+ ارسال نظر
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: حضرت عبدالعظيم حسنی و چگونگی وفات يا شهادت ایشان؟

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post حضرت عبدالعظيم حسنی و چگونگی وفات يا شهادت ایشان؟



    امام حسن مجتبي(ع) پسري به نام زيد داشت. از اين زيد پسري به دنيا آمد به نام حسن. مادر اين حسن لبابه نام داشت و لبابه پيش از اين همسر حضرت ابوالفضل(ع) بودو پس از به شهادت رسيدن حضرت ابوالفضل... ، زيد او را به همسري گرفت و از او يك پسر و يك دختر به وجود آمد. پسر را حسن و دختر را نفيسه ناميدند. حسن بزرگ شد و همسر اختيار كرد و براي او هفت پسر به دنيا آمد كه يكي از آنان علي ناميده شد. اين علي پس از آنكه رشد كرد و همسري گرفت، پسري به نام عبدالله به وجود آمد و اين عبدالله پس از آنكه بزرگ شد و زن گرفت، خداوند برايش نه پسر داد به نام هاي: عبدالعظيم، احمد، قاسم، حسن، محمد، ابراهيم، علي اكبر، علي اصغر و زيد. شاه عبدالعظيم كه در ري مدفون است، پسر همين عبدالله است و با اين حساب نسب شاه عبدالعظيم به اين صورت است: عبدالعظيم = عبدالله = علي = حسن = زيد بن الحسن المجتبي عليه السلام. (منتهي الآمال، ج 1، ص 457 به بعد؛ جنات النعيم، ملا محمد اسماعيل كزازي اراكي، تحقيق و تصحيح علي اكبر زماني نژاد، ص 35 به بعد؛ التذكره العطيه، شيخ محمد باقر كلباسي، تحقيق عليرضا هزار، ص 53 به بعد).
    حضرت عبدالعظيم حسني داراي فضايل فراواني است كه يكي از آنان اين است كه او شيعه خالص و مخلص بود و اين در آن زمان و آن شرايط بسيار مهم بود و هر كس نمي توانست به اين فضيلت نايل شود. يكي از فضايل او علم فراوان او نسبت به دين خدا بود و گاهي امام معصوم مردم را به او ارجاع مي دادند و از فضايل او عبادت و زهد است. او جزو عباد و زهاء عصر خويش بود. (التذكره العطيه، ص 83 به بعد).
    صاحب بن عباد يكي از بزرگترين علماي شيعه در زمان شيخ صدوق است و در علم و عمل معروف بود و در آن عصر كمتر كسي به پاي او مي رسيد. او كتابي درباره حضرت عبدالعظيم حسني نوشته است و نام آن را «رساله في فضل عبدالعظيم» گذاشته و بارها چاپ شده است. نوشتن اين كتاب از سوي ايشان نشانه اين است كه حضرت عبدالعظيم، از امامزادگان بسيار باعظمت است.
    هجرت به ري:
    حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در زمان معتز بالله زندگي مي كرد. معتز در صدد قتل او برآمد و او به دستور امام هادي(ع) به ري آمد و در خانه يكي از شيعيان اقامت كرد. زندگي آن حضرت در ري مخفيانه بود و پس از مدتي عده اي از خواص شيعه او را شناختند و از او استفاده هاي علمي و عملي كردند. (التذكره العطيه، ص 109 به بعد).
    وفات يا شهادت:
    معروف و مشهور بين علما اين است كه آن حضرت، در ري بيمار شد و در اثر بيماري رحلت كرد و برخي را عقيده بر اين است كه آن حضرت را عوامل معتز بالله به شهادت رسانده اند. (التذكره العطيه، ص 217 به بعد، زندگاني حضرت عبدالعظيم، محمد رازي، ص 96 به بعد به طور مفصل و امامزادگان معتبر ايران، سيد عزيزاله امامت، ص 13 به بعد).
    عرضه اعتقادات بر امام هادي(ع): يكي از كارهاي برجسته حضرت عبدالعظيم حسني اين است كه اعتقادات ديني خود را به امام عصر خود عرضه كرد و امام هم اعتقادات او را تأييد كرد. عبدالعظيم حسني مي گويد: «خدمت سرورم امام هادي رسيدم، وقتي كه چشم آن حضرت به من افتاد فرمود: اي اباالقاسم خوش آمدي، تو به حقيقت شيعه ما هستي. به آن حضرت عرض كردم: مي خواهم دين خودم را بر شما عرضه كنم و اگر مورد پسند شما باشد تا روز قيامت بر آن پايدار بمانم. امام هادي(ع) فرمود: اي اباالقاسم بگو و من چنين گفتم: «خداوند يگانه است، مانند ندارد، نه مي توان عقل را از شناختن او تعطيل كرد و نه مي توان او را به مخلوقات تشبيه كرد. خداوند نه جسم است، نه صورت است، نه عرض است و نه جوهر است؛ بلكه او اجسام را جسم كرده، صورت ها را صورت كرده، اعراض و جواهر را آفريده و رب همه چيز، مالك همه چيز، آفريدگار همه و ايجادكننده همه چيز است.
    من گواهي مي دهم كه حضرت محمد(ص) عبد و پيامبر او، خاتم پيامبران است و پس از او پيامبري نمي آيد و امام و جانشين و ولي امر پس از او حضرت علي(ع)، امام حسن، امام حسين، امام زين العابدين، امام باقر، امام صادق، امام موسي بن جعفر، امام رضا، امام جواد است و اكنون امام و خليفه و ولي امر شما هستيد. امام هادي(ع) به من فرمود: و پس از من امام و جانشين پيامبر و ولي امر پسرم حسن است و پس از او پسرش قائم آل محمد است و مردم در مورد او به حيرت خواهند افتاد. گفتم چطور مگر؟ فرمود: شخص او را نخواهند ديد و ذكر نام او حلال نخواهد بود تا روزي كه از پرده غيبت بيرون بيايد و كره زمين را پر از عدل و داد بكند. پس از آنكه پر از ظلم و جور است. عرض كردم: همه اينها مورد قبول من است. پس از آن گفتم: ولي آنان ولي خداست، دشمن آنان دشمن خداست، اطاعت آنان اطاعت خداست و معصيت آنان معصيت خداست. من گواهي مي دهم كه معراج حق است، سؤال قبر حق است، بهشت حق است، آتش حق است، صراط حق است، ميزان حق است، و روز قيامت بدون ترديد خواهد آمد و خداوند مرده ها را زنده مي كند. و من گواهي مي دهم كه پس از ولايت، فرايض واجب عبارتند از: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر.
    امام هادي(ع) فرمود: اي اباالقاسم! به خدا سوگند ديني كه خداوند براي بندگان خود پسنديده همين است و تو بر آن پايدار بمان و خداوند تو را در دنيا و آخرت ثابت قدم نگهدارد. (بحارالانوار، ج 3، ص 268، چاپ ايران، حديث سوم، باب ادني ما يجزي من المعرفه به نقل از توحيد شيخ صدوق عليه الرحمه).
    حضرت عبدالعظيم حسني در اوايل سال 200 هجري قمري به دنيا آمد و در سال 250 از مدينه به سامرا رفت و پس از آن به ايران آمد و در سال 252 تا 255 در ري وفات يافت.(امامزادگان معتبر ايران، ص 13 به بعد).

