نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: خداشناسی در کتاب کیمیای محبت ( داستانهای شیخ)

  1. #1
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض خداشناسی در کتاب کیمیای محبت ( داستانهای شیخ)

    بزرگترین هنر شیخ
    مهم‌ترین ویژگی جناب شیخ و بزرگترین هنر او، دست یافتن به « کیمیای محبت» خداست. شیخ در این کیمیاگری تخصص داشت و بی‌تردید، او یکی از بارزترین مصادیق:
    ﴿ یحبهم و یحبونه: او دوستشان دارد و آنها هم او را دوست دارند. سوره مائده آیه 54 ﴾ و ﴿ والذین ءامنوا أشد حبا لله: آنها که اهل ایمان اند کمال محبت و دوستی را فقط به خداوند می ورزند. سوره بقره 165﴾ بود، و هرکس به او نزدیک میشد بهره‌ای از کیمیای محبت می‌برد.

    جناب شیخ می‌فرمود:

    « محبت به خدا، آخرین منزل بندگی است، محبت فوق عشق است، عشق عارضی است و محبت ذاتی، عاشق ممکن است از معشوق خود منصرف شود ولی محبت این گونه نیست، عاشق اگر معشوقش ناقص شد و کمالات خود را از دست داد ممکن است عشق او زایل شود، ولی مادر به بچه ناقص خود هم محبت و علاقه دارد. »

    و میگفت:
    « میزان ارزش اعمال، میزان محبت عامل به خداوند متعال است. »

    شیرین و فرهاد
    گاه برای تقریب ذهن شاگردان، به داستان شیرین و فرهاد مثال می‌زد و می فرمود:

    « فرهاد هر کلنگی که می‌زد به یاد شیرین و به عشق او بود. هرکاری انجام می‌دهی تا پایان کار باید همین حال را داشته باشی، همه فکر و ذکرت باید خدا باشد، نه خود! »

    خدا مشتری ندارد!
    گاه شیخ برای مشتری پیدا کردن برای خدا! می‌فرمود:

    « امام حسین علیه السلام مشتری زیادی دارد، ممکن است امام‌های دیگر هم همین طور باشند، ولی خدا مشتری ندارد! من دلم برای خدا می‌سوزد که مشتری‌هایش کم است، کمتر کسی می‌آید بگوید: که من خدا را می‌خواهم و می‌خواهم با او آشنا شوم. »

    گاه می‌فرمود:
    « در حالی که تو به خداوند محتاجی، خداوند عاشق توست »!

    در حدیث قدسی آمده است:

    « یا ابن آدم! إنی احبک فانت ایضاً احببنی؛
    ای انسان! من تو را دوست دارم تو نیز مرا دوست بدار. »


    گاه می‌فرمود:
    « یوسف خوش هیکل است، اما تو نگاه کن ببین آن که یوسف را آفرید چیست، همه زیبایی ها مال اوست. »

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض درس خدادوستی بده!!

    درس عاشقی بده!
    یکی از ارادتمندان شیخ نقل می‌کند: مرحوم شیخ احمد سعیدی، که مجتهدی مسلم و استاد مرحوح آقای برهان در درس خارج بود، روزی به من گفت: خیاطی در تهران سراغ دارای که برای من یک قبا بدوزد؟ من جناب شیخ را معرفی کردم و آدرس او را دادم.
    پس از مدتی او را دیدم، تا نگاهش به من افتاد، گفت: با ما چه کردی؟! ما را کجا فرستادی؟!
    گفتم: چطور، چه شده؟!
    گفت: این آقایی که به من معرفی کردی رفتم خدمتش که برای قبا بدوزد، هنگامی که اندازه می‌گرفت از کارم پرسید، گفتم: طلبه هستم.

    گفت:
    « درس می‌خوانی یا درس میدهی؟ »
    گفتم: درس می‌دهم.
    گفت:
    « چه درسی می‌دهی؟ »
    گفتم: درس خارج.
    شیخ سری تکان داد و گفت:
    « خوب است، اما درس عاشقی بده! »

    این جمله نمی‌دانم با من چه کرد! این جمله مرا دگرگون کرد!.

    عشق ز پروانه بیاموز!
    یکی از شاگردان شیخ از قول ایشان نقل می‌کند که فرمود:

    « شبی من گرم او( خدا) و مشغول مناجات تضرع و راز و نیاز با معشوق بودم. دیدم پروانه‌ای آمد دور چراغ - گردسوزهای سابق- هی گردش کرد تا یک طرف بدن خود را به چراغ زد و افتاد، اما جان نداد، با زحمت زیاد مجدداً خود را حرکت داد و آمد و آن طرف بدنش را به چراغ زد و خود را هلاک کرد، در این جریان به من الهام کردند: فلانی! عشق بازی را از این حیوان یاد بگیر، دیگر ادعایی در وجودت نباشد، حقیقت عشق بازی و محبت به معشوق همین بود که این حیوان انجام داد. من از این داستان عجیب درس گرفتم، حالم عوض شد ... »
    مبادی محبت خدا

  4. #3
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض معرفت خدا

    معرفت خدا
    اصلی ترین مبدأ محبت خداوند متعال، معرفت اوست. امکان ندارد انسان خدا را بشناسد و عاشق او نشود:
    گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
    روابود که ملامت کنی زلیخا را
    امام حسن مجتبی علیه السلام می‌فرماید:

    « من عرف الله أحبه؛
    هرکس که خدا را بشناسد او را دوست می‌دارد. »


    پرسش اساسی در این باره این است که کدام معرفت، موجب محبت خداست؟ معرفت برهانی، یا شناخت شهودی؟
    جناب شیخ می‌فرمود:

    « تمام مطلب این است که تا انسان معرفت شهودی نسبت به خدا پیدا نکند عاشق نمی‌شود، اگر عارف شد میبیند که همه خوبیها در خدا جمع است ﴿ ءآلله خیر أما یشرکون: آیا خدا بهتر است یا آنچه با او شریک میگردانند. سوره نمل آیه 59 ﴾ در این صورت محال است انسان به غیر خدا توجه کند. »

    قرآن کریم از دو طایفه نام می‌برد، که معرفت آن‌ها نسبت به حضرت حق - جل و علا- معرفت شهودی است: یکی « ملائکه » و دیگری « اولواالعم »:

    ﴿ شهد الله أنه لا إله إلا هو و الملکه و أولوا العلم:
    خداوند گواه است که خدایی جز او نیست، و فرشتگان و صاحبان دانش نیز. سوره آل عمران آیه 18)



    معرفت شهودی
    برای رسیدن به معرفت شهودی، راهی جز پاک سازی آینه دل از تیرگی کارهای ناپسند نیست. امام سجاد علیه السلام در دعایی که ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده می‌فرماید:

    « وأن الراحل إلیک قریب المسافه و إنک لا تحتجب عن خلقک إلا أن تحجبهم الأعمال دونک؛
    سالک به سوی تو راهش نزدیک است، و به راستی تو از آفریده‌ات در حجاب نیستی، مگر آن که در پیشگاه تو کارها (ی ناشایسته) حجاب شود. »


    خداوند حجاب ندارد، حجاب از ناحیه کارهای ماست. اگر حجاب زنگارهای کارهای ناشایسته از آینه دل پاک شود، دل شاهد جمال زیبای حضرت حق عز و جل و عاشق او می‌گردد.
    جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی
    غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
    برای نشاندن غبار راه و پاک سازی دل از حجاب کارهای ناشایسته باید دل از محبت دنیا پاک شود، چه این که، محبت دنیا مبدأ همه زشتیهاست.

  5. #4
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض آفتی که محبت خدا را از بین می برد

    آفت محبت خداوند
    آفت محبت خداوند، محبت دنیاست، در مکتب شیخ اگر انسان دنیا را برای خدا بخواهد، مقدمه وصال اوست، و اگر برای غیر خدا بخواهد آفت محبت اوست. و در این رابطه فرقی میان دنیای حلال و حرام نیست، البته بدیهی است که دنیای حرام، انسان را بیشتر از خدا دور میکند. در حدیث است که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود:

    « حب الدنیا و حب الله لا یجتمعان فی قلب أبداً؛
    دوستی دنیا و دوستی خدا هرگز در یک دل گرد نمی‌آیند. »


    جناب شیخ همیشه دنیا را با مثل «پیر زنه» نام می‌برد و گاهی در مجلس خود، رو به شخصی میکرد و می‌فرمود:

    « باز می‌بینم که تو گرفتار این پیرزنه شده‌ای »!

    شیخ مکرر می‌فرمود:

    « این‌ها که میآیند پیش من، سراغ پیرزنه را فقط می‌گیرند، هیچ کس نمی‌آید بگوید که من با خدا قهر کرده‌ام مرا با خدا آشتی بده»!

    دل خدانما
    جناب شیخ می‌فرمود:

    « دل هر چه را بخواهد همان را نشان می‌دهد، سعی کنید دل شما خدا را نشان دهد! انسان هر چه را دوست داشته باشد، عکس همان در قلب او منعکس می‌شود، و اهل معرفت با نظر به قلب او می‌فهمند که چه صورتی در برزخ دارد، اگر انسان شیفته و فریفته جمال و صورت فردی گردد، یا علاقه زیاد به پول یا ملک و غیره پیدا کند،‌همان اشیاء، صورت برزخی او را تشکیل می‌دهند. »

    باطن دنیا پرستان
    جناب شیخ که با دیده بصیرت باطنی مردم را می‌دید، درباره تصویر باطنی اهل دنیا، آخرت و اهل خدا چنین می‌فرمود:

    « کسی که دنیا را از راه حرام بخواهد، باطنش سگ است، و آن که آخرت را بخواهد خنثی است، و آن که خدا را بخواهد مرد است. »

  6. #5
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: کیمیای محبت + خداشناسی + داستان های شیخ

    ادامه ی مطالب از این لینک گرفته می شود
    http://www.centralclubs.com/topic-t51691-12.html

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه