بسم الله الرحمن الرحیم
حجت بر اهل معاملت و برهان ارباب مشاهدت، امام اولاد نبی و گزیده نسل علی ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب کرم الله وجهه و رضی عنهم
و نیز گویند لقب وی را باقر خواندندی، مخصوص بود، وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای، عزّ و جلّ وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور
و گویند ملکی وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو. چون به نزدیک وی اندر آمد از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید، گفتند: «ایّها الملک قصد هلاک وی داشتی، ترا با وی دیگرگونه دیدیم، حال چه بود؟» گفت:«چون وی به نزدیک من اندر آمد، دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی، و مرا می گفتند که: اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلام کنیم
محجوب را قرب ممنوع است
و از وی روایت آرند که وی گفت اندر تفسیر کلام خدای، عزّ و جلّ:«فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، قال:«من شغلک عن مطالعة الحقّ فهو طاغوتک.» باز دارندۀ تو از مطالعت حقّ طاغوت توست. نگر به چه چیز محجوبی، بدان چیز باز مانده ای و آن حجاب توست
به ترک آن حجاب گوی تا به کشف اندر رسی. و محجوب ممنوع باشد و ممنوع را نباید که دعوی قربت کند[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
مناجات
و از خواصّ وی یکی روایت کند که:چون از شب لختی برفتی و وی از اوراد فارغ گشتی ، آواز برگرفتی به مناجات و گفتی: «الهی و سیّدی، شب اندر آمد و ولایت تصرّف مملوکان به سرآمد و ستارگان بر آسمان هویدا شدند و خلق بجمله بخفتند و ناپیدا شدند. صوت مردمان بیآرامید و چشمشان بخفت، و از در بنوامیّه رمیدند و با یستهای خود نهفت، و بنوامیّه درهای خود اندریستند و پاسبانان برگماشتند، و آنان که بدیشان حاجتی داشتند حاجت خود فروگذاشتند
بار خدایا، تو زنده ای و پاینده، و داننده ای و بیننده، غنودن و خواب بر تو روا نیست، و آن که تو را بدین صفت نشناسد هیچ نعمت را سزا نیست. ای آن که چیزی تو را از چیز دیگر باز ندارد، و شب و روز اندر بقای تو خلل نیارد. درهای رحمتت گشاده است و مواید نعمتت نهاده است. اجابتت سزای آن که دعا کند و نعمتت برای آن که ثنا گوید
تو آن خداوندی که ردّ سائل بر تو روا نباشد، آن که دعا کند از مومنان، و بر درگاهت سائل را باز دارنده ای نباشد از خلق زمین و آسمان. بار خدایا، چون مرگ و گور و حساب را یاد کنم، چگونه دل را به دنیا شاد کنم؟ و چون نامه را یاد کنم، چگونه با چیزی از دنیا قرار کنم؟ و چون ملک الموت را یاد کنم، چگونه از دنیا بهر پذیرم؟ پس از تو خواهم؛ از آنچه ترا دانم، و از تو جویم؛از آنچه ترا می خوانم: راختی اندر حال مرگ بی عذاب، و عیشی اندر حال حساب بی عقاب
این جمله می گفتی و می گریستی. تا شبی وی را گفتم:« ای سیّدی و سیّد آبائی، چند گریی و تا چند خروشی؟» گفت:«ای دوست، یعقوب را یکی پسر گم شد چندان بگریست تا چشمهاش سفید گشت، و من هژده کس را با پدر خود – یعنی حسین و قتیلان کربلا – گم کرده ام، کم از آن باری که بر فراق ایشان چشمها سفید کنم؟[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] سوره بقره،آیه ۲۵۶٫
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]. هجویری، کشف المحجوب، تصحیح دکتر عابدی، ص ۱۱۳و۱۱۴ .
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]. عارف هجویری،کشف المحجوب،ص۱۱۳و۱۱۶ .
منبع : [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]