صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 2345678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 111 به 120 از 156

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: ریشه‌های تخریب یک تکلیف مدار!

  1. #111
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    آقا صحبتهایی در دیدار با دانشجویان داشتند. بحث تکلیف گرایی و نتیجه گرایی، آرمان خواهی و واقع گرایی و ...
    یه بحث هم داشتند که تاکید کردند این اختلاف نظرها و اختلاف برداشتها موجب ایجاد کدورت و دشمنی نشه.
    امیدوارم همه بتونیم به تمام صحبتهاشون عمل کنیم.
    ویرایش توسط hejran8 : 30-07-2013 در ساعت 04:37

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #112
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    تیتر رجانیوز : "در هر شرایطی، با نگاه واقع بینانه به دنبال آرمانها باشید/در جلسات خصوصی می گویند تقلبی رخ نداده چرا عذرخواهی نمی*کنند/انسانی که براساس تکلیف عمل می*کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس خسارت و پشیمانی نمی*کند" [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    صحبت اصلی آقا : "انسانی که برای رسیدن به نتیجه براساس تکلیف عمل می کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس پشیمانی و خسارت نمی کند."

    می بینید کلا معنا تغییر کرد! این تحریف و تقطیع صحبت رهبری نیست؟!
    ویرایش توسط hejran8 : 30-07-2013 در ساعت 05:27

  4. #113
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    رد نظریه مبهم تکلیف‌گرایی صرف با سخنان قاطع رهبری

    سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و نخبگان را باید راهگشای یکی از چالشی‌ترین بحث‌های حال حاضر در بین جوانان انقلابی دانست. یکی از چالش‌هایی که در چند سال اخیر بین جوانان مومن و حزب اللهی رسوخ پیدا کرده است، رابطه واقع نگری و آرمان‌گرایی می‌باشد. در واقع می‌توان این چالش را به وجود یا عدم وجود تقابل بین مصلحت اندیشی و آرمانگرایی نیز تعبیر نمود. رهبر معظم انقلاب، این رابطه را این‌گونه تشریح کردند:

    «در موضوع نسبت آرمانگرایی با واقعیات، ما هم آرمانگرایی را کاملاً تأیید می کنیم و هم دیدن واقعیات را. آرمانگرایی بدون دیدن واقعیات، به خیال‌پردازی و توهم منجر خواهد شد ... توقع من از دانشجویان عزیز این است که همواره و در هر شرایطی، با نگاه واقع بینانه به دنبال آرمان‌ها باشند.»




    البته این سخنان مقام معظم رهبری مسبوق به سابقه نیز می‌باشد، ایشان سال‌ها پیش از این نیز، رابطه مصلحت اندیشی و آرمانگرایی را به درستی اینگونه تبیین نمودند:

    «بعضى خیال مى کنند که «مصلحت» در مقابل «حقیقت» است؛ در صورتى که مصلحت هم یک حقیقت است؛ کما اینکه حقیقت هم مصلحت است. اصلًا حقیقت و مصلحت از هم جدا نیستند. مصالحِ پندارى و شخصى است که بد است. وقتى مصلحت شخصى نیست، وقتى مصلحتِ مردم و مصلحتِ کشور است، این مى شود یک امر مقدّس، یک امر خوب، یک چیز عزیز؛ چرا ما باید از آن فرار کنیم؟ لذا من این را واقعاً مصلحت نمى دانم.»

    همانطور که از کلام رهبری هویداست، ایشان نه تنها مصلحت اندیشی صرف را غلط می‌شمارند، بلکه آرمانگرایی مطلق را نیز متوهمانه و خیال‌پردازانه لقب می‌دهند تا به همگان نشان دهند این دو در کنار هم مثمر ثمر هستند. در واقع رهبری آرمانگرایی را مفید می‌دانند که با توجه به واقعیات و مصلحت اندیشی‌ها باشد.ایشان در جایی دیگر این مسئله را این‌گونه بیان می‌کنند:

    «این تقابل حقیقت و مصلحت جزو آن حرفهاى محکم نیست. خود مصلحت هم یکى از حقائق است. اینجور نیست که هرچه اسم مصلحت رویش بود، این یک چیز منفى اى باشد. بعضى اینجور خیال مى کنند: آقا مصلحت اندیشى مى کنید؟ خوب، بله، گاهى انسان مصلحت اندیشى مى کند. خود مصلحت اندیشى یکى از حقائقى است که باید به آن توجه داشت؛ این جزو مسلّمات و واضحات اسلام است.»

    نکته حائز اهمیت دیگر در سخنان رهبری، مقطع زمانی این سخنان است. ایشان پیش از این رابطه‌ی تکلیف‌مداری و دنبال نتیجه بودن را تشریح نموده‌بودند، اما اصرار ایشان بر تفسیر این مقوله در این زمان را شاید بتوان در خصوص انتخابات ریاست جمهوری چندی پیش و تفسیرهای غلطی که از سخن امام راحل ارائه شد، دانست. در انتخابات اخیر برخی از گروه های سیاسی با تمسک ظاهری جستن به اندیشه حضرت امام(ره) مبنی بر اینکه "ما به دنبال تکلیف هستیم" ، هر گونه مسئولیت نتیجه‌گیری را از خود ساقط کردند و نتیجه آن را نیز دیدند.



    فی المثل آیت الله مصباح یزدی جمله حضرت امام خمینی را این‌گونه تفسیر می‌کند: "پس اگر تکليف شرعي از طريق حکم عقل يا شرع ثابت شد، ما بايد به تکليف عمل کنيم؛ مسئول نتيجه‌اش هم نيستيم. اين، يعني اگر فردا هم انتخاباتي باشد، بايد همان کاري را انجام بدهيم که ديروز کرديم. چرا؟ اولاً: شايد اين دفعه نتيجه بدهد؛ ‌ثانياً: مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ. ما عذري براي كناره‌گيري و ترك تكليف نداريم.»


    اما رهبر معظم انقلاب در دیدار روز قبل خود با خط بطلان کشیدن بر این نظریه، کلام امام را اینگونه تفسیر می‌کنند:

    «آیا این جمله بدین معنا است که امام با وجود آن سختی ها و زحماتی که سالها متحمل شده بودند، دنبال نتیجه نبودند؟ قطعاً چنین چیزی صحیح نیست. تکلیف گرایی صحیح آن است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب براساس تکلیف عمل و از کارهای ضدتکلیف و نامشروع پرهیز کند. انسانی که برای رسیدن به نتیجه براساس تکلیف عمل می کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس پشیمانی و خسارت نمی کند. تکلیف گرایی هیچ منافاتی با دنبال نتیجه بودن، ندارد.»

    از بیانات رهبر انقلاب می‌توان این‌گونه یافت که ایشان؛ برخلاف نظری که تکلیف گرایی و دنبال نتیجه بودن را نافی یکدیگر می‌داند، نه تنها هیچ گونه تناقض ماهوی بین تکلیف‌گرایی و دنبال نتیجه بودن و یا بین آرمانگرایی و واقع‌نگری قائل نیستند، بلکه این دو مقوله را در هم تنیده می‌دانند.

    بدین ترتیب که اگر انسان برای رسیدن به نتیجه بر اساس تکلیف عمل کند و آرمان را با توجه به مصالح درک کند، مسیری که دارای تبعات منفی کمتری است را می‌یابد و در نیل به مقصود نیز موفق‌تر خواهد بود.

    بهتر است افرادی که نظریات آرامانگرایانه بدون لحاظ واقعیت در جامعه اسلامی داشته‌اند و حتی تفسیرهای غلطی از اندیشه امام (ره) ارائه می‌کرده‌اند، با این سخنان آشکار رهبری به مسیر اعتدال و تفکر صحیح رهنمون شوند. گرچه این روزها انتخابات ریاست جمهوری گذشته است و یکی از بزرگترین عرصه‌های اجرایی شدن این تفکر صحیح سپری شده، اما می‌توان به آینده‌ای روشن و به دور از تندی و کجی امید داشت.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  5. #114
    حرفه ای 5227053076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    914
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    خدمت همه دوستان عرض ادب دارم...

    نگاهی به صحبت های علامه مصباح درباره تکلیف و نتیجه:

    رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در تبیین شبهات و ابهاماتی که از این جمله به ذهن می رسد، گفت: یکی از شرایط تکلیف این است که انسان احتمال تأثیر و نتیجه بخش بودن را بدهد به همین دلیل در بحث جهاد می گویند اگر تعداد دشمنان تا دو برابر بود واجب است و در غیر این صورت دیگر واجب نیست.

    همچنین یادآور می شود که ایشان بر همین مبنا گفتند: اگر در انتخابات امر دایر شد بر اصولگرا و اصلاح‌طلب، همه باید بر روی اصولگرا اتفاق کنند و نظرات دیگر خود را کنار بگذارند و بر روی شخصی اجماع کنند که در مقابل آنها رأی داشته باشد. ((92/01/21
    و ایشان در جایی دیگر می فرمایند:
    »با همین نگاه نتیجه محور است که می‌گوییم هرکس کاری کند که موجب اختلال در نظام اسلامی شود حرام است، بنابراین نتیجه عمل هم باید مهم باشد.«


    »اگر ما بتوانيم با عقل خود تا حدودي نتيجه را محاسبه کنيم بايد اين کار را انجام دهيم و اين خود نوعي وظيفه است. «

    ایشان در ادامه در پاسخ به این شبهه و بیان علت این چرا برخی رسیدن به نتیجه را اصل قرار می دهند، گفت: «این تفکر ناشی از آن است که ما خود را علت تامه کارها می دانیم، در صورتی که برای انجام یک کار هزاران واسطه نیاز است که ما یکی از آن اسباب هستیم«. (92/03/01)
    ان شا الله که سایت هایی مثل همین فردانیوز و ... از سر غرض این مطالب رو منتشر نکرده باشند...در این شبهای عزیز، برای هدایتشون دعا کنیم...
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:

    اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
    و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
    امام خمینی

  6. #115
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط 5227053076 نمایش پست ها
    سلام
    خدمت همه دوستان عرض ادب دارم...

    نگاهی به صحبت های علامه مصباح درباره تکلیف و نتیجه:

    ان شا الله که سایت هایی مثل همین فردانیوز و ... از سر غرض این مطالب رو منتشر نکرده باشند...در این شبهای عزیز، برای هدایتشون دعا کنیم...
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    سلام
    اتفاقا سوال من همینه!
    چند جا آیة الله مصباح در این مورد صحبت کردند. مواردی که شما گذاشتید. دو تا اشاره ای که من اوایل بحث داشتم. مواردی که صحبت خود ایشون هست که مقاله ش رو فرستادم.
    یا مثلا این صحبتشون:
    "ما مرد وظیفه ایم، نه به دنبال نتیجه؛ باید ببینیم وظیفه مان چیست، همان را انجام دهیم. نتیجه چه خواهد شد؟ هر چه خدا بخواهد. ممکن است نتیجه همان شود که ما می خواستیم؛ شاید هم خدا مصلحت نداند و خلاف آنچه ما خواستیم، حاصل شود."
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    چطور اینها با هم جمع میشه!
    البته آقای پناهیان و ... هم در مورد تکلیف مداری صحبت می کردند. توضیحات آقا پاسخی قاطع به همه این بحثهاست.

  7. #116
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    راستی دوستان وبسایت[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] (امید حسینی) هک شده ظاهرا!
    آخرین مطلبش هم مقایسه بیانات آقا بود با تحلیل های تکلیف گرایانه.

  8. #117
    حرفه ای 5227053076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    914
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hejran8 نمایش پست ها
    راستی دوستان وبسایت[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] (امید حسینی) هک شده ظاهرا!
    آخرین مطلبش هم مقایسه بیانات آقا بود با تحلیل های تکلیف گرایانه.
    :)

    معلومه یه عده متحجر ناراحت شدند از نوشته هاش... :دی

    کلا حس بحث کردن دیگه نیست جناب hejran8...همین جمله ای که نوشتید:

    "ما مرد وظیفه ایم، نه به دنبال نتیجه؛ باید ببینیم وظیفه مان چیست، همان را انجام دهیم. نتیجه چه خواهد شد؟ هر چه خدا بخواهد. ممکن است نتیجه همان شود که ما می خواستیم؛ شاید هم خدا مصلحت نداند و خلاف آنچه ما خواستیم، حاصل شود."
    مشابه صحبت حضرت امام هست...ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه...اگر نقدی دارید قبل از علامه مصباح به حضرت امام هم وارد کنید...حضرت آقا با تائید این حرف امام ، توجه به نتیجه رو هم مد نظر امام دونستند...پس میبینید که منافاتی با توجه به نتیجه ندارد...

    اون لینکی که تو پست قبلی نوشتم [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] رو حتما بخونید...التماس دعا ... موفق باشید...:)


    بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:

    اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
    و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
    امام خمینی

  9. #118
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط 5227053076 نمایش پست ها
    :)

    معلومه یه عده متحجر ناراحت شدند از نوشته هاش... :دی

    کلا حس بحث کردن دیگه نیست جناب hejran8...همین جمله ای که نوشتید:



    مشابه صحبت حضرت امام هست...ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه...اگر نقدی دارید قبل از علامه مصباح به حضرت امام هم وارد کنید...حضرت آقا با تائید این حرف امام ، توجه به نتیجه رو هم مد نظر امام دونستند...پس میبینید که منافاتی با توجه به نتیجه ندارد...

    اون لینکی که تو پست قبلی نوشتم [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] رو حتما بخونید...التماس دعا ... موفق باشید...:)
    به زودی معلوم میشه. برای تفرقه بین حزب اللهی ها هم میتونن این کار رو کرده باشن! کلا نسبت به دشمن خیلی بدبینم فکر میکنم تمام این اختلافات ما زیر ذره بین اونهاست تا به موقع ازش استفاده کنند.

    از شما هم التماس دعا :)

  10. #119
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hejran8 نمایش پست ها
    راستی دوستان وبسایت[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] (امید حسینی) هک شده ظاهرا!
    آخرین مطلبش هم مقایسه بیانات آقا بود با تحلیل های تکلیف گرایانه.
    آهستان درست شد. هک نشده.

  11. #120
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض برای کسانی که خیال میکنن فرمایشات اخیر حضرت آقا در تضاد با مواضع آیت الله مصباحه



    تبیین عالمانه آیت‌الله مصباح از منطق رهبر انقلاب در بیان نسبت تکلیف و نتیجه دوماه قبل از سخنرانی اخیر رهبری


    آیا ما نباید هیچ توجهی به این مطلب داشته باشیم که کار ما چه نتیجه‌ای را به دنبال دارد؟
    «ما مکلفیم به وظیفه؛ نه نتیجه» یعنی چه؟

    رجانیوز - گروه اندیشه: حضرت آیت‌الله خامنه ای در جلسه روز گذشته دیدار با دانشجویان، یکی از سؤالات خود را اینگونه مطرح کردند: «رابطه تکلیف مداری با دنبال نتیجه بودن چیست؟» ایشان در پاسخ به این سؤال به جمله معروف امام خمینی (ره) که می فرمودند: «ما به دنبال تکلیف هستیم»، اشاره کردند و افزودند: آیا این جمله بدین معنا است که امام با وجود آن سختی ها و زحماتی که سالها متحمل شده بودند، دنبال نتیجه نبودند؟ قطعاً چنین چیزی صحیح نیست.
    به گزارش رجانیوز، آنچه پیش‌رو دارید گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی (دامت‌برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۰۱/۰۳/۹۲ به تبیین این منطق رهبر معظم انقلاب در بیان نسبت تکلیف گرایی و نتیجه گرایی پرداخته است.دارد.
    با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب بر اهمیت توجه صحیح به نسبت میان تکلیف گرایی و نتیجه گرایی، این تبیین عالمانه از منطق رهبر معظم انقلاب توسط علامه مصباح یزدی را در ادامه می خوانید:
    بحث ما در جلسات اخیر درباره مقام رضا بود و در این باره گفتیم با توجه به روایات، مقصود از مقام رضا، رضا به قضای الهی و آن چیزی است که خدای متعال برای بندگانش نصیب و مقدر فرموده است. مقام رضا بالا‌ترین فضیلتی است که در روایات شریف بر آن تأکید شده است. ازاین‌رو شیطان تلاش می‌کند به هر وسیله‌ای انسان‌ها را از رسیدن به آن محروم کند. یکی از راه‌های ساده برای رسیدن شیطان به این مقصود ایجاد شبهات و وسوسه‌هاست. ازاین‌رو در دو جلسه اخیر به طرح برخی از این شبهات و پاسخ به آن‌ها پرداختیم.

    آیا قضا و قدر به معنای رفع تکلیف از انسان است؟

    یکی از این شبهات این است که اگر همه کار‌ها طبق قضا و قدر الهی انجام می‌گیرد ما برای چه باید تلاش کنیم؟ اگر بناست نتیجه کارهای ما بر اساس قضا و قدر شکل گیرد ما اصلا تکلیفی نخواهیم داشت! این شبهه کما بیش از صدر اسلام مطرح بوده و شاید یکی از مسائلی که موجب طرح مباحث کلامی در جامعه اسلامی شد، همین مسأله قضا و قدر است.

    پاسخ شبهه در آیینه روایات

    در نهج‌البلاغه آمده است که بعد از جریان جنگ صفین شخصی به امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه عرض کرد: آیا این جریانی که در جنگ گذشت، طبق قضا و قدر الهی بود؟ حضرت فرمود: بله همه طبق قضا و قدر الهی بود. آن شخص گفت: پس زحمت‌های ما بیهوده بود. حضرت در جواب فرمودند: بسیار اشتباه می‌کنی! تو گمان می‌کنی اگر چیزی بر اساس قضا و قدر الهی رخ دهد، دیگر فعالیت ما در آن تأثیری ندارد؟! اگر چنین باشد ثواب، عقاب، امر و نهی الهی همه باطل خواهند بود! وعده و وعیده‌های الهی هم بی‌معنا خواهد شد!... اما خداوند پیامبران الهی را بیهوده نفرستاده و کتاب‌های آسمانی را عبث نازل نکرده است. ۱ این فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام بهترین دلیل برای این حقیقت است که شمول قضا و قدر بر همه امور به معنای مجبور بودن انسان‌ها و تکلیف نداشتن آن‌ها نیست.

    در این زمینه روایات فراوانی نقل شده است که یکی از غرر این روایات رساله امام هادی صلوات‌الله‌علیه درباره جبر و تفویض، امر بین‌الامرین و مسأله قضا و قدر است که علاقمندان می‌توانند از آن بیانات بسیار عمیق و روشن‌گر استفاده کنند. کثرت این روایات و کتاب‌های فراوانی که بزرگان به صورت مستقل در این باره نوشته‌اند نشان از آن دارد که این مسأله‌ای بحث‌برانگیز و جنجالی بوده و شیطان فعالیت فراوانی در این زمینه داشته است تا مردم را بر سر دو راهی قرار دهد که یا قضا و قدر را منکر شوند و از آثار و مزایای این اعتقاد محروم گردند؛ اعتقادی که نهایتا به توحید افعالی، یکی از بزرگ‌ترین معارف اسلامی می‌انجامد؛ و یا با پذیرش شمول قضا و قدر، در میدان عمل سست شوند و کار خویش را مؤثر ندانند. ازاین‌رو ائمه اطهار علیهم‌السلام بسیار اهتمام داشتند که از یک طرف عمومیت قضا و قدر و نهایتا مسأله توحید افعالی را تثبیت کنند و از طرف دیگر نقش مؤثر ما را در سرنوشت خویش تبیین نمایند.

    یافتن پاسخ از راه دقت در نظام تکوین و تشریع

    در پاسخ به این شبهه، ابتدا باید اعتراف کرد که یافتن بیانی ساده برای این مسأله کاری بسیار سخت است. وجود پیچیدگی‌ها و مشکلات فراوان در این مسأله موجب شده است که حتی در روایات از تفکر درباره قضا و قدر نهی شود. چراکه هر کسی توانایی حل و درک پیچیدگی‌های آن را ندارد. اما برای بیان پاسخی در حد این جلسه باید به نکاتی دقت کرد. یکی از آن نکات این است که برحسب تعالیم اسلامی، نظام هستی به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی نظام تکوین و دیگری نظام تشریع. قضا و قدر حیثیتی در یک سطح عالیتر است که چ‌تر خود را روی همه حوادث پهن می‌کند. بنابراین وقتی ما با مبادی اراده خود کاری انجام می‌دهیم، یعنی کاری را شناختیم و با تفکر، ضرر و منفعتش را سنجیدیم و در ‌‌نهایت آن را اراده کردیم. همه این مبادی از این لحاظ که ممکن‌الوجودند و از خود، وجودی ندارند، نیازمند افاضه الهی هستند. قضا،‌‌ همان مرحله افاضه وجود است.

    به بیان دیگر خدای متعال دو قسم ربوبیت دارد؛ یکی ربوبیت تکوینی و دیگری ربوبیت تشریعی. خدای متعال با علم به رابطه بین افعال و نتایج آن‌ها، بسته به این‌که نتایج افعال به نفع انسان، یا به ضرر او و یا نسبت به او خنثی باشد، به وجوب، استحباب، کراهت، حرمت و جواز آن‌ها حکم می‌کند. مسلما حکم شرعی، هیچ کس را مجبور نمی‌کند و همان‌طور که می‌بینیم بسیاری از احکام الهی به طور کامل اطاعت نمی‌شود. اگر ما مجبور بودیم وضع چنین احکامی لغو و بیهوده بود.

    اما رعایت یا عدم رعایت این احکام، آثار تکوینی خاصی را بر عمل انسان مترتب می‌کند که این آثار، خود از حوادث گذشته اثر می‌پذیرند و در حوادث آینده نیز تأثیر دارند. این روابط، تکوینی هستند و مورد تکلیف ما نیستند. ما مکلفیم تا جایی که در توان و قدرت ماست اوامر و نواهی تشریعی را انجام دهیم. مقصود از قدرت هم قدرت و توان عرفی است، نه عقلی که موجب عسر و حرج هم نباشد (لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا). ۲ اما خواه اطاعت صورت گیرد و خواه معصیت، رفتار ما آثاری در عالم هستی خواهد داشت که طبق نظام دیگری به نام نظام تکوین پدید می‌آیند و این نظام مورد قضای الهی است. قضای الهی در احکام تشریعی به معنای حکم کردن است. وقتی خداوند می‌فرماید: وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ۳ بدین معناست که خداوند حکم کرد که جز او را عبادت نکنید. عبادت در این‌جا به معنا پدیده‌ای در عالم خارج نیست، بلکه مقصود بیان یک تکلیف است. اما عملی که به دنبال این تکلیف انجام می‌گیرد، خواه عمل به تکلیف باشد و خواه ترک آن، آثاری خواهد داشت که چه ما بخواهیم یا نخواهیم، و چه بدانیم یا ندانیم، بر آن عمل مترتب می‌شود. این آثار خود دوگونه‌اند: یکی آثاری است که در دنیا ظاهر می‌شوند؛ مانند فراوان یا کم شدن نعمت‌ها، دفع یا نزول بلا‌ها و...؛ و دیگری آثاری است که پس از مرگ و در قیامت ظاهر می‌گردند. این‌ها آثار تکوینی و مورد قضای تکوینی الهی است و ما باید بدان‌ها راضی باشیم. رضای به قضای الهی تأثیری در تکلیف ما ندارد. هنگامی که ما احساس می‌کنیم اختیار و قدرتی داریم، باید ببینیم در آن‌جا تکلیف شرعی ما چیست و به دنبال انجام آن باشیم. اما این‌که این عمل چه تأثیری خواهد داشت، این تأثیر مورد تکلیف ما نیست و ما باید بدان‌ها راضی باشیم. در داستان کربلا می‌بینیم که حضرت زینب سلام‌الله‌علی‌ها به خوبی تکلیف خویش را انجام می‌دهد و در عین حال نسبت به نتیجه می‌فرماید: «ما رأیت الا جمیلا؛ ۴ جز زیبایی چیزی ندیدم.» سیدالشهدا علیه‌السلام نیز بعد از این‌که شاق‌ترین تکالیف را انجام داد، در آخرین لحظات به پیشگاه الهی عرض کرد: «الهی رضاً بقضائک؛ خدای من! به قضای تو راضی‌ام.» مقصود حضرت از قضای الهی تکلیفی نبود که بر عهده داشت. آن تکلیف و آن قضا از ابتدا مورد رضای حضرت بود. اما آن‌گاه که در گودال قتل‌گاه می‌فرماید: خدای من! به قضای تو راضی‌ام، بدین معناست که از هیچ یک از حوادثی که رخ داد ناراحت نیستم.

    تبیین سخن امام «ما مأمور به وظیفه‌ایم، نه نتیجه»

    به دنبال مباحث گذشته سؤالی مطرح می‌شود که بازگشت آن به مطلبی است که جزو فرهنگ بعد از انقلاب ما شده است و آن متأثر از فرمایشی است که امام خمینی رضوان‌الله‌علیه بیان کردند. امام فرمود: ما مامور به وظیفه هستیم، نه مامور به نتیجه. این جمله امام جمله‌ای بسیار بلند است که بنده پیش از ایشان، از کسی سراغ ندارم. اما ابهامی در این فرمایش وجود دارد که باید روشن شود و آن این‌که: آیا به راستی ما نباید هیچ توجهی به این مطلب داشته باشیم که کار ما چه نتیجه‌ای را به دنبال دارد؟

    اگر بخواهیم این ابهام را در قالب شبهه‌ای علمی و به زبان فقهی ـ کلامی مطرح کنیم، می‌گوییم: احکام الهی تابع مصالح و مفاسد است. پس وقتی تکلیفی بر عهده ماست، بدین معناست که باید آن تکلیف را انجام دهیم تا مصلحت آن تحقق پیدا کند. بر این اساس ما موظف به نتیجه هستیم. مثلا حکم جهاد برای تقویت اسلام و دفع دشمنان اسلام است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً؛ ۵ و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمى‏کرد، صومعه‏‌ها و کلیسا‌ها و کنیسه‏‌ها و مساجدى که نام خدا در آن‌ها بسیار برده مى‏شود، سخت ویران مى‏شد.»

    پس ما برای حصول این نتیجه باید برای جنگْ نقشه و طرح داشته باشیم، بدین معنا که موظفیم بکوشیم تا آن نتیجه محقق شود. به همین دلیل هم هست که می‌بینیم در تکلیف جهاد، نسبت بین سپاه اسلام و سپاه کفر ملاحظه شده است. تکلیف به جهاد به این معنا نیست که هر مسلمانی اسلحه به دست گیرد و به سوی دشمن بتازد. روشن است که این‌ کار، عاقلانه نیست! بنابراین ما باید مصالح و مفاسد تکالیف را مراعات کنیم. اگر بدانیم در جایی این نتایج حاصل نمی‌شود، حکم ثابت نمی‌شود و از همین‌روست که می‌گوییم اگر کاری موجب اختلال نظام شود انجام آن حرام است. چون نتیجه بدی دارد. پس چگونه می‌توانیم بگوییم: ما مکلف به نتیجه نیستیم، در حالی‌که ما مکلف به تأمین مصالح و مفاسد تکالیف که حاصل‌الفعل‌اند، هستیم؟

    این شبهه را به زبان فلسفی این‌گونه می‌توان بیان کرد: در جای خود ثابت شده است که همه خوبی‌ها و بدی‌ها و ارزش‌های اخلاقی در واقع واجبات بالقیاس هستند، بدین معنا که اصل، مطلوبیت نتیجه است. اگر کاری خوب شمرده می‌شود بدین خاطر است که نتیجه خوبی دارد و لذا اگر نتیجه عوض شود، ارزش کار هم عوض می‌شود. مثلا راست گفتن به این دلیل خوب است که موجب اعتماد مردم به یک‌دیگر می‌شود و در سایه این اعتماد زندگی دنیا و آخرتشان تأمین می‌شود. اما اگر در موردی راست‌گویی باعث شود که جان مؤمنی به خطر بیافتد، دیگر راست گفتن خوب نخواهد بود و در چنین موقعیتی انسان باید دروغ بگوید. بنابراین ارزش کار تابع ارزش نتیجه است. ازاین‌رو ما موظفیم که نتایج را هم در نظر بگیریم. پس معنای سخن امام چیست که فرمود ما مکلف به وظیفه هستیم، نه به نتیجه؟

    در پاسخ می‌گوییم: وقتی ما کاری را انجام می‌دهیم تصور ما این است که کار ما علت تامه برای حصول نتیجه است. بعد از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر، امام فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» در حقیقت ما در آن حادثه به وظیفه عمل کردیم و خدا هم این نتیجه را عنایت کرد. ما باید می‌جنگیدیم. پس ما مکلف به وظیفه جنگیدن بودیم. اما عمل ما مقید به حصول نتیجه نیست؛ بلکه عمل ما یکی از اسباب و معدات تحصیل آن نتیجه است. ما تکلیف داریم که یکی از هزاران شرط لازم برای تحقق یک پدیده را که‌‌ همان فعل اختیاری ماست، فراهم کنیم. اما حصول نتیجه، شرط‌های فراوان دیگری هم دارد. حادثه عظیمی مثل آزادی خرمشهر نیازمند تدبیری بود که همه وسایل لازم برای آن را جمع کند. هنگامی که همه شرایط فراهم شد، خرمشهر آزاد شد. هماهنگی این مجموعه در اختیار خدای متعال است و اوست که در هر لحظه می‌تواند مهره‌ها را جابه‌جا کند و اراده اوست که غالب و قاهر است (وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ؛ ۶ و خداوند بر امر خویش چیره است).

    حتی در‌‌ همان وقتی که ما می‌خواهیم انجام کاری را اراده کنیم، اگر خدا بخواهد می‌تواند اراده ما را تغییر بدهد. پس اگر امام می‌فرماید: ما مکلف به وظیفه‌ایم، بدین معناست که گمان نکنید شما همه کاره هستید. باید همه جوانب را بسنجید و براساس آن‌ها تصمیم‌گیری کنید. اگر هم نتایجی برای تکالیف بیان شده، در حد فهم ما بیان شده است؛ اما ترتب آن نتیجه هم به اراده الهی وابسته است. ما باید به یاد داشته باشیم که با خدا چه رابطه‌ای داریم و در هر لحظه او از ما چه می‌خواهد.

    بسیاری از حوادث مطابق میل ما واقع نمی‌شوند، حتی گاهی براساس مبانی دینی، برای حادثه‌ای غصه می‌خوریم. این بدان خاطر است که عقل ما توان درک حکمت و مصلحت آن واقعه را ندارد؛ نمی‌دانیم که این حادثه برای امتحان چه کسانی رخ داده و هر کس چه مقدار در این امتحان شریک است. اما زیبایی کار خدای متعال به این است که مقاصد متعدد و متعالی ضمن یک کار تحقق پیدا می‌کند. در آزمونی مثل جنگ، پیرزنی با اعطای اندکی تدارکات برای جبهه، اوج می‌گیرد و جوان‌هایی با بذل جان خویش به مقامی دست می‌یابند که وصف ناشدنی است؛ اغراضی که اصلا با در اختیار داشتن چند وجب خاک قابل مقایسه نیست. در کجای تاریخ می‌توان کسانی را مانند جوانان و نوجوانان ما یافت که در طول دفاع مقدس از صمیم دل با خدا ارتباط پیدا کردند یا مادرانی را که لباس رزم بر تن چند فرزند خود پوشاندند و با شهادت هر یک از فرزندانشان به آنان افتخار کردند و حتی به خاطر شهادت عزیزانشان گریه هم نکردند؟ این‌ها زیبایی‌های عالم است.

    ما بسیاری از مصالحی را که بر حوادث عالم مترتب می‌شوند، نمی‌دانیم. وظیفه ما این است که مرد وظیفه و تکلیف باشیم. البته تکلیف در بسیاری از موارد تابع نتایج محدودی است که ما می‌توانیم آن‌ها را محاسبه کنیم. در چنین مواردی باید نتایج را محاسبه کنیم. اما این محاسبه هم خود، جزئی از وظیفه است و ما باید بعد از آن اقدام کنیم؛ اما نباید از این‌که چه نتیجه‌ای حاصل شود نگران باشیم. ما که خدای عالم نیستیم! ما مالک نفس خودمان هم نیستیم. ما تنها باید در پی انجام اوامر الهی باشیم. اگر به ظاهر شکست بخوریم، ممکن است دشمنان ما را مسخره کنند. اما نباید به این امورِ بی‌ارزش توجه داشته باشیم. امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: نفس خویش را بر کتاب خدا عرضه کن! اگر در مسیر قرآن بودی، خوشحال باش و بدان که آنچه درباره تو گفته می‌شود به تو ضرری نخواهد زد. ۷ پس «ما مرد وظیفه‌ایم، نه مرد نتیجه» یعنی نتیجه عینی و پدیده‌هایی که بر عمل ما مترتب می‌شود به دست خدا و تابع اراده اوست. اراده ما نیز یکی از صد‌ها، بلکه هزاران عاملی است که در تحقق آن پدیده‌ها نقش دارند؛ نقشی که خدا به آن‌ها می‌دهد. بنابراین نباید نسبت به اموری که به ما مربوط نیست بی‌جهت غصه بخوریم و یا اگر به نفع ما بود، سرمست و مغرور شویم (لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ). ۸

    وفقنالله و ایاکم.


    ۱. ر. ک: نهج‌البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۷۸.

    ۲. بقره (۲)، ۸۶.

    ۳. إسراء (۱۷)، ۲۳.

    ۴. بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۶.

    ۵. حج (۲۲)، ۴۰.

    ۶. یوسف (۱۲)، ۲۱.

    ۷. تحف العقول، ص۲۸۴.

    ۸. حدید (۵۷)، ۲۳.




    {محتواي مخفي}
    پ.ن: توصیه میکنم برخی دوستان همه ی بیانات حضرت آقا رو با هم ببینن نه اینکه با تفسیر به رای کردن فرمایشات ایشون قصد سند پیدا کردن برای ادعاهای خودشون رو داشته باشن. مثلا فرمایشات مکرر ایشون مبنی بر ساده زیست بودن کاندیداها سرسخت بودن در مقابل دشمنان، استفاده نکردن از بیت المال در تبلیغات و بریز و بپاش نداشتن و ... رو هم اگه ببینن، خوبه.



    موفق باشین.
    92/5/9
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 2345678910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مؤمن همواره تکلیف مدار است
    توسط 5227053076 در انجمن مقالات
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 30-12-2013, 22:31
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  3. به ‎جاسبی می‎گفتند معظم له!
    توسط safaeei در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-02-2013, 19:34
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-11-2012, 08:32
  5. راويان روايات علائم ظهور
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:49

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه