گفتار أميرالمؤمنين عليه السّلام راجع به توحيد
در كتاب «أسرار الصّلوة» مرحوم عارف صمداني و عالم ربّاني حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي رضوانُ الله عليه فرمايد:
قوله عليه السّلام: أَنَّهُ مَا نَظَرْتُ إلَي شَيْءٍ إلَّا وَ رَأَيْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ.[26]
«گفتار (حضرت أميرالمؤمنين) عليه السّلام است كه: به هيچ چيزي نظر نكردم، مگر آنكه قبل از آن چيز و بعد از آن چيز و با آن چيز خدا را ديدم.»
و نيز در رسالۀ «لقاءُ الله» فرمايد: و امام صادق عليه السّلام مي فرمايد:
مَا رَأَيْتُ شَيْئًا إلَّا رَأَيْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ [27].
وليكن مرحوم صدرالمتألّهين رضوانُ الله عليه گويد: از أميرالمؤمنين عليه السّلام نقل شده است كه او گفته است:
مَا رَأَيْتُ شَيْئًا إلَّا وَ رَأَيْتُ اللَهَ قَبْلَهُ. وَ رُوِيَ: مَعَهُ وَ فِيهِ [28]و [29]
«من چيزي را نديدم مگر آنكه قبل از آن خدا را ديدم. و نيز روايت شده است كه: قبل از آن و با آن و در آن خدا را ديدم.»
ياريست مرا وراي پرده
حسن رخ او سزاي پرده
عالم همه پردۀ مصوَّر
أشيا همه نقشهاي پرده
اين پرده مرا ز تو جدا كرد
اينست خود اقتضاي پرده
نيني كه ميان ما جدائي
هرگز نكند غِطاي پرده [30]
آري، چون سالكان راه لقاء خدا با قدم همّت در اينداده غير از لقاي حضرت محبوب چيزي را نشناسند، و مقصد و مقصود و هدف و معبود خود قرار ندهند، و از درجات اخلاص برآيند تا به مقام مخلَصين و مقرّبين فائز گردند، و با پاي اصطبار و مجاهدۀ با نفس، از همۀ چيزها بگذرند و از ما سِوي الله چشم پوشند؛ آنها با همه چيز و قبل از همه چيز و بعد از همه چيز خدا را ببينند.
دلي كز معرفت نور و صفا ديد
ز هر چيزي كه ديد اوّل خدا ديد
هُوَ الاوَّلُ وَ الاخِرُ وَ الظَّـٰهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ. [31]
«اوست اوّل و آخر، و ظاهر و باطن، و او به همۀ چيزها داناست.»
اينجاست كه از آن شراب ملكوتي نصيب هر كس گردد، و
فكرش را از مستي هواي نفس برهاند و به مستي لقاء خدا و اولياي خدا بگرداند، اين معني براي او مشهود ميگردد كه:
وَ سَقـٰهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا. [32]
از سقاهم ربّهم بين جملۀ ابرار مست
وز جمال لايزالي هفت و پنج و چار مست
تن چو سايه بر زمين وجان پاك عاشقان
در بهشت عدن تَجري تحتها الانهار مست
خود چهجاي عاشقان كز جام توحيد خدا
كوه و صحرا و جبال و جملۀ اشجار مست [33]
[26] ـ «أسرار الصّلوة» ص 65
[27] - لقاء الله خطي ص 7
[28] أسفار أربعه» طبع سنگي، ج 1، ص 26؛ و طبع سربي، ج 1، ص 117
[29] ـ « ـ مرحوم سبزواري در حاشيه خود بر «شرح منظومة» خود در ص 66، از طبع ناصري، راجع به كيفيّت تقوُّم معلول به علّت گويد:
و هو متقوّمٌ بها ] أي بالعلّة [ أيْ ليستِ العِلّةُ خارجةً عنه بحيثُ لا مرتبةَ لهُ خاليةً عنها. و لا ظهورَ له خالياً عن ظهورِها، بل الظّهورُ لها أوّلاً و له ثانيًا كما قالَ عليه السّلامُ: ما رَأَيْتُ شَيْئًا إلاّ وَ رَأَيْتُ اللَهَ قَبْلَهُ. و قالَ: داخِلٌ في الاشْيآءِ لا بِالْمُمازَجَةِ، وَ خارِجٌ عَنِ الاشْيآءِ لا بِالْمُزايَلَةِ. و أيضًا: لَيْسَ في الاشْيآءِ بِوالِجٍ، وَ لا عَنْها بِخارِجٍ. و أيضًا: مَعَ كُلِّ شَيْءٍ لا بمُقارَنَةٍ، وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْءٍ لا بمُزايَلَةٍ. و أيضًا: داخِـلٌ في الاشْيآءِ لا كَدُخولِ شَيْءٍ في شَيْءٍ، خارِجٌ عَنِ الاشْيآءِ لا كَخُروجِ شَيْءٍ عَنْ شَيْءٍ. و أيضًا: تَوْحيدُهُ تَمْييزُهُ عَنْ خَلْقِه، وَ حُكْمُ التّمِيزِ بَينونَةُ صِفَةٍ لا بَيْنونَةُ..عُزْلَةٍ. و بالجُملة هذا مُتواترٌ بالمَعني.ـ انتهي.
[30] ـ «مفاتيح الإعجاز» ص 60
کتاب معاد شناسی / جلد پنجم
صفحه 30
حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدسسره