صفحه 15 از 16 نخستنخست ... 5678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 141 به 150 از 156

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: ریشه‌های تخریب یک تکلیف مدار!

  1. #141
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط foadazari نمایش پست ها

    اول: بنا به دلايلي كه بسياري مي‌دانند و اينجا مجال بازگويي آن نيست، آيت‌الله مصباح يزدي چهره نه چندان فعال ايام حيات امام (ره)،
    اين دروغ اول
    لطفا جوري دروغ بگوئيد كه به شعور مخاطب توهين نشود
    اين جمله از دوست عزيزمان فرزاد است و چه جالب كه قابل استفاده در اكثر پست‌هايي كه شما و طرفداران فكريتان ايجاد ميكنيد ميباشد


    فعالیتهای‌ سیاسی‌:
    الف‌) مبارزه‌ با استبداد
    استاد مصباح‌، در دورة‌ رژیم‌ ستمشاهی‌، مبارزات‌ گسترده‌ای‌ را بر ضد آن‌ رژیم‌ و عوامل‌ آن‌ انجام‌ داده‌اند که‌ بخش‌ شایان‌ توجهی‌ از زندگی‌ ایشان‌ را در بر می‌گیرد. در ماجرای‌ «انجمنهای‌ ایالتی‌ و ولایتی‌» و «نهضت‌ روحانیت‌» به‌ رهبری‌ امام‌ راحل‌ (ره‌) مشارکت‌ فعّالی‌ داشتند.
    ایشان‌ در ماجرای‌ دستگیری‌ و حبس‌ امام‌ خمینی‌(ره‌) در زندان‌ قیطریه‌، نامة‌ مفصلی‌ خدمت‌ ایشان‌ ارسال‌ داشتند که‌ در آن‌، ضمن‌ تأیید و تشویق‌ امام‌(ره‌) برای‌ ادامه‌ نهضت‌ و گزارش‌ اوضاع‌ پس‌ از دستگیری‌ ایشان‌، آزادی‌ ایشان‌ از زندان‌ را پیش‌ بینی‌ کردند.
    این‌ نامه‌ موجب‌ خرسندی‌ امام‌(ره‌) شد و ایشان‌ از طریق‌ آقای‌ حاج‌ حسن‌ صانعی‌، از استاد مصباح‌ تشکر کردند.
    از ابتکارات‌ شهید بهشتی‌، در پیش‌ از انقلاب‌، بر قراری‌ جلسات‌ بحث‌ دربارة‌ «حکومت‌ اسلامی‌» بود. شهید بهشتی‌ که‌ به‌ هوشمندی‌ و آینده‌ نگری‌ مشهور بود، بدین‌ می‌اندیشید که‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌، مبنای‌ انقلاب‌ چه‌ خواهد بود؛ و اگر قرار بود، مبنا حکومت‌ اسلامی‌ باشد، آیا طرحی‌ مدون‌ و جامع‌ از آن‌ وجود خواهد داشت‌ یا خیر.. بدین‌ منظور جلساتی‌ را با حضور آقایان‌ مشکینی‌، ربانی‌ شیرازی‌، باهنر، مفتح‌، مکارم‌، سبحانی‌، استاد مصباح‌ و جمعی‌ دیگر برقرار نمود و آنان‌ برای‌ آنکه‌ رژیم‌ به‌ ماهیت‌ آن‌ پی‌ نبرد و در صدد به‌ تعطیلی‌ کشاندن‌ آن‌ بر نیاید، نام‌ آن‌ را مباحث‌ «ولایت‌» نهادند.
    استاد مصباح‌، دبیری‌ این‌ جلسات‌ را بر عهده‌ گرفته‌ بود. در اثنای‌ کار برخی‌ از آقایان‌ زندانی‌ یا تبعید شدند و شهید بهشتی‌ نیز به‌ آلمان‌ سفر کرد که‌ سفر او پنج‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید؛ اما استاد مصباح‌ برای‌ ادامة‌ کار از آقایان‌ مظاهری‌، محمدی‌ گیلانی‌ و یزدی‌ دعوت‌ به‌ همکاری‌ کرد. با بازگشت‌ شهید بهشتی‌، محصول‌ تلاشهای‌ چند ساله‌ به‌ تهران‌ انتقال‌ می‌یابد که‌ مع‌الاسف‌، ساواک‌ آن‌ دفتر را تعطیل‌ می‌کند و فیشهای‌ تحقیقاتی‌ و دست‌نوشته‌ها را از بین‌ می‌رود!
    دیگر از فعالیتهای‌ ایشان‌ در مبارزه‌ با استبداد، همکاری‌ با نشریه‌ مخفی‌ «بعثت‌» و سپس‌ تأسیس‌ نشریه‌ انقلابی‌ «انتقام‌» بود. نشریة‌ انتقام‌ با انگیزة‌ مبارزه‌ با دستگاه‌ طاغوت‌، و گسترش‌ اندیشه‌های‌ امام‌(ره‌) و حمایت‌ از روحانیت‌، با همکاری‌ برخی‌ از علاقه‌مندان‌ به‌ امام‌(ره‌) و با مدیریت‌ استاد مصباح‌ چاپ‌ می‌شد. آنان‌ از ابتدا عهد بسته‌ بودند که‌ در هیچ‌ شرایطی‌ دوستان‌ خود را معرفی‌ نکنند. این‌ نشریه‌ که‌ مفاد آن‌ گاه‌ با واسطه‌هایی‌ از رادیوهای‌ خارجی‌ پخش‌ می‌شد، بارقة‌ امیدی‌ در سرزمین‌ دل‌ شیفتگان‌ امام‌ ایجاد کرده‌ بود که‌ آنها را به‌ مبارزه‌ تشویق‌ می‌کرد و از سوی‌ دیگر، رعب‌ و خشم‌ رژیم‌ شاه‌ را افزون‌ ساخته‌ بود.
    برخی‌ دیگر از فعالیتهای‌ استاد بر ضد رژیم‌ پهلوی‌ به‌ اختصار ذکر می‌شود:
    ـ تنظیم‌ شکوائیه‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ و ارسال‌ آن‌ به‌ سازمان‌ ملل‌ و کمیسیون‌ حقوق‌ بشر؛
    ـ ایراد سلسله‌ سخنرانیهای‌ «حکومت‌ اسلامی‌» در کتابخانه‌ مسجد خیابان‌ ایرانشهر تهران‌؛
    ـ مشارکت‌ در تدوین‌ اساسنامة‌ اولین‌ تشکل‌ سازمان‌ یافته‌ مبارزاتی‌ روحانیت‌، موسوم‌ به‌ تشکل‌ یازده‌ نفری‌؛
    ـ چاپ‌ مخفیانه‌ اعلامیه‌ها و سخنرانیهای‌ امام‌(ره‌)؛
    ـ مشارکت‌ در تهیه‌ دهها نامه‌ و اعلامیه‌ در محکومیت‌ رژیم‌ شاه‌ و حمایت‌ از امام‌(ره‌).
    ب‌) مبارزه‌ با جریانهای‌ انحرافی‌
    تاریخ‌ زندگی‌ استاد مصباح‌، بیانگر حساسیت‌ ایشان‌ در برابر جریانهای‌ انحرافی‌ بوده‌ است‌. هر گاه‌ جریانی‌ سعی‌ در تحریف‌ اسلام‌ یا انقلاب‌ اسلامی‌ داشته‌ است‌، ایشان‌ چون‌ رزمنده‌ای‌ دلیر به‌ میدان‌ آمده‌، از مبانی‌ اسلام‌ و انقلاب‌ دفاع‌ کرده‌ است‌. پیش‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، بیشتر مبارزان‌ بر این‌ باور بودند که‌ در آغاز باید مبارزات‌ سیاسی‌ را پیش‌ برد و بعد از پیروزی‌ انقلاب‌، به‌ پالایش‌ فرهنگی‌ جامعه‌ برآمد. اما در این‌ میان‌ بزرگانی‌ چون‌ آیت‌ الله‌ مطهری‌ و استاد مصباح‌ یزدی‌، معتقد بودند که‌ ریشة‌ انحراف‌ را در همان‌ دورة‌ مبارزه‌ باید خشکانید و اسلام‌ ناب‌ و راستین‌ را به‌ ایرانیان‌ و جهانیان‌ شناساند.
    ایشان‌ پیش‌ از انقلاب‌ اسلامی‌، خطر نفوذ مارکسیسم‌ را گوشزد کرده‌، خود با تدوین‌ کتابها و جزوات‌ و تشکیل‌ کلاسهای‌ نقد مبانی‌ مارکسیسم‌، به‌ گفتار خود جامة‌ عمل‌ می‌پوشاندند. همچنین‌ با پرده‌ برداری‌ از سخنان‌ برخی‌ روشنفکران‌، و نیز نقد تز «اسلام‌ منهای‌ روحانیت‌» پرده‌ از افکار شوم‌ دشمنان‌ اسلام‌ و انقلاب‌ برمی‌داشتند. حساسیت‌ و قاطعیت‌ ایشان‌ در برخورد با این‌ مسائل‌، چنان‌ بود که‌ گاه‌ برخی‌ از دوستان‌ انقلاب‌ نیز بر ایشان‌ خرده‌ می‌گرفتند و ایشان‌ را به‌ نرمش‌ در برابر مسائل‌ پیش‌ آمده‌ سفارش‌ می‌کردند؛ اما استاد با عزمی‌ پولادین‌، از مبانی‌ دین‌ مقدس‌ اسلام‌ و از اصول‌ آن‌ از جمله‌ توحید، معاد و نبوت‌ که‌ در آن‌ روز مورد هجمه‌ التقاط‌ گرایان‌ بود، دفاع‌ می‌کردند و در این‌ راه‌ از سخنرانی‌، مناظره‌، نگاشتن‌ کتاب‌ و مقاله‌ و دیگر ابزارهای‌ تبلیغی‌ بهره‌ می‌بردند و از توهین‌ و تهمت‌ و تهاجم‌ احدی‌ نمی‌هراسیدند. امروز نیز جامعه‌ ما شاهد تلاش‌ استاد مصباح‌، برای‌ حفظ‌ دستاوردهای‌ انقلاب‌ و مبارزه‌ با جریانهای‌ انحرافی‌ است‌ که‌ به‌ تحریف‌ مبانی‌ اسلامیت‌ و جمهوریت‌ نظام‌ ما می‌پردازند. استاد مصباح‌، همانند گذشته‌، شهر به‌ شهر، راه‌ مبارزه‌ با التقاطها و پاسخ‌گویی‌ به‌ شبهات‌ را در می‌نوردد. بی‌ سبب‌ نیست‌ که‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌، حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌ دربارة‌ ایشان‌ می‌فرمایند: «اگر خدای‌ متعال‌ به‌ نسل‌ کنونی‌ ما، این‌ توفیق‌ را نداد که‌ از شخصیتهایی‌ مانند علامه‌ طباطبایی‌ و شهید مطهری‌ استفاده‌ کند، اما به‌ لطف‌ خدا، این‌ شخصیت‌ عزیز و عظیم‌ القدر، خلا آن‌ عزیزان‌ را در زمان‌ ما پر کرد است »





    حضرت آيت‌الله مصباح يزدي كه سابق بر اين، فرمانبري از سخنان رئيس جمهور را همان پذيرش كلام خداوند مي‌پنداشتند، ظاهراً با بيانات اخير خود، مشخص فرموده‌اند كه منظور ايشان، رئيس دولت نهم بوده و نه هر رئيس جمهوري كه سنخيتي با آراء و عقايد ايشان نداشته باشد! ايشان در اظهارنظري بي‌سابقه، دكتر روحاني را به باد حمله گرفته و ايشان را تلويحاً "انگليسي"، "زمينه ساز نفوذ نامحرمان"، "ولايت شيطان" و.... خوانده است.
    اكنون نيز چنين است اما فرمانبرداري از رئيس جمهوري كه در زير ولايت حق باشد نه ولايت طاغوت

    http://www.noas.ir/f/forum324/thread52063.html

    چرا آن ايام احساس وظيفه نكرديد؟
    وقتي كه خود را به ناداني ميزديد و گوش شنوايي نداشتيد مطمئنا ايرادهايي را كه علامه مصباح در مورد مشايي عنوان ميكرد و يا به احمدي نژاد ايراد ميگرفت را ميديديد
    لطفا كمي در همين سايت جستجو كنيد تا ببينيد كه چه بحثهاي داغي در همين سايت انجام شده و جالبتر آنكه طرفداران مشايي و احمدي نژاد هم همانروز حمايت امام خامنه‌اي از دولت را بهترين مستمسك براي خود ميدانستند و انواع حيل سعي در تحريف واقعيتها و پاك كردن صورتمسئله بودند



    اين سخن، از بحث برانگيزترين بخش‌هاي سخنان آيت‌الله مصباح يزدي است.چگونه ايشان صراحتاً نقش برخي در انقلاب و جنگ را كتمان مي‌كنند؟
    بحث كتمان نيست بحث نقش فعلي افراد در ماجراست
    زماني شخصي پيامبر را شبانه بر دوش گرفت و از مكه خارج كرد( براي حفظ جان پيامبر) اما همان شخص يكي از منافقان صدر اسلام بود
    همو بود كه حق علي را غصب نمود
    جاي تعجب ندارد كه اگر كسي از پايه ها و ستونهاي اصلي انقلاب بوده اما اكنون در كنار دشمنان انقلاب باشد و عكس همين قضيه هم صادق است


    ايشان، پيش و پس از انقلاب، چقدر مورد توجه حضرت امام(ره) بودند؟



    چه شد كه ايشان درسال هاي41، 42 و 43 زماني، در كنار ديگراني بسيار مبارزه كردند، اما در هنگامه خطر و مظان مشكل به يكباره ايشان امام و مبارزه را رها كردند و بوسيدند و در طاقچه نهادند؟ به گواهي بزرگان، چه شد كه يكباره حضرت ايشان، با وجود خواست مكرر بزرگان، درخواست آنان براي ادامه مبارزه را نپذيرفتند و حتي ديگران را نيز نهي فرمودند؟



    چرا در ميان صدها اعلاميه‌اي كه از سال 50 تا 57 امضا شده، يك اعلاميه با امضاي جناب آقاي مصباح ديده نمي‌شود؟



    پرسش اين است كه ايشان و مجموعه‌اي كه اينك اين قدر با شداد و غلاظ از ولايت فقيه و حضرت امام(ره) دفاع مي‌كند، چطور در زمان حيات ايشان، يك بار از اين حمايت‌ها نكردند؟ و به عكس، گاه اتفاقات ديگري مي‌افتاد!



    مساله اين است كه در ماجراي شيعيان قبل از انقلاب، وقتي كه امام(ره)، جشن و چراغاني آن سال را تحريم فرمودند، چرا يكي از همان مجموعه‌هاي خاص، چراغاني كردند و جشن گرفتند؟



    ايشان كه مقتدرانه از گردان‌هاي شهادت دفاع مي‌كنند و تلاش فداكارانه بزرگان در دفاع مقدس را نقد مي‌فرمايند، چطور در زمان جنگ نه گرداني راه انداختند و نه يك بار در جبهه ديده شدند؟



    چطور شد كه از دهه اخير اين حمايت‌ها به اين شكل وسيع و گسترده آن هم در قالب يك نحله در حال طرح شدن است؟ چگونه است كه ايشان يكباره با برنامه ريزي وسيع براي كسب قدرت سياسي و توسعه دامنه نفوذ سياسي تلاش مي‌كنند؟ و قس علي ذلك....؟
    وقتي كه منبع شما و ليدرهاي فكريتان سايت ويكيپدياي صهيونيستي باشد بيشتر از اين هم از شما توقع داشتن خطاست

    نكته ديگر الفاظ توهين آميز آيت‌الله مصباح يزدي در مورد رئيس جمهور است، آنگاه كه ايشان بي‌آنكه نامي از روحاني ببرد، چنان آدرس واضحي مي‌دهد كه حتي كودكان نيز، مي‌دانند منظور ايشان كيست؛ "برخي از افراد عمامه به سر كه داراي مسئوليت هستند، در واكنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابي و نگراني علما از وضع دين و فرهنگ و تجمع روحانيت در فيضيه، آن‌ها را كساني معرفي مي‌كنند كه اسلام را نشناخته‌اند و آن‌ها را متهم به توهم مي‌كنند. بايد از وي پرسيد مگر خود تو دينت را از كجا ياد گرفته‌اي؟ از فيضيه يا از انگلستان؟"
    چوب رو كه بر ميداري گربه دزده فرار ميكنه
    واقعا چه زبان شيوا و زيبائيست زبان پارسي كه اينهمه ضرب المثل هاي زيبا و پر محتوا دارد
    مثلا عمو پورنگ كه يه كليد نشون داد و يه خونه كه روي خونه نوشته بودند خانه بدي‌ها و روي كليد نوشته شده بود دروغ يعني دروغ كليد همه بدي هاست چرا رئيس جمهور اين مسئله را به خود گرفتند و برنامه عمو پورنگ را تعطيل كردند؟
    جريان همون ضرب المثل بالاست



    اين طرز گفتار، از فيلسوف گرانقدر و انديشمندي آشنا به فقه و كلام اسلامي، نه در خورشان است و نه كوچكترين شباهتي به راه و مسلك پيامبري دارد كه مظهر اخلاق بود و ادب، چندان كه فرمود "إنَّي بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاخلاقِ".. شايسته نيست عزيزي چون آيت‌الله مصباح يزدي كه برخي مردم و جوانان، هنوز ايشان را نماينده چنين اسلام و پيامبري با آن عظمت مي‌دانند، از ادبياتي چنان، بهره گيرد.
    ترو خدا از اين ژستها نگيريد بهتون نمي‌اد
    شيخ حسن خودش اينو قبول نداره و ميگه ما نميتونيم به زور مردم رو به بهشت ببريم
    هنر ارزشي و غير ارزشي براش مفهومي نداره
    اگر تو روزنامه هاي طرفدارش از دين و لايت بد بگن ككش هم نميگزه
    وزير ارشادش هزارتا اراجيف به دين و ايمان مردم ميبنده ايشون چشمش نميبينه بعد شما فكر ميكنيد سيخ حسن قبول داره كه پيامبر براي تكميل مكارم اخلاقي مبعوث شده؟
    ايشون به آزادي اونهم از نوع غربي بيشتر اعتقاد داره


    خلاصه كلام آنكه آنها كه نسنجيده، به اقدام سياسي روي مي‌آورند و با سخنان و مواضع خود، آتش منازعات سياسي را - برخلاف تاكيد صريح رهبر معظم انقلاب - هر روز افروخته‌تر مي‌كنند و به تنش يا تشنج كمك مي‌رسانند، بايد بدانند نه به صلاح انقلاب اسلامي و انديشه‌هاي ماندگار امام خميني، رهنمودهاي رهبري و ارزشها عمل مي‌كنند و نه به قانون پايبندي نشان مي‌دهند. اقدام نسنجيده، موضعگيريهاي خشن و غير معقول و هر كاري كه امروز، مردم را از انقلاب اسلامي برماند و انديشه‌هاي امام و رهبر معظم انقلاب و برنامه‌هاي رئيس جمهوري را در تنگنا قرار دهد، كاري شايسته سرزنش و در خور عتاب و عقاب و طرد ملي است. بهره‌برداري از شرايط سياسي كشور يا سوء استفاده از آن، به نفع مطالبات و گزينه‌هاي سياسي خاص، به طور قطع، زمينه بلوا و آشوب‌هاي آينده را براي بيگانگان هموار خواهد كرد.
    لطفا يكبار ديگه مطلب رو بخونيد و با رفتار اصلاح طلبان چه در دوره 8 ساله خاتمي و چه در فتنه 88 مقايسه كنيد.
    كافر همه را به كيش خود پندارد
    وسلام
    ویرایش توسط golenarges : 09-06-2014 در ساعت 20:44 دلیل: اضافه كردن عكس
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #142
    حرفه ای اشاره آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    محل سکونت
    بهشت
    نوشته ها
    739
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نويسنده مقاله در صدد اثبات بي سوادي خودش بوده.موفق اميز بود،
    بخوان قران بی شیرازه ایات عجیبت را....


    أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً.....

  4. #143
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام.

    بسیار خوشحالم که باطن پنهان عده ای هر روز عیان تر میشه.

    حداقل دستاورد این اتفاقات اگه عیان شدن پیوند بین روزنامه ی به ظاهر انقلابی جمهوری اسلامی (اما در باطن روزنامه شخصی جناب هاشمی رفسنجانی) با سایت اصلاحات چی «انتخاب» بوده باشه، باز هم از نظر دستاورد قابل توجهیه.
    روزنامه ی جمهوری اسلامی کجا قبلا میومد و از مدیر مسئول یکی از رادیکال ترین سایتهای اصلاح طلبانی که هنوز فـیلتر نشده، مقاله چاپ میکرد؟ ببینید عمق کینه ها و دشمنی ها تا کجا هست که باعث میشه افرادی که مثلا در ظاهر در دو جناح مختلف بودند، الان در یک تیم مشغول طراحی تاکتیک هستند. تاریخ در حال تکرار شدنه. رفاعة ابن شداد ها هم روزی داعیه ی یاری دین و انتقام از خون اباعبدالله الحسین(ع) رو داشتند اما روزی هم رسید که در کنار قاتلان اباعبدالله(ع) مشغول انتقام گیری از مختار ثقفی شدند.

    نویسنده ی هتاک این مقاله، در حالی از لحن صحبت علامه مصباح در انتقاد از وادادگی رئیس جمهور اظهار نارضایتی میکنه که اعتراف هم میکنه که علامه نامی از کسی نبرده. اما به خودش و مقاله ی سراسر موهن خودش نگاه نمیکنه که تا تونسته از علامه مصباح نام آورده و توهین هم کرده. دست آخر هم ایشون نگران و دلواپس اخلاق ناب محمدی در جامعه هم شده!! جل الخالق! ببین دوره ی آخر الزمون باید دین و ایمان و اخلاقمون رو از کیا بریم یاد بگیریم!


    مقاله ی بالا مصداق مقاله ی سفارشی چاپ کردن برای یک فرد هست. چرا که نویسنده ی اون علیرغم علم به اینکه رئیس جمهور سخنانی خلاف موازین اسلام گفته که باعث واکنش بسیاری از علما شده، صرفا پول گرفته تا چندی از منتقدین رو بکوبونه. فارغ از اینکه اصل انتقاد علما به چی بوده و به کدوم مواضع غلط روحانی برمیگشته. به قول معروف چوب رو که برمیداری، گربه دزده خودش صداش در میاد. خودشون هم میدونن که حرفهای غلطی توسط رئیس جمهور زده شده و جالبه که بلافاصله متوجه میشن که کسی هم که به اعتراف خودشون بدون نام بردن مستقیم از این مواضع انتقاد کرده، در حقیقت از مواضع غلط روحانی انتقاد کرده. اما پول گرفتند که منتقد رو با روشهای کثیفی که توش هزارتا راست و دروغ رو به هم مخلوط کنن، بکوبونن.

    این همه ترس و انفعال از گسترش و انتشار افکار و عقاید علامه مصباح و مواضع جبهه پایداری هم از دیگر نکات جالب توجه این مقاله است که نشون میده علامه و جبهه پایداری تا الان راه رو درست اومدن و در موضع درست قرار دارن. اگه امثال مدیر مسئول سایت انتخاب و هاشمی چی های روزنامه ی جمهوری، از مواضع آیت الله مصباح نگران نباشن، پس کی باشه؟ اگه اونها نگران نباشن، یعنی یه جای کار مواضع علامه و جبهه پایداری ایراد داشته. الان حداقل ثابت شد که خداروشکر راه رو درست اومدند.

    گنده لاتهای این افراد هتاک، همون مهاجرانی و سروش بودند که در مناظره ی مستقیم با علامه مصباح، به شکست خودشون اعتراف کردند و از ادامه دادن به مناظره فرار کردند. بعد از اینها مشخصه که نوچه های بعدی صرفا به توهین کردن های دورادور بسنده خواهند کرد. جراتی برای رویارویی منطقی براشون نیست.

    در مورد خیانت های روحانی به دفاع مقدس هم همین بس که روحانی بر خلاف نظر امام(ره) و رئیس جمهور وقت، به طور مخفیانه با مک فارلین و سایر مقامات آمریکایی مذاکره ی مستقیم میکنه تا جام زهر رو به حضرت امام(ره) بخورونه! این اتفاق در سال 65 واقع میشه. اتفاقی که روحانی خیلی تلاش کرد که حضورش در اون مذاکرات رو تکذیب کنه اما اسناد بیش از اونیه که بشه تکذیبش کرد. در مقابل حضرت امام هم صراحتا در سال 66 در پیامی افرادی که مردم رو نسبت به مسائل دفاع مقدس، دلسرد و مایوس میکنند رو «خائن به اسلام و خائن به رسول الله(ص)» خطاب میکنند. دیگه خودتون بسنجید و تصمیم بگیرید که علامه مصباح تعریف واقعی تری از اقدامات حسن روحانی کردند یا مقاله نویس های اجاره ای دولت!



    موفق باشین.
    93/3/19
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  5. #144
    همکار انجمن safaeei آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    محل سکونت
    پيش خدا
    نوشته ها
    3,393
    تشکر
    1
    تشکر شده 4 بار در 3 ارسال

    پیش فرض

    منبع:خبـــــــرآنلایـــــ �ـــن
    این خبر آنلاین مگه واسه لاریجانی نیست؟
    چرا اینقدر مقاله هاش خستس؟
    سلامتی همه بدَآ !
    همه بی معرفتآ!

  6. #145
    حرفه ای محامین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    نوشته ها
    719
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط foadazari نمایش پست ها

    بهتر بود حضرت آيت‌الله مصباح به جاي سخن گفتن در اين باره، كمي در مورد ابهاماتي كه متوجه ايشان در ايام انقلاب و دفاع مقدس است، سخن مي‌گفتند كه

    ايشان، در آن ايام پرمشغله دكتر روحاني، كجا بودند؟
    بابا چرا انقدر یک موضوع تکراری رو هی مطرح میکنید؟!

    صد بار گفتیم که جناب مصباح در اون ایام، در منزل شخصی خودشان، داشتند برای موفقیت رزمنده ها دعا میکردند!

    به هرحال همین دعا کردن هم کم کاری نیست! مملکت که فقط افراد تفنگ به دست نمیخواد که خودشونو بندازند جلوی توپ و تانک دشمن. بالاخره به یک عده دعا کُن هم احتیاج داره!

    {محتواي مخفي}
    البته بی انصافی هست اگر نگیم که جناب علامه 1 بار هم سوار ماشین، از کنار جبهه رد شدند و برای رزمنده ها دست تکان دادند! (طبق ادعای فرزند ایشون)




    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  7. #146
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط safaeei نمایش پست ها
    این خبر آنلاین مگه واسه لاریجانی نیست؟
    چرا اینقدر مقاله هاش خستس؟
    سلام
    انتظار دیگه داشتین ازش؟
    تابناک هم مال محسن رضاییه. اما مقاله هاش از اینم خسته تره. بازتاب هم مال همون محسن رضایی بود اما کارش به فـیلترینگ کشید.
    برخی به اصطلاح اصولگرایان، سر برخی بزنگاه ها، ماهیت اصلی و صف بندی های حقیقی خودشون رو نشون میدن. جناب لاریجانی هم هنوز از اینکه نتونسته ثابت کنه کفش پرتاب کردن خودجوش مردم به سمتش در 22 بهمن 91 در اعتراض به یکشنبه سیاه مجلس، کار جبهه پایداری بوده (خیلی دلش میخواست این گناه رو به گردن جبهه پایداری بندازه و خیلی هم روش مانور دادن اما نتونستن) احتمالا هنوز در حال سوزشه و این قبیل مقاله هایی که انتشار میده، در راستای تسلی دادن های خودشونه.



    موفق باشین.
    93/3/20
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  8. #147
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نگاهی به پشت پرده تقابل جوی جریان حامی دولت با روحانیت و حوزه های علمیه
    توهین و حمله به نهاد روحانیت و حوزه‏‌های علمیه توسط حامیان دولت ادامه دارد/ از تخفیف منبر و متوهم خواندن علما تا هتاکی به برجستگان حوزه از جمله آیت‌الله مصباح





    انتشار برخی اظهارات جنجالی و حاشیه‌ساز مسئولان در قبال علما، روحانیت، منبر و .. با واکنش جدی و گسترده علما و اندیشمندان دینی و انقلابی روبرو شده است و مراجع تقلید و علما از مسئولین ها خواستند تا از اظهاراتی که در راستای تخصص آنها نیست، به ویژه در حوزه مسائل دینی خودداری کنند؛ تذکری که د ماه های اخیر بارها و بارها تکرار شد.
    به گزارش رجانیوز، اظهارات توهین آمیز درباره مردم، زیر سوال بردن احکام مسلم شرع مقدس اسلام، حمایت از ماهواره و شبکه‌های اجتماعی مخرب فضای فرهنگی، همراهی با افرادی که با نام هنر اقدام به انتشار مطالب مسموم در جامعه می‌کردند و مسائلی از این دست، بخش عمده نگرانی علما و مراجع را تشکیل می‌داد.

    با این حال و از همان ابتدا، دولتی‌ها و رسانه‌های نزدیک به آنان ترجیح دادند تا به جای استفاده از تذکرات و تلاش برای رفع دغدغه‌های دینی و مقدس علما و مراجع، به تقابل با آنان به پردازند و حتی برخی رسانه‌ها در این زمینه پا را از حد خود نیز فراتر گذاشته اند و در روزهای اخیر پروژه هتک حرمت علمای برجسته حوزه علمیه را در دستور کار قرار داده اند.

    علامه مصباح یزدی یکی از چهره‌های شاخص علمی حوزه و از چهره‌های سرشناس انقلابی است که در ماه‌های گذشته به طور جدی مورد حمله رسانه‌ای حامیان دولت یازدهم قرار گرفته و حتی از سوی مقامات ارشد دولت هم با عتاب مواجه شده است. علت این امر هم تذکرات صریح و بدون تعارف ایشان به دولت و رئیس‌جمهور در زمینه اظهارنظرهای عجیب و حاشیه‌ برانگیز آنها درباره مسائل دینی و انقلابی است.

    آیت‌الله مصباح چندی پیش در اظهاراتی، به انتقاد از سخنان مقامات دولتی در توهین به دغدغه و نگرانی فرهنگی علما و مراجع پرداخت و گفت: «برخي از افراد عمامه به سر که داراي مسئوليت هستند، در واکنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابي و نگراني علما از وضع دين و فرهنگ و تجمع روحانيت در فيضيه، آن‌ها را کساني معرفي مي‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آن‌ها را متهم به توهم مي‌کنند. بايد از وي پرسيد مگر خود تو دينت را از کجا ياد گرفته‌اي؛ از فيضيه يا از انگلستان؟»

    ایشان با اشاره به هشدار امام(ره) در خصوص نفوذ نامحرمان، اظهار داشت: «برخی مسئولین به گونه‌ای رفتار می‌کنند که زمینه عملی شدن این هشدار امام(ره) را فراهم کنند. جدایی دین از سیاست و بیان این مطلب که دین وظیفه روحانیت است، نه دولت، همان شعار جبهه ملی است که متأسفانه امروز از سوی برخی مسئولین عمامه به سر مطرح می‌شود.»

    عضو خبرگان رهبری افزود: «این‌که عده‌ای بگویند دولت وظیفه‌ای برای دین مردم ندارد، بلکه وظیفه دولت فقط برداشتن تحریم‌ها و آن هم نه با مقاومت، بلکه از راه دیپلماسی است، بر خلاف خط امام(ره) است. مگر امام(ره) برای تحریم و اقتصاد قیام کرد؟ مگر این همه شهید برای شکم و تحریم جان خود را فدا کردند؟ مگر نه این است که همه شهدا در وصیت نامه هایشان، اسلام و پیروی از امام(ره) را گوشزد کرده‌اند؟»


    اما این سخنان، بهانه ای شد تا چهره‌ها و رسانه‌های نزدیک به دولت پروژه هتک حرمت این عالم برجسته انقلابی را در دستور کار خود قرار دهند. ریشه اینگونه حملات هتاکانه به علامه مصباح را باید در سلسله توهین‌های جریان اصلاحات به ایشان در دوره ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی دانست؛ دورانی که این عالم بزرگ یک تنه در برابر انحرافات فکری و اعتقادی جریان حاکم بر دولت ایستاده بودند و شدیدترین حملات و توهین‌ها را متحمل شدند.

    اکنون نیز به نظر می‌رسد با توجه به سخنان انقلابی و صریح علامه مصباح از رویکردهای فرهنگی و اعتقادی دولت که با اشاره به سخنان مقامات ارشد دولت صورت گرفته، رسانه‌های نزدیک به این طیف مجددا توپخانه حمله به آیت‌الله مصباح را فعال کرده‌اند و در این زمینه هماهنگی کامل میان آنان وجود دارد. این مساله را با نگاهی به روند یکپارچه این رسانه‌ها در حمله به شخصیت علمی و ارزشی علامه مصباح در روزهای اخیر به بهانه سخنان انتقادی ایشان از دولت، به خوبی می‌توان اثبات کرد.

    روند توهین به نهاد روحانیت و حوزه‎های علمیه که بصورت همزمان از سوی مسئولین و رسانه های حامی دولت در دستور کار قرار گرفته است، روندی نیست که زیاد دوام بیاورد و بهتر است پیش از آنکه واکنش ها متناسب با این گونه رفتارها شکل گرفته به ظهور برسد، استراتژی برخی جریانات در تقابل جویی با نهاد مقدس روحانیت تغییر کند، چرا که این تجربه شکست خورده پیش از این برای طراحانشان هزینه های زیاد در حد حذف از چارچوب سیاسی کشور را به دنبال داشته است.



    مطلب مرتبط:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    موفق باشین.
    93/3/20
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  9. #148
    حرفه ای 5227053076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    914
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط محامین نمایش پست ها
    بابا چرا انقدر یک موضوع تکراری رو هی مطرح میکنید؟!

    صد بار گفتیم که جناب مصباح در اون ایام، در منزل شخصی خودشان، داشتند برای موفقیت رزمنده ها دعا میکردند!

    به هرحال همین دعا کردن هم کم کاری نیست! مملکت که فقط افراد تفنگ به دست نمیخواد که خودشونو بندازند جلوی توپ و تانک دشمن. بالاخره به یک عده دعا کُن هم احتیاج داره!

    {محتواي مخفي}
    البته بی انصافی هست اگر نگیم که جناب علامه 1 بار هم سوار ماشین، از کنار جبهه رد شدند و برای رزمنده ها دست تکان دادند! (طبق ادعای فرزند ایشون)
    سلام
    بنده احساس می کنم اگر جواب این شبهه ها(یا بهتر بگم توهین ها!) داده بشه دقیقا چیزی که مد نظر شماست اتفاق افتاده ... دقیقا مثل اون همه توهین و افترایی که در قالب مقاله در همین نورآسمان بازنشر داده شد و بارها جواب داده شد و باز هم این روند تکراری ادامه پیدا کرد...
    به همین خاطر نمیگردم دنبال مدرک برای پاسخگویی به شما ... همان جوابهای قبلی رو بخواهید می خوانید...

    حرف من اینه که چرا باید آدم آخرت خودش رو به خاطر سیاست ورزی کثیف یه عده مواجب خور به ثمن بخس بفروشه...اون کسایی که این مطالب رو به عنوان مقاله تو روزنامه ها چاپ می کنن خیلی بهتر از امثال بنده به نقش موثر علامه مصباح چه در گذشته و چه در زمان خطیر فعلی آگاهی دارند و دقیقا به همین دلیل تخریب و توهین رو به صورت برنامه ریزی شده و همه جانبه پیش گرفتن...

    اما من نوعی که به خاطر تنگی معیشت مردم و مشکلات اقتصادی دلباخته شعارهای دولت اعتدال شدم و یادم رفته امام خمینی فرمود:

    « ملت عزيز ما كه مبارزان حقيقى و راستين ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دريافته‏ اند كه مبارزه با رفاه طلبى سازگار نيست؛ و آنها كه تصور مى‏كنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بيگانه ‏اند. و آنهايى هم كه تصور مى‏كنند سرمايه داران و مرفهان بیدرد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مى‏شوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته و يا به آنان كمك مى‏كنند آب در هاون مى‏كوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمايه، بحث قيام و راحت طلبى، بحث دنياخواهى و آخرت جويى دو مقوله‏ اى است كه هرگز با هم جمع نمى‏شوند. و تنها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بى‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم.»
    چرا یادم رفته به چه دلیل همراه با این عده شدم و شعارشون رو پسندیدم...اگر مشکل اقتصادی مطرح بوده فقط در همین زمینه باهاشون همصدا اگر بشم کمتر متضرر میشم...

    سوال اینجاست منی که به آرمان های امام و انقلاب اعتقاد دارم چرا بدون دلیل حرفای این افراد رو تکرار می کنم و وقتی جواب مناسب داده میشه و روزنامه های محترم در مقابل جوابها سکوت می کنند من هم سکوت کنم و چند ماه بعد دوباره وقتی اون روزنامه ها ادعاهاشون رو تکرار می کنند من هم دوباره تکرار کنم؟؟؟؟

    واقعا درد آور هست...بنده حقیر به خدا پناه می برم از خطراتی که در این پیروی ها هست...


    بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:

    اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
    و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
    امام خمینی

  10. #149
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    پاسخ مستند به چند شبهه و دروغ تاریخی درباره علامه مصباح یزدی/
    از ماجرای ادعای یکسان پنداری اطاعت از احمدی نژاد و اطاعت از خدا تا تکرار چند دروغ تکراری دیگر/ رهبر انقلاب: آقای مصباح مورد هجوم دشمن است، چون مانند شهید مطهری منطق قوی و مستحکم دارد

    امیرحسین ثابتی: اهانت، افترا، فحاشی و در یک کلمه تخریب همه جانبه علامه مصباح یزدی طی روزهای گذشته توسط برخی رسانه های داخلی و خارجی به بهانه نقد ایشان بر محورهایی از سخنان رییس جمهور محترم، نه تنها جای تعجب ندارد بلکه کاملا طبیعی و قابل پیش بینی نیز بوده است.
    این نوع برخوردهای «تکفیرمآبانه» و «غیر منطقی» در قبال چند جمله نقد ساده ایشان به اظهارات رییس جمهور، به خوبی نشان می دهد در برابر منطق آیت الله مصباح، هیچ منطق و قول لینی در میان مخالفان ایشان وجود ندارد و همان طور که در دوره اصلاحات نیز تلاش می شد با هجمه همه جانبه به آیت الله، سخنان ایشان در جامعه شنیده نشود، بار دیگر این کار در دستور کار قرار گرفته تا با تقطیع جملات ایشان و افتراها و دروغ های متعدد، با منطق محکم و دقیق ایشان مقابله شود.

    از این رو، شاید تلاش برای پاسخ به این اهانت ها و تهمت ها کاری عبث و بی نتیجه باشد، اما از آنجایی که «تکرار دروغ» برای بخشهایی از افکار عمومی می تواند در دراز مدت به گزاره هایی «باور پذیر» تبدیل شود، در این نوشتار تلاش بر آن است تا چند محور از مهم ترین شبهات علیه ایشان که طی روزهای اخیر بیش از همیشه شنیده می شود، پاسخ داده شود:

    الف. چرا آقای مصباح اطاعت از احمدی نژاد را همان اطاعت از خدا دانسته بود؟ و اگر در منطومه فکری ایشان اطاعت از رییس جمهور به معنای اطاعت از خداست، علت انتقادات امروز ایشان نسبت به آقای روحانی چیست؟

    این یکی از اصلی ترین شبهاتی است که این روزها درباره آیت الله مصباح مطرح است و ریشه اصلی طرح این شبهه نیز به تیتر روزنامه توقیف شده اعتماد ملی در مرداد 88 باز می گردد که در صفحه اول خود نوشت: «مصباح یزدی: اطاعت از احمدی نژاد، اطاعت از خداست.»


    اما [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] نشان می دهد محتوای صحبت ایشان نه تنها معطوف به شخص خاصی از جمله رییس جمهور وقت نیست و ایشان به هیچ عنوان نیز اسمی از احمدی نژاد به میان نمی آورند، بلکه درست در برهه ای که فتنه گران بعد از تنفیذ رییس جمهور توسط رهبر انقلاب همچنان بر «نامشروع بودن دولت دهم» اصرار داشتند و می گفتند انتخابات باید دوباره برگزار شود! ایشان در یک بحث کاملا تئوریک و نظری درباره جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی، موضوع مشروعیت الهی جمهوری اسلامی توسط ولی فقیه را به بحث گذاشته و با تکرار فحوای کلام امام (ره) در سال 57 [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    «ولي فقيه يک رهبري ديني جانشين امام زمان(عج) است؛ اين رييس جمهور نماينده‌اي است که مردم او را انتخاب کرده‌اند. اين دو با هم خيلي تفاوت دارند. رييس جمهور وقتي از طرف ولي فقيه نصب شد، مي‌شود عامل او؛ او نصبش مي‌کند. آن پرتو قداستي که او دارد بر اين هم مي‌تابد. وقتي رييس جمهور اسلامي شد، حکمش را از رهبر ـ‌يعني جانشين امام(ع)‌ـ دريافت کرد، يک پرتوي از آن قداست بر اين هم مي‌تابد؛ آن وقت اطاعت از رييس جمهور و اطاعت از مجلس و ساير امور هم مي‌شود اطاعت از خدا. اما تا اين جور نشده، حساب رهبر از ديگران جداست. او ارزشش از طرف امام زمان(عج)و از طرف خداست.»

    محتوای صحبتهای آیت الله مصباح در این باره، نه تنها هیچ حرف جدیدی در فقه سیاسی شیعه محسوب نمی شود بلکه عینا همان سخنان امام خمینی (ره) در طول حیات پر برکت شان است که همواره مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را بواسطه ولایت فقیه «الهی» دانسته و نقش مردم را موجب «مقبولیت» نظام می دانستند.

    به عنوان مثال در ماجرای انتصاب مهندس بازرگان به سمت نخست وزیری از سوی امام (ره)، ایشان بر انتصاب بازرگان از سوی خود به عنوان کسی که از طرف شارع مقدس ولایت الهی دارد، تاکید کرده و از همین رو نیز اطاعت کردن از دولت بازرگان را واجب و اطاعت نکردن از او را به معنای مخالفت با شرع مقدس عنوان کردند: «من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم ایشان را قرار دادم. ایشان را که من قرار دادم واجب الاتباع است ملت باید از او اتباع کند. یک حکومت عادی نیست یک حکومت شرعی است. باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است.» (جلد پنج صحیفه امام، ص 31)

    در عین حال، ممکن است کسی بپرسد اگر چنین است، چرا آقای مصباح به انتقاد از دولت آقای روحانی روی آورده است؟ مگر رییس جمهور جدید توسط ولی فقیه تنفیذ نشده؟ و اگر چنین است دیگر عدم اطاعت از دولت جدید چه معنایی دارد؟

    پاسخ به این شبهه نیز بسیار ساده است، چرا که رییس جمهور پس از تنفیذ توسط ولی فقیه مختار نیست تا هر عملکرد و گفتاری داشته باشد بلکه باید در چارچوب شرع مقدس موضع گیری کرده و عمل کند و اساسا تمامی روسای جمهور بعد از انقلاب اعم از دوران امام و دوران رهبر معظم انقلاب نیز به صورت «مشروط» تنفیذ شده و در احکام تنفیذ تمامی آن ذکر شده که تا زمانی که در مسیر انقلاب اسلامی و چارچوب های دینی حرکت کنند، مورد تایید می باشند.

    لذا توجه در این مساله به خوبی نشان می دهد تنفیذ تمام روسای جمهور بعد از انقلاب نه تنها به معنای مصونیت آنها از نقد نبوده است بلکه در صورت مشاهده کوچکترین حرکت اشتباه و موضع گیری غلط از سوی آنها، این وظیفه اصلی علمای دینی است که به نقد اشتباهات آنها برای اصلاح امور بپردازند. چرا که رییس قوه مجریه در جمهوری اسلامی باید بر اساس قانون اساسی مجری و حافظ ارزش های دینی یک ملت باشد و تخلف از این وظیفه چه در گفتار و چه در رفتار، طبیعتا به معنای قصور وی محسوب می شود که باید با انتقاد و تذکر، رفع شود.

    از این رو، توجه در سابقه و عملکرد آیت الله مصباح نشان می دهد ایشان نه تنها در دولت جدید، بلکه در دولت آقای احمدی نژاد نیز بارها و بارها به طور مستقیم و صریح، به نقد دولت و مواضع و اقدامات اشتباه رییس جمهور گذشته پرداخته اند و همین مساله به خوبی نشان می هد رفتارهای ایشان با دولت جدید نه از موضع سیاست ورزی، بلکه ناشی از صداقت کامل است.

    ایشان حتی نسبت به دولت محمود احمدی نژاد که بارها و بارها از اقدامات درست و مواضع انقلابی آن حمایت کرده بودند، انتقادات صریح و بی پرده ای به زبان آورده بودند که مرور همه آنها فرصت جداگانه ای می طلبد اما یکی از معروف ترین آنها به مرداد 1389 باز می گردد، برهه ای که[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    «کسانی که بی‌شرمانه مکتب ایران را به جای مکتب اسلام معرفی می‌کنند، خودی نبوده بلکه غیرخودی‌اند و باید حواسمان جمع باشد ... ما اسلام را می‌خواهیم و هر کس اسلام را بخواهد خدمت‌گذار او هستیم و در این مسیر با کسی عقد اخوت نبستیم، هرکس از اسلام کج برود، ردش می‌کنیم.»

    ب. چرا آقای مصباح سال 84 انتخاب احمدی نژاد را به واسطه یک خواب به امام زمان نسبت داد؟

    این شبهه نیز مانند شبهه قبل، به خاطر ناقص مطرح شدن اصل ماجرا باعث شده تا بسیاری با باور کردن آن، در قامت طلبکار ظاهر شده و با استناد به این مسایل پیش و پا افتاده و سطحی، درصدد توهین و تخریب ایشان بر آیند. در حالی که در صفحه 883 کتاب «گفتمان مصباح» که این سخنرانی به آنجا مستند شده است، آیت الله مصباح در مقام بیان غیر قابل پیش بینی بودن انتخاب احمدی نژاد در سال 84 ضمن ستایش مواضع و شعارهای دینی وی در سال 84 می گوید که «یکی از دوستان» در جلسه ای نقل کرده که انتخاب آقای احمدی نژاد را قبل از انتخابات در خواب متوجه شده است اما ایشان بلافاصله تاکید میکند که بیان این دست مطالب به طور عمومی درست نیست و باید از گفتن آنها خودداری شود: «چیزهای عجیبی است که حالا من مایل نیستم آنها را چون جنبه منفی دارد نقل کنم.»

    به عبارت دیگر، ماجرای تایید احمدی نژاد توسط امام زمان در خواب نه تنها ارتباطی با شخص علامه مصباح ندارد و ایشان از یک نفر دیگر این ماجرا را نقل قول می کنند، بلکه در ادامه هم تاکید می کنند که از بیان این قبیل مسایل برای افکار عمومی باید خودداری شود و طرح این مسایل به علت ایجاد برخی جبنه های منفی آن اساسا درست نیست.

    ج. آقای مصباح یزدی سابقه انقلابی و مبارزه با شاه ندارد، امام خمینی ایشان را قبول نداشت و ...

    طبیعی است با توجه به بررسی شبهات اول و دوم، زمانی که جریان های مخالف آیت الله مصباح درباره وقایع سالهای نه چندان دور چنین دروغ های عجیب و غریبی طرح کرده اند، به مراتب این کار را نسبت به سالهای دورتر و دهه 40، 50 و 60 راحت تر می توانند انجام دهند و هر ادعایی را به خاطر حب و بغض های شخصی و سیاسی، علیه ایشان مطرح می کنند.

    درباره سوابق انقلابی آیت الله مصباح، نسبت ایشان با حضرت امام (ره) و ... تا کنون به کرات افراد و رسانه های مختلف به طور مستند و تفصیلی پاسخ لازم را منتشر کرده اند اما تنها از باب یادآوری، [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    پس از تبعید امام خمینی در سال 1343 و رو به افول نهادن مبارزات روحانیت، جمعی از فضلای حوزه علمیه قم که غالبا از شاگردان امام خمینی(ره) به حساب می آمدند تصمیم گرفتند تا تشکیلاتی برای نظم دهی به امور مبارزات شکل دهند. جلسات مداوم این افراد منجر به نوشتن اساسنامه تشکیلاتی شد که بعدها به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مشهور شد اما یک بی احتیاطی سبب شد تا گردانندگان جلسه مجبور به فرار از شهر قم شوند.

    اساسنامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در جمعی یازده نفره مورد بحث قرار گرفته بود، در منزل آقای آذری قمی کشف شد تا نصیری رئیس ساواک در گزارشی به محمدرضا شاه این گونه بنویسد: چون ضمن تحقیقات از متهمین معلوم گردیده که هشت نفر از مدرسین و فضلای حوزه علمیه قم به اسامی: علی مشکینی، حائری تهرانی، علی قدوسی، مصباح یزدی، هاشمی رفسنجانی، محمد خامنه‎ای، علی خامنه‌ای و امینی در جلسات اولیه که در 20 ماه قبل تشکیل گردیده، شرکت داشتند. لذا ایجاب می نماید که به منظور پی بردن به ماهیت حقیقی عناصری که احتمالا در نظر داشته اند چنین سازمانی را ایجاد نمایند، از نامبردگان فوق نیز تحقیقات لازم به عمل آید.

    هاشمی رفسنجانی نیز ضمن اشاره به این موضوع در بخشی از خاطرات خویش، به اداره نشریه بعثت توسط خود و نشریه انتقام توسط آیت الله مصباح در سالهای قبل از انقلاب اشاره می کند که هر دو نشریه محتوایی ضد نظام شاهنشاهی و در حمایت از تاسیس یک نظام دینی داشته است:

    «از اساسی‌ترین کارهای ما در آن چند ماه، ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل می‌شد آقایان خامنه‌ای، منتظری، ربانی شیرازی، قدوسی، مصباح یزدی، امینی، محمد خامنه‌ای، آذری، مشکینی، حائری تهرانی و من. نشریه‌ی مخفی "بعثت" و "انتقام" در حقیقت ارگان همین جمعیت بود که در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتی‌کرمانی و سید‌هادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم. نشریه‌ی بعثت بیشتر جنبه‌ی سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریه‌ی انتقام جنبه‌ی ایدئولوژیکی آن قوی بود، که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره می‌کردم و انتقام را آقای مصباح‌یزدی. در حل مسائل مالی هم نقش اساسی را هیئت‌های موتلفه داشتند». (هاشمی رفسنجانی ، دوران مبارزه ، ج 1 ، ص 195)

    درباره نسبت ایشان با امام راحل در دوران حیات آن پیر فرزانه نیز همین نکته بس که بنیانگذار کبیر انقلاب در دوران حیات خویش شخصا بر کمک مالی به دو نهاد را تاکید ویژه داشتند[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] (حجه الاسلام رحیمیان در گفتگو با روزنامه ایران 19/3/87)

    در پایان لازم به ذکر است که بیان این موارد برای افرادی که حاضر به دیدن و شنیدن واقعیات نیستند، سودی ندارد بلکه تنها نشان دهنده اوج دنائت و ناجوانمردی افراد و جریانهایی است که در تلاشند تا با قلب 180 درجه ای واقعیات مسلم تاریخی، با اتکا به تحریف واقعیات، تهمت و افترا، اهداف سیاسی خود را به پیش ببرند.

    این روش البته در طول تاریخ از سوی جریان های شبه روشنفکری همواره برای تقابل با روحانیت اصیل و انقلابی در پیش گرفته شده است، چنانچه اگر توان حذف فیزیکی بزرگان دینی برای این طیف ممکن نبوده، طریق ترور شخصیت آنها در پیش گرفته شده است؛ چنانچه رهبر انقلاب پیش از این در شهریور 1379 در اوج تخریب های علامه مصباح توسط جریان های شبه روشنفکری،[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    «شما می‌بینید این هجومهای تبلیغاتی را که به شخصیتهای برجسته، به انسانهای والا و با اخلاقهای برجسته می‌کنند؟ اینها همه‌اش نشان دهنده‌ی اهداف و نیات دشمن است. وقتی یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیتهایی است که همه‌ی دلسوزان اسلام و معارف اسلامی بایستی از اعماق دل قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می‌گیرد، می‌بینید که همین «و هم ینهون عنه و ینأون عنه». حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم، هر جایی که باشد، دشمن آن‌جا را زود تشخیص می‌دهد؛ چون حسابگر است. دشمن - همان‌طور که گفتم - آن‌جا را می‌شناسد و به مقابله‌اش می‌آید. با مرحوم شهید مطهری نیز همین‌گونه برخورد کردند.»


    {محتواي مخفي}
    اینا رو نه از باب اینکه عده ای مغرض بخونن و قانع بشن، اینجا گذاشتم چرا که به قول دوست خوبم در پست بالایی، این جوابیه ها و شبهات مرتبط، چیزهای جدیدی نیستند که صدها بار تا الان پاسخ داده نشده باشند. اگر این عده آدمای مغرض قرار بود پاسخ بگیرن، تا الان پاسخ گرفته بودن و از خواب غفلت بیدار شده بودند. اما کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه بیدار کرد. اینها رو صرفا برای افراد غیر مغرض گذاشتم.




    موفق باشین.
    93/3/22
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  11. #150
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دروغ پراکنی هایی که تمامی ندارد + اسناد

    قاصد نیوز: این نوشتار بر آن است شبهات، اکاذیب و مغالطات القا شده توسط مدیرمسئول سایت انتخاب که در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است را درج و با بررسی تاریخی به تبیین آن بپردازد:

    - آیت الله مصباح یزدی چهره ی نه چندان فعال ایام حیات امام (ره)
    خوب است بدانیم جنس فعالیت انسان ها به نسبت تخصصشان در زمینه های مختلف متفاوت است و نباید از چهره های متفکر و ایدئولوگ در عرصه های اجرایی انتظار حضور پررنگ فیزیکی داشت بلکه وظیفه آنها در وهله اول دفاع از مرزهای ایدئولوژیک و پاسخ به حملات فکری و شبهه پراکنی های جبهه مقابل است. علامه مصباح یزدی نیز به عنوان چهره موثر در این زمینه، این نقش مهم را از اوایل انقلاب تا امروز به عهده گرفته و در این سنگر خطیر انجام وظیفه می کند و به نحوی توانسته از انجام این مهم به خوبی برآید که رهبر معظم انقلاب درباره ایشان می فرمایند:
    از دهه ۱۳۳۰ که ایشان را میشناسم، “همواره” در مسیر حق بوده است. (در جریان پنجمین سفر غیررسمی پس از سفر رسمی معظم له به قم (89/11/20))
    حال سوال اینجاست اگر کسی در زمان حضرت امام در سنگرهایی که لازم بود نقش آفرینی نمی کرد و کنج عزلت بر می گزید آیا از منظر رهبر انقلاب همواره در مسیر حق بود؟ در ادامه به گوشه ای از فعالیت های ایشان در حوزه ایدئولوژیک اشاره می کنیم:
    کتاب «دوران مبارزه» خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی:
    سیدعلی خامنه‌ای به همراه عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی فیض مشکینی، ابراهیم امینی، مهدی حائری تهرانی، حسینعلی منتظری، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنه‌ای و محمدتقی مصباح یزدی. اعضای گروه یازده نفر بودند که با هدف تقویت و اصلاح حوزه‌ی علمیه‌ی قم برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفت.
    اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که از حضور پر رنگ ایشان در انقلاب حکایت می کند به طوری که «در جلد سوم مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیش از ۱۸ امضاء از آیت الله مصباح یزدی در ذیل بیانیه ها و اطلاعیه ها در حمایت از امام و نهضت اسلامی ثبت است» که حتی برخی از کسانی که امروز ادعای انقلابی گری هم دارند این تعداد امضا ذیل بیانیه های مختلف از آن ها وجود ندارد. یا فعالیت های نظری و آموزشی علامه مصباح یزدی در راستای اهداف انقلاب و نهضت امام در سال های منتهی به انقلاب اسلامی، چیزی نیست که بتوان آن ها را انکار کرد.




    مگر می شود سلسله درس هایی که با عنوان «حقوق و سیاست در قرآن» توسط آیت الله مصباح یزدی برای طلاب جوان و در تببین نظام سیاسی اسلام در سال های ۱۳۵۶-۱۳۵۵ ارائه می شد را انکار کرد. یا چگونه می توان نقش برجسته ایشان در انتشار نشریه هایی مانند “بعثت” و‌ “انتقام” به همراه برخی از دیگر شاگردان امام خمینی (ره) را که مشی انقلابی و مبارزه جویانه ای داشت، را در سال های منتهی به انقلاب اسلامی را نادیده گرفت.


    ایشان از همان سالهای ابتدایی انقلاب با حضور فعال در مدرسه حقانی و موسسه در راه حق و همچنین تاسیس موسسه علمی آموزشی امام خمینی(ره) سعی در تربیت نیروهای متخصص و کارا و در کل کادرسازی برای انقلاب پرداخت. امروز جمع بسیاری از بهترین متفکران و ارادتمندان به ساحت ولایت در کشور از دانش آموختگان این علامه اسلام شناس هستند چه کسی می تواند حمایت های رهبری عزیز از دورهای طرح ولایت و تاثیر گذاری آن را در دانشگاه ها آن هم در دوران مظلومیت انقلاب و آرمانهای آن فراموش کند. دوره هایی که عبدالکریم سروش در باره آن گفته بود"من نمی دانم آیت الله مصباح در این چهل روز چه به دانشجویان آموزش می دهد که پس از ان اینان در دانشگاه ها همه رشته های ما را پنبه می کنند" اینها تنها گوشه هایی از ضرب شصت یک نیروی فعال و قدرتمند ایدئولوژیک است که توانست هجمه های ایدئولوژیک را در زمان حیات آیت الله مطهری ها و علامه طباطبائی با همکاری انها و بعد از ان بزرگواران با معدودی از همسنگران خویش دفع کند.


    - با اشتباه استراتژیک برخی افراد جریان دوم خرداد ، به قله جریان اصولگرایی بدل شد

    جمله ای معروف میان اهل علم است که می گویند «تعرف الاشیاء باضدادها» آری علامه مصباح یزدی این فیلسوف اسلام شناس که به فرموده رهبر معظم انقلاب:
    بنده هم به سهم خودم قدر آقاي مصباح را مي‌دانم. واقعا مي‌دانم كه ايشان در كشور و براي اسلام چه وزنه‌اي هستند و حقا و انصافا ما امروز نظير ايشان را – حالا به اين تعبير بگوييم – خيلي نادر نظير آقاي مصباح ممكن است وجود داشته باشد با اين وزانت علمي و عمق علمي و احاطه و وسعت و با اين آگاهي و بينش و صفا، رهبر معظم انقلاب تصريح كردند: اين سه جهت در ايشان جمع است؛ هم علم، هم بصيرت به معناي حقيقي كلمه و هم صفا. اين سه تا با هم در وجود ايشان خيلي ارزشمند است. (رهبر معظم انقلاب اسلامي با حضور در منزل آیت الله مصباح یزدی در تاريخ 20/11/89)
    با اين وزانت علمي و عمق علمي و احاطه و وسعت و با اين آگاهي و بينش و صفا دارای چنین صفاتی است که در بیابان اصلاح طلبی رادیکال که فاقد اخلاق و و وزانت در علوم اسلامی و صفای الهی بود به قله ای مبدل گردید که نتیجه ان روی آوردن مردم به سرانگشت اشاره ایشان در 3تیر 84 شد.


    گو آنکه رابطه ی آقای مصباح یزدی با احمدی نژاد در دوره دهم ریاست جمهوری، رو به تیرگی رفت ، اما او هیچ گاه نقدی را متوجه دولت نکرد

    جالب است در دنیای رسانه که بااندک زمانی میتوان به آرشیو سخنرانی ها و اظهار نظرهای افراد دسترسی پیدا کرد روزنامه جمهوری اسلامی به خود اجازه چنین دروغپردازی فاحشی را میدهد در ادامه مروری میکنیم به برخی اظهارات علامه مصباح در مقابل خطاهای دولت دهم
    1- گاهي نامي از ولايت فقيه برده مي شود، ولي محتواي آن درک نشده و گاهي اسلام به گونه‌اي معرفي مي‌شود که مردم خوش‌شان بيايد در حالي‌که جايگاه اسلام تضعيف مي‌شود. بعيد نيست در آينده فتنه‌اي شديد‌تر توسط افرادي صورت گيرد که امروز آنها را به عنوان نيروهاي ارزشي مي‌شناسيم همانگونه که در فتنه اخير کساني که قبلاً نخست وزير، رئيس جمهور و رئيس مجلس نظام بودند، حضور داشتند

    2-كساني كه بي‎شرمانه مكتب ايران را به‌جاي مكتب اسلام معرفي مي كنند، خودي نبوده غيرخودي‌اند و بايد حواسمان جمع باشد وي خاطرنشان كرد: شما كه ادعاي خط امام مي كنيد، امام راحل در كدام سخنراني خود از اسلام ده بار سخن نگفت و از ايران نام برد؛ ما كه پيرو او هستيم بايد همان روش را ادامه دهيم

    3- ما اسلام را مي‌خواهيم و هر كس اسلام را بخواهد خدمتگزار او هستيم و در اين مسير با كسي عقد اخوت نبستيم، هركس از اسلام كج برود، ردش مي‌كنيم

    4- بهره هوشی این شخص به تصدیق دوست و دشمن از حد متعارف بالاتر است، پس چگونه شیفته یک شخص عادی می‌شود؟ آن هم شیفتگی‌ای که چنین حرکات نامعقولی از او سر بزند هیچ آدم عاقلی چنین کارهائی نمی‌کند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. این کارها هیچ توجیهی ندارند. یک وقت کسی اشتباهی می‌کند، آن وقت هرچه او اشتباه می‌کند، این فرد می‌آید و توجیه می‌کند
    و قس علی هذا مثالهای فراوانی از انتقاد های آیت الله مصباح به دولتی که به گفته اهل فن بوسیله خود ایشان سرکار آمد این نشان از تقوی و عدم انانیت ایشان است که بر خلاف برخی از افراد صاحب نفوذ کشور و به اصطلاح استوانه ها که هیچگاه لب به انتقاد از دولتی که خود حامی آن بودند نمی گشایند.


    برخی معتقد بودند آیت الله درس عبرتی گرفته و فهمیده که نمی تواند تئوری پرداز انقلاب باشد. لذا چنین انتظار بود که تجربه شکست خورده ی احمدی نژاد، لیدر جریان پایداری را وادارد که تئوری های عجیب این جریان را بوسیده و بر طاقچه نهد

    جالب است افرادی مانند آقای هاشمی و چهره هایی مانند اصلاح طلبان و سایت هایی همچون انتخاب و غیره از مجموعه رسانه های زنجیره ای همنوا با کارگزاران، به دنبال آن هستند که جریان اصلاحات، خاتمی و فتنه گرانی چون موسوی را احیا کنند. همانهایی که غائله 18تیر 78 را به پاکردند و قطار انقلاب را از مسیر خط امام و ولایت خارج کردند. همانهایی که در فتنه 88 با ادعای موهوم تقلب بدون انکه دلیلی برای این ادعای ارائه کنند بر طبل اختلاف و اغتشاش کوبیدند حال افرادی مانند اینها بدون حتی یک کلمه عذر خواهی و تغییر روش و فکرکردن به بازنشستگی سیاسی و اجتماعیشان، به خاطر ظلم بزرگی که به ملت شریف ایران و امنیت کشور عزیزاسلامی مان روا داشته اند امروز مدعیانی هستند که انتظار دارند امثال آیت الله مصباح از دایره تئوری پردازی انقلاب اسلامی خداحافظی کنند. آیت الله مصباحی که چکیده و معدل کار دولت منتسب به ایشان پس از 8 سال در کلام رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با دولت دهم اینگونه دیده می شود:
    هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزی را شماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ی دوره‌های دیگر بود و هست حجم کار بالا و تلاش خستگی‌ناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگی‌ها و امتیازاتی که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگی است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود.

    یک نکته‌ی دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهای انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخارکند این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانی، احساس شرم از انگیزه‌های انقلابی و از اهداف انقلابی و از شیوه‌های انقلابی نکرد؛ این خیلی کار بزرگی بود
    آیت الله مصباح بیشتر مایلند فضای سیاسی را ملتهب و مضطرب نگاه دارند تا همواره دستاویزی برای فعالیت سیاسی تخریب گرایانه خود داشته باشند
    افرادی که امروز نگران التهاب در جامعه هستند همانهایی هستند که در زمان هشت سال ریاست جمهوری دولت قبل از هیچ توهین و تهمت و ناروایی نسبت به دولت فروگذار نکردند. یادمان نمی رود که در سال دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کرد دیگر دوران مدارا با این دولت سر آمده. فراموش نمیکنیم که آقای هاشمی دائما در سایت شخصی خود تلویحا احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه می کرد و تلویحا دولت را به رمالی و جن گیری متهم می کرد! حال سوال اینجاست تا کی قرار است سیاست یک بام و دوهوای کارگزاران و اصلاح طلبان ادامه یابد؟



    حضرت آیت الله مصباح یزدی که سابق بر این، فرمانبری از سخنان رییس جمهور را همان پذیرش کلام خداوند می پنداشتند ، ظاهراً با بیانات اخیر خود، مشخص فرموده اند که منظور ایشان، رییس دولت نهم بوده و نه هر رییس جمهور از راه رسیده که از قضا سنخیتی با آراء و عقاید ایشان نداشته باشد!

    جالب است که مدیر مسئول سایت انتخاب که خود ناشر این مقاله موهوم است چشم و گوش خود را به روی حقایق اتفاق افتاده در زمان دولت دهم و واکنش های صریح علامه مصباح می بندد و با قلمی که معلوم نیست به چه انگیزه ای به نوشتن واداشته شده چنین تاریخ نه چندان دور را نادیده می گیرد. در زمان احمدی نژاد علامه مصباح در ادامه انتقادهای صریحشان به رییس جمهور وقت می فرمایند:
    ما اسلام را مي‌خواهيم و هر كس اسلام را بخواهد خدمتگزار او هستيم و در اين مسير با كسي عقد اخوت نبستيم، هركس از اسلام كج برود، ردش مي‌كنيم در طول تاريخ كم نبودند كساني كه دعوت انبيا را پذيرفته و حتي در راه خدا جهاد كرده‌اند، اما تا آخر نايستادند و در وسط راه ماندند و حتي به جبهه دشمن رفتند

    در این میان، ذکر این نکته نیز گفتنی است که تکرار مکرر لفظ «مقام معظم رهبری» در سخنان دکتر روحانی، برخلاف نظر آیت الله مصباح، تعارف واژگونه و توخالی نیست

    کسی که ادعای ولایتمداری دارد حق ندارد از امام و مقتدایش جلو بزند یا عقب بیافتد خوب است در زمینه پیروی از نظرات رهبر معظم انقلاب نگاهی داشته باشیم به کارنامه یکساله دولت آقای روحانی تنها نیم نگاهی می اندازیم تا ببینیم آیا ایشان حق مقتدا بودن را به جا آورده یا صرفا از الفاظ برای اقناع افکار عمومی استفاده می کنند

    1.صحبت تلفنی رییس جمهور روحانی با اوباما در حاشیه اجلاس نیویورک که مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.

    2.درحالیکه رهبر معظم انقلاب صراحتا اعلام میدارند که بنده به این مذاکرات خوش بین نیستم رییس جمهور در تلویزیون در نطقی اعلام می کند خوش‌بینی در دنیای سیاست یا بدبینی خیلی معنا ندارد و باید واقع‌بین باشیم، بنده با شناختی که از دنیا و مسئله دارم بدبین نیستم.

    3. پیرامون بحث ماهواره
    رهبر معظم انقلاب فرمودند :امروز سلطه‌گران در همه جای دنیا - هر جایی به تناسب - در فکر سلطه فرهنگیند؛ یک نمونه‌اش هم همین ماهواره است که حالا باز هم می‌بینم بحث ماهواره را مطرح کرده‌اند. این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنآوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم.
    درحالیکه رییس جمهور میگوید : بعدها غصه دیگری شروع شد، اینکه با ماهواره چه کنیم. اگر خدایی نکرده تلویزیونی بتواند با یک دیش مخفی یا آشکار شبکه دیگری را بگیرد و جوانان آن شبکه را بببیند چگونه ایرانیت و اسلامیت می‌ماند؟! دیدیدم که ماهواره آمد و مبارزه در پشت‌بام و بالکن تاثیرگذار نبود و نه ایمان مردم پَر زد و رفت و نه هویت مردم از دست رفت!!!

    4.در بحث دین دولتی و دولت دینی
    دربعضى از مطبوعات، نوشته‌ها، گفته‌ها، بعضى‌ها با عنوان "دین دولتى" و "فرهنگ دولتى" میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و به‌ اصطلاح یک اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتى کنند، فرهنگ را دولتى کنند! این حرفها یعنى چه؟ "دولت دینى" با "دین دولتى" هیچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتى یعنى دین مردمى
    درحالیکه آقای روحانی میگوید: دولت دینی" خوب است ولی "دین دولتی" جای بحث دارد. دین را نباید به دست دولت داد زیرا دین در دست علما، فرهیختگان و مراجع است و البته دولت نیز باید حمایت کند.


    علامه مصباح می فرمایند: در ابتدای نهضت امام خمینی (ره) عده‌ای می‌گفتند نباید با شاه در افتاد چرا که تنها شاه شیعه در جهان است و باید با مسالمت و مدارا از حکومت وی برای نشر تشیع استفاده شود. حتی در هشت سال دفاع مقدس نیز عده‌ای معتقد بودند این جنگ هرچه زودتر باید تمام شود چرا که جنگ غیر از دست دادن جوان‌ها و بیوه شدن زنان و تخریب منابع و ضربه به اقتصاد کشور، حاصل دیگری ندارد!
    وی با بیان اینکه این نحوه تحلیل‌ها و تفسیر‌ها از صدر اسلام تاکنون وجود داشته و دارد، خاطرنشان کرد: امام (ره) هنوز در پاریس بودند که مهندس بازرگان که یک شخصیت اسلامی و مورد احترام تلقی می‌شد، از سر دلسوزی و خیرخواهی به امام پیشنهاد کرد که اختلافات با شاه را تمام کنند چرا که نمی‌توان با شاه و ارتشی که دارد، مقابله کرد و این مقابله وضع را بدتر می‌کند و البته امام (ره)، پس از سخنان وی، شاه را رفتنی دانستند و ارتش را برادران خود خطاب کردند که بعد از رفتن شاه به جمهوری اسلامی می‌پیوندند.
    ایشان ادامه دادند: از همان روزی که امام (ره) در پاریس بود، بسیاری - چه بسا از سر خیراندیشی - از امام (ره) خواستند تند و سخت برخورد نکنند، چرا که آنها روحیه برخورد نداشتند و می‌خواستند راحت‌طلبی خود را با صلح و مدارا حفظ کنند و هرگز اجتماع و تظاهرات را برنمی‌تافتند، چه برسد به جان دادن.
    ایشان صراحتاً نقش برخی در انقلاب و جنگ را کتمان می کنند؟ دکتر روحانی به اذعان دوست و دشمن ، از معدود خطبای با شهامتی بود که سرسختانه در برابر رژیم استبدادی شاه ایستاد و حتی برای نخستین بار، «خمینی کبیر» را »امام خمینی» خواند

    جالب است که نگارنده مقاله در این بخش از مقاله با شانتاژ میخواهد این مطلب را به علامه مصباح نسبت دهد که ایشان منکر نقش آفرینی های روحانی در انقلاب و جنگ تحمیلی است. بنظر می رسد فهم ابتدایی و بی غرض مخاطب از سخنان علامه مصباح که در بالا آمده جواب کافی و وافی در وجدان و اذهان مخاطب برای این جنجال آفرینی پی پایه و اساس می باشد.


    آقای مصباح، در ادامه سخنان خود تلویحاً روحانی را متهم به ضدیت با دفاع مقدس می کند

    علامه مصباح در سخنرانی خویش به هیچ عنوان روحانی را متهم به ضدیت با دفاع مقدس نمیکنند بلکه میخواهند بفرمایند برخی افراد تمایل شدید به اتمام جنگ داشتند و تحرکات دیپلماتیک داخلی را همراهی میکردند برگی از تاریخ را با هم از لسان هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی و حسن روحانی مرور میکنیم:

    روحانی در مجلس گروهی را تشکیل می‌دهد که بعدها به "مجمع عقلا" معروف می‌شود. به‌گفته هاشمی رفسنجانی این گروه در سیاست‌های جنگی بی‌تأثیر نبودند و در پایان جنگ هم تأثیرگذار بودند.

    محسن رضایی نیز می‌گوید:
    ما در عملیات رمضان رفتیم وارد خاک عراق شدیم. یک قطعه‌ای از خاک عراق را گرفتیم. از آنجا به بعد یک بحث‌هایی مطرح شد که بیشتر در گوشی بود و بعضی از این آقایان آن شهامت لازم را در اینکه به‌طور جدی بیایند بحث کنند با امام یا با مسئولان اصلی کشور که تصمیم‌گیرنده بودند، نداشتند. در گوشی یا بعضی جاها یک جلساتی می‌گذاشتند که این تا والفجر مقدماتی و همین‌طور ادامه پیدا کرد.
    این اختلافات بین "مجمع عقلا" و رزمندگان و فرماندهان نظامی کشور ادامه پیدا می‌کند. "مجمع عقلا" خواهان پایان جنگ است اما رزمندگان و فرماندهان نظر دیگری دارند.
    روحانی در این باره می‌گوید:
    یکی از اعضای جلسه ظاهراً می‌رود با آقای رضایی صحبت می‌کند، با آقای محسن رضایی که فرمانده سپاه بودند، به ایشان می‌گوید که یک جلسه‌ای هست که نمایندگان مجلس دارند و در آنجا دارند طراحی صلح می‌کنند که چه‌جوری صلح کنیم با صدام. ایشان یک نامه‌ای می‌نویسد به امام و می‌گوید که شما که این‌همه تأکید می‌کنید برای جنگ و ادامه جنگ، در مجلس یک گروهی هستند، اسم من را هم می‌برد، با حضور فلانی و این‌ها راجع به صلح دارند بحث می‌کنند.
    محسن رضایی نیز می‌گوید:
    شاید دلیل اینکه این آقایان این مسئله را طرح کردند، این بوده که قبلاً یک چیزهایی توی ذهنشان بود ولی چون رزمندگان ما همیشه در حال پیروزی بودند، شهامت لازم را در رابطه با طرح این مسئله نداشتند ولی بعد از عدم‌الفتح والفجر مقدماتی کم‌کم یک مباحثی مطرح شد که خوب است دیگر ایران جنگ را همین‌جا در حقیقت تمام بکند، اما نمی‌گفتند که چطور، چون وقتی می‌گفتند جنگ را ایران تمام کند، از آنها سؤال می‌کردند: خوب، چه‌کار کند، ایران جنگ را تمام کند؟ باید یک قرارداد صلحی باشد دیگر. چون این دو طرف دارد و اگر منظورتان این است که ما عملیات نکنیم، فرض کنیم ما هفت ماه هشت ماه عملیات نکردیم؛ اگر بعد از 7 ــ 8 ماه آن شروع کرد به حمله کردن و یک جایی را آمد گرفت، شما جواب این را چه می‌دهید؟ آنها هیچ پاسخی نداشتند. می‌گفتند که ما تلاش باید بکنیم که برویم دنبال اینکه صلح شود. باید برویم صلح بکنیم. بعد وقتی سؤال بعد طرح می‌شد که خوب، مگر کسی مزاحم‌تان هست؟ مگر کسی مانع شما هست؟ چون هیچ هیأت صلحی نبود که از اول جنگ تا آخر جنگ تقاضای رفت و آمد با ایران کرده باشد و ایران اینها را رد کرده باشد. یک سند نیست. ما نمی‌خواستیم جنگ طولانی شود. اینهایی که می‌گفتند عملیات نکنیم، منظورشان این بود که جنگ بیست سال طول بکشد، بیست سی سال طول بکشد. در حالی که ما فکر می‌کردیم جنگ باید زودتر تمام شود و زود تمام نخواهد شد مگر اینکه ما به دشمن فشار بیاریم که آنها شرایط ایران را که یک شرایط عادلانه‌ای بود، بپذیرند، حداقل 1975 را بپذیرند یعنی اعلام بکنند ما موافقت‌نامه 1975 را قبول داریم.کسی نمی‌گفت این را. اصلاً حتی از مرز بین‌الملل هم اسم نمی‌آوردند.
    اما نظر امام چه بود؟!
    ما از اول جنگ با کسی نداشتیم؛ لکن با صدام صلح نمی‌توانیم بکنیم. صدام یک جانی است که به هیچ‌یک از تعهداتی که می‌کند، اعتبار قائل نیست. او با دولت سابق با اینکه غیرقانونی بود، تعهد کرده بود و آن را هم به‌هم زد. او هرروز عوض می‌کند افکارش را! او انسانی نیست که بشود با او صلح کرد. شما گمان می‌کنید که اگر ما با صدام صلح کنیم، به این صلح ادامه می‌دهد؟
    جلسات مجمع عقلا و اختلافات این مجمع با فرماندهان نظامی درباره جنگ و پایان جنگ ادامه می‌یابد تا اینکه امام مطلع می‌شوند و از هاشمی رفسنجانی توضیح می‌خواهند. (کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی)

    روحانی می‌گوید:
    آقای هاشمی که رفته بود خدمت امام، امام به ایشان گفته بود که این چیست که به من نوشتند؟ شنیدم فلانی، خبر من، فلانی هم هست، چون امام می‌دانست من مسئولیت‌های جنگ را دارم. آقای هاشمی گفت: نه، این‌طور نیست، من خبر دارم، جلسه با اطلاع من هست، من مطلع هستم، همچین چیزی نیست.
    محسن رضایی نیز می‌گوید:
    امام به آنها پیام داد که این جلسات چیست؟ این جلسات ماهیتش چیست؟ چون مخفیانه این جلسات تشکیل شده بود؛ بعد هم به گوش همه می‌رسید.
    اینجا بود که به‌گفته روحانی، جلسات مجمع عقلا کمرنگ شد و استحکام خود را از دست داد و بعداً هم تعطیل شد.


    به گواه بزرگان ، چه شد که یکباره حضرت ایشان، با وجود خواست مکرر بزرگان، درخواست آنان برای ادامه مبارزه را نپذیرفتند و حتی دیگران را نیز نهی فرمودند؟

    این جانب به عنوان سردبیر سایت قاصد نیوز از نگارنده این جملات سراسر کذب و وقیح درخواست سندی قابل استمساک برای ادعاهای خویش دارم .


    مساله این است که در ماجرای شعبان قبل از انقلاب، وقتی که امام (ره) ، جشن و چراغانی آن سال را تحریم فرمودند، چرا یکی از همان مجموعه های خاص، چراغانی کردند و جشن گرفتند؟

    ماجرای ساختگی و کذب چراغانی نیمه شعبان یکی از همان داستان‌های عقده‌گشایانه این جماعت است که به آیت الله مصباح یزدی نسبت می‌دادند. آن هم زمانی که به گفته آیت الله استادی، موسسه در راه حق که آیت الله مصباح، استاد آن بود و ساختمان مدرسه به دلیل تعمیرات، تعطیل شده بود! مدافعان امروز دولت راستگویان و سینه چاکان دیروز دولت اصلاحات که ادعای آزادی بیان داشت امروز به بهانه نقد رییس جمهور از هیچ چیز برای تخطئه طرف مقابل فروگزاری نمی کنند.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    ايشان كه مقتدرانه از گردان هاي شهادت دفاع مي كنند و تلاش فداکارانه ی بزرگان در دفاع مقدس را نقد می فرمایند ، چطور در زمان جنگ نه گرداني راه انداختند و نه يك بار در جبهه ديده شدند ؟
    حضرت آیت‌ الله مصباح یزدی و فرزندان ایشان نیز همانند بسیاری دیگر از بزرگان و علمای حوزه در جبهه‌های نبرد حضور یافته‌اند و برخی از تصویرهای آن موجود است و جزئیات آن را می‌توانید در کتاب زندگی‌نامه ایشان بخوانید؛ از جمله می‌توان به حضور ایشان در مناطق عملیاتی فاو به همراه فرزند ارشدشان حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی مصباح اشاره کرد، که تصاویر آن موجود است و آقای یاسر عرب(مستندساز) نیز در یکی از مستند‌های خود به آن اشاره کرده‌ است.
    البته همان‌ گونه که آیت‌‌ الله سید احمد خاتمی در یکی از سخنرانی‌های خود درباره‌ی سابقه حضور این استاد فرزانه در جبهه تصریح کرده‌اند، حضور مکرر ایشان در جبهه‌های نبرد برای اهل اطلاع معلوم است؛ اما خصلت دوری از خودنمایی و پرهیز ایشان از قرار گرفتن در معرض دوربین‌ زمینه را برای دروغ‌پردازی‌های خناسان فراهم کرده است.


    نکته ی آخر اما الفاظ توهین آمیز آیت الله مصباح یزدی در مورد رییس جمهور است
    متن سخنان علامه مصباح که به زعم اقایان توهین به رییس جمهور است را میخوانیم :
    برخی از افراد عمامه به سر که دارای مسئولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آن‌ها را کسانی معرفی می‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آن‌ها را متهم به توهم می‌کنند. باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفته‌ای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟
    در متن فوق میبینیم که علامه مصباح می پرسند شما اسلامتان را از کجا گرفته اید از فیضیه یا انگلیس حال در ادامه برخی از افاضات جناب رییس جمهور را در یکساله گذشته بازنگری می کنیم تا ببینیم کدام ادبیات توهین آمیز است:

    رییس جمهور روحانی:
    فقط یک عده معدود که از جای معدود تغذیه می‌شوند(حرف می زنند). آنها باید حرف بزنند. آنها هم البته حرف بزنند اشکال ندارد، نقد کنند اشکال ندارد، چرا یک عده کم‌سواد بیایند حرف بزنند؟ (15 بهمن 92)
    بعضی از مردم واقعا بیکارند، شغل ندارند، دچار توهمات هستند. مداوم غصه دین و آخرت مردم را می خورند، نه دین را می دانند چیست و نه می دانند آخرت چیست. اما همیشه غصه می خورند!( 10خرداد93)
    مردم در 24 خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرایی، تک‌رایی، عدم مشورت و عدم تدبیر رای ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رای دادند. (19آبان92)

    در پایان نگاهی می اندازیم به نظر بزرگان درباره آیت الله مصباح:
    امام خمینی(ره):
    در مورد نظر حضرت امام نسبت به مبانی فکری و عقیدتی آیت‌ الله مصباح، همین بس که مؤسسه تحت نظر ایشان به دستور و با سفارش و پی‌گیری‌های حضرت امام راحل گسترش پیدا کرده و این گفته جناب حجت‌ الاسلام و المسلمین آقای رحیمیان نیز برای شما بس که فرمودند در بحبوحه مشکلات مالی دفاع مقدس که حضرت امام به هیچ مرکزی کمک مالی نمی‌کردند، تنها دو نهاد را استثناء کردند؛ یکی گروه حزب‌ الله لبنان و دیگری مؤسسه آیت‌ الله مصباح. به نظر می‌رسد این عنایت ویژه برای این بود که حزب‌الله در خط مقدم مبارزه نظامی با اسرائیل، و مؤسسه امام خمینی در خط مقدم مقابله با تهاجمات فرهنگی و عقیدتی استکبار جهانی قرار داشته و دارد؛ گویا امام راحل ـ‌ رحمه‌الله‌ ـ شرایط امروز را به روشنی می‌دیدند.
    آقاى مصباح ذوشهادتین است.

    رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای:
    بنده هم به سهم خودم قدر آقاي مصباح را مي‌دانم. واقعا مي‌دانم كه ايشان در كشور و براي اسلام چه وزنه‌اي هستند و حقا و انصافا ما امروز نظير ايشان را – حالا به اين تعبير بگوييم – خيلي نادر نظير آقاي مصباح ممكن است وجود داشته باشد با اين وزانت علمي و عمق علمي و احاطه و وسعت و با اين آگاهي و بينش و صفا، رهبر معظم انقلاب تصريح كردند: اين سه جهت در ايشان جمع است؛ هم علم، هم بصيرت به معناي حقيقي كلمه و هم صفا. اين سه تا با هم در وجود ايشان خيلي ارزشمند است. (رهبر معظم انقلاب اسلامي با حضور در منزل آیت الله مصباح یزدی در تاريخ 20/11/89)
    من ایشان را نزدیک به چهل سال است می‌شناسم و به ایشان ارادت قلبی دارم؛ فقیه، فیلسوف، متفکّر و صاحب‌نظر در مسائلِ اساسی اسلام. اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مثل مرحوم علّامه‌ی طباطبایی، یا مرحوم شهید مطهّری استفاده کند، بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلاءِ آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کنند. من حقیقتاً خدا را حمد و شکر می‌کنم که جامعه‌ی ما و بخصوص نسل جوان ما به ایشان خیلی علاقه دارند.(13 شهریور 78)
    به نظر من مبانی فکر اسلامی در دست آقای مصباح و دیگر بزرگان است که باید از آن ها استفاده کنند. این هجوم های تبلیغاتی که به شخصیت های برجسته و انسان های والا و با اخلاق برجسته وارد می کنند، اینها همه نشان دهنده اهداف و نیات دشمن است.
    وقتی یک نفر مثل جناب آقای مصباح -که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیتهایی است که همه‌ی دلسوزان اسلام و معارف اسلامی بایستی از اعماق دل قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می‌گیرد،- می‌بینید که همین «و هم ینهون عنه و ینأون عنه». حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم، هر جایی که باشد، دشمن آن‌جا را زود تشخیص می‌دهد؛ چون حسابگر است.

    دشمن - همان‌طور که گفتم - آن‌جا را می‌شناسد و به مقابله‌اش می‌آید. با مرحوم شهید مطهری نیز همین‌گونه برخورد کردند.(10شهریور79)


    وجود شریف ایشان، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزه‌ها و بر جوانان ماست - قدر بدانید و دنبال کنید. این فکرها را در خود تعمیق نمایید. ارتباطتان را با خدا روزبه‌روز قویتر و در منابع دینی تأمّل کنید. فکر کنید، کار کنید؛ خدا هم کمک خواهد کرد. (25آذر77)
    یکی از موفقیتهای آقای مصباح یزدی در قم این است که ایشان برخلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردانِ خوب سرازیر شده است(13اسفند70)
    ایشان با تجلیل از فضل و اخلاص و تقوای آیت الله مصباح یزدی وجود این کمالات را در مدیریت یک موسسه موجب افزایش برکات الهی خواندند و افزودند: خدمات و تلاشهای این مؤسسه، به شکل صحیح اطلاع رسانی شود.(3آبان89)
    بنده از دهه ۱۳۳۰ که ایشان را میشناسم، “همواره” در مسیر حق بوده است. (در جریان پنجمین سفر غیررسمی پس از سفر رسمی معظم له به قم (89/11/20))

    حضرت علامه طباطبایى :(ره)

    مصباح در میان شاگردان من ، مانند انجیر در میان سایر میوه هاست ، چرا که او هیچ چیز زائد و دور ریختنی ندارد.
    حضرت علامه جوادی آملی :
    حضرت آیت الله مصباح یزدی روحی له الفداء بدون شک یک الگوی بسیار موفق هستند
    حضرت آیت الله مشکینی(ره) :
    حوزه ها باید دهها سال سهم امام بخورند، هزاران نفر در اینجا تحصیل کنند تا در هر عصری یک یا چند نفری نظیر آیت الله مصباح به دست آید. اگر ده نفر عالم بزرگ در حوزه پیدا کنید، یقیناً یکی از آنها آیت الله مصباح است. ما به عظمت او معتقدیم، ما او را دوست داریم، او یکی از خزانه های وجودی ماست، یکی از بزرگان حوزه ماست، بنده خودم علاقه به این آقا دارم، برای اینکه شمشیر برنده اسلام در مقابل کفر است، لذا خیلی با او دشمن هستند. علامت اینکه این شخص همراه با اسلام است و فداکار اسلام است همین فراوانی حمله ها علیه ایشان است
    حضرت آیت الله مظاهری :
    حمایت از آیت الله مصباح ، حمایت از امام زمان است
    حضرت آیت الله استادی :
    این استاد فرزانه و حکیم اللهی با خدمات پنجاه ساله، شخصیتی است که در حوزه های علمیه امثال او با این جامعیت شاید به عدد انگشتان دست ها هم نباشد.
    ----------------------------------------


    پی نوشت:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    موفق باشین.
    93/3/22
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

صفحه 15 از 16 نخستنخست ... 5678910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 7 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 7 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مؤمن همواره تکلیف مدار است
    توسط 5227053076 در انجمن مقالات
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 30-12-2013, 22:31
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  3. به ‎جاسبی می‎گفتند معظم له!
    توسط safaeei در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-02-2013, 19:34
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-11-2012, 08:32
  5. راويان روايات علائم ظهور
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:49

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه