نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: گنجشک با خدا قهر بود…

  1. #1
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض گنجشک با خدا قهر بود…





    گنجشک با خدا قهر بود…

    روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .

    فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:

    می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که

    دردهایش را در خود نگاه میدارد…

    و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.

    فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،

    گنجشک هیچ نگفت و…

    خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.

    گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.

    تو همان را هم از من گرفتی.

    این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟

    و سنگینی بغضی راه کلامش بست…

    سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

    خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو

    از کمین مار پر گشودی.

    گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.


    خدا گفت:و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به

    دشمنی ام برخاستی!

    اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.

    ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...
    اللهم عجل لولیک الفرج


    لــــطــف الــــهـی بکند کار خویش
    مـژده رحـــــمــــــت برساند سروش




  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه