به نام خدای که عاشق ترینه عاشقاست
یا بهترین شروع:
بسم الله الرحمن الرحیم
می خواستم قبل از رفتنم از این دنیایی پر درد وصیت نامه ای بنویسم تا غافلگیر نشوم و بدون وصیت از ابن دنبا نروم.
اره دوستان من دارم میرم و از مرگم خبر دارم غصه نمیخورم چون این قصاصه اخه میگن قصاص زندگی مرگ است.
البته حسرت میخورم که که چه کارای که میتونستم انجام بدم اما ندادم.مستونستم به چه کسایی کمک کنم اما نکردمو
میتونستم دل کسی رو شاد کنم اما نکردم.
میتونستم دست افتاده ای رو بگیرم اما فقط به فکر خودم بودم.
جوری کار میکردم که از خدا غافل میشدم چرا دروغ بگم گاهی فراموششم میکردم.پول جمع میکنیم اما بادمون میره این وسیله دست ماست تا عاقبت بخیر بشیم اما فقط برای جهنم هیزم میخریم.
انچنان عصبانی میشدم سر امور این دنیا که انگار تاهمیشه اینجاییم.
خدایا ببخشید که غافل بودم و نادان .
اره الان که فهمیدم دیگه وقتی ندارم حرص دنیارو نمیزنم غم دنیارو به دلم راه نمیدم.
کمک میکنم به ادما حتی اگه احمق فرضم کنن.اره دنبال اینم که کسی کمک بخواد تا تمام تلاشمو بکنم.دل کسی رو شاد کنم.دردی از دردمندی کم کنم.
اره از وقتی فهمیدم دیگه وقتی ندارم تغییر کردم.
اخه من الان 25سالم هست امروز فهمیدم زمانی ندارم نهایتش 40-50سال دیگه که فکر نکنم زیاد دور باشه.
اخه هرروز دارم بهش نزدیکتر میشم...