صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 18 از 18

موضوع: داستان توبه كنندگان

  1. #11
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض باب توبه تا دم آخر

    باب توبه تا آخرين نفس انسان باز است چنانچه حضرت باقر(ع ) فرمود: حضرت آدم (ع ) فرمود پروردگا را شيطان را بر من چيره ساختى و چون خون بر من روانش كردى ، پس براى من هم چيزى مقرر فرما، خطاب شده اى آدم براى تو مقرر كردم كه هر كدام از فرزندان تو قصد گناهى كند بر او نوشته نشود و اگر هم گناهى كرد فقط همان يك گناه را بپايش بنويسند و هرگاه قصد ثوابى كند برايش ‍ يك حسنه نوشته شود و اگر آن حسنه را انجام داد برايش ده حسنه مسطور گردد.
    حضرت آدم (ع ) عرضكرد: پروردگارا برايم بيفزا، خطاب شد براى تو مقرّر كردم كه هر كدام از بنى آدم گناهى كند و سپس پشيمان گردد و طلب آمرزش كند او را مى آمرزم .
    حضرت آدم (ع ) فرمود: پروردگارا برايم بيفزا، خطاب شد: براى آنها توبه را مقرر داشتم تا آن وقتى كه نفسشان تا به گلوگاه شان برسد.
    حضرت آدم (ع ) فرمود: پروردگارا براى من همين بس است .
    در كتاب اصول كافى باب توبه حديثى جالب و زيبا نقل كرده كه حضرت رسول اللّه (ص ) فرمود:
    هر كس يك سال پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يكسال زياد است ، هر كس يك ماه پيش از مرگش ‍ توبه كند خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يك ماه زياد است ، هر يك هفته پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يك هفته زياد است هر كس يك روز پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش رامى پذيرد، سپس فرمود: نه يك روز زياد است هر كس پيش از ديدار آخرت و ملك الموت توبه كند خدا توبه اش را مى پذيرد.
    علامه مجلسى رضوان اللّه تعالى عليه در اين حديث احتمال داده كه بيان مراتب توبه از نظر قبولى و كمال آن باشد زيرا توبه كامله تيرگيهاى گناه را از قلب و دل پاك مى كند، و بايد بعد از توبه و بعد از برطرف كردن سياهى قلب ، در تدارك صحّت و ترميم و اصلاح آن كوشش نمايد و آئينه قلب و دل را با انواع پودرها و مايعهاى سفيد كننده پاك كننده تضرع و حسنات روشن و سفيد سازد غالبا در كمتر از يك سال حاصل نمى شود و اگر يكسال نشد پس لااقل يك ماه و اگر آن هم نشد، لااقل يك هفته .
    انسان مانند آهوئيست كه هنوز صياد به او تيرى نزده و اميد چندانى هم به گرفتن او ندارد امّا همينكه تيرى به او زد و او را زخمى كرد اميدوار به گرفتن او مى شود و پيوسته همراهش مى رود تا او را بگيرد، انسان هم تا وقتى كه گناه نكرده شيطان هچنان اميدى به گمراه كردن او ندارد، اما اگر يك گناه كرد و توبه نكرد شيطان اميدوار مى شود و متصل همراه شخص مى آيد تا او را فريب دهد و به معصيت بيندازد و او را از رحمت خدا ماءيوس كند و جرى در معصيت نمايد ولى انسان هر قدر گنه كار باشد نبايد از رحمت حق ماءيوس شود حتى در دم مرگ . امّا نه اينكه گناه كند و بگويد حالا وقت هست ، يكى اينكه ما نمى دانيم كى مى ميريم جوان يا پير، كوچك يا بزرگ ، چه وقت مى ميريم چه ساعتى و در چه حالى مى ميريم پس بايد زود دست به كار شويم ، تا هنوز مرگ ما را در بر نگرفته . شيخ سعدى مى فرمايد:
    كنون بايد اى خفته بيدار بود
    چو مرگ اندر آرد زخوفت چه سود
    كنونت كه چشم است اشكى بيار
    زبان در دهان است عذرى بيار
    نه پيوسته باشد روان در بدن
    نه همواره گردد زبان در دهن
    كنون بايدت عذر تقصير گفت
    نه چون نفس ناطق ز گفتن بخفت
    غنيمت شُمر اين گرامى نفس
    كه بيمرغ قيمت ندارد قفس
    مكن عمر ضايع به افسوس و حيف
    كه فرصت عزيز است و الوقت ضيف

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #12
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض حقيقت توبه

    حقيقت توبه همان پشيمانى از گناه است ؛ به خاطر زشتى آن معصيت در نزد خداوند متعال ، زيرا خلاف رضاى او را انجام داده آقا على (ع ) مى فرمايد نگاه به كوچكى گناه نكن نگاه كن ببين چه خداى بزرگى را معصيت كردى . مثل غلامى كه كارى را بر خلاف رضاى مولايش انجام دهد و غافل باشد از اينكه مولايش دارد او را مى بيند، چون فهميده كه او را مى ديده قطعا سخت از كردار خود پشيمان مى شود. و همانند تاجرى كه معامله اى بكند و در آن سرمايه خود را از دست بدهد و مقدار زيادى بدهكار گردد، چقدر از آن معامله پشيمان مى شود خصوصا اگر دوست دانائى قبلا او را از آن معامله نهى كرده باشد و نيز مانند كسى كه دكتر و طبيب او را از خطر خوردن غذائى با خبر كرده باشد و بعد از خوردن و گرفتار شدن از كار خود چقدر پشيمان خواهد بود.
    قطعا هرچه ايمان به خدا و روز جزا و تصديق خبرهاى قرآن و پيغمبر و امام در انسان بيشتر باشد پشيمانى از گناه كرده شده بيشتر و آتش درونى آن سخت تر خواهد بود، پس حقيقت توبه آن است كه اگر كسى گناهى كرد بعد پشيمان شد و توبه كرد همان كافيست ، چنانچه پيغمبر اكرم (ص ) فرمود:
    اَلنِّدامَة تَوبَة پشيمانى از گناه خود توبه است .( 18)
    در كافى دارد آقا امام باقر (ع ) فرمود:
    كَفى بِالنِّدام تَوبه در توبه پشيمانى كفايت است .
    آقا امام صادق (ع ) فرمود:
    ما مِنْ عَبدٍ اَذْنَبَ ذنْبا فَنَدَمَ عَلَيْهِ اِلاّ غَفَر اللّه لَهُ قَبْل اَنْ يَسْتَغْفِرَ
    نيست بنده اى كه گناهى كند سپس پشيمان گردد مگر اينكه خداوند او را مى آمرزد پيش از آنكه او از خداوند متعال طلب آمرزش ‍ كند.
    بله حقيقت توبه همان حسرت و پشيمانى قلبى و به درد آمدن دل است از گناهى كه كرده و هر اندازه اندوه دل بيشتر باشد توبه اش به قبول نزديكتر است و آن هم تابع بزرگ دانستن گناه است . زيرا گناه را هرچه بزرگتر ببيند بر پشيمانيش افزوده مى شود مانند كسى كه در اثر سامحه ، زندگى و سرمايه اش آتش بگيرد بديهى است هرچه دارائيش در خطر سوختن بيشتر باشد اندوه و غمش بر سامحه و سهل انگاريش زيادتر خواهد بود خصوصا اگر آتشى باشد كه خاموش كردنش دشوار باشد و اگر خودش را هم در خطر سوختن ببيند بطورى كه راه فرار هم نداشته باشد و فريادرسى هم نيايد حالش معلوم است . چنين شخص گنه كارى بايد بداند كه آتش براى خود افروخته كه از آن فرار نتوان كرد و هيچ آفريده اى هم خاموشش ‍ نتوان كرد زيرا آتشى است كه از قهر و غضب خداوند قهار پيدا شده كه حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در دعاى كميل مى فرمايد:
    اين عقوبتهائيست كه آسمانها و زمين در برابرش نمى توانند پايدارى كنند و سوزش آن هم مانند سوزش آتش دنيا نيست .
    از رسول خدا (ص ) روايت شده كه هرگاه يك نفر را از دوزخ بيرون آورند و در تنور آتش دنيا بيفكنند خواب راحتى مى كند.
    فرياد از آتشى كه تنور آتشين دنيوى نسبت به آن آسايشگاه است . آيات قرآن در بيان شدّت و سختى قهر خداوند بسيار است و خلاصه شخص گنه كار بايد سخت پشيمان و پريشان باشد و نالان و گريان بسوزد و بگدازد و تا پاك شدن خود را يقين نكند آرام و قرار نگيرد و آن يقين هم پيدا نمى شود مگر هنگام مرگ كه ملائكه رحمت او را بشارت دهند. و عجب آنجاست كه همان سوز و گداز و ناله و فريادش خاموش كننده آتشها و پاك كننده چركها و روشن كننده تاريكيهاى گناهانش مى شود به طوريكه حالش مانند پيش از گناهش مى شود چنانچه رسول اللّه (ص ) فرمود: توبه كننده از گناه مثل كسى است كه اصلا گناه نكرده التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ بلكه گاهى بهتر از پيش مى شود، يعنى در اثر ادامه آن سوزش دل و سعى در اصلاح حال چنان به پروردگارش نزديك مى شود كه محبوب او مى گردد انّ اللّ ه يحبّ التّوّابين .
    از اين جاست كه امام سجاد (ع ) مى فرمايد:
    خدايا توفيق توبه اى بده كه مرا به مقام محبّت تو رساند. و اوجب لى توبة توجب لى محبّتك ( 19) و مرا به درجه توبه به سوى خودت برسان و در دعاى ابوحمزه ثمالى : و انقلمنى الى درجة التوبة اليك .
    اثر توبه در از بين بردن گناه باعتبار كمى و زيادى ندامت است بايد در زياد شدن آن كوشيد و بهترين وسيله براى زيادتى آن تَدبُّر در آيات و احاديث و داستانهاى افرادى كه توبه كرده اند.
    توئى رَبّ و پناه بى پناهان
    منم آن بنده سرگرد حيران
    به غفلت رفت عمر نازنينم
    كنون با ضعف و با پيرى قرينم
    زخواب غفلتم بيدار گشتم
    ز اعمال نكوتخمى نكشتم
    به لذّتهاى نفسم ره سپردم
    زطاعات تو لذّتها نبردم
    تن از بارگنه ويرانه گشته
    دل از ترس گنه غمّى نه گشته



    18- وسائل الشيعه : كتاب جهاد، باب 81 .
    19- صحيفه سجّاديه .

  4. #13
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض سرزنش از تاءخير توبه

    خداوند متعال در هر لحظه انسانها را امر به توبه ميكند و فرمان (توبوا) توبه كنيد (فعل امراست ) او را موظف به تعجيل در توبه كردن مى نمايد، بنابر اين تاخير آن ، تاخير در انجام فرمان الهى است . و چنين كسى در هرلحظه به عنوان نافرمان و ترك كننده فرمان حق به حساب مى آيد.
    امام جواد (ع ) فرمود:
    تاءخيرُ التُوبَةِ اِغْتِرارٌ وطُولُ التَّسِويف حَسْرةٌ .( 20)
    تاءخير توبه يك نوع حيرانى و سرگردانى و طول دادن و به آينده موكول كردن (توبه ) باعث حسرة و ندامت است .
    و همچنين آقا اميرالمؤ منين (ع ) مى فرمايد: از كسانى مباش كه بدون عمل ، اميد سعادت آخرت را دارند و توبه را با آرزوهاى دراز به تاءخير مى اندازند و نيز فرمود: آنكس كه در توبه كردن سهل انگارى كند و به آينده موكول نمايد دين ندارد.
    لا دينَ لِمُسَوّفٍ بِتَوبَتِه ( 21)
    و همچنين آقا امام باقر (ع ) مى فرمايد: از تاءخير انداختن توبه بپرهيز، زيرا تاخير انذاختن توبه همچون دريائى است كه در مانده در آن غرق مى گردد.( 22)
    بايد توجّه داشت كه توبه هنگام نشانه هاى عذاب و مرگ مورد قبول نيست چنانچه ايمان و توبه فرعون هنگام غرق شدن پذيرفته نشد كه در آيه 18 سوره نساء به اين مطلب تصريح شده است . و از آيات 50 و 51 سوره يونس استفاده مى شود كه به هنگام نزول عذاب درهاى توبه بسته مى شود چرا كه توبه در چنين حالى شبيه توبه اجبارى و اضطرارى است و چنين توبه اى ارزش ندارد.
    محمّد همدانى مى گويد: از حضرت رضا (ع ) پرسيدم چرا خداوند متعال فرعون را غرق كرد با اينكه ايمان آورد و به توحيد اعتراف كرد. حضرت فرمود: به خاطر اينكه فرعون هنگام ديدن عذاب ايمان آورد و ايمان در اين هنگام پذيرفته نيست .( 23)
    پس تا زود است انسان از گذشته هايش توبه كند قبل از نشانه هاى عذاب و مرگهاى ناگهانى كه در دنياى حاضر مى باشد.
    خداوندا بده توفيق طاعت
    نما دورم هم از عصيان و غفلت
    بده قوّت نمايم خدمت تو
    بكوشم در رضا و طاعت تو
    در آيم در ميان پيشتازان
    شتابم در رضايت از دل و جان
    بيابم شوق قربت عاشقانه
    شوم نزديك ، از تو مخلصانه
    شوم از جمله شب زنده داران
    درآيم در جوارت با محبّان


    20- بحار : جلد 6، صفحه 30 .
    21- نهج البلاغه : حكمت 150 .
    22- بحار: جلد 78، صفحه 164 .
    23- بحار: جلد 6، صفحه 23 .


  5. #14
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض توبه فورى واجب

    توبه از گناهان چه كبيره و چه صغيره به اتفاق جميع علماء و به حكم عقل واجب و فورى است ، چنانچه محقق طبرسى در تجريد الكلام و علامه حلى در شرح آن فرموده اند كه به توبه فورى ضرر دفع مى شود و دفع ضرر هم عقلا واجب است پس توبه به حكم عقل واجبست و در قرآن سوره نور آيه سى و يك مى فرمايد: توبه كنيد، و همه شما بسوى خداوند رجوع كنيد، باشد كه رستگار شويد و نيز در آيه هشت سوره تحريم مى فرمايد: اى كسانى كه به خدا ايمان آورده ايد توبه كنيد و به خدا رجوع نمائيد، توبه خالص (فقط براى رضاى خدا) اميد است پروردگار شما، گناهانتان را تلافى فرمايد.
    مرحوم شيخ بهائى رضوان اللّه تعالى عليه در شرح اربعين فرموده شكى در وجوب فورى توبه نيست ، زيرا گناهان مانند سمهايى هستند كه به بدن انسان ضرر مى رسانند و همچنانكه خورنده سم واجب است در معالجه عجله و شتاب كند تا به هلاكت نرسد و از بين نرود، شخص گنه كار هم همينطور است واجب است بر او كه هرچه زودتر گناه را ترك كند و سريع توبه نمايد تا دينش ضايع نگردد و گنه كارى كه در توبه مسامحه كند و به وقت ديگر تاءخير اندازد بين دو خطر بزرگ خود را قرار داده است كه اگر از يكى سالم بماند به ديگرى مبتلا خواهد شد:
    اوّل : رسيدن مرگهاى ناگهانى به طورى كه از خواب غفلت بيدار نشود مگر مرگ خود را ناگهان ببيند چنانچه قرآن مجيد در سوره اعراف آيه نود و پنج مى فرمايد: آيا در امانند اهل قريه ها كه مرگ ايشان را بگيرد در حالى كه خوابيده اند. كه در آن حال باب توبه مسدود و يكساعت مهلت مى خواهد ولى اجابت نمى شود. چنانچه در سوره منافقون آيه 10 و 11 مى فرمايد:
    انفاق كنيد از دارائى خود پيش از اينكه مرگ يكى از شما برسد بگويد پرودگارا مرگ مرا به تاخير انداز به مدت كمى تا تدارك گذشته كنم و هيچگاه خداوند مرگ كسى را هنگام رسيدنش به تاءخير نخواهد انداخت .
    در تفسير اين آيه شريفه گفته شده كه شخص محتضر به ملك الموت مى گويد يك روز مرا مهلت بده تا از گناهان خود توبه كنم و براى سفر آخرتم توشه اى تدارك كنم مى گويد روزهاى عمرت به سر آمد، گويد يك ساعت مرا مهلت بده مى گويد ساعتهاى عمرت تمام شد پس ‍ باب توبه بر او بسته مى شود و روح از بدنش خارج مى گردد با هزاران حسرت و ندامت بر عمر گذشته اش و گاهى مى شود كه در آن حال اصل ايمان هم به خطر مى افتد.
    دوّم : آنكه بواسطه پاك نكردن آلودگى خود از گناه (بوسيله توبه )، تاريكى و تيرگى گناهان بر دل زياد مى شود تا به حدى چرك و طبع مى رسد كه ديگر قابل پاك شدن نيست زيرا هر گناهى كه شخص ‍ مى كند ظلمتى در دلش پيدا مى شود مانند نفسى كه به آينه دميده مى شود، چطور زلال بودنش را از دست مَى دهد وتيره و تار مى شود.
    هرگاه ظلمت گناهان بر قلب زياد شد دين (چرك ) مى شود و كم كم بر اثر ماندن چرك جرم مى گيرد و چركها زياد مى گردد و طبع مى شود، يعنى مهر بر او زده مى شود و بسته مى گردد و بطورى كه هيچ حقى را ديگر نمى فهمد ونمى پذيرد؛ بر اثر زياد شدن زنگ و جرم ديگر قابليت صيقلى شدن نخواهد بود.
    گر آئينه از آه گردد سياه
    شود روشن آئينه دل ز آه
    بترس از گناهان خويش اى نفس
    كه روز قيامت نترسى ز كس
    بله چنين قلبى در روايت قلب منكوس و قلب اسود ناميده شده است آقا حضرت باقر (ع ) مى فرمايد هيچ چيز براى قلب زيانبخش تر از گناه نيست ، هر وقت قلب در ظلمت گناهى واقع بشود آن ظلمت با اوست تا تاريكى تمام قلبش را مى گيرد تا اينكه بالايش پائين مى شود يعنى اين قلب وارانه و از حق منحرف مى گردد.
    در روايت ديگر مى فرمايد:
    لَمْ يَرْجَ صاحِبه اِلى خيرٍ ابدا . صاحبش ديگر به هيچ خيرى بر نمى گردد و اين دليل بر آن است كه صاحب چنين قلبى از گناهان خود دست بردار نيست و از آن توبه نمى كند اگر به زبانش ‍ بگويد توبه كردم حرفيست كه به زبانش جارى شده و دلش با آن همراه نيست و حقيقتى در كار نيست و اثرى براى آن نخواهد بود، چنانچه اگر شخصى به زبان بگويد لباسم را شُستم هيچگاه با اين حرف لباسش پاك نمى گردد و گاهى چنين شخص به قدرى در امر دين بى مبالات مى شود كه اصل ايمانش در خطر و بالاخره عاقبت به شر مى گردد.
    طريقى بدست آور صلحى بجوى
    شفيعى بر انگيز و عذرى بگوى
    به يك لحظه صورت نبيند امان
    چو پيمانه پرشد به دور زمان
    فراشو چو بينى در صلح باز
    كه ناگه در توبه گردد فراز
    برو گرد ذلت زدامن بشوى
    كه ناگه زبالا ببندند جوى

  6. #15
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض توبه نصوح در قرآن

    آقا امام صادق (ع ) در تفسير، واژه نصوح را چنين فرموده :
    هَوَ الذَّنْبُ الذّى لايَعُودُ فيهِ اَبَدا .
    آن گناهى است كه بنده هرگز به آن باز نگردد.( 24)
    آقا امام هادى (ع ) در معنى نصوح فرمود:
    اَنْ يَكُونَ الباطِنَ كالطّاهِر وَ اَفضَلُ مِنْ ذلِك .
    توبه نصوح آن توبه ايست كه باطن انسان مانند ظاهر و بهتر از ظاهر باشد.( 25)
    رسول خدا (ص ) در معنى نصوح فرمود:
    اَنْ يَتُوبَ التّائبُ ثُمَّ لايَرْجِعُ فى ذَنبٍ كَما لايَعُودُ الْلَّبَنَ اِلَى الضَّرْع .
    توبه كننده هرگز به گناه باز نمى گردد چنانچه شير به پستان باز نمى گردد.( 26)
    مرحوم علامه مجلسى رضوان الله تعالى عليه در شرح كافى در معنى توبه نصوح چند وجه از مفسرين نقل نموده .
    1 توبه خالص و پاك براى رضاى خدا يعنى فقط به منظور مخالفت امر خدا از گناه پشيمان شده باشد نه از ترس جهنم يا طمع به بهشت باشد (زيرا پشيمانى از گناه براى ترس از دوزخ توبه نيست .)
    2 توبه اندرز بخش كه مردم را بمانند خود تشويق كند يعنى حال او در توبه طورى باشد كه آثار توبه او را ببينند و به توبه مايل شوند و با اين عمل خود ديگران را نصيحت كرده و به توبه كردن دلالت و راهنمائى نموده يا اينكه توبه اندرز كننده صاحبش باشد يعنى گذشته خود را اصلاح نمايد و از هر گونه گناه كنده شود و تا آخر عمر پيرامون هيچ گناهى نرود.
    3 توبه رفو كننده (از نصاحت بمعنى خياطت باشد) يعنى توبه اى كه بوسيله آن هرچه از پرده ديانت پاره شده است دوخته شود و توبه كننده را با اولياء خدا و دوستان او به هم گرد آورد.
    4 نصوح صفت توبه كننده مى باشد يعنى توبه شخص كه نصيحت كننده خودش باشد به آن توبه به اين معنى كه بر وجه كامل توبه كند كه تمام آثار گناه را از دل ريشه كن سازد به وسيله اينكه خود را در توبه رياضت آب كند (يعنى با رياضت هر گناهى كه با بدن كرده و گوشت بدنش از گناه روئيده آب كند) و تيرگى گناهان را از آن بزدايد و به پرتو حسناتش بيارآيد.
    الهى چه سازم پناهى ندارم
    به جز توبه و گريه راهى ندارم
    زهر سو گرفته مرا خوف و خشيت
    به جز غصّه و غم سپاهى ندارم
    برى هستم از كفر و از شرك و طغيان
    به جز ذات پاكت پناهى ندارم
    زكردار بد رفته بس آبرويم
    به نزد تو جز روسياهى ندارم
    به آتش همه سوخته خرمن من
    به بستان عمرم گياهى ندارم
    زافعال خود آنقدر شرمسارم
    كه نزد كسى عزّوجاهى ندارم



    24- اصول كافى : جلد 2، صفحه 232 .
    25- بحار: جلد 6، صفحه 23 .
    26- مجمع البيان : جلد 10، صفحه 318 .

  7. #16
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض جبران گناه

    يكى از اركان مهمّ توبه ، جبران گناه است كه موجب شُستن آثار گناه شده و بطور كلى انسان را از رسوبات گناه مى رهاند. از اين جبران در اسلام به عنوان (كفّارات و تكفير) پوشاندن و پاك كردن ياد مى شود. تكفير در مقابل احباط است ، احباط آنست كه انسان با ارتكاب گناه بزرگى ، كارهاى نيك خود را پوچ و بى اثر كند ولى تكفير يعنى انسان با جبران گناه آثار گناهان سابق را به طور كلى از چهره جان خود بزدايد به عبارت روشنتر و واضحتر توبه داراى دو مرحله است :
    1 قطع و ترك گناه (پاكسازى ).
    2 تقويت جان با اعمال نيك (بهسازى ).
    مانند كسى كه مبتلاى به بيمارى تب است كه درمان او داراى دو بُعد است :
    1 خوردن داروى قطع كننده تب .
    2 خوردن داروهاى نيروبخش .
    تا آثار و ضايعات بيمارى مانند ضعف را از بين ببرد و توبه كننده هم چون مبتلا به بيمارى گناه بوده راه درمانش همچنانكه گفتيم دو مرحله دارد:
    اوّل : بايد داروى ضد گناه يا ترك تمام گناهان را استفاده كند و خودش را از همه معاصى پاك كند (پاكسازى نمايد).
    دوّم : بايد داروى نيروبخش و تقويت جان را با اعمال نيك و خوب جبران كند و جبران گناهان گاهى به مرحله اى مى رسد كه گناهان سابق را تبديل به نيكيها و حسنات مى كند يعنى نه تنها آثار گناه را از لوح دل مى شويد، بلكه آثار درخشان كارهاى نيك را جايگزين آن مى نمايد. به عنوان مثال اگر كسى مدتها پدر و مادرش را مى آزارده و اكنون توبه نموده تنها قطع آزار كافى نيست بلكه بايد با شيرينى محبتهاى بى دريغ خود، تلخيهاى دوران آزار را جبران نمايد.
    خداوند مى فرمايد:
    وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيّئَة .( 27)
    عاقلان كسانى هستند كه با كارهاى نيك و شايسته و خوب و حسنه كارهاى ناشايسته و بدو سيئات را از بين مى برند.
    يُبَدِّلُ اللّه سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ ( 28)
    كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد. خداوند گناهان اين گروه را به حسنات تبديل مى كند.
    ... اِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَيّئات ( 29)
    بدرستى كه حسنات و خوبيها، سيئات و بدى ها را بر طرف مى سازد.
    در آيه 31 سوره نساء مى فرمايد:
    اگر از گناهان كبيره اى كه از آن نهى شده ايد اجتناب كنيد از گناهان شما روپوشى مى كنيم .
    در آيه 7 سوره عنكبوت مى خوانيم : آن كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند قطعا از گناهانشان روپوشى مى كنيم .
    منظور از گناه را روپوشى مى كنيم يعنى گناهان را محو و آثارى از آن باقى نمى گذاريم .
    در سوره آل عمران آيه 195 مى خوانيم :
    آنهائى كه در راه خدا هجرت كردند و از خانه هاى خود بيرون رانده شدند، و در راه من آزار ديدند و جنگ كردند و كشته شدند، سوگند ياد مى كنم كه گناهان آنها را مى پوشانيم .
    حضرت رسول (ص ) مى فرمايد:
    اتَّقِ اللّهَ حَيثُ كُنْتَ، و خالِقِ النّاس بِخُلْقٍ حَسَن وَاِذاعَمِلْتَ سَيّئَةً فَاعْمَلْ وحَسَنَةً تَمْحُوها .( 30)
    در هر جا هستى از خدا بترس و با مردم با اخلاق خوب برخورد كن و هرگاه گناهى كردى كار نيكى بعد از آن انجام بده كه آن گناه را محو مى كند.
    .... مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فِى السِّرِّ وَمَنْ عَمِلَ سَيْئَةً فِى الْعَلانِيَةِ فَلْيَعْمَلْ حَسَنَةً فِى الْعَلانِيَةِ .( 31)
    كسى كه در پنهانى گناه كند، پس در پنهانى كار نيكى انجام دهد و كسى كه در آشكار گناه كرد پس آشكا را كار نيك انجام دهد.
    همچنين امام باقر (ع ) فرمود:
    هرگاه نشانه هاى توبه ، از توبه كننده آشكار نگشت ، اوتوبه كننده حقيقى نيست (و آشكار شدن نشانه هاى توبه اينستكه ) آنها را كه ادعاى حقى بر او دارند راضى كند، نمازهاى قضا شده اش را اعاده نمايد، در برابر مؤ منان متواضع باشد و خود را از طغيان هوسهاى نفسانى حفظ نمايد... ( 32)
    آقا اميرالمؤ منين (ع ) فرمود:
    ثَمَرَةُ التَّوْبَةِ اِسْتِدْراكُ فَوارِطِ النَّفْسِ .( 33)
    ميوه و آثار توبه جبران ضايعات نفس است .
    امام باقر (ع ) فرمود:
    ما اَحْسَنَ الْحَسَناتِ بَعْدَ السَّيْئاتِ .( 34)
    چقدر كارهاى شايسته و خوب ، بعد از گناهان ، شايسته و زيباست .
    شخصى از حضرت رسول (ص ) پرسيد:
    كفاره گناه غيبت چيست ؟
    حضرت فرمود: تَسْتَغْفِرْ لِمَنْ اِعْتَبَتهُ .
    براى كسى كه او را غيبت كردى از خدا طلب مغفرت و آمرزش ‍ كن .( 35)
    امام كاظم (ع ) فرمود:
    از كفّارات گناه بزرگ ، پناه دادن به انسان پريشان و گرفتار و زدودن اندوهگين از اندوهگين و غمناك است .( 36)
    امام باقر (ع ) فرمود:
    چهار خصلت است كه اگر كسى داراى آن باشد، هر چند از سر تا قدمش را گناه فراگرفته باشد، خداوند متعال آن گناهان را به نيكى تبديل مى كند:
    1 راستگوئى . 2 حياء. 3 خوش اخلاقى . 4 شكر خدا.
    پيامبر (ص ) فرمود: بعضى از گناهان است كه نماز و صدقه آنها را جبران نخواهد كرد شخصى پرسيد: پس جبران آنها كدام عمل است ؟
    آن حضرت فرمود: تحمل رنج و اندوه در تحصيل معاش زندگى اَلْهُمُومُ فى طَلَبِ الْمَعيشَةِ ( 37)
    شخصى به حضور رسول خدا (ص ) آمد و عرض كرد:
    گناهانم بسيار شده اند و اعمال نيكم اندك است . حضرت فرمود: سجده هاى بسيار (يا طولانى ) بجا آور؛ چرا كه سجده گناهان را آنچنان ميريزد كه باد برگهاى درخت را مى ريزد.( 38)
    من آن بنده روسياه توام
    زجرم و گنه عذر خواه توام
    كه بر فضل و عفو تو دل بسته ام
    زالطاف غير تو بگسسته ام
    گذشته خطا بوده است كار من
    نبوده به شان تو رفتار من
    زافعال زشتم به نزدت خجل
    ز رسوائيم گشته ام منفعل
    بپوشان عيوبم به ستاريت
    ببخشاگناهم به غفاريت
    به جهل و به كردار زشتم مگير
    به عجزونيازم مرا دست گير



    27- سوره رعد: آيه 22 .
    28- سوره فرقان : آيه 70 .
    29- سوره هود: آيه 14 .
    30- بحار: جلد 72، صفحه 42 .
    31- وسايل الشيعه : جلد 11، صفحه 382 .
    32- بحار: جلد 6، صفحه 35.
    33- مستدرك الوسايل : جلد 2، صفحه 348 .
    34- وسايل الشيعه : جلد 11، صفحه 384 .
    35- وسائل الشيعه : جلد 15، صفحه 583 .
    36- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: جلد 18، صفحه 135 .
    37- بحار: جلد 73، صفحه 157 .
    38- بحار: جلد 85، صفحه 160 .

  8. #17
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض شرايط صحّت توبه

    شرايط صحت و كمال توبه اينستكه انسان گنه كار بايد توبه كند و تدارك گذشته را نمايد و اصلا به گذشته بر نگردد و در اطاعت حقّ كوشا باشد و شرايط صحت و قبولى آمرزش و توبه شش چيز است چنانچه شخصى براى خود نمائى در حضور حضرت اميرالمؤ منين (ع ) گفت : استغفر اللّه .
    حضرت فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مى دانى استغفار چيست ؟ (چون استغفارش تنها به زبان بوده و دلش از حقيقت آن خالى بود) استغفار درجه بلند مقامان و صدر نشينان عالم اعلى است و در معنى استغفار شش چيز لازمست و توبه داراى شش پايه و اساس است :
    1 پشيمانى و حسرت و ناراحت و افسرده از كردار و گناهان گذشته .
    2 تصميم قطعى و عزم برترك گناه براى هميشه .
    3 ادا كردن حقوق مردم بطورى كه هنگام مردن پاك باشد و رحمت خدا را ملاقات كند در حاليكه حق كسى بر عهده اش نباشد.
    4 هر واجبى كه از او ضايع شده (مثل نماز و روزه و خمس و زكوة و حج ...) تدارك نمايد.
    5 آنچه گوشت بدنش از حرام روئيده با اندوهها آبش كند تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت نو در بدنش پيدا شود.
    6 زحمت عبادت را ببدن خود بچشاند چنانچه خوشى و شيرينى گناه را چشانيده (تا جبران گردد) در اين هنگام بگو استغفر اللّه .( 39)
    بله لازمه صحّت و كمال توبه حسرت و ندامت بر گناه و عزم برترك آن در آينده بطوريكه اگر بر ترك آن گناه تصميم نداشته باشد معلوم مى شود حقيقتا از آن گناه و معصيت پشيمانى ندارد.
    از لوازم حسرت و ندامت بر گناه سعى در تدارك آنست يعنى اگر آن گناه حق اللّه بوده مانند ترك ، نماز و روزه و زكوة و خمس و حج ... پس قضاى آن را بجاآورد و اگر حق الناس بوده مثلا حق مالى است آن را بصاحبش برگرداند، اگر مرده بورثه اش بدهد و اگر نمى شناسد از طرفش صدقه دهد و اگر حق عرضى است (يعنى با اعضاء و جوارحش كسى را اذيت كرده ) حلال بودى طلبد و طرف را از خودش راضى كند و اگر حق حد باشد مانند قذف بايد تسليم صاحب حق شود تا بر او اقامه حد شود يا عفوش كند.
    امير المؤ منين على (ع ) مى فرمايد:
    پشيمانى بايد قلبى باشد و بزبان هم عذر خواه و تصميم جدى و مداوم بر ترك گناه باشد.( 40)
    امام سجاد (ع ) مى فرمايد:
    توبه بمعنى كار شايسته و باز گشت از انحراف نه لقلقه زبان ، به اين ترتيب شرايط قبول شدن توبه را بدست آورديم كه علاوه بر ترك گناه و پيشمانى و تصميم بر ترك ، جبران ضايعات گناه نيز لازم است .( 41)
    چنانچه قرآن كريم در سوره نور آيه 5 مى فرمايد:
    اِلاّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ واَصلَحُوا .
    مگر آن كسانيكه بعد از اين توبه كنند و به اصلاح و جبران بپردازند.
    جمله اصلحوا بيانگر اينستكه شرايط مهم توبه اصلاح و جبران ضايعات گناه است .
    جبران گناه با كارهاى نيك و خوب ممكن است به صورتهاى گوناگون مانند كمكهاى مالى ، جهاد در راه خدا، روزه گرفتن ، شب زنده دارى و... انجام گيرد ولى مناسب آن است كه جبران هر گناه خاصى در رابطه با ضد همان گناه باشد مثلا گناه بى حجابى و ناپاكى را با حفظ كامل عفت و رعايت همه جوانب پاكدامنى جبران كرد، گناه غيبت كردن با كنترل زبان و مراقبت دقيق براى حفظ زبان بايد جبران شود. و گناه ظلم و بى رحمى را با احسان به مظلومان و دستگيرى از بينوايان تلافى نمود. و گناه چشم چرانى را با عفت چشم و نگاههائى كه براى آن پاداش است مانند نگاه به قرآن و چهره عالم ربّانى و نگاه به چهره پدر و مادر جبران نمود. تا با برقرارى اين هماهنگى ضايعات گناهان بطور مناسب همسان جبران گردد چنانكه اين مطلب از بعضى روايات استفاده مى شود.
    امام صادق (ع ) فرمود:
    كفاره و جبران گناه كارمند دستگاه حاكم و سلطان و دولت رسيدگى و برآوردن نيازمنديهاى برادران دينى است .( 42)
    اى خدا من فقير و گدايم
    رانده و مضطر و بى نوايم
    تو رحيم و كريم و غفورى
    آمدم تا كه بخشى خطايم
    خالق مهربانى و آقا
    بنده ام مستحق عطايم
    بر در خانه تو شب و روز
    حلقه بر در زنان گشته جايم
    با نوا گِريم اى بار الها
    بشنوى يا الهى صدايم
    خوانمت با غم و آه و زارى
    كن ز فضلت اجابت دعايم



    39- نهج البلاغه : حكمت 417 .
    40- تحف العقول : صفحه 149 .
    41- كشف الغمه : جلد 2، صفحه 313 .
    42- وسايل الشيعه : جلد 15، صفحه 584 .

  9. #18
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض تكميل توبه

    پس از پيدا شدن حالت توبه چند عمل سزاوار است :
    اوّل : سه روز، روزه گرفتن است چنانچه آقا امام صادق (ع ) فرمود:
    توبه نصوح كه خداوند به آن امر فرموده روزه گرفتن روز چهار شنبه و پنج شنبه و جمعه است .( 43)
    دوّم : غسل توبه كند، چنانچه حضرت رضا (ع ) به كسى كه مى خواست از گناه استماع و گوش دادن به غناء و موسيقى توبه كند فرمود:
    برخيز و غسل توبه كن .
    حضرت رسول خدا (ص ) فرمود:
    بنده اى كه گناهى كرد هر اندازه كه باشد بعد پشيمان شود و توبه نمايد خداوند به مغفرت و آمرزش او رجوع مى فرمايد: سپس به شخصى كه آمده بود محضر مقدس شان كه توبه كند فرمود:
    برخيز و غسل كن و براى خدا سجده نما.
    سوم : خواندن دو يا چهار ركعت نماز است چنانچه حضرت صادق (ع ) فرمود:
    هر بنده اى كه گناهى كرد پس برخيزد و تحصيل طهارت كند (وضو بگيرد) و دو ركعت نماز بخواند و از خداوند متعال طلب آمرزش ‍ كند. بر خداست كه توبه اش را بپذيرد چون خودش فرموده : هر كس ‍ كه كار زشتى كند يا بخودش ظلم كند پس استغفار كند خدا را آمرزنده و غفّار و رحم كننده مى يابد.
    و در كتاب اقبال در باب اعمال ماه ذيقعده نقل نموده كه در روز يك شنبه ماه ذيقعده حضرت پيغمبر (ص ) به اصحاب فرمود:
    اى مردم كيست از شما كه بخواهد توبه كند؟ گفتند همه ما مى خواهيم توبه كنيم حضرت فرمود: غسل كنيد و وضو بگيريد و چهار ركعت نماز بخوانيد در هر ركعت پس از حمد، سوره قل هو اللّه را سه مرتبه و معوّذتين (سوره ناس و فلق ) را يك مرتبه بخوانيد سپس هفتاد مرتبه استغفار كنيد و در آخر بگوئيد:
    لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم .
    و دعاى مختصرى هم پس از آن يادشان داد كه بخوانند:
    يا عَزيز يا غَفّارُ اِغْفِرلى ذُنُوبى وَ ذُنُوب جَميع المُؤْمِنينَ وَ الْمُؤ مِناتِ فَاِنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ .
    سپس فرمود: هر كس از امّت من اين عمل را بجا آورد از آسمان ندا مى آيد كه توبه ات پذيرفته و گناهانت آمرزيده شده و ملكى از عرش ‍ مى گويد بركت خدا بر تو و اهل و اولادت باد و ملك ديگرى گويد خصماء (دشمنان ) تو در قيامت از تو راضى خواهند شد (به گمانم آن كسانى كه به گردن او حق دارند و او نداده و موجب دشمنى آنها گشته باشد) ملك ديگرى گويد اى بنده با ايمان قبرت فراخ و روشن خواهد بود، ملك ديگر گويد پدر و مادرت از تو راضى شدند به واسطه عمل تو، رحمت و مغفرت الهى شامل آنها و ذرّيه ات گرديد و خودت در وسعت خواهى بود چه در دنيا و آخرت و جبرئيل گويد هنگام مرگت با عزرائيل مى آيم و سفارشت را خواهم كرد كه جانت را به آسانى قبضه كند.
    اصحاب گفتند: يا رسول اللّه ! اگر كسى اين عمل را در غير اين ماه بجا آورد چگونه است ؟
    فرمود: مثل همانست كه بيان كردم و جز اين نيست كه اين كلمات را جبرئيل در شب معراج به من ياد داد.
    چهارم : استغفار و سحرخيزى است . استغفار و خواندن دعاهاى توبه اى كه از ائمّه طاهرين : وارد گرديده است خصوصا دعاهاى صحيفه سجّاديه بالاخص دعاى سى و يكم كه در مورد توبه است و همچنان مناجات خمسة عشر بالاخص مناجات يكم كه مناجات تائبين است و بايد هنگام خواندن معانى آنها را متذكّر باشد و سعى كند كه حالش با گفتارش يكى باشد.
    پنجم : تكرار توبه و استغفار است چنانچه حضرت صادق (ع ) فرمودند كه رسول خدا (ص ) در هر شبانه روز يكصد مرتبه به سوى خدا توبه مى كرد و از او طلب آمرزش مى خواست بدون اينكه فكر گناهى از او سرزند و از هيچ مجلسى بر نمى خواست مگر بيست و پنج بار استغفار كند و نيز فرمود: هرگاه بنده اى زياد استغفار جويد نامه عملش در حاليكه مى درخشد بالا مى رود.
    حضرت رضا (ع ) فرمود: مَثَلِ استغفار چون برگى است بر درختى كه بجنبد و پياپى از آن برگ ريزد، و كسيكه از گناهى استغفار كند در حاليكه از آن گناه دست برنداشته باشد مثل كسى است كه خدا را مسخره كرده .
    ششم : اختيار كردن وقت سحر براى استغفار، هرچند در هر وقت كه حالت توبه و دعا باشد در آن وقت خوب است لكن سحر كه ثلثى از آخر شب است تا طلوع فجر اثر خاصى در پاك شدن از گناهان دارد و در چند جاى قرآن به آن تذكّر داده و مستغفرين در سحر را مورد ثناى خود قرار داده و آنرا از صفات اهل تقوى و بهشتيان شمرده .
    شو قليل النوم مما يهجعون
    باش در اسحار از يستغفرون
    حضرت لقمان فرزندش را سفارش مى كند به سحرخيزى ، زيرا در آن وقت چيزها به انسان مى دهند.
    مى فرمايد: اى فرزندم ! مبادا از سحرخيزى غافل گردى ، اى فرزندم خروس از تو فهميده تر، زرنگ تر و داناتر نباشد در سحرخيزى ، زيرا خروس در سحر بر مى خيزد و طلب آمرزش و استغفار مى كند، مبادا او زرنگ تر از تو باشد برخيزد، و تو در خواب باشى و سحر خيز نباشى ؟!
    بانك برداشته مرغ سحرى
    كرده بر خفته دلان پرده درى
    هيچ از جاى نمى خيزى تو
    اللّه اللّه چه گران خيزى تو
    آرى تو اى انسان عزيز، زودتر از ديگران بيدار شو پيش از گل نرگس و يا سمن چشم بگشا و جلوتر از مرغ سحر صدايت را بلند كن به آواى اُذْكرُ اللّه و لا تَكُنْ مِن الغافلين به ياد خدا باش و جز غافلان نباش .
    آدم آن نيست كه با صداى مرغ سحر از خواب بيدار شود، آدم آنست كه پيش از مرغ سحر به شور و نوا برخيزد و سبوحٌ قُدوس ‍ گويد:
    خروس صبح زد سبوح و قدوس
    بر آورديده از اين خواب مخوس
    به غير از خوردن و خفتن ندانى
    نصيب اينست شد از معقول و منحوس
    ز بالا سوى پستى چون كنى روى
    به مقصد كى رسى زين سير معكوس ؟!
    آرى اى فرزندم و اى عزيزم ، مبادا خروس در صبح و سحرخيزى از تو زرنگ تر و هوشيارتر و تيزتر باشد به اوقات نماز، آيا نمى بينى كه به هنگام هر نماز اعلام دخول وقت نماز را مى كند و مراقب نماز است و هر سحرگاهان ندا به آواز بلند سر مى دهد در حالى كه تو در خوابى .
    هنگام سپيده دم خروس سحرى
    دانى كه چرا همى كند نوحه گرى ؟!
    يعنى كه نمودند در آئينه صبح
    كز عمر شبى گذشت و تو بى خبرى


    43- وسايل الشيعه : كتاب جهاد، باب 86 .

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست کتاب مذهبی اینجا
    توسط vorojax در انجمن کتابخانه اسلامي
    پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 03-07-2015, 19:13
  2. توبه از گناهان منجر به حبط عمل ، پذیرفتنی است؟
    توسط golenarges در انجمن معادشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 21-09-2013, 13:01
  3. چرا راه توبه برای آدم باز شد؟
    توسط خادم الزینب در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 20-08-2013, 21:18
  4. توبه هایی که در تاریخ ماندگار شد!
    توسط خادم الزینب در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-07-2013, 13:59
  5. طریقه توبه از برخی گناهان کبیره خاص
    توسط محبّ الزهراء در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-05-2013, 09:06

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه