ها با شکایت وی آغاز می‌شود، اما زمانی که پزشک از او می‌خواهد تا آثار ضرب و کبودی بدن پدرش را نشان دهد، نادر که در حال بالا زدن لباس پدر است، با شک کردن در این مسئله که شاید آثار کبودی مربوط به سهل‌انگاری «راضیه» نباشد و مربوط به اتفاقات پیش از آن باشد، از شکایت خود صرفنظر می‌کند و با این شکاکیت منازعه خاتمه می‌یابد.
    وی افزود: کارگردان برای پیش بردن پیام ترجیح شکاکیت بر یقین، موقعیت‌های یقین ساز در داستان را مکتوم نگه می‌دارد، «راضیه» بعد از تصادف و حادثه اول سراغ دکتری رفته بود که معلم ترمه به او معرفی کرده بود و حادثه دوم یعنی برخورد «نادر» با او بعد از مراجعه وی از پزشک انجام شده بود، بنابراین «راضیه» نیاز به شک کردن و تردید نداشت، زیرا با مراجعه به پزشکی پیش از حادثه دوم به آن مراجعه کرده بود، می‌توانست یقین کند که عامل سقط جنین حادثه اول یعنی تصادف یا حادثه دوم یعنی خشونت «نادر» بوده است، اما کارگردان این مسئله را در داستان خود مکتوم می‌گذارد تا پیام ترجیح شکاکیت بر یقین را پیش ببرد.
    این فعال فرهنگی اظهار داشت: این لایه معرفتی مقوم لایه اجتماعی است، چرا که این نوع معرفت شناسی نسبی‌گرا و یقین گریز معرفتی تئوریزه شده در مغرب زمین است که عامل تساهل و مدارا و عدم خشونت معرفی می‌شود و بر عکس معرفت شناسی متکی بر یقین که معرفت شناسی ایدئولوژیک تلقی می‌شود، به دلیل ادعای در اختیار داشتن حقیقت و نفی دیگران به عنوان باطل، همواره منازعه برانگیز و خشونت آفرین است.

    * جامعه شناسی و روانشناسی برخی مخاطبان فیلم

    وی افزود: عدم مقاومت در برابر پیام فیلم در دو دسته مخاطب، شامل «مخاطب عام» که هر شهروند ایرانی را در بر می‌گیرد و نیز «مخاطب مذهبی» در دسته دوم نیازمند تحلیل جامعه شناختی و روانشناسی است، «مخاطب عام» به سبب خصلت جادویی سینما که موجب برخورد غیر فعال مخاطب می‌شود و ارائه تصاویر پی در پی و طرح موضوعات گوناگون و پشت سر هم نمی‌تواند بر کلیت فیلم در هنگام تماشای فیلم احاطه پیدا کند، در فیلم «جدایی نادر از سیمین» نیز به همین دلیل، سکانس نخستین فیلم که فرضیه اصلی فیلم در آن بازگو می‌شود در پس حوادث پی در پی نشان داده شده در فیلم از ذهن مخاطب جدا می‌شود و مخاطب منفصل از آن به فیلم توجه می‌کند و فیلم «جدایی نادر از سیمین» را فیلمی صرفاً ضد دروغ می‌پندارد.
    امینی تصریح کرد: در حالی که این مسئله دروغ در فیلم به عنوان نماد بی اخلاقی در خدمت فرضیه اصلی داستان است که وضعیت جامعه ایران به شکلی است که موجه‌ترین گروه‌ها و طبقات اجتماعی که می‌خواهند اخلاقی زندگی کنند، نمی‌توانند و این وضعیت بد که بوجود آورنده آن تک تک ما شهروندان ایرانی هستیم، اصلاح پذیر نیست و تنها راه خروج از ایران است که می‌بینیم بعد از این حوادث در سکانس پایانی که باز صحنه دادگاه برای طلاق است، در باور «سیمین» نه تنها خللی پیش نیامده است بلکه او را مصمم‌تر کرده است و فرزندش «ترمه» را نیز با وی و با عقیده وی همراه کرده است.
    وی گفت: اما «مخاطب مذهبی» چرا در برابر فیلم مقاومت نمی‌کند، دلیل مضاعف دیگری نیز دارد، «مخاطب مذهبی» نیز فیلم را قطع نظر از فرضیه اصلی و روح کلی فیلم که در سکانس نخست بیان شده است، می‌بیند و تحلیل می‌کند، مخاطب مذهبی چالشی را که متوجه کلیت جامعه ایران است، را در مناقشه و تضاد بین دو طبقه اجتماعی متفاوت یعنی طبقه سنتی مذهبی و نیز طبقه مدرن محدود می‌کند و از این زوایه به آن می‌نگرد، در واقع حجم بالای سکانس و پلان‌ها که روایتگر نزاع بین «نادر» و «راضیه» و شوهر اوست، این تصور در مخاطب مذهبی پدید می‌آورد که نزاع اصلی در فیلم بین دو طبقه مذهبی و مدرن است و این استرس و اضطراب را دارد که نکند در نهایت فیلم با غلبه طبقه مدرن بر طبقه سنتی پایان یاید و چون چنین نمی‌شود و «راضیه» در نهایت از خوردن قسم دروغ به دلایل شرعی اجتناب می‌کند، مخاطب مذهبی نفس راحتی می‌کشد و خیالش به نوعی آسوده می‌شود.
    این منتقد فیلم «جدایی نادر از سیمین» بیان دشات: در حالی که مسئله اصلی فیلم تنازع دو طبقه اجتماعی نیست، بلکه کارگردان برای پیش بردن پیام اصلی فیلم خود، موجه‌ترین طبقات اجتماعی در درگیری داستان می‌کند تا در نهایت این جمع بندی را بکند که مشکل جامعه ایران، این گروه اجتماعی یا آن گروه اجتماعی نیست، بلکه مشکل کلیت جامعه ایرانی است که آن چنان از بنیان آسیب دیده و آلوده است که موجه‌ترین طبقات اجتماعی که می‌خواهند اخلاقی زندگی کنند، نیز نمی‌توانند و راهی جز رفتن از ایران برای زندگی اخلاقی ندارند.

    *«جدایی نادر از سیمین» دولتی‌ترین فیلم ضد ایرانی

    وی ادامه داد: نوع مواجهه‌ای که مدیریت فرهنگی کشور با این فیلم داشته است، شاخص روشنی برای وضعیت مدیریت فرهنگی کشور است، فیلم «جدایی نادر از سمین» جز معدود فیلم‌هایی است که بعد از انقلاب، این میزان مورد حمایت ساختار رسمی کشور بوده است، در جشنواره فیلم فجر بیست و نهم که برگزارکننده آن معاونت سینمایی وزارت ارشاد و آقای شمقدری است، با وجود برخی از افراد در هیأت داوران جشنواره مانند آقایان «حسن عباسی» و «ابولقاسم طالبی» این فیلم در بسیاری از رشته‌ها نامزد سیمرغ و در حوزه‌های فیلمبرداری، صدابرداری و خصوصاً بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه صاحب سیمرغ بلورین شد.
    امینی اذعان داشت: این فیلم همچنین در مراسم تجلی اراده ملی از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و نیز ستاد دیه کشور تقدیر می‌شود و جایزه دریافت می‌کند، آقای شمقدری حضور این فیلم در «جشنواره برلین» را نتیجه رایزنی خود با مسئولان جشنواره برلین و موافقت خود با حضور این فیلم در جشنواره برلین بیان می‌کند که این فیلم در جشنواره برلین خرس طلایی بهترین فیلم و خرس نقره‌ای بازیگری را دریافت می‌کند، معرفی این فیلم به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران به جایزه آکادمی اسکار از طرف معاونت سینمایی ارشاد از دیگر حمایت‌های دولتی از این فیلم است، چرا که معرفی فیلم‌ها در جایزه اسکار تنها از طریق دولت‌ها امکان پذیر است و بر خلاف دیگر جشنواره‌ها فیلمساز مستقیماً نمی‌تواند فیلم خود را در مسابقه شرکت دهد.
    وی افزود: این حمایت‌ها در بخش معرفی و تبلیغ و فروش فیلم نیز انجام شد، صدا و سیما 100 تیزر تبلیغاتی رایگان برای فیلم در زمان اکران آن پخش کرد که غیر از تبلیغات زیادی است که درباره این فیلم در برنامه سینمایی هفت انجام شد و اکنون نیز ادامه دارد، برنامه زنده «پارک ملت» که سئوال بهترین فیلم بعد از انقلاب اسلامی را به مسابقه پیامکی گذاشته بود، تلاش کرد تا از طریق منتقدی که به برنامه دعوت کرده بود، القاء کند که فیلم «جدایی نادر از سیمین» بهترین فیلم بعد از انقلاب اسلامی بوده است، «سازمان فرهنگی هنری شهر داری تهران» مراسم تجلیل از فیلم و کارگردان آن را با حضور رییس سازمان برگزار کرد.

  11. #10
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نظر جمال شورجه درباره جدایی نادر از سیمین

    فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی فرهادی در جشنواره مطرح شده است و توجهاتی به آن شد که این را نمیتوان کتمان کرد ولی با چه عنوان و با چه انگیزه هایی ، بحث در موردش زیاد است.
    جمال شورجه در گفت و گو با همراهان نیوز گفت: جشنواره ها سیاست گذاری هایی دارند که فیلم را براساس آن سیاست گذاری ها می پذیرند یا مورد توجه قرارمی دهند، در عرض این سی ساله فیلم هایی به جشنواره رفتندو مطرح شدنداما باید پرسید کدام یک از آنها اقتدار ایران و توانمندی واستحکام جمهوری اسلامی ایران را به تصویر کشیده اند! اگر یکی از این ها این طور باشد من خودم از سینمای ایران کناره گیری می کنم

    این کارگردان سینما گفت: آیا یک فیلمی در مورد جنبش وال استریت ساخته شده است ؟اما شاهد هستیم همه فیلم های اروپایی در جهت اهداف آنها ساخته می شود که جای بسی تامل است

    جمال شورجه با اشاره به اینکه برخی قصد انتقام دارند نه انتقاد افزود: :البته این نمونه فیلم ها مشکلات جامعه را بیان میکند که مسئولین را زنده میکند البته انتقاد با انتقام فرق میکند لذا بعضی ها می خواهند از حکومت انتقام بگیرند ولی بعضی از فیلم ها قصد نقد دارند که باعث می شود ناملایماتی که در جامعه ما وجود داردبه گوش مسئولین حکومت و مجلس و... برسد تا به آن توجه کرده و بها داده شود.

    این نوع فیلم ها که انتقاد های سازنده در آن است باعث آن می شود که مسئولین ما به یک سری آگاهی ها برسند و رفع نقص بکنند ولی ما اگر آن را در خارج از کشور مطرح کنیم مخصوصا در کشور هایی که با ما خصومت دارند این را بر علیه حکومت ما استفاده می کنند.

    ما نباید به این نوع فیلم ها که مصرف داخلی دارد مجوز خارج شدن بدهیم چرا که ممکن است فیلم ساز با نیت درست فیلم بسازد اما از آن سو استفاده کنند

    وی در آخربا اشاره به شبکه نمایش افزود: برنامه های این شبکه تعداد قابل توجهی از مخاطبین ماهواره ها را کم می کند

    قرار است این شبکه تولیداتی هم داشته باشد که باید بودجه اختصاص داده شود و نظارت خوبی داشته باشند به طور کلی ما باید فیلم های ایرانی را نمایش دهیم که نیازی به فیلم های خارجی نداشته باشیم

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرامافیای غرب ازتماشای«جدایی نادرازسیمین»لذت می‌برد؟
    توسط vorojax در انجمن اخبار مرتبط با فیلم ، صوت و محتوای صدا سیما
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 20-01-2012, 15:20
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-05-2011, 17:24
  3. «جرم» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم را به پرواز درآورد...
    توسط Redemption در انجمن اخبار مرتبط با فیلم ، صوت و محتوای صدا سیما
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 18-02-2011, 20:02
  4. بررسي منابع روايات علائم ظهور
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:50
  5. مهدويت ، غيبت و انتظار در فرق اسلامي
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:47

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه