+ ارسال نظر
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: زن بى گناه!

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض زن بى گناه!

    زن بى گناه!





    در راه كه مى آمدم منظره اى ديدم كه سخت دلم را به درد آورد و نمى توانم از ناراحتى چيزى بخورم ! ...


    بشار مكارى مى گويد: در كوفه خدمت امام صادق(ع) مشرف شدم . حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود: بشار! بنشين با ما خرما بخور!
    عرض كردم ! فدايت شوم ! در راه كه مى آمدم منظره اى ديدم كه سخت دلم را به درد آورد و نمى توانم از ناراحتى چيزى بخورم !

    فرمود: در راه چه مشاهده كردى ؟
    من از راه مى آمدم كه ديدم كه يكى از مأمورين ، زنى را مى زند و او را به سوى زندان مى برد. هر قدر استغاثه نمود، كسى به فريادش نرسيد!
    مگر آن زن چه كرده بود؟
    مردم مى گفتند: وقتى آن زن پايش لغزيد و به زمين خورد، در آن حال ، گفت : لعن الله ظالميك يا فاطمة .

    امام(ع) به محض شنيدن اين قضيه شروع به گريه كرد، طورى كه دستمال و محاسن مبارك و سينه شريفش تر شد.
    فرمود: بشار! برخيز برويم مسجد سهله براى نجات آن زن دعا كنيم . كسى را نيز فرستاد، تا از دربار سلطان خبرى از آن زن بياورد. بشار گويد: وارد مسجد سهله شديم و دو ركعت نماز خوانديم . حضرت براى نجات آن زن دعا كرد و به سجده رفت ، سر از سجده برداشت ، فرمود: حركت كن برويم ! او را آزاد كردند!
    از مسجد خارج شديم ، مرد فرستاده شد، از دربار سلطان برگشت و در بين راه به حضرت عرض كرد: او را آزاد كردند. امام پرسيد: چگونه آزاد شد؟
    مرد: نمى دانم ولى هنگامى كه رفتم به دربار، ديدم زن را از حبس خارج نموده ، پيش سلطان آوردند. وى از زن پرسيد: چه كردى كه تو را مأمور دستگير كرد؟ زن ماجرا را تعريف كرد.
    حاكم دويست درهم به آن زن داد، ولى او قبول نكرد، حاكم گفت : ما را حلال كن ، اين دراهم را بردار! آن زن دراهم را برنداشت ، ولى آزاد شد.
    حضرت فرمود:آن دويست درهم را نگرفت ؟

    عرض كردم : نه ، به خدا قسم ! امام صادق(ع) فرمود: بشار! اين هفت دينار را به او بدهيد زيرا سخت به اين پول نيازمند است . سلام مرا نيز به وى برسانيد.
    وقتى كه هفت دينار را به زن دادم و سلام امام(ع) را به او رساندم ، با خوشحالى پرسيد: امام به من سلام رساند؟ گفتم : بلى !

    زن از شادى افتاد و غش كرد. به هوش آمد دوباره گفت : آيا امام به من سلام رساند؟ بلى !
    و سه مرتبه اين سؤ ال و جواب تكرار شد. آن گاه زن درخواست نمود سلامش را به امام صادق(ع) برسانم و بگويم كه او كنيز ايشان است و محتاج دعاى حضرت .
    پس از برگشت ، ماجرا را به عرض امام صادق(ع) رساندم ، آن حضرت به سخنان ما گوش داده و در حالى كه مى گريستند برايش دعا كردند.


    پی نوشت:

    بحار، ج 100، ص 441.
    منبع:جام
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

+ ارسال نظر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. انسان گناه کبیره راترک کند،به کرامت میرسد
    توسط خادم الزینب در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 16-03-2014, 01:02
  2. طریقه توبه از برخی گناهان کبیره خاص
    توسط محبّ الزهراء در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-05-2013, 09:06
  3. یک گناه صغیره چگونه کبیره می شود؟
    توسط محامین در انجمن اعتقادي
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 27-04-2013, 14:31
  4. اثرات گناه بر روی روح و جسم آدمی از دیدگاه روایات
    توسط خادم الزینب در انجمن علوم حدیث
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-03-2013, 23:15

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را دارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه