کسی نشانی آخرین رزمنده خرمشهر را ندارد ؟!
به مناسبت 4 آبان ماه 59 ، پایان 35 روز دفاع مردمی خرمشهر؛
این روز در عظمت و شکوه 3 خرداد 61 کمتر دیده می شود. شاید به این دلیل که همه پیروزی را دوست دارند و کسی دنبال شنیدن اخبار سقوط یک شهر نیست! و باز شاید به همین دلیل است که شهدای مقاومت منتهی به سقوط خرمشهر، مظلومند."هفت، هشت نفر بيشتر نبودند. توي فلكه فرمانداري، نزديك پل خرمشهر. ديگر چاره اي جز عقب نشيني نبود. تك تيراندازهاي عراقي از بالاي ساختمان ها شليك مي كردند. فرصتي نبود. بايد مي رفتند. سید محمد جهانآرا دستور عقب نشینی داده بود اما يكي بايد مي ماند و پشتیبانی میکرد تا بقیه نجات يابند. جوانی 18 ساله که پايش تير خورده بود، تصمیم گرفت بماند. بنابراین فشنگ هاي بقيه را گرفت تا آخرین نفس های شهر را ثبت کند.او ماند با خرمشهر و لشكر سوم عراق. آنقدر جنگيد كه تيرهايش تمام شد. اسيرش كردند. تمام لحظه هاي اين مقاومت را فيلمبرداران لشكر سوم عراق ضبط كردند. تلویزیون عراق در اولین تصاویر منتشره از خرمشهر، جوانی را نشان داد كه كماندوهاي عراقي او را با كتك پشت ساختمان فرمانداري بردند و ديگر كسي آخرین مدافع خرمشهر را ندید."
از سال 59 تا سال 89، دقیقا 30 سال میگذرد که کسی نشانی از "امیر رفیعی دستگردی" ندارد. مادر 30سال به انتظار نشسته ی این رزمنده، که از قضا فرزند اولش هم در انقلاب و زیر شکنجه ساواک به شهادت رسیده دوست نداشت امیر را شهید خطاب کنیم، گفت: دلش گواهی میدهد امیر برمیگردد، همانطور که چشم حضرت یعقوب بعد از 40 سال به دیدن یوسفش روشن شد!
نقل از وبلاگ 4سوق
...