    מוות
    לישראל

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    یه دنگ سایت به نامشه
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    3,261
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    «تبعیت حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) از امام حاضر» سبب شد که زیارتش، مثل زیارت سیدالشهداء بشود
    علت این که ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) معادل زیارت سیدالشهداء شده، این است که در آن زمان، برخی از سادات حسنی، با امام حسین(علیه السلام) هماهنگ نبودند؛ اما حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) به رغم آن که خود از سادات حسنی بود، با «تبعیت از امام حاضر» که امام حسین(علیه السلام) بود، در امتحان ولایت‌پذیری موفق شد و به این مقام رسید که به او فرمودند: انت ولینا حقا؛ تو به حق، از اهل ولایت ما هستی».


    استاد محمد شجاعی با بیان این مطلب افزود: شب­ های جمعه، زیارت سیدالشهداء (علیه السلام) وارد شده و هر کس بتواند، خوب است که به زیارت کربلا برود. اما ما که دست مان نمی رسد و نعمت بسیار با عظمتی مثل وجود مقدس حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) را داریم، باید قدرش را بدانیم و از زیارتش غفلت نکنیم، چرا که ثواب زیارت ایشان معادل ثواب زیارت سیدالشهداء(علیه السلام)است. چه سعادتی بالاتر از این که به زیارت چنین مقامی برویم. کسی که زیارتش معادل زیارت امام حسین باشد، از معرفت فوق العاده بالایی برخوردار است.
    استاد با بیان خاطره ای گفت: خیلی سال پیش که منزل ­ما به قم منتقل نشده بود، چهارشنبه ها برای درس خاصی به محضر یکی از شاگردان علامه طباطبایی می رفتیم. از منزل ایشان که خارج می شدیم، خدمت یکی از اولیای خدا می رفتیم که ایشان هم از شاگردان علامه بود. مردی بسیار مهذب و نورانی بود. هنگامی که صحبت از حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) شد، عرض کردم که «چه عاملی باعث شده که ایشان مقامش این قدر بلند است که زیارت ایشان به منزله ی زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) محسوب می شود؟ ».
    ایشان فرمودند: ما هم این سؤال را از حضرت علامه رحمت الله علیه پرسیدیم. ایشان داستانی را نقل کرده و گفتند: « امام مجتبی (علیه السلام) ده سال پس از صلح با معاویه، به شهادت رسید و نوبت به امامت حضرت سیدالشهدا رسید. ایشان هم با معاویه صلح کرد؛ اما بعد از ده سال که معاویه به درک واصل شد، یزید روی کار آمد و به سیاست پدرش ادامه نداد و علیه حضرت اعلان جنگ کرد.
    علت انحراف فرزندان امام حسن(علیه السلام) از امام حاضر(امام حسین (علیه السلام)) این بود: هرچند که بچه ها و نوه های امام حسن مجتبی(علیه السلام) همه امامزاده بودند؛ ولی ممکن است مادرهای مختلفی داشته باشند که تابع آنان شده باشند. در قرآن هم ذکر شده که بعضی افراد با وجودی که فرزند پیغمبرند، اما فاسدند. علت این امر هم این است همسر آن پیغمبر، آدم خوبی نبوده است. مثل همسر نوح و همسر لوط «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ؛ خدا براى كسانى كه كفر ورزيده‏ اند، نوح و لوط را مثل آورده...». (سوره تحریم/آیه 10)
    الگوی کفر در قرآن، زنان دو پیغمبر هستند که در مقابل آنان قرار گرفتند. به جای این که در مقابل پیغمبر خوب و متواضع شوند و خودسازی کنند، در مقابل پیغمبر موضع گیری و مقاومت می کنند. برای همین است که از این دو نفر، به عنوان نمونه های کامل کفر یاد می شود. اگر شوهرهای این دو آدم بد، کافر و بی دین بودند، بدبخت نمی شدند. بدبختی اینها این بود که شوهرهای شان پیغمبر بودند و اینها با وجود این که معجزات را می دیدند و می‌دانستند که اینها پیغمبر خدا هستند، باز هم به آنان کفر ورزیدند.
    بچه های امام حسن(علیه السلام) هم همه خوب نبودند، یعنی ممکن است امام حسن خانمی داشته باشد که خوب نبوده یا در محیط بدی قرار گرفته باشد. برخی از آنها در مقابل امام حسین(علیه السلام) مقاومت می کردند و زیر بار امامت امام حسین(علیه السلام) نمی رفتند.
    یعنی این ابن الحسن ها به دنبال بن الحسین نبودند. بن الحسین یعنی سیدالشهداء، زین العابدین، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و...اینها ابن الحسین ع بودند. حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) با این که از خانواده امام حسن(علیه السلام) است، یکی از زیبایی های کارش این بود که علی رغم این که محدث بزرگ و عالم برجسته ای بود، اما اولین شخصیتی بود که این حجاب را در خانواده امام حسن(علیه السلام) شکست و گفت: باید از امام حاضر تبعیت کرد. اینها امام ما هستند. درست است که ما از فرزندان امام حسن(علیه السلام) هستیم؛اما خداوند نخواسته که از فرزندان امام حسن(علیه السلام) امامی باشد. خدا اراده کرده که از فرزندان امام حسین(علیه السلام) امام باشد. حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) می گفت: این چه معنایی دارد که بگوییم : «چون از فرزندان امام حسن(علیه السلام) هستیم، پس زیر بار حسینی ها نمی رویم».
    این تکبر و مقدس نمایی است که با رنگ مقدس امام حسن(علیه السلام) انجام می شود؛ درحالی که اصل این عمل کفر است. اما حضرت عبدالعظیم خودش را می شکند و در مقابل امام حسین(علیه السلام) و سایر معصومین تواضع می کند و در زمان امام هادی(علیه السلام) به ایشان می گوید: «من آمده ام عقایدم را به شما عرضه کنم. اگر شما ایمان مرا قبول دارید، بگویید و اگر قبول ندارید، بفرمایید تا ایمانم را اصلاح کنم.» یعنی ایمان خودش را مورد تأیید پسر امام حسین(علیه السلام) قرار می دهد و می گوید: اگر ایمان من را تأیید کرد، من مؤمنم و اگر تأیید نکرد مؤمن نیستم و سپس شهادت ها را می گوید؛ خدا را می گوید، پیغمبر را می گوید و بعد می گوید شما امام هستید و این باعث می شود که مقامش بالا برود. یعنی توانست بر حالت مقدس خطرناکی غلبه کند. به جای این که پسر امام حسن(علیه السلام) بودن، فریبش بدهد، در مقابل فرزندان امام حسین(علیه السلام) تواضع و ادب کرده و از ولی فقیه زمانش که امامان معصوم باشند، تبعیت کرد و گفت: شما امام ما هستید و هر چه امر بفرمایید همان حق است. این کار خیلی بزرگی است؛ چون یک فتنه فامیلی را از بین برد و باعث شد در نزد خداوند و معصومین(علیه السلام) چنان اوجی بگیرد که بعدها وقتی که شیعیان خدمت امام معصوم(علیه السلام) می رفتند و می گفتند آمده ایم به زیارت شما، امام(علیه السلام) می فرمود: شما همان امام حسین(علیه السلام) (یعنی حضرت عبدالعظیم) را در شهر ری زیارت کنید. این قسمت از زیارت حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) از اینجا شهرت یافت. «مَن ​زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(علیه السلام) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(علیه السلام) بِکَربَلا». (شیخ صدوق، ثواب الأعمال ، ج1/ ص124)

    برگرفته از مبحث حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)
    فدای سید علی
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

+ ارسال نظر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شفاعت وسیع حضرت معصومه
    توسط محبّ الزهراء در انجمن حضرت فاطمه معصومه (س)
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-02-2014, 17:00
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 25-10-2013, 19:51
  3. شیعه و دفاع از حریم آن در خطبه های حضرت زهرا علیهاالسلام
    توسط golenarges در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 13-04-2013, 19:19
  4. زهرا(س) از شدت جراحات به شهادت رسید یا از داغ وفات رسول خدا؟
    توسط خادم الزینب در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-04-2013, 21:07
  5. عدالت از منظرانديشه غربي وگفتمان قدسي مهدوي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
    توسط يادشهيد در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-02-2012, 13:37

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را دارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه