موضوع: دانلود کتاب راز قطعنامه(از دست ندین)+ قسمت هایی از آن

سلام.چند وقت پیش به صورت اتفاقی کتابی خریدم با عنوان "راز قطعنامه".این کتاب که برای دفتر پژوهش های موسسه کیهان هستش راجع به "چرایی و چگونگی پایان جنگ تحمیلی" توضیجاتی رو ارائه کرده.

آن طور که بنده متوجه شدم چاپ این کتاب از زمان روی کار امدن دولت آقای حسن روحانی (که در زمان جنگ کنار آقای هاشمی رفسنجانی مسئولیت های متعددی در جنگ داشته است)متوقف شده است.

[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
قسمت هایی از این کتاب:

1-محسن رضایی طی سخنان دیگری در دانشگاه دافوس سپاه در خرداد 1379 نیز اظهار می دارد:استراتژی رسمی کشور بر پایه "جنگ برای تحمیل صلح " قرار داشت،ولی استراتژی حضرت امام "سقوط صدام و حزب بعث " بود و اگر ما بر اساس استراتژی امام حرکت می کردیم،جنگ به جای 8 سال ،در کمتر از 5 سال و با یک فتح بزرگ تر و با سقوط صدام تمام می شد.ولی انتخاب استراتژی محاظه کارانه "ادامه نبرد برای صلح"،به نتیجه نرسید.

2-محسن رضایی طی مصاحبه ای اظهار می دارد:
سپاه از سال 62 به بعد،مسئله امکانات را مطرح می کرد اما دوستان سیاسی[آقای هاشمی و دولت موسوی] به ما پاتک زدند که مسائل تصمیم گیری را پیچیده کرد.پاتک آن ها این بود که می گفتند سپاه می تواند بجنگد اما به دنبال گرفتن امکانات از کشور است!لذا وقتی ما صحبت از امکانات می کردیم،می گفتند شما می خواهید سپاه را گسترش بدهید و یک چنین فضایی ایجاد کرده بودند...دوستان [سیاسی] اعتقادی به بسیج امکاناتی که به سقوط صدام منجر شود نداشتند.یک بار هم آقای هاشمی صریحا گفت که شما می روید و بغداد را می گیرید ولی اگر آمریکا بمب اتم بزند شما چه کار خواهید کرد؟اگرچه این سوال مهمی بود ولی طرح آن برای توجیه عدم تصویب تقاضای فرماندهان سپاه در بسیج کشور در جنگ بود.پس معلوم می شود که دوستان به شعار"جنگ جنگ تا پیروزی" و سقوط صدام اعتقادی نداشتند.بلکه دولتمردان ما بر این عقیده بودند که این جنگ را نمی توانیم تا سقوط صدام ادامه دهیم و باید آن را صرفا با یک عملیات موفق تمام کنیم.

3-رضایی در 5 مرداد 1365 در مصاحبه با راویان جنگ می گوید:
از آنجایی که تفکرات رهبری می بایست از مجرا و از مسیر تصمیم و اراده مسئولان و برنامه ریزان کشور و سیاست گذاران کشور عبور می کرد و به صورت برنامه اجرایی در می آمد و این برنامه های اجرایی مجوزهایی می شد برای مردم و دولت و ارسال امکانات به جنگ،نتیجه اش این می شد که از این مجرا تفکرات استراتژیک امام عبور نمی کرد...یک مرکزی که این تفکرات رو بصورت برنامه و کار عملی درآورد،وجود نداشت.

4-ایشان(امام حمینی)در بخش دیگری از سخنان خود می فرمایند:

"این هایی که گمان می کنند اسلام نگفته است "جنگ جنگ تا پیروزی"، اگر مقصودشان این است که در قران این عبارت نیست،درست می گویند و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست،اشتباه می کنند.قرآن می فرماید: قاتلوهم حتی لا تکون فتنه ،همه بشر را دعوت می کند به مقاتله برای رفع فتنه،یعنی "جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم"...اگر امروز ما جنگ می کنیم و جوان های می گویند جنگ جنگ تا پیروزی،این طور نیست که این ها امری خلاف قرآن بگویند.این یک ذره ایست،یک رشحه است از آن که قرآن می گوید.آنی که قرآن می گوید بیشتر از این حرف هاست...ما چون امروز با صدام یا با کسانی که موید صدام هستندجنگ داریم،در این محیط ناقص می گوییم که "جنگ جنگ تا پیروزی" .خدای تبارک و تعالی چون نظرش به اول و آخر است،می گوید که جنگ تا رقع فتنه،غایت رفع فتنه است...بنابراین غلط فهمی است از قرآن که کسی خیال کند که قرآن نگفته است"جنگ جنگ تا پیروزی".قرآن گفته است و بالاتر از این را گفته.اسلام هم گفته است . بالاتر از این را گفته است."

آقای شمخانی(فرمانده نیروی زمینی سپاه جنگ)آنچه را امام بیان می کرد و تفکرات هاشمی و باور های سپاه را چنین توضیح می دهد:
"امام گفت جنگ جنگ تا رفع فتنه،سپاه معتقد بود جنگ جنگ تا پیروزی و آقای هاشمی می گفت:جنگ جنگ تا یک پیروزی." (منظور از "جنگ جنگ تا یک پیروزی" یعنی گرفتن قسمتی از عراق و نشستن پای میز مذاکره)


ان شاالله سعی می کنم قسمت هایی از این کتاب رو بصورت منظم تر برای دوستان قرار بدم.

این کتابی که برای دانلود قرار گرفته خلاصه ای از نسخه ی چاپی کتاب هستش و در تماسی که با دفتر پخش این کتاب داشتم گفتند دانلود این خلاصه مشکلی نداره.کتاب اصلی 320 صفحه می باشد .
البته من فکر می کردم نسخه الکترونیک این کتاب نسخه کامل هستش.

نوشته اصلی توسط farzad-a

مگر این تخریبها مقدمه تعطیلی مذاکرات و کوبیدن طبل جنگ نیست؟)!!

اميدوارم كه جنگ نهايي هر چه زودتر شروع بشه تا ببينيم كه بعضي ها چند مرده حلاجند
البته طبق روايات اين جنگ رو دشمنان امام زمان شروع ميكنند و منتظران واقي امام عصر منتظر اين جنگ هستند

سلام حسین آقا ، با تشکر از مطلبتان ، بنده سال گذشته با استفاده از پاورقی های کیهان جزوه ای تهیه کردم در 43 صفحه تحت عنوان علل و عوامل پذیرش قطعنامه 598 ، تألیف کامران غضنفری ، که بین دوستان دست به دست شد و بسیاری نیز از آن تکثیر کردند و حتی به مقدار محدود در تهران هم توزیع شد ، البته به طور غیر رسمی ، فکر کنم این کتاب راز قطعنامه نیز جمع آوری همان پاورقی های روزنامه کیهان باشد ، البته من هنوز این کتاب را ندیده ام ، به هر حال از شما متشکرم ،
_____________
البته در این که اطلاعات غلط به امام دادند شکی نیست ، امام بعد از عملیات مرصاد عنوان کردند اگر می دانستم که مردم اینجوری به جبهه می آیند هیچوقت قطعنامه را قبول نمی کردم ،

سلام علیکم

نوشته اصلی توسط حبیب الله یوسفی

البته در این که اطلاعات غلط به امام دادند شکی نیست ، امام بعد از عملیات مرصاد عنوان کردند اگر می دانستم که مردم اینجوری به جبهه می آیند هیچوقت قطعنامه را قبول نمی کردم

بحث قطعنامه مثل مذاکره با آمریکا تجربه ی آموزنده ای بود برای مردم ، اتفاقا شکی نیست که امام اطلاعات کاملا درستی از وضعیت و نوع نگاه مردم به جنگ داشتند، نمایندگان مردم از جمله همین مجمع عقلا و رئیس مجلس و نخست وزیر و ... جریان تحمیلگری بودند که خستگی مردم از جنگ را بهانه کرده بودند و همین عدم آگاهی مردم نسبت به خطر افکار این آقایون لیبرال باعث شد که امام قطعنامه را قبول کنند ، متاسفانه جناح مومن انقلابی آنزمان هم دچار یک نوع رخوتی شده بود هرچند هم با بیرون میجنگید و هم از پشت خنجر میخورد (همچون جریان مشکوک پس گرفتن فاو از ارتش نه توسط عراقی ها که بواسطه دخالت مستقیم آمریکا و اسرائیل و از طرف دیگر ترس آقایون وجلوگیری از شلیک موشک به ناوهای آمریکایی در تنگه ی هرمز و جریان مرموز شکست کربلای چهار که صد در صد خیانتی آشکار موجب آن بود)
رفتار دشمن حیله گر ، مسئولین خائن ،وضعیت اقتصادی مردم و اینگونه جلوه دادن مسئله که جنگ با ایران و مشکلات ایران با پذیرش قطعنامه تمام میشود و مسائل دیگری باعث شد مردم علاوه بر اینکه خطای رای دادن به افراد نالایقی را مرتکب شده بودند خطای سکوت در مقابل تحمیلگری آنها را هم مرتکب شوند و البته بعد از مدتی فهمیدند که اشتباه کرده اند و این خود نقطه ی عطفی در رشد آگاهی سیاسی مردم بود همانطور که در مذاکرات سعدآباد در سال 83 و در مذاکرات اخیر مردم تجربه کردند که جنگ ما جنگ حق و باطل است و تمام شدنی نیست ، و این قطعنامه ها و مذاکرات و ... همه اتلاف وقت است!
مگر اینکه دست از حق بشوییم و ذلت و نکبت بردگی طاغوت را بخواهیم قبول کنیم که در آنصورت هم زندگی بدتر از مردم عراق و افغانستان منتظر ما خواهد بود ...

بعد از مرصاد هم هیچگاه امام چنین فرمایشی نداشتند چون اگر حضور پررنگی هم در مرصاد رو شاهد بودیم بخاطر رفتار و مدارای آموزنده مربی دلسوز امت امام روح الله بود

نوشته اصلی توسط farzad-a

.
البته هیچیک قصا خیانت نداشتند و بضاعت فکریشان همین اندازه بوده است !!

من این حرفتون را اصلاً نمی پذیرم .
بضاعت فکری مال کسانی است که لا اقل بعد از درآمدن گند موضوع اعترافی در کار باشد و عذر خواهی .
غرور و تکبر آقایانی که جز خود هیچکس را نیز صاحب نظر و ایده ی راهبردی از اول تا کنون نمی دانند و الحمد لله مرتب سر به سنگ می کوبند و خجالت هم نمی کشند - با بضاعت فکری فرق دارد .
اما راجع به جنگ که فرمایش می کنید ...
کاش دغدغه های شهید رجائی هم در خصوص « فرسایشی شدن جنگ » کنکاش بشه . البته بسیاری از دلایل آن متوجه عوامل مختلف میشود . مثلاً برای نمونه تساهل در ارائه آموزشهای بالقوه در نهادهای درگیر و .....
اما در اصل بیشترین سهم در فرسایشی شدن جنگ و همچنین برخی حرکتهایی که هم امام و هم مردم مظلوم ما خوشایندشان نبود ، همان چیزهایی است که بنده در سطور اول اشاراتی کردم و سایر دوستان خوبم بسیار عالی فرمودند که جای تحسین دارد .

میخواهید کسانی را تخریب کنید خوب بکنید

بعد جوامع غربي رو نشون ميكنن تو ازادي بيان .بزار مخالفين حرفشونو بزنن

کسانی هم که شعار سقوط صدام را در همان پنج سال اول جنگ میدهند اولا آمار و ارقامشان را بدهند و در ثانی همان تفکر را امروز به اجرا بگذارند و امریکا را فتح کنند(مگر این تخریبها مقدمه تعطیلی مذاکرات و کوبیدن طبل جنگ نیست؟)!!

انصافا بخش فتح امريكا منطقي بود
زير يه كاميون اجر سرشار از منطق خورد و خمير شدم