شهید محمّد موافق
این خاطره مربوط میشه به 15 یا 16 سال قبل
اون وقتا مثل حالا بیشتر مواقع تو حال خودم بودم ولی قسمت نشده بود برم تو بحره یه شهید و این مسائل
بخوام رو راست باشم محمد موافق اولین شهیدی بود که تو زندگیم تبدیل شد به یک خاطره ماندگار اینچنینی
اواسط پاییز عصر یروز مثل همیشه از خونه زدم بیرون و سوار اتوبوس شدم، جایی کار کوچیکی داشتم
در بین مسیر (از اتوبان آهنگ (شهید محلاتی) به سمت میدان شهدا) نگاهم به اطراف (خیابون و مغازه ها) بود
خیلی اتفاقی متوجه دیوار نسبتا بلندی شدم که روی اون عکس دو شهید نقاشی شده بود
تصویر سمت راست (چهره آرام و متبسم شهید) نظرم جلب کرد، زیر نقاشی اسم شهید رو نوشته بودن محمد موافق
تصویر سمت چپ هم که عینک داشت برادر شهید بودن، چون نام خانوادگی هر دو موافق بود
خاطرم هست یه دکه روزنامه فروشی هم اون دست خیابون بود که یه وقتا برای خرید مجله یا روزنامه سری بهش میزدم
اما بیشتر وقتایی که دلگیر بودم گذرم به اون مکان میافتد، خرید مجله و روزنامه هم یه بهانه بیشتر نبود
الان یکسالی میشه از اون خیابون (چهار راه) عبور نکردم، ولی همیشه به یادش بودم و هستم
گاهی اوقات نام این شهید بزرگوار جستجو میکردم تا اطلاعات بیشتری ازش بدست بیارم ولی نتیجه ای نداشت
تا اینکه چند وقت پیش یادم اومد دوباره اینکارو تکرار کنم، خوشبختانه اینبار عکس و مشخصات شهید رو دیدم و غافلگیر هم شدم
بخشی از وصیتنامه تاریخی شهید/ « دوست ندارم و نمی خواهم جایی یا کوچه ای یا مکانی به اسم من باشد »
شهادت/ تیر ۱۳۶۶، عملیات نصر ۴
گلزار شهید/ بهشت زهرای {س} تهران
قطعه/ ۲۹، ردیف ۱، شماره ۱۰
با تشکر ازhttp://hezbollah110.blog.ir/
برای درج تصاویر شهدا