بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از عزیزان گاهی گله می کنن : ما نمیخوایم گناه کنیم . بعضی وقتا هم هیچ احتیاجی به گناه نداریم اما نمیدونیم چی میشه یهویی به خودمون که میائیم می بینیم گناه کردیم . بعد از انجام گناه بشدت پشیمون میشیم و از کاری که انجام دادیم نادمیم و خودمون رو سر زنش می کنیم . ما دوست نداریم نافرمانی خدا رو بکنیم اما واقعا بعضی وقتا نمیدونیم چی میشه که گناه می کنیم .
با توجه به این فرمایش دوستان و از اونجایی که این مساله مبتلا به هست و خیلی از جاها به عنوان مشکلِ دوستان بیان میشه ،مناسب دیده شد به فرایندی که شکل می گیره تا یک اراده محقق بشه اشاره ای بشه .
************************************************** ******
مراحل شکل گیری یک اراده ( مثلا اراده ی انجام یک کار گناه ) :
علم داشتن به اون کار گناه
تصور اون کار گناه
تصدیق اون کار گناه
شوق به سوی اون کار گناه
شوق اکید به سوی اون کار گناه
اراده ی اون کار گناه
( مراجعه شود به منطق استاد مظفر - کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی - حقائق الاصول - و کتاب اصول مرحوم فاضل لنکرانی )
حالا یه کوچولو میخوایم بررسی کنیم ببینیم این مراحل چی هستن و چطور شکل میگیرن .
طبعا برای توضیح احتیاج به یک مثال داریم تا در قالب مثال توضیح بدیم . از اون جایی که توضیح گناه ، خودش گناه هست و اشاعه ی
فحشاء خواهد شد ، بنده برای توضیح ، یه کار خوب رو مثال میزنم . چون فرقی نداره و این مراحل در همه ی اعمال ( چه خوب و چه
بد ) وجود داره .
توضیح مراحل :
1-علم داشتن به کار : مثلا یه شخصی میدونه یه امام رضا هستمشهد گنبد و بارگاه داره . میدونه خیلی مهربون هست .میدونه
هر کسی به زیارتش بره خیلی از آثار دنیوی و برزخی و اخروی شامل حالش میشه .میدونه هر وقتی بره زیارت ، آقا تحویلشون
میگیره .
2-تصور اون کار : وقتی علم پیدا کرد ،مثلا یه حدیثی در مورد زیارت آقا خوند یا یه سخنرانی شنید یا تلویزیون حرم آقا و زائراش رو
مشاهده کرد ،تصور میکنه که خودش رفته اونجا و توی ذهنش میاره که توی اون فضا قرار گرفته و به زیارت آقا رفته و داره ضریح رو زیارت
میکنه و جامعه میخونه داره با آقا شیرین زبونی میکنه و حرف میزنه و آقا جان هم داره بهش گوش میده .که توی عرف بهش میگن فکر
کردن .
3-تصدیق اون کار:وقتی علم پیدا کرد و تصور کرد و آثار مثبت یا به ظاهر مثبت کار رو تصور کرد ، شروع میکنه به تصدیق اون کار .مثلا
با خودش میگه : بله ؛ چه خوبه آدم زیارت امام رضا بره هم زیارت هست ،هم توی دنیا به چیز هایی میرسه و هم توی آخرت .هم
ارتباط با امامش برقرار میکنه و نورانی میشه و هم از نظر روحی و معنوی بالا میره .وقتی به این آثار توجه میکنه ، اون ها رو تصدیق
میکنه و مرحله سوم شکل میگیره.
4-شوق به سوی اون کار:وقتی آثار زیارت رو تصدیق کرد شوق پیدا میکنه که حتما زیارت آقا جان مشرف بشه . و در دلش شعفی
برپا میشه.
5-شوق اکید به سوی اون کار :بعد از شوقی که پیدا کرد ، و شعف در دلش به پا شد به نوعی عاشق اون کار میشه و قوای
جسمی و روحی رو بسیج میکنهبرای اراده و انجام اون کار.
6-اراده ی اون کار: وقتی مراحل پنجگانه ی بالا طی شد ، فرد اراده میکنه که امام رضا رو زیارت کنه . برای همین اعضای فرمانده
بدن ( مغز ) به اعضای کاربر ( جوارح ) دستور میده تا برن و مقدمات انجام اون کار رو فراهم کنن . اینجاست که فرد میره بلیط قطاری
،هواپیمایی،اتوبوسی و ... تهیه میکنه که بره مشهد زیارت امام رضا علیه السلام ( روحی و جوارحی له الفداء )
************************************************** *************
کار گناه هم دقیقا همین شکل هست . فردی علم به کار گناهی پیدا میکنه . بعد اون گناه رو توی ذهنش تصور
میکنه . بعد شیطون میاد به کمکش و بهش میگه فلان لذت رو داره فلان اتفاق خوب برات میفته و ... حتما
انجامش بده و اون فرد تصدیق میکنه این گناه رو .بعد به اون گناه شوق پیدا میکنه و بعد شوق اکید و شعف در
درون دلش ایجاد میشه و بعد از اینهاست که بیچاره میشه و اراده ی اون کار گناه رو میکنه .
وقتی گناه رو انجام داد و تموم شد و ارضا شد و عقلش سر جا برگشت ، با خودش فکر میکنه که این گناه چه
سودی برای من داشت و میبینه تموم مراحل شش گانه گول شیطون رو خورده و براش آثار مثبت کاذب ایجاد کرده
که این مراحل رو طی کنه و به اراده برسه . حالاست که پشیمون میشه و نادم میشه و خودش رو به خاطر
نافرمانی خدا سرزنش می کنه .
بله دوستان ؛
با توجه به مطالب بالا جواب اون عزیزان به این شکل هست :
اگه از همون اول به گناه فکر نشه و تا به ذهن اومد سریع از ذهن دور بشه ، و کار به مراحل بعدی کشیده نشه ، به هیچ عنوان گناهی انجام نمیشه .
مشکل اینجاست که به گناهان توی ذهن فکر میشه و برای گناهان اثرات مثبتی در نظر گرفته میشه .
- هر کدوم از مراحل بالا که طی میشه عقل ضعیف تر میشه و احتمال انجام گناه بالا میره .
- کسانی که گناهی رو زیاد تکرار میکنن مراحل ششگانه بالا سریع تر از دیگران براشون طی میشه به طوری که یه وقتی میرسه بین تصور و اراده هیچ فاصله ای نیست و طرف تا تصور گناه میکنه سریع انجامش میده . برا همینه فرموده اند :« اصرار بر گناهان صغیره نکنید » . چون وقتی عادی شد دیگه انسان نمیتونه براحتی ترکش کنه .
مطالب در این زمینه بسیار زیاد هست و ظرافت های خیلی زیادی داره . برای اینکه حوصله بزرگواران سر نره به همین مقدار بسنده می کنیم .
یا علی مدد