من ندیدم به جهان همچو حسین انسانی
نیست چون او به جهان پادشه خوبانی
ناگهان عالم امکان خوش و خُرّم گردید
چون که پیچید در آن رایحه ی رحمانی
ماهِ منظومه ی توحید و امامت باشد
شد منوّر همه جا زین قمـــر نورانی
بلکه در خُلد برین نیز نشاید پیچد
اینچنین رایحه ی همچــو گل ریحانی
در شجاعت چو پدر نیست نظیرش هــــرگز
کیست چون او کـــه بُوَد فاتح هر میدانی ؟
درس آزادگی آموخت و در آن شهرت یافت
پس سَزَد بهــــر چنین پور شــه مردانی
وحی ناطق شد از آندم که خدا جاری ساخت
بر نوک نـــی ز لبش صوت خوش قرآنی
کـــربلا گشت در آن واقعه بسیار خجل
چون که کشتند غریبانـــه چنین مهمانـی
عاقبت گشت در آن مملکت رنج و بلا
کربلا غرق صفـــا زین بدن روحانــــی
اصغرش داد که تکمیــــل گند آنچه ببست
عهد با حضرت داور به چنین بُر هانــــی
بسکه دنیا بگریست زانچه عدو با او کرد
خیس شد چشم جهان همچـــو شب بارانی
«خادما» خلقت او را ز اَزَل می داننـــد
پس عجب نیست که در خلقت او حیـــرانی
👇
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]